پرچم‌های ایران و روسیه در 10 ژوئن 2025، پیش از کنفرانسی خبری در تالار وحدت تهران، پایتخت ایران، به تصویر کشیده شده‌اند.
پرچم‌های ایران و روسیه در 10 ژوئن 2025، پیش از کنفرانسی خبری در تالار وحدت تهران، پایتخت ایران، به تصویر کشیده شده‌اند.

چرا روسیه از ایران دفاع نمی‌کند؟

حمایت از قدرتمندترین نیروی ضدغربی در خاورمیانه تا زمانی که سودمند بود، ادامه داشت.

ایران ضربه پشت ضربه می‌خورد، و روسیه، قدرتمندترین حامی‌اش، ظاهراً برای انجام هر کاری در این باره آمادگی ندارد.

چندی پیش، حمایت از قدرتی که کمترین محبوبیت را در غرب در خاورمیانه داشت، کاربردهای خود را داشت. ولادیمیر پوتین در پیشبرد جنگ فرسایشی خود در اوکراین، تقابل با غرب را اصل راهنمای سیاست خارجی خود قرار داده است. در این زمینه، نزدیک‌تر شدن به ایران و شرکای آن در "محور مقاومت" منطقی به نظر می‌رسید.

تهران همچنین تامین‌کننده مهمی بود: در لحظه‌ای که پهپادهای شاهد به طور خاص برای ظرفیت جنگی مسکو در اوکراین حیاتی بودند، ایران این پهپادها را در اختیار روسیه قرار داد. سپس حمله 7 اکتبر حماس به اسرائیل، و به دنبال آن جنگ وحشیانه اسرائیل در غزه اتفاق افتاد. تکیه بر احساسات طرفدار فلسطین و ضدغربی به روسیه این امکان را داد که در افکار عمومی جهان امتیاز کسب کند.

اما پویایی‌هایی که در ابتدا به نظر می‌رسید به نفع روسیه است، به سرعت به یک سردرد استراتژیک تبدیل شد. ابتدا، اسرائیل شرکای ایران، حماس و حزب‌الله را نابود کرد؛ سپس، در آوریل و اکتبر 2024، ایران با حملاتی که خسارات ناچیزی به بار آورد، مستقیماً به اسرائیل حمله کرد که نشان می‌داد قابلیت‌های موشکی ایران آنقدر هم مهیب نیست. اسرائیل تلافی کرد و تولید موشک‌ها و پدافند هوایی ایران، از جمله سامانه‌های موشکی اس-۳۰۰ ساخت روسیه، را دچار اختلال کرد. ناگهان، ایران ضعیف به نظر رسید، و روسیه انتخابی داشت: می‌توانست متحد خود در خاورمیانه را تقویت کند، یا ضررهای خود را در منطقه‌ای مشکل‌دار کاهش دهد.

اینکه مسکو نمی‌توانست یا نمی‌خواست به طور قاطع به نفع شرکای ضدغربی خود در خاورمیانه مداخله کند، در دسامبر 2024، زمانی که شورشیان سوری بشار اسد، متحد دیرینه روسیه، را برکنار کردند، آشکار شد. ایران و روسیه در زمینه‌هایی مانند جنگ الکترونیک و توسعه ماهواره به همکاری ادامه دادند و حتی در ژانویه یک پیمان مشارکت استراتژیک امضا کردند. اما روسیه از ارائه حمایت لازم به ایران — مثلاً جت‌های جنگنده پیشرفته یا پدافند هوایی پیچیده — برای بازدارندگی یا دفاع بهتر در برابر حملات بیشتر اسرائیل، خودداری کرد.

بخوانید: "این جنگ به ما کمکی نمی‌کند"

حقیقت این است که روسیه همیشه محدودیت‌هایی برای میزان حمایت خود از ایران داشته است. دستور کار وسواس‌آمیز ضدغربی کرملین اهمیت جمهوری اسلامی را به عنوان یک شریک بالا برد، اما پوتین هنوز منافع دیگری در منطقه دارد — مثلاً یک رابطه دیرینه، هرچند پیچیده، با اسرائیل و نیاز به هماهنگی با اوپک در مورد قیمت نفت — و بنابراین در زمینه همکاری دفاعی با ایران، خطوط قرمز اسرائیل و کشورهای حوزه خلیج فارس را در نظر گرفت. علاوه بر این، روسیه هرگز خطر درگیری نظامی به نفع شریک خود را به جان نمی‌خرید، به ویژه در حالی که در نزدیکی خانه خود سرش شلوغ بود.

در نهایت، ممکن است روسیه دیگر تمایل زیادی به همکاری با کشورهای غربی در مهار گسترش سلاح‌های هسته‌ای نداشته باشد، اما هرگز نمی‌خواسته ایران از آستانه هسته‌ای عبور کند. کرملین هشدارهای آمریکا در این زمینه را جدی می‌گیرد و تلاش کرده است از اقدام نظامی آمریکا علیه ایران جلوگیری کند. و هرگز آرزو نداشته که ایران به جایگاهی جهانی که سلاح‌های هسته‌ای به آن اعطا می‌کنند، دست یابد - از جمله به این دلیل که مسکو می‌داند که بر ایران هسته‌ای، اهرم نفوذ خود را از دست خواهد داد.

روسیه از یک جنگ طولانی‌مدت بین ایران و اسرائیل می‌تواند مزایایی کسب کند. این درگیری تلاش‌های رئیس‌جمهور دونالد ترامپ برای میانجی‌گری یک توافق هسته‌ای با ایران را به بن‌بست می‌کشاند – که آمریکا را ضعیف نشان داده و ناتوانی آن در کنترل اسرائیل را برجسته می‌کند. قیمت نفت بالا باقی می‌ماند، به ویژه اگر ایران تنگه هرمز را ببندد. این امر مقداری از فشار بر مالیه دولتی روسیه را کاهش می‌دهد. رهگیرهای موشکی آمریکا – و توجه جهانی – از اوکراین به خاورمیانه معطوف می‌شوند. مطمئناً، ایران باید برای مدت نامعلومی ارسال سلاح به روسیه را متوقف کند. اما روسیه قبلاً در بومی‌سازی تولید پهپادهای طراحی شده ایرانی و تأمین قطعات از جاهای دیگر موفق شده است.

با این حال، تحقیر ایران به دست یکی از متحدان آمریکا، به سختی می‌تواند رهبران روسیه را خشنود کند. اسرائیل قبلاً ادعای آزادی عمل در آسمان ایران را کرده است. روسیه همچنین ممکن است نگران باشد که یک جنگ طولانی در ایران می‌تواند قفقاز جنوبی (ارمنستان، آذربایجان و گرجستان) را که روسیه در آن منافع دارد اما در طول جنگ اوکراین برای آن زمان بسیار کمی داشته است، بی‌ثبات کند. مسکو از ناآرامی‌هایی که به سرعت به پایان رژیم ایران منجر شود نیز استقبال نمی‌کند.

یک ایران به گوشه رانده شده می‌تواند نیز واکنش نشان دهد، از پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) خارج شود، یا برای دستیابی به بمب هسته‌ای تلاش کند که این امر محدودیت‌های اهرم نفوذ مسکو بر تهران را آشکار می‌سازد. روسیه احتمالاً مایل است از هسته‌ای شدن ایران جلوگیری کند - اما همچنین ترجیح می‌دهد شاهد اقدام نظامی آمریکا نباشد که ایران را بیشتر تضعیف کند.

بخوانید: آنچه ترامپ درباره حمله به ایران می‌دانست

روز شنبه، پوتین تولد ترامپ را تبریک گفت و پیشنهاد حمایت از تلاش‌های آمریکا برای مذاکره با ایران را داد (او پیشنهاد مشابهی را در اوایل مارس نیز مطرح کرده بود). از زمان مراسم تحلیف، مسکو تمایل خود را برای همکاری با واشنگتن در پرونده‌های ژئوپلیتیک – تا حدی برای به تأخیر انداختن آتش‌بس اوکراین – نشان داده است. ایران فرصتی نادر برای پوتین فراهم می‌کند تا با مذاکره درباره یک مسئله با اهمیت جهانی به صحنه دیپلماسی قدرت‌های بزرگ بازگردد. سوال این است: روسیه چه چیزی می‌تواند روی میز بیاورد؟

ایران بی‌دفاع به فشارهای روسیه به خوبی پاسخ نخواهد داد، و در هر صورت، مسکو بعید است رویکرد تنبیهی نسبت به تهران اتخاذ کند. روسیه شاید به عنوان ناجی ایران ظاهر نشده باشد، اما دو کشور همچنان شریک هستند و اساساً در یک دستور کار ضدغربی متحدند. روسیه در حال حاضر اهرم‌های تشویقی معناداری برای ارائه به ایران ندارد و در مورد ارائه تجهیزات نظامی در شرایطی که اسرائیل به طور سیستماتیک آنها را منهدم می‌کند، محتاط خواهد بود. و پوتین کسی نیست که علناً با طرفی که به نظر می‌رسد بازنده است، همسو شود.

روسیه بالقوه می‌تواند در توافق آتی نقش عملی ایفا کند، زیرا پیشنهاد داده است اورانیوم با غنای بالای ایران را خارج کرده و آن را به سوخت راکتورهای غیرنظامی برای تهران تبدیل کند. اما طرح‌های فنی روسیه نمی‌تواند شکاف بنیادین سیاسی بین دولتی در آمریکا که بر غنی‌سازی صفر اصرار دارد و ایران که چنین درخواستی را به منزله تسلیم می‌بیند، را از بین ببرد.

ایران که از نظر استراتژیک منزوی و به شدت آسیب‌پذیر است، حتی بیشتر از قبل از حمله اسرائیل به آمریکا بی‌اعتماد خواهد بود، و حداقل برای حفظ ظاهری از تعادل، خواستار مشارکت روسیه خواهد بود. اما روسیه تأثیر کمی بر نتیجه جنگ، گام‌های بعدی ایران، یا تصمیم واشنگتن برای درگیری نظامی دارد.

در مورد شکل دادن به رویدادها دور از مرزهای روسیه، مسکو فقط تا حدی علاقه و توانایی دارد، به ویژه با توجه به سرمایه‌گذاری عمیق خود در جنگ اوکراین. داشتن شرکای ضدغربی در خاورمیانه به هدف آن کمک می‌کند. اما هیچ کس نباید منتظر بماند تا روسیه به نجات ایران بیاید.