لندن، ۲۲ ژوئن - حملات ایالات متحده به چندین سایت هستهای ایران، تشدید معناداری در درگیریهای خاورمیانه است که میتواند تهران را به سمت اخلال در صادرات حیاتی نفت و گاز از منطقه سوق دهد و باعث افزایش ناگهانی قیمت انرژی شود. اما تاریخ به ما میگوید که هرگونه اخلال احتمالا کوتاهمدت خواهد بود.
سرمایهگذاران و بازارهای انرژی از زمانی که اسرائیل در ۱۳ ژوئن یک سری حملات هوایی غافلگیرکننده در سراسر ایران انجام داد، در وضعیت آمادهباش قرار گرفتهاند؛ آنها نگران اخلال در جریان نفت و گاز از خاورمیانه، بهویژه از طریق تنگه هرمز، یک گلوگاه میان ایران و عمان هستند که حدود ۲۰ درصد تقاضای جهانی نفت و گاز از آن عبور میکند.
قیمت نفت خام شاخص برنت از ۱۳ ژوئن ۱۰ درصد افزایش یافته و به بیش از ۷۷ دلار در هر بشکه رسیده است.
در حالی که اسرائیل و ایران عناصری از زیرساختهای انرژی یکدیگر را هدف قرار دادهاند، تا کنون هیچ اخلال قابل توجهی در فعالیتهای دریایی منطقه مشاهده نشده است.
اما تصمیم دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، برای پیوستن به اسرائیل و بمباران سه سایت هستهای اصلی ایران در ساعات اولیه یکشنبه میتواند محاسبات تهران را تغییر دهد. ایران، با گزینههای محدود برای اقدام متقابل، ممکن است با هدف قرار دادن اهداف ایالات متحده در سراسر منطقه و اخلال در جریان نفت، تلافی کند.
در حالی که چنین اقدامی تقریباً به طور قطع منجر به افزایش شدید قیمتهای جهانی انرژی خواهد شد، تاریخ و پویاییهای فعلی بازار نشان میدهد که هرگونه حرکت احتمالاً کمتر از آنچه سرمایهگذاران میترسند، آسیبزننده خواهد بود.
ژئوپلیتیک و قیمت نفت

آیا آنها میتوانند این کار را انجام دهند؟
اولین سوال این است که آیا ایران واقعاً قادر به اخلال جدی یا بستن تنگه هرمز است یا خیر.
پاسخ احتمالاً بله است. ایران میتواند تلاش کند تا در سراسر تنگه که در باریکترین نقطه خود ۵۵ کیلومتر (۳۴ مایل) عرض دارد، مینگذاری کند. ارتش این کشور یا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (IRGC) نیز میتوانند تلاش کنند تا شناورها را در خلیج هدف قرار دهند یا توقیف کنند، روشی که آنها در سالهای اخیر چندین بار از آن استفاده کردهاند.
علاوه بر این، در حالی که هرمز هرگز به طور کامل مسدود نشده است، چندین بار مختل شده است.
در طول جنگ ایران و عراق در دهه ۱۹۸۰، دو طرف در خلیج درگیر "جنگ نفتکشها" شدند. عراق کشتیهای ایرانی را هدف قرار داد و ایران به کشتیهای تجاری، از جمله نفتکشهای سعودی و کویتی و حتی کشتیهای نیروی دریایی آمریکا حمله کرد.
در پی درخواستهای کویت، رونالد ریگان، رئیسجمهور وقت آمریکا، نیروی دریایی را بین سالهای ۱۹۸۷ و ۱۹۸۸ برای محافظت از کاروانهای نفتکشها در عملیاتی که به نام عملیات ارنست ویل شناخته میشد، مستقر کرد. این عملیات اندکی پس از آن پایان یافت که یک کشتی نیروی دریایی آمریکا پرواز ۶۵۵ ایرانایر را سرنگون کرد و تمامی ۲۹۰ مسافر آن را کشت.
تنشها در تنگه در پایان سال ۲۰۰۷ در یک سری درگیریها بین نیروهای دریایی ایران و آمریکا دوباره شعلهور شد. این شامل یک حادثه بود که در آن قایقهای تندرو ایرانی به سمت ناوهای جنگی آمریکا نزدیک شدند، اگرچه هیچ گلولهای شلیک نشد.
در آوریل ۲۰۲۳، نیروهای ایرانی نفتکش خام ادونتیج سوئیت (Advantage Sweet) را که توسط شورون چارتر شده بود، در دریای عمان توقیف کردند. این کشتی بیش از یک سال بعد آزاد شد.
بنابراین، اخلال ایران در ترافیک دریایی از طریق خلیج قطعاً بیسابقه نیست، اما هر تلاشی احتمالاً با پاسخ سریع و قاطعانه نیروی دریایی آمریکا مواجه خواهد شد و احتمال شوک عرضه مداوم را محدود میکند.

درس تاریخ
در واقع، تاریخ نشان داده است که اخلالهای شدید در عرضه جهانی نفت تمایل به کوتاهمدت بودن داشتهاند.
تهاجم عراق به کویت همسایه در اوت ۱۹۹۱ باعث شد که قیمت نفت خام برنت تا اواسط اکتبر دو برابر شده و به ۴۰ دلار در هر بشکه برسد. قیمتها تا ژانویه ۱۹۹۲ به سطح قبل از تهاجم بازگشتند، زمانی که ائتلاف به رهبری آمریکا عملیات طوفان صحرا را آغاز کرد که منجر به آزادی کویت در ماه بعد شد.
آغاز جنگ دوم خلیج فارس بین مارس و مه ۲۰۰۳ حتی کمتر تأثیرگذار بود. رالی ۴۶ درصدی در آستانه جنگ بین نوامبر ۲۰۰۲ و مارس ۲۰۰۳ به سرعت در روزهای منتهی به آغاز عملیات نظامی به رهبری آمریکا معکوس شد.
به طور مشابه، تهاجم روسیه به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ باعث افزایش شدید قیمت نفت به ۱۳۰ دلار در هر بشکه شد، اما قیمتها تا اواسط اوت به سطوح قبل از تهاجم یعنی ۹۵ دلار بازگشتند.
تیمش وارگا، تحلیلگر کارگزاری نفت PVM، میگوید که این بازگشتهای نسبتاً سریع افزایش قیمت نفت عمدتاً به دلیل ظرفیت تولید مازاد فراوان در آن زمان و این واقعیت بود که افزایش سریع قیمت نفت، تقاضا را مهار کرد.
بازارهای جهانی نفت نیز در طول تحریم نفتی اعراب در سال ۱۹۷۳ و پس از انقلاب ۱۹۷۹ در ایران، زمانی که اعتصابات در میادین نفتی این کشور تولید را به شدت مختل کرد، متلاطم شدند. اما این موارد شامل مسدود کردن هرمز نبودند و با پاسخ نظامی مستقیم آمریکا مواجه نشدند.

ظرفیت مازاد
بازار جهانی نفت در حال حاضر قطعاً ظرفیت مازاد دارد. اوپک پلاس، ائتلافی از کشورهای تولیدکننده، امروز حدود ۵.۷ میلیون بشکه در روز ظرفیت مازاد دارد که از این میزان عربستان سعودی و امارات متحده عربی ۴.۲ میلیون بشکه در روز را در اختیار دارند.
نگرانی امروز این است که اکثریت قریب به اتفاق نفت از عربستان سعودی و امارات از طریق تنگه هرمز حمل میشود.
با این حال، دو قدرت خلیج فارس میتوانند تنگه را با خطوط لوله نفتی دور بزنند. عربستان سعودی، بزرگترین صادرکننده نفت جهان که حدود ۹ میلیون بشکه در روز تولید میکند، یک خط لوله نفتی خام دارد که از میدان نفتی بقیق در ساحل خلیج در شرق به شهر بندری ینبع در دریای سرخ در غرب میرود. این خط لوله دارای ظرفیت ۵ میلیون بشکه در روز است و در سال ۲۰۱۹ توانست به طور موقت ظرفیت خود را ۲ میلیون بشکه در روز دیگر افزایش دهد.
امارات متحده عربی، که در آوریل ۳.۳ میلیون بشکه در روز نفت خام تولید میکرد، یک خط لوله ۱.۵ میلیون بشکهای دارد که میادین نفتی خشکی خود را به پایانه نفتی فجیره که در شرق تنگه هرمز قرار دارد، متصل میکند.
اما این مسیر غربی میتواند در معرض حملات حوثیهای مورد حمایت ایران در یمن قرار گیرد، کسانی که در سالهای اخیر به شدت حمل و نقل از طریق کانال سوئز را مختل کردهاند. علاوه بر این، عراق، کویت و قطر در حال حاضر هیچ گزینه واضحی برای جایگزینی تنگه ندارند.
ممکن است ایران تصمیم بگیرد که گام دراماتیک بستن تنگه را برندارد، تا حدی به این دلیل که انجام این کار صادرات نفت خودش را نیز مختل خواهد کرد. تهران همچنین ممکن است هرگونه تشدید بیشتر را با توجه به دخالت ایالات متحده بیفایده بداند و در عوض سعی کند اهمیت حملات آمریکا را کماهمیت جلوه دهد و به مذاکرات هستهای بازگردد.
در همین حال، بازارهای انرژی ترسیده، که نگران تشدید بیشتر هستند، مستعد واکنش به حملات آمریکا با جهش شدید در قیمت نفت خام هستند. اما حتی در سناریوی آخرالزمانی مسدود شدن تنگه هرمز، تاریخ نشان میدهد که بازارها نباید انتظار داشته باشند که هیچ شوک عرضهای پایدار باشد.