جیمی دتمر، دبیر بخش دیدگاهها در پولیتیکو اروپا است.
بنیامین نتانیاهو زمان حمله به ایران را به خوبی انتخاب کرد.
ائتلاف راستگرای حاکم او در میانه هفته بر سر موضوع مناقشهبرانگیز معافیت دانشجویان مذهبی از خدمت سربازی نزدیک بود از هم بپاشد.
اکنون حمله بیسابقه و تاکنون بسیار موفق اسرائیل علیه ایران، از هدف قرار دادن سایتهای هستهای ملایان تا ردههای بالای رهبری نظامی و اطلاعاتی آن، در حال ایجاد یک اثر "وحدت ملی" است.
این همان چیزی بود که بیبی بدون شک به درستی محاسبه کرده بود.
رهبران احزاب اپوزیسیون و ائتلاف در آنچه باید فصل آغازین جنگی تلقی شود که نتانیاهو بیشتر دوران حرفهای سیاسی خود مشتاق به آن بوده – و ارتش و سازمانهای اطلاعاتی اسرائیل برای آن، از دو دهه پیش، طولانی و با دقت برنامهریزی کردهاند – متحد هستند.
همانند سال گذشته در مورد سرنگونی حیرتانگیز حزبالله – گروه شبهنظامی شیعه در لبنان که به عنوان بازوی اصلی منطقهای ایران عمل میکند – که در آن اسرائیل با حذف رهبر و فرماندهان ارشد آن و نابودی احتمالاً بیش از نیمی از زرادخانه عظیم موشکیاش، این گروه را به زانو درآورد؛ این بار نیز چنین است.
حتی برخی از برجستهترین منتقدان بیبی که ترجیح میدادند به او روی خوش نشان ندهند و مدتها بود که خواهان کنارهگیری او بودند، برای تبلیغ حمایت خود از حمله پیشگیرانه به ایران درنگ نکردند. و چگونه میتوانستند چنین نکنند، حتی اگر تردیدهایی درباره اینکه جنگهای بیپایان بیبی در نهایت اسرائیل را به کجا خواهد کشاند و اینکه آیا تلاش او برای دگرگون کردن منطقه، در بلندمدت به عنوان تکبر آشکار خواهد شد، داشته باشند.
یائیر لاپید، رهبر اپوزیسیون، «به نیروهای امنیتی» تبریک گفت. بنی گانتس، میانهرویی که در سال ۲۰۲۴ از کابینه جنگ نتانیاهو خارج شد، دعایی را که هر هفته در کنیسهها برای رفاه نیروهای امنیتی اسرائیل خوانده میشود، منتشر کرد و در پایان افزود: «ما همه در برابر دشمنانمان متحدیم.»
یائیر گولان، رهبر حزب چپگرای دموکراتها، گفت: «مردمی قوی، ارتشی مصمم و جبهه داخلی پشت سرشان، اینگونه همیشه پیروز بودهایم و امروز نیز پیروز خواهیم شد.» و آویگدور لیبرمن، رهبر حزب راستگرای «اسرائیل بیتنو» و معاون پیشین نخستوزیر، که هفته گذشته نتانیاهو را به خاطر مسلح کردن شبهنظامیان جنایتکار تبدیل شده به قبیلههای مخالف حماس در غزه به شدت سرزنش میکرد، به سرعت در شبکههای اجتماعی نوشت: «ملت ابدی نمیترسند.»
نتانیاهو به طور گسترده متهم شده است که اسرائیلیها را با این تصور که دستیابی به توافق برای پایان دادن به جنگ در غزه اکنون اسرائیل را با تهدید وجودی در مرزهایش روبرو خواهد کرد، فریب داده است. بسیاری از اسرائیلیها، از جمله نخستوزیران سابق ایهود اولمرت و ایهود باراک و روسای اطلاعاتی سابق مانند یاکوف پری، با بیبی در این مورد مخالفند و معتقدند که او جنگ غزه را برای حفظ قدرت خود دستکاری و طولانی کرده است. آنها همچنین شکایت دارند که بیبی جنگطلب است و قادر به صلحسازی نیست.

اما در مورد ساخت بمب هستهای توسط ایران، اجماع گستردهای در اسرائیل وجود دارد که یک رژیم هستهای مسلح شده خامنهای، در واقع خطری وجودی برای دولت یهودی خواهد بود.
البته، موفقیت، موفقیت به بار میآورد. چه کسی در مورد آنچه آژانسهای نظامی و اطلاعاتی اسرائیل با حمله خود تاکنون به دست آوردهاند، با نتانیاهو در انظار عمومی مشکل بزرگی خواهد داشت: کشتن چهار فرمانده ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (IRGC)، فرمانده نیروی هوایی ایران و همچنین شش نفر از دانشمندان برجسته هستهای؛ حمله به سایتهای موشکهای بالستیک ایران و تخریب بیشتر پدافند هوایی از قبل تضعیف شده کشور؛ و آسیب رساندن به سایتهای تولید هستهای ایران، اگرچه میزان آن هنوز نامشخص است.
ایرانیها در آستانه حمله اسرائیل با طولانی کردن مذاکرات هستهای با تیم دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، کارتهای خود را به درستی بازی نکردند و فرصتی را برای نتانیاهو فراهم آورد تا از آن بهرهبرداری کند.
ژنرال بازنشسته یوسی کوپرواتر، عضو سابق تیم مذاکرهکننده هستهای اسرائیل در مورد ایران و اکنون رئیس موسسه استراتژی اورشلیم، گفت: «حمله به ایران اجتنابناپذیر شده بود.»
او گفت: «تهران آشکارا پیشنهاد آمریکا را رد کرد و از همکاری با درخواستهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) برای اطلاعات خودداری کرد. در همین حال، مقادیر زیادی اورانیوم با غنای بالا را جمعآوری کرده و تلاشهای تسلیحاتی را آغاز کرده است.»
ترامپ نیز ممکن است در مورد تأثیر جنگ ایران توسط بیبی و واکنش اعراب خلیج فارس تردیدهایی داشته باشد. از این رو، مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، به سرعت اطمینان داد که ایالات متحده در این حملات دخالتی نداشته و اصرار داشت که تصمیم اسرائیل یکجانبه بوده است.
اما اگر ترامپ کاملاً مخالف بود، میتوانست به طور خصوصی و عمومی بسیار صریحتر باشد، همانطور که دیگر رؤسای جمهور آمریکا با رهبران اسرائیلی هنگامی که علیه خواستههای واشنگتن عمل کردهاند، بودهاند. به نظر میرسد ترامپ از شرطبندی دوطرفه راضی بوده است – روشن کرده که او گفتوگو با ایرانیان را به جنگ ترجیح میدهد، اما، خب، آنها خودشان این بلا را به سر خود آوردند.
و باز هم، موفقیت، موفقیت به بار میآورد.
ترامپ، همانطور که میدانیم، از بازندهها متنفر است. بیبی در حال حاضر یک برنده به نظر میرسد. و ترامپ آماده است تا از قدرت اسرائیل برای به زانو درآوردن ایران و موافقت با یک توافق هستهای که او را راضی کند، بهرهبرداری کند. اینکه آیا اینگونه پیش خواهد رفت، اکنون که ایران فراتر از مقیاس محدود تلافی کرده و موشکهای بالستیک شلیک کرده است، و ایالات متحده را برای کمک به دفاع از اسرائیل درگیر کرده، باید دید. جنگها عادت ناخوشایندی دارند که از کنترل خارج میشوند و اثراتی به بار میآورند که هیچکس پیشبینی نکرده است.
از دیدگاه ایران، ترامپ بازی دوگانه انجام میدهد، و این میتواند به چشمانداز مذاکرات هستهای آسیب جدی وارد کند.
الی گرانمایه از شورای روابط خارجی اروپا گفت: «از نظر ایران، هیچ راهی وجود ندارد که دولت نتانیاهو بدون چراغ سبز آمریکا عمل کرده باشد.»
او افزود: «تندروها در تهران ممکن است با حمله اسرائیل تقویت شوند.»
گرانمایه گفت: «در طول سال گذشته بحثی داخلی در ایران صورت گرفت که آیا این کشور با عدم پاسخ قویتر به حملات قبلی اسرائیل، اشتباه استراتژیک مرتکب شده است یا خیر.»
اما مشکل تندروهای ایرانی این است که اسرائیل از نظر نظامی برتری زیادی دارد. سیستم دفاع هوایی گنبد آهنین، کمکهای آمریکا و اردن، و تواناییهای اطلاعاتی برتر اسرائیل، آنچه ایران میتواند انجام دهد را به شدت محدود میکند. با توجه به ضربه سختی که حزبالله خورده است، بعید است که ایران بتواند روی پرتاب حجم زیادی از حملات توسط متحدان لبنانیاش به سمت اسرائیل حساب کند.
و همانطور که ضعف و بیکفایتی رژیم ایران روز به روز برای مردمش آشکارتر میشود، پرسش بزرگتری مطرح میشود: آیا یک توافق هستهای بیبی را راضی خواهد کرد؟
مسلماً، جاهطلبی او بسیار بزرگتر است – یعنی سرنگون کردن رژیم تئوکراتیک در ایران برای همیشه و شکل دادن به شرایط برای تغییر رژیم. او طی سالها روشن کرده است که هدفش تضعیف رهبری روحانیت تهران است، و سال گذشته در کمپین علیه حزبالله به این موضوع اشاره کرد. استراتژی «سرنگونی» در لبنان کارساز بود و او را جسور کرد تا به طرحهای بزرگتری برای بازسازی خاورمیانه به نفع اسرائیل فکر کند.
متیو ساویل از موسسه خدمات متحد سلطنتی، یک اندیشکده بریتانیایی، گفت: «گستردگی و مقیاس این حملات – علیه مقامات ارشد ایرانی و دیگر تأسیسات نظامی علاوه بر سایتهای هستهای – نشان میدهد که هدف این عملیات نه تنها بازداشتن ایران از پیگیری سلاحهای هستهای، بلکه فلج کردن هر گونه پاسخ نظامی احتمالی و حتی بیثبات کردن رژیم است.»
نابودی حماس و حزبالله و افشای حامی آنها، ایران، به عنوان یک ببر کاغذی پاره با چنگالهای شکسته، تا حدی نتانیاهو را بابت قصورهای امنیتی که بسیاری از اسرائیلیها او را در آستانه کشتار 7 اکتبر به رهبری حماس مسئول میدانند، رهایی خواهد بخشید.
برای بقای رژیم ایران، بهترین دوستش ممکن است پیشنهاد توافق ترامپ باشد. کافی است اینجا امضا کنید.