امدادگران در حال جستجو برای ساکنان محبوس شده پس از حمله موشکی ایران به ساختمان‌هایی در بت یام، اسرائیل، در این ماه.
امدادگران در حال جستجو برای ساکنان محبوس شده پس از حمله موشکی ایران به ساختمان‌هایی در بت یام، اسرائیل، در این ماه.

از جنگ اوکراین گریختند. در اسرائیل به آنها رسید.

یک خانواده پنج نفره اوکراینی در اسرائیل بر اثر حمله موشکی ایران کشته شدند؛ تقاطعی غم‌انگیز از دو جنگ.

برای این خانواده اوکراینی، اسرائیل به معنای رهایی از جنگ بود.

برای ماریا پیشکورووا، آنجا جایی بود که دختر هفت ساله‌اش، آناستازیا، می‌توانست درمان نجات‌بخش برای سرطان خون پیشرفته‌اش را دریافت کند؛ درمانی که در طول جنگ اوکراین به سختی یافت می‌شد. برای پسرعموهای کوچک آناستازیا، کوستیانتین و ایلیا، اسرائیل پناهگاهی از پهپادها و موشک‌های روسی فراهم می‌کرد که هر شب اوکراین را بمباران می‌کردند.

بنابراین، این خانواده – ماریا، سه فرزند و مادربزرگشان – در بت یام، حومه تل آویو، مستقر شده بودند.

در نهایت، جنگ به آنها رسید.

در 15 ژوئن، حمله موشکی ایران به یک ساختمان مسکونی در بت یام، هر پنج عضو خانواده را کشت، در حالی که اسرائیل و ایران در حملات هوایی فزاینده‌ای درگیر بودند. این خبر در سراسر اوکراین بازتاب یافت و اندوه و خشم را برانگیخت.

این مرگ‌ها، به تعبیر انسانی، تلاقی دو جنگی است که تا کنون عمدتاً با مسائل ژئوپلیتیکی و قراردادهای تسلیحاتی به هم متصل بودند. ایران در سال اول حمله روسیه به اوکراین، تامین‌کننده اصلی پهپادهای تهاجمی به روسیه بود و مسکو مدت‌هاست از رژیم تهران حمایت می‌کند.

فراتر از ژئوپلیتیک، این مرگ‌ها دارای یک طنز تلخ بود. این خانواده در همان کشوری که فکر می‌کردند آنها را از جنگ محافظت خواهد کرد، کشته شدند؛ کشوری با سیستم دفاع هوایی قدرتمندش که اوکراین مدت‌هاست به آن غبطه می‌خورد.

آرتم بوریک، پدر آناستازیا و همسر سابق ماریا، گفت: «من واقعاً فکر می‌کردم آنها در امان خواهند بود. هرگز فکر نمی‌کردم آنها برای فرار از جنگ به اسرائیل بروند – و آن را آنجا پیدا کنند.»

آناستازیا و مادرش، ماریا پیشکورووا
از بالا سمت چپ و در جهت عقربه‌های ساعت: آناستازیا و مادرش، ماریا پیشکورووا؛ اولنا سوکولوا، مادربزرگ آناستازیا؛ ایلیا، پسرعموی آناستازیا؛ و کوستیانتین، پسرعموی او.
via Khrystyna Chanysheva
اولنا سوکولوا، مادربزرگ آناستازیا
ایلیا، پسرعموی آناستازیا
کوستیانتین، پسرعموی آناستازیا

آقای بوریک، که بیش از سه سال پیش برای دفع تهاجم تمام‌عیار روسیه، داوطلب ارتش اوکراین شد، مانند بسیاری از اوکراینی‌های دیگر امیدوار بود که جنگ به خانواده‌اش نرسد.

آقای بوریک 39 ساله گفت که روز مرگ دخترش از جبهه نزدیک سومی در شمال شرقی اوکراین، مرکز کنونی درگیری‌ها، بازگشته بود که از مرگ او باخبر شد. او هفته گذشته در یک مصاحبه تلفنی گفت: «هنوز نمی‌فهمم چه اتفاقی می‌افتد. هنوز نمی‌توانم باور کنم.»

هنگامی که جنگ در اوایل سال 2022 آغاز شد، آناستازیا و مادرش، خانم پیشکورووا، در اودسا، بندر اصلی اوکراین در دریای سیاه، زندگی می‌کردند. با وجود درگیری‌ها، آنها سعی می‌کردند تا حد امکان به طور عادی زندگی کنند. آناستازیا با اسکوترش در خیابان‌ها می‌راند، در گرمای تابستان یک بلوز قرمز با طرح مینی ماوس می‌پوشید و پنجمین سالگرد تولدش را در تراس‌های اودسا جشن گرفت، همانطور که در پست‌های اینستاگرام مادرش نشان داده شده است.

پدرش گفت اواخر آن تابستان، آناستازیا تب کرد. پزشکان به زودی تشخیص سرطان خون را برای او دادند. هنگامی که پدرش در اوایل سپتامبر به مرخصی از ارتش آمد و در بیمارستان اودسا به ملاقاتش رفت، او با کلاه نظامی او روی تخت نشسته بود و با انگشتانش علامت پیروزی را نشان می‌داد.

وضعیت او بدتر شد.

آقای بوریک گفت صحبت‌هایی درباره انتقال آناستازیا به اوخمدیت، بزرگترین بیمارستان کودکان اوکراین، که بعداً توسط موشک روسی تخریب شد، شده بود. اما درمان سرطان در اوکراین کاهش یافته بود زیرا بیمارستان‌ها پر از تلفات جنگی شده بودند. خانواده، اسرائیل را انتخاب کردند، به این امید که مراقبت‌های پیشرفته آن بتواند آناستازیا را نجات دهد.

جمعیتی از امدادگران، که برخی لباس پزشکی پوشیده‌اند، بلوک‌هایی را از یک ساختمان آسیب‌دیده عبور می‌دهند.
داوطلبان، امدادگران و کارکنان بیمارستان کودکان اوخمدیت در حال پاکسازی آوار و جستجو برای بازماندگان پس از حمله موشکی روسیه به مرکز درمانی در ژوئیه 2024.
Brendan Hoffman for The New York Times

آناستازیا، مادرش و مادربزرگش، اولنا سوکولوا، در دسامبر 2022 به اسرائیل نقل مکان کردند و در بت یام، شهری در جنوب تل آویو با جامعه بزرگی از مهاجران کشورهای شوروی سابق، ساکن شدند. آنها جزو حدود 20,000 اوکراینی بودند که طبق گفته یووگن کورنیچوک، سفیر اوکراین در اسرائیل، در طول جنگ در اسرائیل پناه یافتند.

درمان بلافاصله آغاز شد و بسیار پرهزینه بود، صدها هزار دلار هزینه داشت. خانم پیشکورووا، مادر آناستازیا، برای کمک مالی به رسانه‌های اجتماعی روی آورد و عکس‌هایی از دختر رنگ‌پریده و اغلب کچلش را در بستر بیمارستان منتشر می‌کرد. گاهی اوقات، ویدئوهایی از پدر آناستازیا را با لباس کامل نظامی، که در خلال مرخصی‌های کوتاه از جبهه درخواست حمایت می‌کرد، به اشتراک می‌گذاشت.

خریتسینا چانیشوا، مادرخوانده آناستازیا، با استفاده از نام کوچک خانم پیشکورووا گفت: «ماشا برای دختر کوچکش هر کاری کرد. او زندگی‌اش را وقف او کرد، به اسرائیل نقل مکان کرد تا درمان کامل او را دریافت کند.»

درمان دردناک بود، اما کارکنان خیریه‌ای که به خانواده در اسرائیل کمک می‌کردند، گفتند آناستازیا مقاومت کرد. لادا فیچکوفسی، که در مراقبت از آناستازیا کمک می‌کرد، گفت: «هر بار که وارد اتاقش می‌شدم، لبخند می‌زد. درد داشت و برای یک لحظه چشمانش را می‌بست.»

گل‌هایی که زیر درختان برهنه در کنار بلوک‌های آپارتمانی قرار داده شده‌اند.
یادبودی به افتخار کشته‌شدگان در حمله پهپادی روسیه به اودسا، اوکراین، در مارس 2024.
Oksana Parafeniuk for The New York Times

در ماه مه سال گذشته، روحیه آناستازیا با ورود دو پسرعمویش – ایلیا 14 ساله و کوستیانتین 10 ساله – بهتر شد. شهر محل زندگی آنها، اودسا، که در ماه‌های اولیه تهاجم روسیه نسبتاً در امان بود، تحت حملات تقریباً روزانه قرار گرفته بود.

هانا پیشکورووا، خواهر ماریا پیشکورووا، گفت: «به خاطر گلوله‌باران، بچه‌هایم گریه می‌کردند و من تصمیم گرفتم اجازه دهم بروند.»

تا آن زمان، جنگ اسرائیل با حماس ماه‌ها ادامه داشت و گروه مسلح فلسطینی به طور منظم موشک‌هایی را به شهرهای اسرائیل پرتاب می‌کرد. خانم پیشکورووا گفت خواهرش به او اطمینان داده بود که آژیرهای حمله هوایی در بت یام حداکثر یک یا دو بار به صدا درآمده‌اند. او به یاد آورد که به او گفته شده بود: «آنجا آرام و بی‌صداست و پناهگاه‌های امن‌تری دارد.»

علاوه بر این، اسرائیل دارای سیستم دفاعی گنبد آهنین بود که قادر به رهگیری بسیاری از موشک‌ها و راکت‌ها بود و مدت‌ها مورد تحسین اوکراین به عنوان الگویی برای دفاع در برابر حملات روسیه قرار داشت.

اینا باخاروا، که موسسه خیریه Chance4Life را اداره می‌کند و از کودکان بیمار جدی و خانواده‌هایشان، عمدتاً از بلوک شوروی سابق، در طول درمان در بیمارستان‌های اسرائیل حمایت می‌کند، گفت: «اوکراینی‌ها اغلب می‌گویند: 'اینجا اوکراین نیست، آنقدر ترسناک نیست.'»

خانم باخاروا گفت: «آنها به دلیل گنبد آهنین احساس امنیت می‌کردند؛ باور داشتند که اینجا آنقدر خطرناک نیست.»

پس از اینکه اسرائیل حمله‌ای هوایی غافلگیرکننده و گسترده را علیه ایران آغاز کرد که تهران را به مقابله به مثل با رگبار موشکی واداشت، نادیده گرفتن جنگ غیرممکن شد.

آناستازیا در یک پیام صوتی به پدرش در اواخر 14 ژوئن، کمی قبل از مرگش، گفت: «بابا، شب دیدم که موشک‌ها چطور سقوط می‌کردند.»

صبح روز بعد، او و مادرش قرار بود برای تصمیم‌گیری در مورد مرحله بعدی درمان سرطان او به بیمارستان بروند.

آنها هرگز نرسیدند. یک موشک ایرانی در اوایل 15 ژوئن به ساختمان چندطبقه آنها اصابت کرد و بخش زیادی از آن را به ویرانه تبدیل کرد. خسارت آنقدر ویرانگر بود که چهار روز طول کشید تا جسد مادر آناستازیا پیدا و شناسایی شود.

هانا پیشکورووا تقریباً تمام خانواده‌اش را از دست داده است – مادرش، دو فرزندش و خواهرش. آقای بوریک نیز همسر سابق و تنها فرزندش را از دست داد.

او هفته گذشته گفت: «هر بار که با او صحبت می‌کردم، می‌گفتم: 'عزیزم، فقط ما دو نفر به ماهیگیری خواهیم رفت.' همین – ماهیگیری، ماهیگیری، ماهیگیری. و حالا من فقط نمی‌فهمم. هنوز حتی نمی‌فهمم که او رفته است. دیشب برایش پیام‌های صوتی فرستادم.»

امدادگران در ساختمانی که دیواری از آن کنده شده است.
امدادگران در حال جستجو برای افراد محبوس شده در ساختمانی آسیب‌دیده در بت یام، اسرائیل.
Avishag Shaar-Yashuv for The New York Times