پاریس — ترس زاینده دروغگویی است، و هیچکس در اروپا به اندازه دونالد ترامپ — و شاید همسفر بیپردهاش، ولادیمیر پوتین — ترس ایجاد نمیکند.
بنابراین، در حالی که رئیسجمهور با شرکای ناتو واشنگتن در لاهه برای اجلاس سالانه این ائتلاف دیدار میکرد، اروپاییها نهایت دقت را به خرج دادند تا با احتیاط از حقایق دشوار عبور کنند و آسیبهایی را که او قبلاً وارد کرده بود، تحریف نمایند، از ترس تحریک این مرد قدرتمند آمریکا.
چه کسی میتواند آنها را سرزنش کند؟ ترامپ در اجلاس سال 2018 ناتو تهدید کرد که ایالات متحده را از ناتو خارج خواهد کرد. اگر این کار را انجام میداد، ائتلاف را از هم میپاشید و آن را ناتوان از اعمال بازدارندگی معتبر میساخت.
از آن زمان، او در مورد پایبندی واشنگتن به ماده 5 ناتو — تعهد اساسی مبنی بر اینکه حمله به هر عضو به منزنه حمله به همه اعضا تلقی خواهد شد — با چنان دفعاتی دودلی نشان داده است که نشان از یک تیک عصبی دارد. او این کار را بار دیگر روز سهشنبه، در حالی که به سمت اجلاس میرفت، تکرار کرد و به خبرنگارانی که برای چندمین بار پرسیدند، آیا ایالات متحده همچنان به ماده 5 متعهد است، گفت: «بستگی به تعریف شما دارد.»
تأثیر تضعیفهای زنجیرهای ترامپ، فرسایش اعتبار ناتو است، با وجود ظاهر قدرتمندی که مقامات ائتلاف مجبور به حفظ آن شدهاند.
صبح روز چهارشنبه، در حالی که ترامپ و 31 رهبر دیگر ائتلاف برای دیدار آماده میشدند، پولیتیکو این نگرانی را با تیتر مختصر خبرنامه خود به تصویر کشید: «آیا ناتو امروز را دوام خواهد آورد؟»
بنابراین جای تعجب نیست که تنها 28 درصد از اروپاییهای غربی اکنون ایالات متحده را یک متحد «تا حدی قابل اعتماد» میدانند که از آنها محافظت خواهد کرد، طبق نظرسنجی مؤسسه امور جهانی — تقریباً 50 درصد کاهش نسبت به یک سال پیش. بسیاری از اروپاییها، به ویژه جوانانی که از قلدریهای ترامپ وحشتزدهاند، امیدوارند دولتهای خود در برابر او ایستادگی کنند.
اما چیزی نزدیک به عکس این اتفاق در حال رخ دادن است. رهبران اروپایی به جای اینکه حقیقت را به صاحبان قدرت بگویند، در حال عقبنشینی هستند.
البته، آنها توسط تهدیدها و سخنرانیهای ترامپ — و به همان اندازه، توسط حمله تمامعیار پوتین به اوکراین — مجبور شدهاند که افزایشهای چشمگیری را در هزینههای ناچیز دفاعی که اکثر نیروهای مسلح قاره را از زمان جنگ سرد تحلیل برده است، متعهد شوند. این بسیار حیاتی است، حتی اگر جدول زمانی برای ساخت ارتشهای واقعاً قدرتمند — در اکثر موارد پنج تا ده سال، حتی اگر وعدههای هزینهای حفظ شوند — برای تحت تأثیر قرار دادن پوتین بسیار کند باشد.
اما بیایید تصور کنیم چگونه رهبران ترسو قاره مایل بودند ترامپ را به چالش بکشند اگر عمدتاً بر جلوگیری از یک حمله عصبی ریاستجمهوری تمرکز نکرده بودند. زیرا، همانطور که اروپاییها قبل از جلسه گفتند، این هدف اصلی اجلاس بود، همراه با تعهد رسمی به بیش از دو برابر کردن هزینههای دفاعی و زیرساختهای مرتبط به عنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی در بلندمدت.
در ادامه چند نمونه آمده است:
- «آقای رئیسجمهور، شما میتوانید بابت ترغیب ما به صرف هزینههای بسیار بیشتر برای تقویت ارتشهایمان جهت بازدارندگی پوتین و پایان دادن به سوءاستفادههای اروپا از تضمین امنیتی ایالات متحده، اعتبار کسب کنید. پس چرا از احزاب افراطی اروپایی مانند حزب آلترناتیو برای آلمان (AfD) حمایت میکنید که اگر به قدرت برسند، احتمالاً دقیقاً عکس این کار را انجام خواهند داد زیرا آنها از پیروان پوتین هستند؟»
- «آقای رئیسجمهور، بابت وارد کردن ضربه به تأسیسات هستهای ایران به شما تبریک میگوییم، حتی اگر این فقط یک وقفه کوچک در جاهطلبیهای تهران برای توسعه بمب باشد — و حتی میتواند جدول زمانی آن را برای ساخت بمب تسریع کند. اما در عین حال، شما هیچ عزم مشابهی در مقابله با مهمترین متحد ایران، روسیه، که تهدیدی مشابه برای متحدان ایالات متحده ایجاد میکند، نشان نمیدهید. دلیل آن چیست؟»
- «آقای رئیسجمهور، شما مطمئناً درک میکنید که روسیه به یک اقتصاد دائمی جنگی تغییر وضعیت داده است، و تقریباً هر رهبر جدی اروپایی معتقد است که پوتین قصد دارد یک اقدام تجاوزگرانه علیه یکی از کشورهای عضو ناتو را برای آزمایش عزم ائتلاف، احتمالاً در عرض پنج سال، برنامهریزی کند. آیا دودلی شما در مورد تعهد واشنگتن به ماده 5، او را به ادامه این مسیر تشویق نمیکند؟ و آیا این کار صلح را بیشتر به خطر نمیاندازد تا اینکه آن را ترویج دهد؟»
- «آقای رئیسجمهور، ما موافقیم که چین بزرگترین تهدید بلندمدت برای نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین است. بنابراین، آیا با حمله به مهمترین دانشگاههای تحقیقاتی ایالات متحده، که برای حفظ برتری ثابت آمریکا در علم، مهندسی، بهداشت عمومی و هوش مصنوعی حیاتی هستند، یک هدیه استراتژیک عظیم به پکن نمیدهید؟ و با کاهش بودجه رادیو صدای آمریکا (Voice of America)، که ابزاری کلیدی در نمایش قدرت نرم و جذابیت ایالات متحده است، آیا یک موفقیت تبلیغاتی برای چین، به ویژه در کشورهای غیرمتعهد که حمایت و منابع طبیعی آنها در تعیین نتیجه این مبارزه حیاتی خواهد بود، فراهم نمیکنید؟»
اینها از جمله نگرانیهای اصلی در ذهن رهبران اروپایی هستند. اما انتظار نداشته باشید که حتی با صدای آهسته هم در اجلاس ناتو که روز چهارشنبه به پایان رسید، مطرح شده باشند.
در عوض، ستایش چاپلوسانه از دبیرکل ناتو، مارک روته، و (در انظار عمومی) تنها مطیعترین رفتار در برابر رهبر آمریکا وجود داشت. بدین ترتیب است که ترس، حقیقتگویی را منحرف میکند. نتیجه، متأسفانه، فرسایش عزم و تابآوری غرب است.