کتابفروشی هدایت برلین، محلی محبوب برای تجمع ایرانیان مقیم آلمان است. عکس: Arne Immanuel Bänsch/DPA/Getty Images
کتابفروشی هدایت برلین، محلی محبوب برای تجمع ایرانیان مقیم آلمان است. عکس: Arne Immanuel Bänsch/DPA/Getty Images

ایرانیان تبعیدی حملات اسرائیل را با شادی آمیخته با ترس تماشا می‌کنند

بسیاری از آنان از نشانه‌های ضعف رژیم اسلامی استقبال می‌کنند اما به انگیزه‌های اسرائیل تردید دارند

برلین—ایرانیان مهاجر به کتابفروشی هدایت، مرکزی برای فرهنگ ایرانی در خیابان شلوغ کانت‌اشتراسه برلین، سرازیر می‌شوند تا لیموناد زعفرانی و کیک پسته چسبناک را بچشند، شعر فارسی بخوانند و از جمهوری اسلامی انتقاد کنند.

اما حملات اسرائیل به رژیم و برنامه هسته‌ای آن، بین جامعه ۳۰۰ هزار نفری ایرانیان آلمان شکاف ایجاد کرده و طیفی از امیدها و ترس‌ها را برای آینده ایران آشکار ساخته است.

یک زن جوان که شش سال پیش به برلین آمده بود، گفت که این حملات او را سرشار از خوش‌بینی کرده که شاید رژیم سقوط کند. اما دوستی که در کافه هدایت با او درباره حملات بحث می‌کرد، مخالف بود.

سحر محمدی، دانشجوی ۲۹ ساله کارشناسی ارشد معماری، گفت: «من قطعاً دوست رژیم نیستم، اما امید بسیار کمی دارم که از تجاوز اسرائیل چیز خوبی حاصل شود.»

جامعه ایرانی در آلمان بزرگ‌ترین جامعه در اروپا است، و در حالی که بسیاری از اعضای آن امیدوارند رژیم اسلامی سرانجام فرو بپاشد، دیگران نگران افزایش تلفات غیرنظامیان، سرکوب شدیدتر در صورت بقای رژیم، و جنگ داخلی در صورت فروپاشی آن هستند.

این ابهام نشانه انحرافی شدید از سال ۲۰۲۲ است، زمانی که ۸۰ هزار نفر در پایتخت آلمان برای اعتراض به مرگ مهسا امینی ۲۲ ساله در بازداشت پلیس ایران تجمع کردند—بزرگ‌ترین اعتراض از این نوع در خارج از ایران در آن زمان. امروز، دیگر چنین تمرکز واحدی در میان دیاسپورا وجود ندارد.

معترضان در برلین پرچم‌های ایران و کردستان را در حمایت از اعتراضات ایران به دست گرفته‌اند.
معترضان در سال ۲۰۲۲ در برلین پس از مرگ یک زن جوان، مهسا امینی، در بازداشت پلیس ایران تظاهرات کردند. عکس: john macdougall/AFP/Getty Images
john macdougall/AFP/Getty Images

ابراهیم افسح، استاد حقوق در دانشگاه کپنهاگ، می‌گوید: «اساساً باید سه گروه را تصور کنید. اقلیتی هستند که از رژیم حمایت می‌کنند... کسانی هستند که با رژیم خصومت دارند اما دوست ندارند کشورشان مورد حمله قرار گیرد... و گروه سومی وجود دارد که خود را کم و بیش با اسرائیل هم‌سو می‌دانند، زیرا دشمن مشترکی دارند.»

افسح، که از مادری آلمانی و پدری ایرانی متولد شده است، افزود: «اگر از من بپرسید، موضع سوم منطقاً قانع‌کننده‌تر است.»

بسیاری از ایرانیان در تبعید هنگامی که حملات اسرائیل رئیس ستاد نیروهای مسلح ایران و فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را کشت، شادمانی کردند. از پاسخ بی‌رمق رژیم به حملات اسرائیل، شور و هیجانی به وجود آمد.

برخی دیگر از این می‌ترسیدند که خانواده‌هایشان قربانی جانبی شوند. بعضی می‌گویند با خود درگیرند که چگونه بمباران هوایی به تهران اصابت می‌کند. یک زن در هدایت گفت که تصاویر نوار غزه ویران‌شده پس از ۲۰ ماه بمباران اسرائیل در ذهنش حک شده است، و این باعث می‌شود که او از برنامه‌های اسرائیل برای زادگاهش سؤال کند.

مردم در حال بررسی خسارات وارد شده به ساختمانی پس از حمله هوایی.
ساکنان محله‌ای در تهران روز جمعه در حال بررسی خسارات ناشی از حملات اسرائیل بودند. عکس: Majid Saeedi/Getty Images
Majid Saeedi/Getty Images

فاطمه مختاری، دیگر ایرانی مقیم برلین، ساعت ۵ صبح جمعه با پیامک خواهرش از تهران که حال خانواده خوب است، از خواب بیدار شد. این معمار و طراح داخلی ۳۷ ساله نتوانست خبری درباره میزان بمباران اسرائیل پیدا کند و شروع به وحشت‌زدگی کرد.

او آخر هفته را با پیامک به پدر و مادر و خواهران و برادرانش گذراند، در حالی که بی‌وقفه کانال تلگرامی ارائه دهنده اخبار حملات را بازخوانی می‌کرد. او بین گریه و خوردن بستنی از روی استرس در نوسان بود.

عصر یکشنبه، او و ده‌ها دوست خسته از نظر احساسی، دور یک میز بزرگ در یک رستوران برگر جمع شدند. جنگ تنها موضوع بحث بود.

مختاری، که خانواده‌اش تهران را به مقصد روستا ترک کرده‌اند، گفت: «چیزی شبیه این همیشه قرار بود اتفاق بیفتد تا زمانی که این رژیم بر سر قدرت است. وقتی حمله شروع شد، کمی هیجان همراه با ترس وجود داشت. اما با گذشت زمان، ترس من بیشتر می‌شود.»

دانیال ایلخانی‌پور، نماینده مجلس آلمان، در یک تجمع در پاریس سخنرانی می‌کند.
دانیال ایلخانی‌پور، نماینده مجلس آلمان، از پدر و مادر ایرانی متولد شده است. عکس: geoffroy van der hasselt/AFP/Getty Images
geoffroy van der hasselt/AFP/Getty Images

دانیال ایلخانی‌پور، که از پدر و مادر ایرانی متولد شده و اکنون نماینده مجلس ایالتی هامبورگ است، گفت که احساسات متناقض می‌توانند در یک فرد همزمان وجود داشته باشند. «گاهی اوقات شما در هر دقیقه بین آنها در نوسان هستید—نگرانی، ترس، خشم، امید.»

ایلخانی‌پور فکر می‌کند رژیم، که تقریباً هیچ حمایت مردمی ندارد و ضعف آن آشکار شده است، می‌تواند فرو بپاشد. او گفت بزرگترین اشتباهی که غرب می‌تواند مرتکب شود، تثبیت جمهوری اسلامی با ارائه یک راه خروج دیپلماتیک به رهبران آن است.

او گفت: «یا رژیم می‌رود یا انتقامی وحشتناک از دشمنان خود در داخل خواهد گرفت—همه ایرانیانی که خواهان آزادی و دموکراسی هستند. و به هر حال به جنگ ختم خواهد شد.»

عباس معروفی، نویسنده ایرانی، در کتابفروشی خود در برلین.
عباس معروفی، که در سال ۲۰۱۹ دیده می‌شود، از ایران فرار کرد و کتابفروشی هدایت را در برلین افتتاح کرد. عکس: Arne Bänsch/dpa/Getty Images
Arne Bänsch/dpa/Getty Images

در هدایت، سه دوست گفتند که مدتی طول کشید تا به بحث درباره سیاست در مکان‌های عمومی عادت کنند، زیرا انجام این کار در خانه می‌توانست مرگبار باشد. عباس معروفی، نویسنده ایرانی، پس از دستگیری، ممنوع‌القلم شدن و فرار از ایران در سال ۱۹۹۶، این کتابفروشی را افتتاح کرد. دخترش، مهرگان معروفی، پس از مرگ پدرش در سال ۲۰۲۲، آن را اداره می‌کند. این یکی از اولین مقصدهای ایرانیان تازه‌وارد و تبعیدیان است.

نشانه‌هایی از بسیج دیاسپورا حول جنگ در حال وقوع وجود دارد. محمدی یک گروه را چپ‌گرایان توصیف می‌کند: مخالفان رژیم، منتقد حملات اسرائیل و بی‌اعتماد به هواداران رضا پهلوی، پسر آخرین پادشاه ایران که در آمریکا مستقر است.

محمدی گفت که روز یکشنبه، او به حدود ۲۰ تا ۳۰ نفر از این مخالفان رژیم در کافه کارداموم، یک رستوران ایرانی در منطقه شونبرگ، پیوست. شب سه‌شنبه، محمدی و دیگران در جمع هدایت قصد داشتند بعداً در اعتراضی با شعار «نه به جنگ، از فلسطین تا ایران» شرکت کنند.

پیش از ترک هدایت، او مدال طلایی آویز گردنبندش را نشان داد: نقشه کوچکی از ایران.

محمدی گفت: «هر ایرانی یک ملی‌گرا است، اما ملی‌گرایی برای ما معنای کاملاً متفاوتی دارد. این تهاجمی نیست، فقط به این معنی است که ما از کشورمان در برابر حمله دفاع می‌کنیم.»

برای برتراند بنوا در آدرس ایمیل: [email protected] بنویسید.