شوران هوانگ / نیویورک تایمز / ردوکس
شوران هوانگ / نیویورک تایمز / ردوکس

آنچه حملات اسلام‌هراسانه به ممدانی آشکار می‌کند

به جای تحکیم ائتلاف چندنژادی جدید خود، به نظر می‌رسد جنبش مگا تقریباً مستأصلانه می‌خواهد آن را از هم بپاشد.

پیدا کردن راه‌های غیرتوهین‌آمیز برای حمله به زهران ممدانی، کار غیرقابل حلی نیست. این نامزد ۳۳ ساله دموکرات برای شهرداری نیویورک، یک سوسیالیست آشکار از خانواده‌ای مرفه است، از لفاظی‌های تند مانند «جهانی‌سازی انتفاضه» دفاع کرده و سابقه‌ای از پست‌های «هایپر-ووک» در رسانه‌های اجتماعی دارد که در هر منطقه‌ای که رقابت در آن اندکی نزدیک باشد، سمی انتخاباتی خواهد بود.

در عوض، بسیاری از چهره‌های برجسته در حزب جمهوری‌خواه تصمیم گرفته‌اند او را به این دلیل که مانند ۴.۵ میلیون آمریکایی دیگر، ممدانی مسلمان است، مورد انتقاد قرار دهند.

پس از پیروزی ممدانی بر اندرو کوومو در انتخابات مقدماتی دموکرات‌ها در اوایل این هفته، نماینده مارجوری تیلور گرین تصویری از مجسمه آزادی که برقع به تن داشت را در ایکس به اشتراک گذاشت. فعالان تأثیرگذاری از جمله چارلی کرک و لورا لومر به ۱۱ سپتامبر اشاره کردند و به طور ضمنی القا کردند که همه مسلمانان، حتی سکولارها مانند ممدانی، جهادگرا هستند. باشگاه جوانان جمهوری‌خواه نیویورک از دولت ترامپ خواست او را اخراج کند — ممدانی که در اوگاندا متولد شده، شهروند ایالات متحده است — و نماینده اندی اوگلز نیز همین را خواستار شد و ممدانی را «محمد کوچولو» نامید.

هیچ یک از اینها شوکه کننده نیست وقتی رهبر حزب، رئیس جمهوری است که در میان بسیاری از تخلفات دیگر، مهاجران را «حیوان» خوانده، ادعا کرده که «آنها خون کشور ما را مسموم می‌کنند» و به یک میزبان رادیویی گفته که آنها مرتکب قتل می‌شوند زیرا «در ژن‌هایشان است». از یک منظر، این انفجار لفاظی‌های آشکارا بیگانه‌هراسانه و ضد مسلمان از سوی حزب جمهوری‌خواه امروزی، صرفاً یک «خبر بدیهی» است (یا شاید، در مورد دونالد ترامپ، «ادعای یک مرد درباره آدم‌خواری»).

با این حال، از منظری دیگر، در مورد واکنش به پیروزی ممدانی، نکته عجیبی وجود دارد. ترامپ بخشی از دوره دوم خود را به دلیل جذب تعداد بیشتری از رأی‌دهندگان اقلیت، از جمله مسلمانان آمریکایی و مهاجران، نسبت به هر جمهوری‌خواه دیگری در دهه‌های اخیر به دست آورد. این تغییر به ویژه در شهرهای بزرگ مانند نیویورک قابل توجه بود. با این حال، به جای تحکیم این ائتلاف جدید، به نظر می‌رسد جنبش مگا تقریباً مستأصلانه می‌خواهد آن را از هم بپاشد.

طبق نظرسنجی مرکز تحقیقات پیو از رأی‌دهندگان تأیید شده، در سال ۲۰۱۶، ۸۸ درصد از رأی‌دهندگان ترامپ سفیدپوست بودند. در سال ۲۰۲۴، این رقم تنها ۷۸ درصد بود. حمایت گسترده او در میان اقلیت‌ها به نظر می‌رسد واکنشی به تورم و مواضع مترقی نامحبوب دولت بایدن در مورد مهاجرت و سایر مسائل اجتماعی بوده است. برخی از رأی‌دهندگان عرب و مسلمان نیز از حمایت دولت بایدن از جنگ اسرائیل در غزه دلخور بودند.

البته، رؤسای جمهور منتخب همیشه به گونه‌ای حکومت نمی‌کنند که کاملاً با پیام‌های انتخاباتی یا ائتلاف‌های پیروزشان مطابقت داشته باشد. جو بایدن عمدتاً به لطف نارضایتی رأی‌دهندگان از سبک حکومتی آشفته ترامپ و سوءمدیریت او در دوران همه‌گیری پیروز شد و سپس قانون‌گذاری‌های تحول‌آفرین در زمینه تغییرات اقلیمی را دنبال کرد. جورج دبلیو بوش نیز به طور مشهور برای انتخاب مجدد با مخالفت با ازدواج همجنس‌گرایان و تمسخر مردانگی جان اف. کری رقابت کرد و سپس تلاش کرد تا تأمین اجتماعی را خصوصی‌سازی کند.

اما برنامه دوره دوم ترامپ نه تنها با منبع موفقیت کمپین او بی‌ارتباط است، بلکه از جهاتی کاملاً در تضاد با آن قرار دارد.

انتظار می‌رفت ترامپ محدودیت‌های کمتری را نسبت به بایدن بر اسرائیل اعمال کند، اما ترامپ با پیشنهاد انتقال جمعی جمعیت از غزه و بمباران ایران از سلف خود فراتر رفته است. ترامپ به جای تأمین حمایت لاتین‌تباران برای کنترل شدیدتر مرزها، مصمم به بیگانه کردن این رأی‌دهندگان با تشویق بازداشت بی‌رویه لاتین‌تباران است، که به ناچار شامل ساکنان قانونی و حتی شهروندان نیز می‌شود. رفتار با آمریکایی‌های پوست قهوه‌ای مانند مجرمان، تأثیر قابل پیش‌بینی افزایش حمایت از اصلاحات جامع مهاجرتی و کاهش محبوبیت ترامپ در میان لاتین‌تباران را به همراه داشته است.

ترامپ به جای دنبال کردن سیاست‌هایی برای کاهش هزینه‌ها، که در طول مبارزات انتخاباتی وعده داده بود (حداقل زمانی که از سخنرانی‌های آماده شده توسط مشاوران آشنا با خواسته‌های رأی‌دهندگان می‌خواند)، تا حد زیادی این الزام را در دوره ریاست جمهوری خود نادیده گرفته است. در عوض، ابتکارات اقتصادی عمده او — افزایش تعرفه‌ها، اخراج گسترده کارگران روزمزد و سایر کارمندان با دستمزد پایین، و افزایش کسری بودجه با کاهش مالیات — فشار رو به بالایی بر تورم وارد کرده است. جی پاول، رئیس فدرال رزرو، توضیح داده است که برخی از این سیاست‌ها، کاهش نرخ بهره را به تأخیر می‌اندازند، که واکنش ترامپ به آن، سرزنش او به جای تطبیق با واقعیت اقتصادی بوده است.

ترامپ طوری حکومت کرده است که گویی وقتی دفتر کارش را ترک کرده، منجمد شده و در ماه ژانویه دوباره بیدار شده است. او انتقام گرفتن از دشمنان دوره اول خود را در اولویت قرار داده و تقریباً هیچ چیز از چهار سال بین آن دو دوره یاد نگرفته است.

به نظر می‌رسد او همچنان به نظریه «جایگزینی بزرگ» اعتقاد دارد، که فرض می‌کند دموکرات‌ها عمداً مهاجرت غیرقانونی گسترده را تشویق کرده‌اند تا ترکیب رأی‌دهندگان را تغییر دهند. ترامپ اخیراً در رسانه‌های اجتماعی ادعا کرد که دموکرات‌ها «از اتباع خارجی غیرقانونی برای گسترش پایگاه رأی‌دهی خود، تقلب در انتخابات، و رشد دولت رفاهی استفاده می‌کنند، که مشاغل با دستمزد خوب و مزایای شهروندان سخت‌کوش آمریکایی را به سرقت می‌برند.» استفان میلر، وزیر غیررسمی همه چیز او، نتیجه گرفت که انتخاب ممدانی نشان می‌دهد «چگونه مهاجرت مهار نشده، به طور اساسی ترکیب رأی‌دهندگان شهر نیویورک را بازسازی کرده است.»

همین چند ماه پیش، ترامپ‌گرایان به ائتلاف چندنژادی طبقه کارگر که باعث پیروزی آنها در دوره دوم شد، افتخار می‌کردند. اکنون گویا آنها این ائتلاف را کاملاً فراموش کرده‌اند. یا شاید، در سطحی، آنها نمی‌خواهند آن را دست‌نخورده نگه دارند، زیرا حاضر نیستند این جوامع را به طور کامل آمریکایی، یا حتی به طور کامل انسان، به رسمیت بشناسند. تکرار فرمول پیروزی در انتخابات ۲۰۲۴ به معنای تبدیل ممدانی به نمادی از مترقی‌گرایی شهری خارج از دسترس بود. جمهوری‌خواهان به نظر می‌رسد نمی‌توانند در برابر حمله به او به دلیل مذهبش مقاومت کنند.