برای دریافت مستقیم خبرنامه جان آترز در صندوق ورودی خود، اینجا ثبتنام کنید.
نکات امروز:
- دونالد ترامپ آتشبس اسرائیل و ایران را اعلام کرده است.
- این اولین بار نیست که بازار با درگیریها طوری رفتار کرده که گویی تمام شدهاند.
- نفت در حال کاهش، سهام در حال افزایش، و دلار از زمان تبادل حملات در حال سقوط است.
- اشاره میشل بومن به کاهش نرخ بهره در ماه آینده، دلار را بیشتر کاهش داد.
- و: چهل سالگی برخی از آهنگهای اوج دهه هشتاد مبارک باد…
مستقیم به اصل مطلب
چه خبر است؟ در یکی از عجیبترین روزهای معاملات نفت در تاریخ، نفت برنت در اولین فرصت برای واکنش به حمله آمریکا به تأسیسات هستهای ایران، از ۸۰ دلار در هر بشکه عبور کرد و سپس سقوط کرد. وقتی ایران با شلیک موشک به پایگاه نظامی آمریکا در قطر تلافی کرد – که انتظار میرفت قیمتها دوباره افزایش یابد – این سقوط به یک فروپاشی تبدیل شد و برنت به زیر ۷۰ دلار کاهش یافت. این یک کاهش ۱۳ درصدی در واکنش به خبری بود که به نظر میرسید وحشتناک است.
دلیل این امر آن است که واکنش ایران صرفاً نمادین ارزیابی شده است. بحثبرانگیزتر اینکه، این باور وجود دارد که موضوع به پایان رسیده – این دیدگاه با اعلام رئیسجمهور دونالد ترامپ مبنی بر توافق اسرائیل و ایران برای آتشبس جهت پایان دادن به آنچه او پیشنهاد کرده از این پس «جنگ دوازده روزه» نامیده شود، تقویت شد. برای اطلاعات بیشتر اینجا را دنبال کنید.
پیش از این نیز، واکنش ترامپ به حمله مستقیم به یک پایگاه آمریکایی نشان داده بود که او دقیقاً مانند بازار نفت به آن نگاه میکند. وی با بیان اینکه هیچ آمریکایی آسیب ندیده است، گفت:
مهمتر از همه، آنها همه چیز را از «سیستم» خود خارج کردهاند و امیدوارم هیچ «تنفر» بیشتری وجود نداشته باشد. میخواهم از ایران برای اطلاعرسانی زودهنگام که باعث شد هیچ جانی از دست نرود و کسی مجروح نشود، تشکر کنم. شاید ایران اکنون بتواند به سمت صلح و هماهنگی در منطقه پیش برود، و من با اشتیاق اسرائیل را به انجام همین کار تشویق خواهم کرد.
اگر حمله ایران برای حفظ آبروی رژیم در داخل بود، این واکنش تقریباً آن را بهکلی بیاعتبار کرد. دریافت چنین تمجیدی از رئیسجمهور آمریکا به سختی به افتخار تهران میافزاید و باور اینکه «همه چیز از سیستم آنها خارج شده» دشوار است.
آیا این واکنشها زودهنگام هستند؟ و چگونه ممکن است فصلی از خصومتها که شامل آنچه عملاً «بزرگترین» حمله مورد انتظار بوده است، به این شکل متفاوت از آخرین شوک جئوپلیتیک جدی، یعنی حمله روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲، دریافت شده باشد؟ آن رویداد نفت برنت را به ۱۲۰ دلار رساند:
رابین بروکس از موسسه بروکینگز توضیح میدهد که چرا انفجار قدرتمندترین بمب استفاده شده در درگیریها از زمان ناکازاکی، تأثیر نسبتاً کمی داشته است:
خطر حذف عرضه نفت روسیه از بازار جهانی بالا بود، حداقل از نظر بازارها در هفتههای اولیه پس از حمله. حقیقت تلخ این است که همین امر در مورد خاورمیانه صدق نمیکند. بازارها به خشونتهای بیپایان عادت کردهاند، به این معنی که آستانه برای پیامدهای شدید بازار بالاتر است.
در این زمینه، حمله موشکی به یک هدف نظامی – به جای هدف قرار دادن زیرساختهای انرژی به گونهای که به عرضه نفت آسیب برساند – میتواند خبر خوبی تلقی شود. این واقعیت نیز وجود دارد که دینامیک عرضه و تقاضا سه سال پیش قیمت نفت را بالا میبرد، در حالی که اکنون عرضه بیش از تقاضا است. در نمودار زیر، مقایسه تقاضای جهانی نفت با تولید در سه دهه اخیر، بر اساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی، نشان داده شده است:
تا کنون در این درگیری، نفت فقط برای مدت کوتاهی از ۸۰ دلار در هر بشکه فراتر رفته و سپس عقبنشینی کرده است. اجماع بازار بر این بود که حرکت بعدی ایران تعیینکننده خواهد بود. موشکهای شلیک شده به قطر، هرچند یک شاخه زیتون قطعی نبودند، اما تقریباً بهترین سناریو بودند.
با بیش از یک پنجم تولید نفت جهان که از تنگه هرمز تحت کنترل ایران عبور میکند، رژیم اهرم بالایی برای تعیین مسیر بعدی قیمت نفت دارد. بسته شدن این تنگه پیامدهای گستردهای خواهد داشت. با وجود واکنش بازار، هنوز مشخص نیست که واکنش اولیه و آرام ایران به معنای حذف این گزینه است.
با این حال، انگیزههای قوی برای بسته نشدن تنگه وجود دارد. تد گاردنر از ETF درآمد میانبرگشتی وستوود استدلال میکند که محاصره به متحدان ایران، به ویژه عراق و چین، بیشترین آسیب را وارد خواهد کرد. علاوه بر این، رژیم حتی پس از حمله آمریکا به برنامه هستهای خود، هنوز چیزهای زیادی برای از دست دادن دارد:
این واقعیت که ترامپ و اسرائیل زیرساختهای اقتصادی ایران را هدف قرار ندادهاند – فقط نظامی و هستهای – به این معنی است که ایران چیز زیادی فراتر از توانایی هستهای خود را از دست نداده است. اگر زیرساختهای اقتصادی آنها هدف قرار میگرفت، احتمال تلافی از طریق بسته شدن تنگه بسیار بیشتر بود.
در مقابل این استدلال، هنوز هم این بحث وجود دارد که اختلال در تنگه هرمز در بدترین سناریو میتواند قیمتها را به بالای ۱۳۰ دلار در هر بشکه برساند. دیوید آکسلی از کپیتال اکونومیکس، که این پیشبینی را انجام داده است، استدلال میکند که کشورهایی که بیشترین تأثیر را میپذیرند، تقریباً ۹۵ درصد از ۵.۵ میلیون بشکه در روز ظرفیت ذخیره اوپک پلاس را در اختیار دارند:
علاوه بر اختلال در جریان انرژی به بازار جهانی، بسته شدن تنگه به شدت توانایی اوپک پلاس را برای استفاده از ظرفیت ذخیره خود جهت خنثی کردن فشار صعودی بر قیمت نفت محدود خواهد کرد.
سؤال دیگر این است که آیا قیمتهای بالاتر پایدار خواهند ماند. هرچه مدت زمان آنها طولانیتر باشد، خطر انتقال به قیمتهای مصرفکننده و در نتیجه، تصمیمات نرخ بهره بانکهای مرکزی بیشتر میشود. ست کارپنتر، اقتصاددان ارشد جهانی مورگان استنلی، اشاره میکند که نفت هرگز به اوج ۸۲ دلاری خود در اواسط ژانویه بازنگشت. از آن زمان، همانطور که Points of Return اینجا گزارش داد، بانکهای مرکزی بیشتری نرخها را کاهش دادهاند تا افزایش. کارپنتر میگوید: «تاریخ نشان میدهد که افزایش دائمی ۱۰ درصدی قیمت نفت، تورم هسته را تنها چند صدم درصد جابجا میکند، مقداری که به راحتی در نویز گم میشود.» علاوه بر این، ایالات متحده بزرگترین تولیدکننده نفت جهان است.
قرار گرفتن اتحادیه اروپا در معرض اختلال در خاورمیانه نیز حداقل به نظر میرسد. تحلیل مرکز علمی پیچیدگی (CSH) و موسسه اطلاعات زنجیره تأمین اتریش بر اساس شش سال دادههای ردیابی کشتیها نشان داد که تنها حدود ۱۰ درصد از تجارت تانکرها از طریق تنگه مقصد اتحادیه اروپا را دارد – که به معنای تنها ۴ درصد از کل واردات تانکری اتحادیه اروپا است.
با این حال، CSH دریافت که تنها امارات متحده عربی ۲۰ درصد از صادرات جهانی آلومینیوم را به خود اختصاص میدهد – که به حمل و نقل فله از طریق تنگه وابسته است. مسیرهای جایگزین برای نفت از طریق خطوط لوله در عربستان سعودی در حال حاضر نزدیک به ظرفیت کامل هستند و به طور فزایندهای در برابر حملات نیروهای نیابتی حوثی ایران آسیبپذیرند. تلافی محدود تهران احتمالاً به کاهش فشار بر قیمتها ادامه خواهد داد – اما تنها در صورتی که این واقعاً پایان ماجرا باشد.
موجودیهای بالا و تقاضای ضعیف اهرم ایران را تضعیف کردهاند، اما آن را بهکلی از بین نبردهاند. سقوط شدید قیمت در روز دوشنبه، نفت را به وضعیتی رساند که خطرات صعودی بیش از خطرات نزولی به نظر میرسند. همانطور که ترامپ دوست دارد بگوید، «خواهیم دید».
— با همکاری ریچارد ابی
مبارزه با فدرال رزرو
«با فدرال رزرو مبارزه نکن» یک اصل قدیمی در بازار است، اما این اصل برای سیاستمداران صدق نمیکند. تاریخچه طولانیای از درگیری رهبران ارشد دولتی با بانک مرکزی وجود دارد، که نقش آن طبیعتاً در تضاد با نقش آنهاست. سیاستمداران منتخب دموکراتیک عموماً از اینکه بتوانند به مردم خدمات دهند خوشحالند، در حالی که وظیفه فدرال رزرو این است که «کاسه را بردارد».
به نظر میرسد این موضوع اکنون کمی فراتر رفته است. هفته گذشته کمیته فدرال بازار باز (FOMC) نرخها را بدون تغییر باقی گذاشت که تقریباً هیچ واکنشی در بازار نداشت. شاخص S&P 500 با وجود ابهامات، بسیار نزدیک به بالاترین حد خود باقی مانده است؛ تورم در حال کاهش و بیکاری پایین است. اما این هفته با سخنان کوین هاسِت، رئیس شورای مشاوران اقتصادی رئیسجمهور، در CNBC آغاز شد که گفت: «فکر میکنم هیچ دلیلی برای عدم کاهش نرخها توسط فدرال رزرو در حال حاضر وجود ندارد. و حدس میزنم اگر آنها یک ماه دیگر دادهها را ببینند، واقعاً باید اعتراف کنند که نرخ را بیش از حد بالا نگه داشتهاند.»
این سخنان به دنبال توئیتی از هوارد لاتنیک، وزیر بازرگانی، بود که گفته بود: «این نرخهای بهره بالا هیچ منطقی ندارند. دیگر کافی است!!!» معاون رئیسجمهور و البته خود رئیسجمهور نیز در شبکههای اجتماعی در حال انتقاد بودهاند.
اینکه جروم پاول را میتوان قبل از پایان دوره خدمتش، که در هر صورت طی ۱۲ ماه آینده به پایان میرسد، اخراج کرد یا نه، بسیار سؤالبرانگیز است و فشارهایی از این دست به طور متناقض کار او را برای نظارت بر کاهش نرخها دشوارتر میکند. اعتبار بلندمدت فدرال رزرو با هرگونه نشانه تسلیم شدن در برابر فشار سیاسی میتواند آسیب ببیند. اما اکنون که او وارد فاز «اردک لنگ» خود شده است، علاقه به اظهارات سایر مقامات فدرال رزرو افزایش مییابد.
هرگونه اشاره به کاهش نرخها، حتی در روز اوج تنش ژئوپلیتیک، همچنان برای پایین آوردن دلار بیش از اندازه کافی است. میشل بومن، معاون تازه منصوب شده برای نظارت و کسی که به طور گسترده به عنوان نامزدی که دولت ممکن است برای سمت ارشد ترجیح دهد دیده میشود، در سخنرانی در اواسط صبح گفت: «چنانچه فشارهای تورمی مهار شوند، من از کاهش نرخ سیاستگذاری در اولین جلسه بعدیمان حمایت خواهم کرد.» تأثیر آن بر دلار فوری بود:
یک جمله از یک رئیس فدرال رزرو تأثیری بیشتر از حمله مورد انتظار ایران داشت. اظهارات او به دنبال تأکید کریستوفر والر، رئیس فدرال رزرو در روز جمعه بود که گفت: «ما میتوانیم این کار را به محض ماه جولای انجام دهیم.» بر اساس تابع احتمال نرخ بهره جهانی بلومبرگ، شانس کاهش نرخ در ماه آینده هنوز بسیار پایین است، اما تغییرات در حاشیه اهمیت دارد:
مذاکره بر سر زمانبندی تغییرات سیاست پولی بسیار کمتر از جنگ در خاورمیانه یا اختلافات تجاری با چین هیجانانگیز است. اما چند کلمه از یک رئیس فدرال رزرو هنوز میتواند بازارها را به حرکت درآورد. این را فراموش نکنید.
نکات بقا
جستجو برای لینک آهنگ دهه هشتادی سیمپل مایندز در پاراگراف قبلی باعث شد متوجه شوم که این آهنگ چهل سال پیش پرطرفدار بوده است. تأیید کردم که در چارت بیلبورد برای این هفته در سال ۱۹۸۵ قرار داشته، همچنین همه میخواهند بر جهان حکومت کنند از Tears for Fears، کلاه توتفرنگی از Prince، قدم زدن روی آفتاب از Katrina & the Waves، نمایی به سوی کشتار از Duran Duran، تو مرا میچرخانی (مثل یک صفحه گرامافون) از Dead & Alive، و اگر کسی را دوست داری رهایش کن از Sting. بسیاری از آنها چند هفته بعد در کنسرت Live Aid حضور داشتند. کمکم از رابرت پلانت، بزرگترین آهنگ او پس از Led Zeppelin در آن زمان، نیز پرطرفدار بود و من آن را با علاقه به یاد میآورم – اگرچه ویدئوی کلاسیک دهه هشتادی که او را مانند یکی از اعضای Duran Duran به تصویر میکشید، فراموش کرده بودم.
همه این آهنگها عالی نیستند، اما آن تابستان، تابستان بلوغ من بود، اولین بار بود که آمریکا را کشف میکردم. زندگی بینهایت امکانات داشت. همه آنها مرا بسیار شاد میکنند. موسیقی پاپ گذرا است، بله؛ اما میتواند برای همیشه دوران طلایی زندگیتان را بازگرداند.