

در دنیای دونالد ترامپ، با خودش در نقش قهرمان داستان، درگیری در ایران طی یک دوره ۴۸ ساعته پر هرج و مرج در سه مرحله آشکار شد.
روز شنبه، با دستور رئیسجمهور آمریکا برای بمباران تأسیسات هستهای ایران توسط بمبافکنهای بی-۲، این درگیری آغاز شد و آمریکا را وارد جنگ اسرائیل با جمهوری اسلامی کرد.
روز یکشنبه، ترامپ به «تغییر رژیم» در تهران اشاره کرد و این موضوع، جنگطلبان سنتی سیاست خارجی جمهوریخواه را به وجد آورد اما متحدان راستگرای انزواطلبش را نگران ساخت.
سپس، روز دوشنبه، درست زمانی که به نظر میرسید رئیسجمهور ۷۹ ساله، آمریکا را به سمت استراتژی مداخلهگرایانه نومحافظهکارانه خاورمیانه در دوران جورج دابلیو. بوش سوق میدهد، او اعلام کرد که اختلافها کنار گذاشته خواهد شد.
ترامپ در پلتفرم «تروث سوشیال» (Truth Social) خود اعلام کرد: «به همه تبریک میگویم!» و خبر داد که اسرائیل و ایران بر سر «آتشبس کامل و جامع» به توافق رسیدهاند که ظرف چند ساعت آغاز خواهد شد. او پایان این درگیری را که آن را «جنگ ۱۲ روزه» نامید، مورد استقبال جهانیان دانست.
دلیل تغییر ناگهانی و حتی سوررئال ترامپ به سمت آشتی، ماهیت محدود پاسخ ایران به حملات بمباران آمریکا در آخر هفته بود.
ترامپ گفت در حالی که تهران روز دوشنبه به پایگاه بزرگ نظامی آمریکا در قطر موشک شلیک کرد، این کار را پس از «اطلاعرسانی اولیه» به واشنگتن انجام داد. بر خلاف حملات آمریکا که به گفته او سایتهای هستهای ایران را «کاملاً منهدم» کرده بود، بمباران تهران هیچ آسیبی به پایگاه آمریکا – و پرسنل آن – نرساند.
چرخشهای گیجکننده در سیاست ایران بار دیگر نشان داد که چگونه رئیسجمهور آمریکا بین تهدیدهای پر سر و صدا، تلاش برای بستن توافقها، اقدامات افراطی و اعلام پیروزیهای ناگهانی در نوسان است – حتی زمانی که مسائل مهمی در میان است.
مذاکرهکنندگان تجاری و سرمایهگذاران جهان با نوسانات سیاست ترامپ آشنا هستند؛ چرا که او تعرفههای بالایی را بر بسیاری از شرکای تجاری آمریکا وضع کرد و سپس برخی از آنها را لغو نمود. اما در مورد امنیت ملی، شخصیت دوگانه رئیسجمهور او را از «آرزوی عمومی» برای جایزه صلح نوبل به سمت حمله مستقیم به ایران سوق داده است.
تازهترین تغییر به سمت صلح نیاز به احتیاط دارد. شواهد مبنی بر اینکه حملات بمباران آمریکا تأسیسات هستهای ایران را منهدم کرده است، تا روز دوشنبه مشخص نشده بود، و پاسخهای ایران و اسرائیل به آتشبس – یا دوام آن – نیز نامعلوم بود.
اما به گفته کارشناسان سیاست خارجی در واشنگتن، ترامپ با کاشت بذر تغییر رژیم، فشار بر آیتالله علی خامنهای، رهبر معظم ایران، را برای دادن امتیازات بیشتر در میز مذاکره و عدم پیگیری اقدامات تلافیجویانه افزایش داده است – در غیر این صورت با تلاش احتمالی آمریکا برای پایان دادن به حکمرانی او روبرو خواهد شد.
دنیس راس (Dennis Ross)، فرستاده سابق آمریکا در خاورمیانه و مذاکرهکننده صلح، گفت: «[ترامپ] میگوید: 'کارهای بسیار بیشتری میتوانیم برای حمله به رگهای حیاتی قدرت این رژیم و نهادهای کلیدی آن انجام دهیم. و اگر به شکلی تلافی کنید که دلیلی برای انجام کارهای بیشتر به ما بدهد، باید به خاطر داشته باشید که این مسیر به کجا ختم میشود.'»
زینب ربوعه (Zineb Riboua) از مرکز صلح و امنیت در خاورمیانه در مؤسسه هادسون، گفت که حملات هوایی اسرائیل به ایران در این ماه نیز به ترامپ نشان داده است که این کشور چقدر «آسیبپذیر» است.
او گفت: «فکر میکنم [ترامپ] متوجه شده است که سقوط یک سناریوی ممکن است و بهتر است اعتبار آن را به نام خود ثبت کند. فکر میکنم ذهن او در این مسیر است.»
سیگنالهای دولت در مورد نیات خود از زمان حملات آمریکا متناقض بوده است. صبح روز یکشنبه، مقامات ارشد آمریکا از جمله جی.دی. ونس (JD Vance)، معاون رئیسجمهور، و پیت هگست (Pete Hegseth)، وزیر دفاع، به صراحت اعلام کردند که آمریکا به دنبال تغییر رژیم در تهران نیست. اظهارات آنها با مطرح شدن احتمال رهبری جدید ایران توسط ترامپ در اواخر همان روز تضعیف شد.
کارولین لویت (Karoline Leavitt)، سخنگوی مطبوعاتی کاخ سفید، روز دوشنبه از اظهارات رئیسجمهور دفاع کرد.
لویت در شبکه فاکس گفت: «اگر رژیم ایران از رسیدن به یک راهحل صلحآمیز و دیپلماتیک – که رئیسجمهور هنوز به آن علاقهمند است – خودداری کند، چرا مردم ایران نباید قدرت این رژیم فوقالعاده خشن را از بین ببرند؟»
وفاداران به «ماگا» (Maga) از تغییر به سمت تغییر رژیم خشمگین بودند، اما با اعلام آتشبس توسط ترامپ، از نتیجه ظاهری آسودگی خاطر یافتند.
مارجوری تیلور گرین (Marjorie Taylor Greene)، نماینده آتشین کنگره از جورجیا، در شبکه ایکس نوشت: «از شما، رئیسجمهور ترامپ، برای پیگیری صلح سپاسگزارم!»
حمله ترامپ و اظهارات او درباره رهبری ایران، تحسین جمهوریخواهان محافظهکارتر مانند نیکی هیلی (Nikki Haley)، رقیب ریاستجمهوری او در سال ۲۰۲۴، و جان بولتون (John Bolton)، مشاور سابق امنیت ملیاش را به همراه داشت.
برخی از حامیان او سعی داشتند ایمان خود به رئیسجمهور را با نوسانات وی هماهنگ کنند.
چارلی کرک (Charlie Kirk)، مجری برجسته رسانههای محافظهکار و فعال «ماگا»، اصرار داشت که ترامپ به دنبال یک انقلاب «از پایین به بالا» در ایران است، نه تغییر دولتی که توسط آمریکا تحمیل شود. او در شبکه ایکس نوشت: «آمریکا نمیتواند در یک تلاش زورمندانه برای برکناری حکومت در ایران دخالت کند.»
رابرت ستلاف (Robert Satloff)، مدیر اجرایی «مؤسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک»، گفت که ترامپ همچنان «پایان مذاکرهای برای این درگیری و یک راهحل دیپلماتیک را ترجیح میدهد که میتواند شامل کاهش قابل توجه تحریمها باشد، اگر ایران کارتهای خود را درست بازی کند.»
او گفت مقایسهها با حمله بوش به عراق در سال ۲۰۰۳ اشتباه است، حتی با وجود اینکه اسرائیل – متحد آمریکا – شروع به حمله به برخی از ستونهای رژیم ایران، مانند زندان بدنام اوین، کرده است.
ستلاف گفت: «حتی اگر او تصمیم بگیرد که اهداف حساس رژیم مانند آنچه اسرائیلیها امروز شروع کردند را هدف قرار دهد، ما هنوز فاصله زیادی با اجرای تغییر رژیم و مسئولیتپذیری برای دولت جایگزین مانند آنچه در عراق در سال ۲۰۰۳ داشتیم، داریم.»
در همین حال، درخواست ترامپ برای «عدم نفرت بیشتر» در خاورمیانه ممکن است هنوز به پیچشی دیگر – و تشدید بیشتر – منجر شود.
راجان منون (Rajan Menon)، استاد بازنشسته علوم سیاسی در «سیتی کالج نیویورک»، گفت که ترامپ ممکن است معتقد باشد ایران ضعیفشده اکنون یک توافق هستهای را امضا خواهد کرد – اما این تضمین شده نیست.
او افزود: «برای جلوگیری از تغییر رژیم، آنها باید نشان دهند که رژیم کنترل را در دست دارد و به یک قدرت خارجی سر خم نمیکند.»