سناتور چاک شومر، رهبر اقلیت، به همراه چندین دموکرات مترقی مجلس، تصمیم دیوان عالی را محکوم کردند. منبع: های‌یون جیانگ/نیویورک تایمز
سناتور چاک شومر، رهبر اقلیت، به همراه چندین دموکرات مترقی مجلس، تصمیم دیوان عالی را محکوم کردند. منبع: های‌یون جیانگ/نیویورک تایمز

دیوان عالی، اختیارات قضات را در صدور احکام سراسری محدود می‌کند؛ پیروزی برای ترامپ

این تصمیم می‌تواند شیوه اعطای شهروندی در ایالات متحده را حتی به طور موقت تغییر دهد.

معترضان حامی حق شهروندی بدو تولد در بیرون از دیوان عالی در ماه مه.
معترضان حامی حق شهروندی بدو تولد در بیرون از دیوان عالی در ماه مه. منبع: های‌یون جیانگ برای نیویورک تایمز
های‌یون جیانگ برای نیویورک تایمز

دیوان عالی درباره قانونی بودن تلاش برای پایان دادن به حق شهروندی بدو تولد حکمی صادر نکرد.

دیوان عالی روز جمعه توانایی قضات دادگاه‌های پایین‌تر را برای مسدود کردن سراسری سیاست‌های شاخه اجرایی محدود کرد و راه را برای اعمال موقت فرمان اجرایی پرزیدنت ترامپ مبنی بر پایان دادن به حق شهروندی بدو تولد در اکثر ایالت‌ها گشود.

با این تصمیم، قضات به نظر می‌رسد توانایی قضات فدرال واحد برای متوقف کردن سیاست‌ها در سراسر کشور را برهم زده‌اند. این ابزار قدرتمند قانونی که به عنوان «حکم سراسری» شناخته می‌شود، در سال‌های اخیر به طور مکرر برای مسدود کردن سیاست‌های وضع شده توسط دولت‌های دموکرات و جمهوری‌خواه مورد استفاده قرار گرفته و منجر به اتهامات «انتخاب قاضی» شده بود.

اما تأثیر فوری تصمیم ۶ به ۳، که توسط قاضی اِیمی کانی بارت نوشته شده و بر اساس خطوط ایدئولوژیک تقسیم شده بود، این بود که به آقای ترامپ یک پیروزی بزرگ، هرچند شاید موقت، در تلاش‌هایش برای بازتعریف شهروندی در ایالات متحده اعطا کرد.

قضات درباره قانونی بودن فرمان اجرایی صادر شده توسط آقای ترامپ در ژانویه، که به دنبال پایان دادن به رویه اعطای خودکار شهروندی به هر کسی که در ایالات متحده متولد می‌شود، حتی اگر والدین شهروند نباشند، حکمی صادر نکردند. این پرسش احتمالاً دوباره به دیوان عالی بازخواهد گشت، شاید به زودی سال آینده.

در این میان، این تصمیم راه را برای اجرای فرمان اجرایی در ۲۸ ایالتی که آن را به چالش نکشیده‌اند، هموار کرد که می‌تواند یک سیستم پازلی ایجاد کند که در آن قوانین شهروندی در بخش‌های مختلف کشور متفاوت خواهد بود.

با این حال، حکم دیوان عالی به مدت ۳۰ روز اجرایی نخواهد شد. و قضات یک مسیر بالقوه را برای چالش‌کنندگان مشخص کردند و گفتند که قضات دادگاه‌های منطقه‌ای می‌توانند بررسی کنند که آیا پرونده‌های دعوای جمعی را برای جلوگیری از اجرای فرمان اجرایی در سطح ایالتی، منطقه‌ای یا حتی ملی بررسی کنند.

در واقع، گروه‌هایی که فرمان اجرایی را به چالش می‌کشند، فوراً از این گشایش استفاده کرده و پرونده‌های دعوای جمعی را در مریلند و نیوهمپشایر ثبت کردند. سایر چالش‌کنندگان نیز احتمالاً در روزهای آینده همین کار را خواهند کرد.

در چند ماه اول، دولت ترامپ شاهد آن بود که تلاش‌هایش برای اجرای دستور کار گسترده سیاستی‌اش توسط قضات دادگاه فدرال که از احکام سراسری برای مسدود کردن دولت در هر مرحله استفاده می‌کردند، با مانع روبرو شد.

آقای ترامپ دور دوم ریاست جمهوری خود را با امضای مجموعه ای از فرمان‌های اجرایی آغاز کرد، از جمله اعلام پایان حق شهروندی بدو تولد، اما بسیاری از آنها فوراً توسط دادگاه‌های بدوی متوقف شدند. در پاسخ، آقای ترامپ و متحدانش ماه‌هاست به طور علنی به قضات دادگاه‌های بدوی که علیه دولت حکم صادر کرده بودند حمله کرده و ادعا کردند که قضات از اختیارات خود تجاوز کرده‌اند.

دولت بارها بسیاری از احکام سراسری را به چالش کشید و از دیوان عالی درخواست کمک فوری کرد.

در یک کنفرانس خبری پس از تصمیم دادگاه، آقای ترامپ پیروز به نظر می‌رسید.

او گفت: "کشور ما باید امروز به دیوان عالی بسیار افتخار کند."

آقای ترامپ با "عظیم" خواندن تصمیم قضات، گفت که دولت او به سرعت برای اجرای سیاست‌هایی که توسط احکام سراسری مسدود شده بودند، از جمله سیاست شهروندی بدو تولد خود، اقدام خواهد کرد.

کارشناسان حقوقی پیش‌بینی کردند که این حکم احتمالاً منجر به سیل دعاوی فردی و درخواست‌های دعوای جمعی در سایر موارد خواهد شد که تأثیر نهایی آن بر برنامه ترامپ نامشخص است. با این حال، آنها گفتند که این امر قدرت ریاست جمهوری را به شدت گسترش خواهد داد.

آماندا فراست، استاد حقوق در دانشگاه ویرجینیا، گفت: "وای، اکنون چه انگیزه‌ای برای انجام هر کاری که می‌خواهید وجود دارد. این واقعاً دست قوه قضائیه را برای کنترل قوه اجرایی می‌بندد."

سناتور چاک شومر، نماینده دموکرات نیویورک و رهبر اقلیت، هشدار داد که تصمیم دادگاه "گامی وحشتناک به سوی استبداد" است و از کنگره خواست تا آنچه را که او خلأ ناشی از قوه قضائیه برای کنترل قدرت یک شاخه اجرایی از کنترل خارج شده می‌دانست، پر کند.

او در بیانیه‌ای گفت: "اعضای جمهوری‌خواه باید از ارزش‌های دموکراتیک اصلی آمریکا و نه از قدرت بلامنازع ریاست جمهوری که بنیانگذاران ما از آن به شدت می‌ترسیدند، دفاع کنند."

گروه‌های مدافع حقوقی که در مبارزه با گسترده‌ترین سیاست‌های دولت ترامپ فعال بوده‌اند، سوگند یاد کردند که راه‌حل‌هایی، از جمله دعاوی جمعی و چالش‌های موازی در چندین منطقه فدرال، در صورت لزوم، پیدا کنند.

اسکای پریمن، رئیس دموکراسی فوروارد، در بیانیه‌ای گفت: "تعدادی راهکار برای افراد برای دریافت کمک از دادگاه‌ها باقی مانده است." او این حکم را "ناامیدکننده و مانعی دیگر" برای حمایت از حقوق اساسی خواند.

رویه اعطای خودکار شهروندی به کودکان متولد شده در خاک آمریکا، ریشه در اصلاحیه چهاردهم قانون اساسی دارد. این اصلاحیه که پس از جنگ داخلی تصویب شد و شهروندی را به آمریکایی‌های سیاه‌پوست گسترش داد، بخشی از تلاشی برای جلوگیری از انکار حقوق مدنی بردگان سابق توسط ایالت‌های کنفدراسیون بود.

اولین جمله این اصلاحیه اعلام می‌کند که «همه افراد متولد شده یا تابعیت گرفته در ایالات متحده، و مشمول صلاحیت آن، شهروند ایالات متحده و ایالتی هستند که در آن اقامت دارند.»

در سال ۱۸۹۸، دیوان عالی این حق را در یک پرونده تاریخی، ایالات متحده علیه وونگ کیم آرک، تأیید کرد. برای بیش از یک قرن، دادگاه‌ها این تفسیر را حفظ کرده‌اند.

در حالی که فرمان اجرایی مسدود شده بود، دولت ترامپ هیچ جزئیاتی در مورد نحوه اجرای تغییرات کلی در نحوه اعطای شهروندی در کشور ارائه نکرد.

در این نظر، قاضی بارت دیدگاه اکثریت را توضیح داد که مسدودسازی‌های سراسری توسط قضات فدرال "احتمالاً از اختیارات آن‌ها فراتر می‌رود" زیرا چنین احکامی به قضات اجازه می‌داد تا یک سیاست را برای همه افراد در کشور، و نه فقط برای افرادی که مستقیماً در یک پرونده قضایی دخیل بودند، متوقف کنند.

قاضی بارت به مثال‌هایی از چندین قاضی اشاره کرد که از احکام سراسری انتقاد کرده بودند و مقاله‌ای تأثیرگذار در یک مجله حقوقی را نقل کرد که استدلال می‌کرد تا پایان دولت بایدن، تقریباً هر اقدام مهم ریاست‌جمهوری فوراً توسط یک قاضی دادگاه فدرال مسدود شده بود.

او گفت که چنین مسدودسازی‌های سراسری پدیده‌ای نسبتاً جدید است، ابزاری قانونی که "در بیشتر تاریخ کشورمان به وضوح وجود نداشته است."

قاضی بارت نوشت: "اقدامی از سوی ریاست جمهوری برای تجاوز از اختیارات، به دادگاه‌ها اجازه سوء استفاده از قدرت خود را نمی‌دهد. هنگامی که دادگاه نتیجه می‌گیرد که شاخه اجرایی به طور غیرقانونی عمل کرده است، پاسخ این نیست که دادگاه نیز از قدرت خود تجاوز کند."

پرونده حق شهروندی بدو تولد از اولین چالش‌ها در برابر برنامه سیاسی آقای ترامپ پس از بازگشت وی به قدرت بود. در ۲۰ ژانویه، اولین روز از دوره دوم ریاست جمهوری آقای ترامپ، او یک فرمان اجرایی را امضا کرد که به نظر می‌رسید اصلی را که بیش از ۱۵۰ سال بخشی از قانون اساسی بوده است، از بین می‌برد.

این اعلامیه بلافاصله منجر به چالش‌های قانونی از سوی ۲۲ ایالت تحت رهبری دموکرات‌ها و سازمان‌های حمایت از مهاجران و زنان باردار شد که نگران بودند فرزندانشان به طور خودکار شهروندی دریافت نکنند. ظرف چند روز، یک قاضی فدرال در سیاتل، جان سی. کوگنور، به طور موقت فرمان اجرایی را مسدود کرد و آن را " آشکارا خلاف قانون اساسی" خواند. "

قضات فدرال در مریلند و ماساچوست به سرعت دستوراتی را برای توقف این سیاست صادر کردند. هر سه قاضی دستورات خود را به کل کشور، حتی به ایالت‌هایی که چالش‌های قانونی را مطرح نکرده بودند، تعمیم دادند.

هنوز مشخص نیست که دادگاه‌های پایین‌تر چگونه به احکام مربوط به ایالت‌هایی که این سیاست را به چالش کشیدند، رسیدگی خواهند کرد.

قاضی بارت استدلال‌های ایالت‌ها را پذیرفت که یک "حکم پازلی" "غیرقابل اجرا خواهد بود" زیرا "کودکان اغلب از مرزهای ایالتی عبور می‌کنند یا در خارج از ایالت محل اقامت والدین خود متولد می‌شوند." او گفت که قضات از بررسی این استدلال‌ها خودداری کرده و آن را به دادگاه‌های پایین‌تر واگذار می‌کنند تا تعیین کنند آیا یک "مسدودسازی محدودتر" "مناسب" خواهد بود یا خیر.

دو تن از سه قاضی لیبرال دادگاه — قاضی سونیا سوتومایور و قاضی کتانجی براون جکسون — نظرات مخالف نوشتند.

قاضی سوتومایور نوشت: "حکومت قانون در این ملت و هیچ ملت دیگری تضمین شده نیست. این اصلی از دموکراسی ماست که تنها در صورتی دوام خواهد آورد که شجاعان در هر شاخه‌ای برای بقای آن بجنگند. امروز، دادگاه نقش حیاتی خود را در این تلاش کنار می‌گذارد."

قاضی سوتومایور همچنین مخالفت خود را از روی نیمکت خلاصه کرد، اقدامی نادر که نشان دهنده اختلاف نظر عمیق است.

قاضی جکسون در مخالفت خود نوشت که این تصمیم به رئیس جمهور اجازه می‌دهد "قانون اساسی را در مورد هر کسی که هنوز شکایت نکرده است، نقض کند" و "تهدیدی وجودی برای حکومت قانون" است.

به جای عبارت معمول "با احترام مخالفم"، قاضی جکسون نوشت: "با ناامیدی عمیق، مخالفم."

گزارش‌ها توسط آدام لیپتاک، جاناتان سوان، زولان کانو-یانگس، آنی کارنی و زک مونتاگیو ارائه شد.

پام بوندی و دونالد ترامپ
منبع: پیت ماروویچ برای نیویورک تایمز
پیت ماروویچ برای نیویورک تایمز

ترامپ و بوندی نمی‌گویند حق شهروندی بدو تولد چگونه اجرا خواهد شد.

پرزیدنت ترامپ روز جمعه گفت که دولت او پس از محدود کردن توانایی دیوان عالی قضات برای توقف فرمان‌های اجرایی رئیس‌جمهور، برنامه‌های خود را برای پایان دادن به حق شهروندی بدو تولد پیش خواهد برد.

اما حتی با وجود جشن گرفتن حکم در یک کنفرانس خبری، آقای ترامپ و پم بوندی، دادستان کل، برای ارائه جزئیات اساسی در مورد نحوه اجرای سیاستی که شهروندی آمریکا را تغییر شکل می‌دهد، به مشکل برخوردند.

دادگاه به ماهیت فرمان اجرایی آقای ترامپ برای پایان دادن به حق شهروندی بدو تولد نپرداخت، که انتظار می‌رود شاید در پاییز امسال به دادگاه بازگردد. اما اثر عملی تصمیم ۶-۳ روز جمعه این است که در ۳۰ روز آینده، حق شهروندی بدو تولد در ۲۸ ایالتی که فرمان آقای ترامپ را به چالش نکشیده‌اند، پایان خواهد یافت.

خانم بوندی از پاسخ به سوالات در مورد اینکه چه کسی مسئول بررسی شهروندی تحت سیاست آقای ترامپ خواهد بود و آیا متخصصان پزشکی وظیفه تأیید شهروندی والدین جدید را بر عهده خواهند داشت، طفره رفت. خانم بوندی گفت: "این همه در انتظار دعوا است," و پیش‌بینی کرد که این موضوع در دوره بعدی دادگاه تصمیم‌گیری خواهد شد.

در پاسخ به این سوال که آیا نوزادان والدین بدون مدرک اقامت در اولویت اخراج خواهند بود، خانم بوندی گفت: "جنایتکاران خشن در کشور ما اولویت هستند" و سپس به تلاش‌های وزارت دادگستری برای دستگیری اعضای باندها پرداخت.

آقای ترامپ و خانم بوندی به جای ارائه جزئیات در مورد نحوه کار این سیاست، از این تصمیم برای یک پیروزی و ترویج برنامه مهاجرتی خود استفاده کردند.

خانم بوندی در پاسخ به این سوال که آیا دولت نگران است که دادگاه فرمان شهروندی بدو تولد آقای ترامپ را خلاف قانون اساسی تشخیص دهد، گفت: "ما به دیوان عالی بسیار اطمینان داریم. ما از تصمیم امروز آنها هیجان‌زده هستیم."

در همین حال، آقای ترامپ ادعای بی‌اساس کرد که "بدترین افراد، برخی از کارتل‌ها" از شهروندی بدو تولد "برای ورود افراد به کشور ما" استفاده کرده‌اند.

آقای ترامپ گفت: "این موضوع بدیهی است که به نوزادان بردگان مربوط می‌شد." وی افزود که فکر می‌کند دیوان عالی حکم خواهد داد که سیاست وی قانونی است. "من آمدم و نگاه کردم و گفتم: 'این اشتباه است. ما سال‌هاست که شهروندی بدو تولد را اشتباه نگاه کرده‌ایم.'"

در واقع، در حالی که حق شهروندی بدو تولد در سال ۱۸۶۸ در قانون اساسی ایالات متحده گنجانده شد، دیوان عالی در سال ۱۸۹۸ شهروندی را در مورد فرزند کارگران مهاجر چینی مورد بررسی قرار داد. از آن زمان، دادگاه‌ها دیدگاه گسترده‌ای از شهروندی را حفظ کرده‌اند.

ایدئولوژی آقای ترامپ مدت‌هاست که از نظر قانونی حاشیه‌ای تلقی می‌شود و عمدتاً توسط محققان مرتبط با موسسه کلرمونت، یک اتاق فکر محافظه‌کار، ترویج شده است.

آقای ترامپ همچنین روز جمعه تأثیر مستقیم حکم دیوان عالی را جشن گرفت: محدودیت‌ها در توانایی قضات فدرال برای مسدود کردن سیاست‌های او.

آقای ترامپ گفت: "فردی از یک منطقه خاص در یک ایالت بسیار لیبرال یا یک قاضی لیبرال یا گروهی از قضات لیبرال می‌توانستند یک کشور را برای سال‌ها به بن‌بست بکشند زیرا تصمیم آنها گاهی اوقات سال‌ها طول می‌کشید تا لغو شود."

هم دموکرات‌ها و هم جمهوری‌خواهان دهه‌ها است که بخش‌هایی از برنامه‌هایشان توسط احکام سراسری مختل شده است.

منبع: نیویورک تایمز
نیویورک تایمز

در اینجا نکات برجسته حکم شهروندی آمده است که در واقع درباره احکام سراسری بود.

دیوان عالی روز جمعه به فرمان اجرایی پرزیدنت ترامپ مبنی بر محدود کردن حق شهروندی بدو تولد اجازه داد تا در حال حاضر در برخی نقاط کشور اجرایی شود، با این حکم که چندین قاضی دادگاه منطقه از اختیارات خود در مسدود کردن این سیاست در سراسر کشور فراتر رفته بودند.

دادگاه تأکید کرد که حکم آن به قانونی بودن خود فرمان ترامپ نمی‌پردازد، که آژانس‌های دولتی را از برخورد خودکار با نوزادان به عنوان شهروند، در صورتی که در خاک داخلی از مهاجران بدون مدرک یا بازدیدکنندگان خارجی بدون کارت سبز متولد شده باشند، منع می‌کند.

بلکه، بر «احکام سراسری» متمرکز بود، ابزاری که به وسیله آن دادگاه‌های منطقه‌ای می‌توانستند یک توقف سراسری بر سیاست‌های شاخه اجرایی که با چالش‌های قانونی مواجه شده‌اند، اعمال کنند. چنین احکامی به طور گسترده اعمال می‌شدند و شامل افرادی می‌شدند که شاکی پرونده‌های چالش‌برانگیز این اقدامات نبودند. این نوع احکام زمانی نادر بودند، اما در سال‌های اخیر به طور فزاینده‌ای رایج شده‌اند.

این حکم ۶ به ۳ بود و بر اساس خطوط ایدئولوژیکی تقسیم شد.

در اینجا برخی از نکات برجسته آمده است.

نظر اکثریت، که توسط قاضی امی کانی بارت نوشته شده بود، معتقد بود که قانون قضایی فدرال ۱۷۸۹، که دادگاه‌های پایین‌تر را ایجاد کرد، به قضات دادگاه منطقه قدرت صدور احکام مقدماتی برای اعطای کمک به افراد غیر از شاکیان حاضر در دادگاه را نمی‌دهد. بقیه بال محافظه‌کار — قاضی ارشد جان جی. رابرتز جونیور و قضات کلارنس توماس، ساموئل ای. آلیتو جونیور، نیل ام. گورساچ و برت ام. کاوانا — به نظر او پیوستند که نتیجه‌گیری می‌کرد:

نظر اصلی

برخی می‌گویند که حکم سراسری «ابزاری قدرتمند به قوه قضائیه برای کنترل قوه اجرایی می‌دهد.» ... اما دادگاه‌های فدرال نظارت کلی بر قوه اجرایی ندارند؛ آنها پرونده‌ها و اختلافات را مطابق با اختیاراتی که کنگره به آنها داده است، حل و فصل می‌کنند. هنگامی که دادگاه به این نتیجه می‌رسد که شاخه اجرایی به طور غیرقانونی عمل کرده است، پاسخ این نیست که دادگاه نیز از قدرت خود تجاوز کند.

مخالفت توسط قاضی سونیا سوتومایور نوشته شده بود، که استدلال خود را از روی نیمکت خلاصه کرد، اقدامی نادر که نشان دهنده اختلاف نظر عمیق است. این نظر، که به آن قضات الِنا کیگان و کتانجی براون جکسون پیوستند، تصریح کرد که حکم اکثریت به دولت اجازه می‌دهد با حقوق اساسی بازی کند:

مخالفت قضات لیبرال

هیچ حقی در رژیم حقوقی جدیدی که دادگاه ایجاد می‌کند، ایمن نیست. امروز، تهدید متوجه حق شهروندی بدو تولد است. فردا، یک دولت دیگر ممکن است تلاش کند سلاح گرم را از شهروندان قانون‌مدار مصادره کند یا از گردهمایی افراد با ادیان خاص برای عبادت جلوگیری کند. اکثریت معتقد است که، بدون دعوای جمعی دست و پا گیر، دادگاه‌ها نمی‌توانند حتی چنین سیاست‌های آشکارا غیرقانونی را به طور کامل متوقف کنند، مگر اینکه این کار برای ارائه کمک کامل به طرفین رسمی ضروری باشد. این حکم، تضمین‌های قانون اساسی را فقط در نام برای هر فردی که طرف دعوا نیست، معنابخش می‌کند. از آنجایی که من در چنین حمله خطرناکی به سیستم حقوقی ما شریک نخواهم بود، مخالفم.

اما در نظر اکثریت، قاضی بارت پاسخ داد که هنوز هم می‌توان از طریق دعواهای جمعی، کمک سراسری دریافت کرد. او با اشاره به محدودیت‌های صدور گواهی دعوای جمعی توسط قضات، که در قانون ۲۳ آیین دادرسی مدنی فدرال یافت می‌شود، اضافه کرد که احکام سراسری به یک راهکار نادرست برای دور زدن چنین محدودیت‌هایی تبدیل شده‌اند.

نظر اصلی

محدودیت‌های قانون ۲۳ بر دعواهای جمعی، یک مشکل مهم را در مورد احکام سراسری برجسته می‌کند. ما گفته‌ایم که یک «دعوای جمعی به درستی اجرا شده» می‌تواند در دادگاه‌های فدرال تنها به یک طریق — از طریق رویه‌ای که در قانون ۲۳ مشخص شده است — اتفاق بیفتد. ... با این حال، احکام سراسری با ایجاد یک راه میانبر برای کمک‌رسانی که به نفع طرفین و غیرطرفین به طور یکسان است، از حمایت‌های رویه‌ای قانون ۲۳ فرار کرده و به دادگاه‌ها اجازه می‌دهند «به طور واقعی دعوای جمعی را به دلخواه ایجاد کنند.» ... چرا باید به خود زحمت دعوای جمعی قانون ۲۳ را داد، در حالی که راه حل سریع یک حکم سراسری در دسترس است؟

دو رأی موافق، به قضات دادگاه‌های پایین‌تر هشدار دادند که استانداردها را در یافتن راه‌های دیگر برای مسدود کردن اقدامات دولتی به طور گسترده، کاهش ندهند. قاضی توماس، به همراه قاضی گورساچ، بر خطر آن تمرکز کردند که قضات ممکن است احکامی را طراحی کنند که تحت پوشش اعطای "کمک کامل" به شاکیان خاص، بیش از حد گسترده باشند.

نظر موافق قاضی توماس

دادگاه‌های پایین‌تر باید با دقت به راهنمایی این دادگاه توجه کرده و اعطای کمک‌های قضایی خود را با توجه به محدودیت‌های تاریخی عدالت، محدود کنند. اگر نتوانند چنین کنند، این دادگاه همچنان "موظف" به مداخله خواهد بود.

و قاضی آلیتو، به همراه قاضی توماس، بر این خطر تمرکز کردند که قضات دادگاه پایین‌تر ممکن است در اعطای وضعیت دعوای جمعی به گروه‌هایی از مردم در سراسر کشور، برای صدور آنچه به طور مؤثر به احکام سراسری منجر می‌شود، بیش از حد سست عمل کنند.

نظر موافق قاضی آلیتو

پایان دادن به احکام سراسری هیچ خللی در الزامات قانون ۲۳ ایجاد نمی‌کند. البته، قانون ۲۳ ممکن است در برخی سناریوهای خاص، گواهی دعوای جمعی سراسری را مجاز بداند. اما دادگاه‌های منطقه‌ای نباید تصمیم امروز را دعوتی برای صدور گواهی دعوای جمعی سراسری بدون پایبندی دقیق به سخت‌گیری‌های قانون ۲۳ تلقی کنند. در غیر این صورت، حکم سراسری تحت پوشش «کمک جمعی سراسری» از قبر بازخواهد گشت و تصمیم امروز چیزی بیش از یک علاقه آکادمیک جزئی نخواهد بود.

در نظر موافق خود، قاضی کاوانا گفت که اگر قرار است پاسخی واحد برای اینکه آیا قوانین، مقررات یا دستورات اجرایی فدرال جدید و مهم می‌توانند در سراسر ایالات متحده در حین پیشرفت چالش‌های قانونی اجرا شوند، وجود داشته باشد، دیوان عالی باید ابتدا چنین تصمیم مهمی را بگیرد. او نوشت که با تأیید یا لغو حکم دادگاه پایین‌تر که فقط در مورد شاکیان خاص اعمال می‌شود، قضات سابقه ای را ایجاد خواهند کرد که تمام دادگاه‌های پایین‌تر را ملزم به حکم مشابه می‌کند.

نظر موافق قاضی کاوانا

دوم، اگر کسی موافق باشد که وضعیت موقت چندین ساله یک قانون فدرال یا اقدام اجرایی بسیار مهم باید اغلب در سراسر ایالات متحده یکنواخت باشد، چه کسی وضعیت موقت را تعیین می‌کند؟ پاسخ معمولاً این دادگاه خواهد بود، همانطور که هم به طور سنتی و هم اخیراً چنین بوده است. اقدامات این دادگاه در حل درخواست‌های کمک موقت به شفافیت و یکنواختی در مورد وضعیت حقوقی موقت قوانین، مقررات و دستورات اجرایی جدید فدرال کمک می‌کند.

در مخالفت جداگانه‌ای، قاضی جکسون نظر اکثریت را به عنوان معادل حذف یک ابزار مهم برای کنترل قدرت اجرایی توصیف کرد.

مخالفت قاضی جکسون

به گفته اکثریت، این پرونده یک پرسش فنی و گیج‌کننده را مطرح می‌کند: آیا احکام سراسری «به اندازه کافی «مشابه» کمک‌های صادر شده «توسط دادگاه عالی چنسری در انگلستان در زمان تصویب قانون اساسی و وضع قانون قضایی اصلی» هستند تا در حیطه اختیارات عادلانه کنگره به دادگاه‌های فدرال در قانون قضایی ۱۷۸۹ اعطا شده باشند؟ ... اما این اصطلاحات حقوقی، پرده‌ای است. این اصطلاحات، پرسش اساسی‌تری را با اهمیت قانونی و عملی بسیار زیاد پنهان می‌کنند: آیا یک دادگاه فدرال در ایالات متحده آمریکا می‌تواند به قوه اجرایی دستور دهد که از قانون پیروی کند؟

چندین نفر در کنار یک افسر اجرای قانون یونیفرم‌پوش در خارج از ساختمانی ایستاده‌اند.
تلاش‌ها برای محدود کردن حقوق شهروندی بدو تولد به چندین دهه قبل برمی‌گردد، اما بازگشت پرزیدنت ترامپ به کاخ سفید یکی از مهمترین چالش‌ها را در تاریخ ۱۵۷ ساله این تضمین به وجود آورده است. منبع: های‌یون جیانگ برای نیویورک تایمز
های‌یون جیانگ برای نیویورک تایمز
جولیان کاسترو
جولیان کاسترو گفت که این تصمیم در زمانی که دولت ترامپ حقوق قانون اساسی همه آمریکایی‌ها را به خطر می‌اندازد، قوه قضائیه را تضعیف کرده است. منبع: جردن گِیل برای نیویورک تایمز
جردن گِیل برای نیویورک تایمز

گروه‌های حقوق مدنی هشدار می‌دهند که تصمیم مربوط به حق شهروندی بدو تولد هرج و مرج ایجاد خواهد کرد.

دموکرات‌های مترقی، مدافعان حقوقی و گروه‌های حقوق مدنی و مهاجران، روز جمعه تصمیم دیوان عالی در پرونده مربوط به حق شهروندی بدو تولد را به شدت محکوم کردند و آن را ضربه‌ای بزرگ به قانون اساسی طولانی مدت دانستند که هرج و مرج ایجاد کرده و مجموعه‌ای خطرناک از حقوق را در سراسر کشور به وجود خواهد آورد.

در حکم ۶ به ۳، قضات درباره قانونی بودن فرمان اجرایی پرزیدنت ترامپ که به دنبال پایان دادن به حق شهروندی بدو تولد بود، حکمی صادر نکردند. اما با محدود کردن اختیارات قضات دادگاه پایین‌تر برای توقف موقت اقدامات او، عملاً به فرمان او اجازه داد تا به زودی در ۲۸ ایالتی که این فرمان را به چالش نکشیده‌اند، اجرایی شود.

کریش او'مارا ویگناراجا، رئیس و مدیر اجرایی گلوبال رفوج، سازمانی که از پناهندگان و مهاجران حمایت می‌کند، این نتیجه را "لحظه‌ای عمیقاً نگران‌کننده نه تنها برای خانواده‌های مهاجر، بلکه برای یکنواختی حقوقی که زیربنای قانون اساسی ماست" خواند.

جولیان کاسترو، نامزد سابق ریاست جمهوری دموکرات و وزیر سابق مسکن فدرال، گفت که این تصمیم در زمانی که دولت ترامپ حقوق قانون اساسی همه آمریکایی‌ها را به خطر می‌اندازد، قوه قضائیه را تضعیف کرده است.

آقای کاسترو، که اکنون ریاست بنیاد جامعه لاتین‌تباران، شبکه‌ای از نیکوکاران لاتین‌تبار، را بر عهده دارد، گفت: "این حکم قدرت بیشتری را به رئیسی می‌دهد که مصمم است تا حد امکان قدرت را غصب کند و دائماً قانون را زیر پا بگذارد."

هنگامی که اصلاحیه چهاردهم در سال ۱۸۶۸ تصویب شد، شهروندی را به تقریباً همه کسانی که در داخل کشور متولد شده بودند، اعطا کرد. ایالات متحده و کانادا در حال حاضر تنها دو کشور از ۲۰ کشور توسعه‌یافته جهان هستند که شهروندی را با استفاده از اصل حقوقی «جوس سولی» (حق خاک) اعطا می‌کنند.

تلاش‌ها برای محدود کردن این حق برای فرزندان مهاجران غیرمجاز به بیش از چهار دهه قبل برمی‌گردد، اما بازگشت آقای ترامپ به کاخ سفید یکی از مهمترین چالش‌ها را در تاریخ ۱۵۷ ساله این اصلاحیه به وجود آورده است.

راب بونتا، دادستان کل کالیفرنیا، یک دموکرات، در مورد تفسیر بیش از حد از حکم دیوان عالی هشدار داد و ابراز امیدواری کرد که مهلت ۳۰ روزه دادگاه قبل از اجرایی شدن آن، به شاکیان و دادگاه‌های پایین‌تر فرصت می‌دهد تا پاسخی قضایی کارآمدتر را گرد هم آورند. آقای بونتا در بیانیه‌ای گفت: "مبارزه هنوز به پایان نرسیده است، و ما به کار خود ادامه خواهیم داد تا اطمینان حاصل کنیم که این فرمان اجرایی غیرقانونی و ضد دموکراتیک هرگز فرصت اجرا نخواهد داشت."

اما رهبران لاتین‌تبار، گروه‌های مدافع حقوقی و سازمان‌های حقوق مهاجران هشدار دادند که این حکم گامی دیگر در آنچه که آنها عقب‌نشینی سیستمی حقوق برای جوامع سیاه‌پوست، لاتین‌تبار و آسیایی مهاجر خواندند، بود.

ماریا ترسا کومار، رئیس و یکی از بنیانگذاران ووتو لاتینو، که برای بسیج رأی‌دهندگان جوان لاتین‌تبار تلاش می‌کند، گفت: "از زمان تأسیس، مهاجران و فرزندانشان ساختار اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایالات متحده را تقویت کرده‌اند. محروم کردن فرزندان متولد شده در ایالات متحده از حق شهروندی، اقدامی بی‌رحمانه و ناعادلانه است که آینده ما را تضعیف می‌کند."

دموکرات‌های مترقی مجلس نمایندگان هشدار دادند که اکنون تمامی حقوق اساسی در معرض خطر قرار گرفته‌اند.

نماینده گرگ کاسار از تگزاس، رئیس فراکسیون مترقی کنگره، گفت: "حق شهروندی بدو تولد در پایان جنگ داخلی به قانون اساسی اضافه شد. این یک ایده اساسی است: وقتی در آمریکا متولد می‌شوی، یک آمریکایی هستی. این چیزی است که ترامپ در تلاش است آن را از بین ببرد. دیوان عالی با عدم حمایت از این حق اساسی قانون اساسی، اعلام «فصل آزاد» برای تمامی حقوق ما را کرده است."

گروه‌های مدافع حقوقی که در مبارزه با گسترده‌ترین سیاست‌های دولت ترامپ فعال بوده‌اند، سوگند یاد کردند که راهکارهایی، از جمله دعاوی جمعی و چالش‌های موازی در چندین منطقه فدرال، در صورت لزوم، پیدا کنند.

خوان پروانو، مدیر اجرایی لیگ شهروندان متحد آمریکای لاتین، یا LULAC، که سازمانش یکی از اولین سازمان‌هایی بود که فرمان اجرایی حق شهروندی بدو تولد را در دادگاه به چالش کشید، گفت که این گروه با دعوا پیش خواهد رفت.

او گفت: "ما از استفاده از دعاوی جمعی یا سایر ابزارهای قانونی برای اطمینان از اینکه کمک، در صورت اعطا، از همه کسانی که تحت تأثیر قرار گرفته‌اند محافظت می‌کند - زیرا هیچ چیز کمتر از این به عدالت واقعی نخواهد رسید."

گلن تراش، آنی کارنی و زک مونتاگیو در این گزارش همکاری کردند.

اعتراض در خارج از دیوان عالی در ماه مه.
اعتراض در خارج از دیوان عالی در ماه مه. منبع: های‌یون جیانگ برای نیویورک تایمز
های‌یون جیانگ برای نیویورک تایمز

پرونده شهروندی بدو تولد دارای برخی ویژگی‌های غیرعادی است.

پرونده شهروندی بدو تولد غیرمعمول است، و نه تنها به این دلیل که واقعاً درباره شهروندی بدو تولد نیست. در بحث‌های این پرونده در ماه مه، قضات عمدتاً بر این موضوع تمرکز کردند که آیا احکام صادر شده توسط سه قاضی دادگاه فدرال که طرح پرزیدنت ترامپ برای پایان دادن به این رویه را مسدود کرده بودند، بیش از حد گسترده بوده‌اند یا خیر.

اما هنگامی که دادگاه این پرونده را برای بحث تعیین کرد، درخواست تجدیدنظر را قبول نکرد. این بدان معنی بود که دانستن سؤال دقیق مطرح شده در دادگاه دشوار بود.

این بدان معناست که این پرونده فاقد "سؤال مطرح شده" بود که باید در صفحه اول درخواست‌های تجدیدنظر دیوان عالی ظاهر شود. هنگامی که قضات با رسیدگی به یک پرونده موافقت می‌کنند، این کار را برای حل و فصل سؤال مطرح شده در درخواست انجام می‌دهند.

اما در این مورد، دادگاه کاری کاملاً غیرمعمول انجام داد: با بررسی سه درخواست اضطراری که به دنبال توقف جزئی احکام بودند، موافقت کرد. چنین درخواست‌های اضطراری معمولاً شامل صفحه "سؤال مطرح شده" نیستند، و سه مورد مورد بحث در پرونده‌های شهروندی بدو تولد نیز چنین نبودند.

علاوه بر این، رسیدگی به چنین درخواست‌هایی تقریباً به طور یکسان توسط قضات فقط بر اساس پرونده‌های کتبی، بدون بحث شفاهی، انجام می‌شود. اما این بار این گونه نبود.

این پرونده از یک جهت دیگر نیز غیرمعمول بود. قضات جلسات استماع را در یک جلسه ویژه دادگاه، در ماه مه، حدود دو هفته پس از آخرین روز برای استماع ذکر شده در تقویم سالانه دادگاه، برنامه‌ریزی کردند.

شنیدن استدلال‌ها در روزهایی غیر از روزهای تقویم دادگاه نادر است، هرچند استثناهای پراکنده‌ای وجود داشته است. برای مثال، دادگاه سال گذشته در آوریل یک روز اضافه کرد تا پرونده مصونیت ریاست جمهوری را بررسی کند.

شنیدن استدلال‌ها پس از ماه آوریل به خصوص غیرمعمول است. در ماه مه ۲۰۲۰، زمانی که ویروس کرونا بیداد می‌کرد و قضات وکلا را از طریق تلفن سؤال می‌کردند، استدلال‌هایی وجود داشت. اما حتی آن استدلال‌ها نیز در ۱۳ مه به پایان رسید.

در واقع، از سال ۲۰۱۰ به بعد، دادگاه چنین دیرهنگام در دوره، که به طور رسمی از اولین دوشنبه اکتبر تا روز قبل از اکتبر سال بعد ادامه دارد، هیچ استدلال دیگری را نشنیده است. در آن سال، قضات یک جلسه ویژه در سپتامبر برای شنیدن استدلال دوم در پرونده Citizens United در مورد تأمین مالی کمپین‌ها برنامه‌ریزی کردند، و به سرعت عمل کردند زیرا قانون مورد بحث از دادگاه می‌خواست تا "به حداکثر ممکن" هرگونه چالش را تسریع کند.

سناتور چاک شومر، نماینده دموکرات نیویورک و رهبر اقلیت، در بیانیه‌ای شدید، هشدار داد که تصمیم دیوان عالی برای محدود کردن اختیارات دادگاه‌ها در مسدود کردن اقدامات اجرایی غیرقانونی، "گامی وحشتناک به سوی استبداد" است.

او گفت که کنگره باید قدرت بلامنازع یک شاخه اجرایی از کنترل خارج شده را مهار کند. "اعضای جمهوری‌خواه باید از ارزش‌های دموکراتیک اصلی آمریکا و نه از قدرت بلامنازع ریاست جمهوری که بنیانگذاران ما از آن به شدت می‌ترسیدند، دفاع کنند."

صحنه‌ای شگفت‌انگیز که نابودی موانع بین کاخ سفید و دستگاه قضایی فدرال توسط ترامپ را به تصویر کشید: یک خبرنگار طرفدار ترامپ می‌پرسد چرا وزارت دادگستری کسانی را که درباره ترامپ تحقیق کرده‌اند، تحت پیگرد قرار نمی‌دهد. رئیس‌جمهور خندید و موافقت کرد.

بوندی و بلانش، دو مقام ارشد وزارتخانه که قبلاً در مورد درخواست‌های قبلی برای تحقیقات اظهار نظر نکرده بودند، به طور نامتعارفی خندیدند و سکوت کردند.

دموکرات‌های مترقی مجلس نمایندگان روز جمعه تصمیم دیوان عالی در مورد حق شهروندی بدو تولد را محکوم کردند و هشدار دادند که تمامی حقوق اساسی اکنون در معرض خطر هستند.

نماینده گرگ کاسار از تگزاس، رئیس فراکسیون مترقی کنگره، گفت: "حق شهروندی بدو تولد در پایان جنگ داخلی به قانون اساسی اضافه شد. این یک ایده اساسی است: وقتی در آمریکا متولد می‌شوی، یک آمریکایی هستی. این چیزی است که ترامپ در تلاش است آن را از بین ببرد. دیوان عالی با عدم حمایت از این حق اساسی قانون اساسی، اعلام «فصل آزاد» برای تمامی حقوق ما را کرده است."

بارگذاری پخش‌کننده ویدیو
منبع: آسوشیتد پرس
آسوشیتد پرس

بوندی، با صدایی که بلندتر می‌شد، از پاسخ به این سوال که آیا دولت اجرای محدودیت‌های شهروندی بدو تولد را در اولویت قرار خواهد داد یا خیر، طفره رفت و به خبرنگاران گفت که به دلیل افزایش اقدامات نظارتی مرزی، باید احساس "امنیت" بیشتری کنند.

چالش‌ها در مورد فرمان شهروندی بدو تولد در دادگاه‌های تجدیدنظر در حال رسیدگی است، و دولت ترامپ به دیوان عالی گفته است که در صورت باخت، به دنبال تجدیدنظر نزد قضات خواهد بود. اما هیچ پرونده در حال بررسی در مورد ماهیت فرمان اجرایی ترامپ در دیوان عالی وجود ندارد.

بنابراین، احتمالاً (اما نه قطعاً) دادگاه این موضوع را در دوره‌ای که در اکتبر آغاز می‌شود، همانطور که بوندی بارها در این کنفرانس خبری وعده داده است، تصمیم‌گیری خواهد کرد.

در حالی که بوندی و بلانش این حکم را به عنوان محکومیتی علیه قضات دادگاه‌های پایین‌تر ترویج می‌کردند، مقامات کنونی و سابق وزارت دادگستری، کاخ سفید و انتصاب‌شدگان سیاسی در وزارتخانه را به اعمال فشار بر آن‌ها برای سرپیچی از احکام دادگاه‌های فدرال و فراتر رفتن از حدود قانون برای حداکثر کردن اخراج‌ها متهم کرده‌اند.

ترامپ در اتاق کنفرانس خبری کاخ سفید پشت تریبون قرار گرفته است. او توسط دادستان کل خود پام بوندی و تاد بلانش، معاون دادستان کل، همراهی می‌شود. در سمت راست او اسکات بسنت، وزیر خزانه‌داری او، ایستاده است. ترامپ فوراً پرونده دیوان عالی علیه احکام سراسری را جشن می‌گیرد. او گفت که دولت او برای اجرای سیاست‌هایی که توسط احکام سراسری مسدود شده بودند، از جمله سیاست شهروندی بدو تولد او، اقدام خواهد کرد. ترامپ این تصمیم دیوان عالی را "عظیم" می‌خواند.

بارگذاری پخش‌کننده ویدیو
منبع: آسوشیتد پرس
آسوشیتد پرس

پرزیدنت ترامپ از قضات دیوان عالی برای محدود کردن توانایی قضات فدرال در توقف موقت فرمان‌های اجرایی او تشکر کرد. او گفت: "کشور ما امروز باید به دیوان عالی بسیار افتخار کند."

منبع: پیت ماروویچ برای نیویورک تایمز
پیت ماروویچ برای نیویورک تایمز

حضور معاون دادستان کل در کنار رئیس جمهور و دادستان کل برای یک حضور مهم در کاخ سفید غیرمعمول است. اما حضور تاد بلانش، وکیل سابق مدافع ترامپ، که در کنار پام بوندی و در کنار ترامپ ایستاده است، یادآوری نفوذ عظیمی است که او دارد – نفوذی قابل مقایسه، و گاهی اوقات حتی بیشتر، از نفوذ بوندی.

پیروزی ترامپ در دیوان عالی ممکن است راه را برای اجرای سیاستی باز کند که در حال حاضر برای کاخ سفید و جمهوری‌خواهان یک بازنده سیاسی است. طبق نظرسنجی NPR/Ipsos که ماه گذشته انجام شد، تنها ۲۸ درصد از آمریکایی‌ها با انکار شهروندی فرزندان مهاجران موافق هستند – و کمی بیش از نیمی با آن مخالفند.

راب بونتا، دادستان کل کالیفرنیا، یک دموکرات، در مورد تفسیر بیش از حد از حکم دادگاه هشدار داد و ابراز امیدواری کرد که مهلت ۳۰ روزه قبل از اجرایی شدن آن، به دادگاه‌های پایین‌تر فرصت می‌دهد تا پاسخی را ارائه دهند. او در بیانیه‌ای گفت: "مبارزه هنوز به پایان نرسیده است، و ما به کار خود ادامه خواهیم داد تا اطمینان حاصل کنیم که این فرمان اجرایی غیرقانونی و ضد دموکراتیک هرگز فرصت اجرا نخواهد داشت."

اسکای پریمن
منبع: کنی هولستون/نیویورک تایمز
کنی هولستون/نیویورک تایمز

گروه‌های مدافع حقوقی که در مبارزه با گسترده‌ترین سیاست‌های دولت ترامپ فعال بوده‌اند، سوگند یاد کردند که راهکارهایی، از جمله دعاوی جمعی و چالش‌های موازی در چندین منطقه فدرال، در صورت لزوم، پیدا کنند.

اسکای پریمن، رئیس دموکراسی فوروارد، در بیانیه‌ای گفت: "تعدادی راهکار برای افراد برای دریافت کمک از دادگاه‌ها باقی مانده است." او این حکم را "ناامیدکننده و مانعی دیگر" برای حمایت از حقوق اساسی خواند.

فعالان حقوق مدنی و مهاجرتی، وکلا و وکلا، روز جمعه تصمیم دیوان عالی در مورد شهروندی بدو تولد را ضربه‌ای بزرگ به قانون اساسی دیرینه دانستند و گفتند که این امر هرج و مرج و یک مجموعه خطرناک از حقوق را در سراسر کشور ایجاد خواهد کرد.

کریش او'مارا ویگناراجا، رئیس و مدیر اجرایی گلوبال رفوج، آن را "لحظه‌ای عمیقاً نگران‌کننده نه تنها برای خانواده‌های مهاجر، بلکه برای یکنواختی حقوقی که زیربنای قانون اساسی ماست" خواند.

جولیان کاسترو، نامزد سابق ریاست جمهوری دموکرات و وزیر سابق مسکن فدرال، گفت که این تصمیم در زمانی که دولت ترامپ حقوق قانون اساسی همه آمریکایی‌ها را به خطر می‌اندازد، قوه قضائیه را تضعیف کرده است. کاسترو، که اکنون ریاست بنیاد جامعه لاتین‌تباران را بر عهده دارد، گفت: "این حکم قدرت بیشتری را به رئیسی می‌دهد که مصمم است تا حد امکان قدرت را غصب کند و دائماً قانون را زیر پا بگذارد."

پرزیدنت ترامپ در ساعت ۱۱:۳۰ در اتاق کنفرانس خبری کاخ سفید یک نشست خبری برگزار خواهد کرد تا به حکم دیوان عالی پاسخ دهد، که او در شبکه‌های اجتماعی آن را "یک پیروزی عظیم" ستایش کرد. دادستان کل پم بوندی و سایر مقامات وزارت دادگستری به او ملحق خواهند شد.

منبع: های‌یون جیانگ/نیویورک تایمز
های‌یون جیانگ/نیویورک تایمز

سناتور چارلز ای. گرسلی از آیووا، رئیس جمهوری‌خواه کمیته قضایی، از تصمیم دادگاه تمجید کرد.

او در بیانیه‌ای گفت: "از شنیدن این که اکثریت قاطع دیوان عالی آنچه را که بارها گفته‌ام تکرار می‌کنند، دلگرم شدم: اختیارات قانونی قضات محدود به تصمیم‌گیری در پرونده‌ها و اختلافات است."

گرسلی برای قانونی تلاش می‌کرد که دامنه احکام دادگاه‌های فدرال را برای جلوگیری از احکام سراسری محدود کند، و او گفت که به این کار ادامه خواهد داد.

در یک رأی موافق، آلیتو به قضات دادگاه‌های پایین‌تر در مورد پاسخ دادن به تصمیم دیوان عالی با آسان‌تر کردن اعطای گواهینامه‌های دعوای جمعی سراسری یا اجازه دادن به ایالت‌ها برای طرح دعوا به نمایندگی از همه ساکنان خود هشدار می‌دهد. اعمال سست محدودیت‌ها در این راه‌های دریافت دستورات برای پوشش تعداد زیادی از افراد به یکباره می‌تواند به احکام سراسری اجازه دهد تا "از قبر بازگردند"، او نوشت.

نظر موافق قاضی آلیتو

پایان دادن به احکام سراسری هیچ خللی در الزامات قانون ۲۳ ایجاد نمی‌کند. البته، قانون ۲۳ ممکن است در برخی سناریوهای خاص، گواهی دعوای جمعی سراسری را مجاز بداند. اما دادگاه‌های منطقه‌ای نباید تصمیم امروز را دعوتی برای صدور گواهی دعوای جمعی سراسری بدون پایبندی دقیق به سخت‌گیری‌های قانون ۲۳ تلقی کنند. در غیر این صورت، حکم سراسری تحت پوشش «کمک جمعی سراسری» از قبر بازخواهد گشت و تصمیم امروز چیزی بیش از یک علاقه آکادمیک جزئی نخواهد بود.

در یک رأی موافق در پرونده حق شهروندی بدو تولد، قاضی کاوانا گفت که راه دیگری برای به چالش کشیدن فرمان اجرایی وجود دارد. چالش‌کنندگان می‌توانند "از یک دادگاه درخواست کنند تا یک کمک مقدماتی در قالب دعوای جمعی اعطا کند که می‌تواند، برای مثال، ایالتی، منطقه‌ای یا حتی سراسری باشد."

در یک مخالفت جداگانه، قاضی جکسون می‌گوید که با قاضی سوتومایور موافق است اما می‌خواهد تأکید کند که تصمیم اکثریت به قوه اجرایی اجازه می‌دهد قانون اساسی را در مورد هر کسی که هنوز شکایت نکرده است، نقض کند، و بنابراین "تهدیدی وجودی برای حاکمیت قانون" است. او می‌گوید استدلال‌های فنی در مورد اختیارات قضایی در قرن هجدهم "پرده‌ای" برای دادن "چراغ سبز" به رئیس جمهور است تا گاهی اوقات از نوع قدرت بلامنازع و خودسرانه‌ای استفاده کند که بنیانگذاران قانون اساسی ما برای ریشه‌کن کردن آن را تدوین کردند.

مخالفت قاضی جکسون

به گفته اکثریت، این پرونده یک پرسش فنی و گیج‌کننده را مطرح می‌کند: آیا احکام سراسری «به اندازه کافی «مشابه» کمک‌های صادر شده «توسط دادگاه عالی چنسری در انگلستان در زمان تصویب قانون اساسی و وضع قانون قضایی اصلی» هستند تا در حیطه اختیارات عادلانه کنگره به دادگاه‌های فدرال در قانون قضایی ۱۷۸۹ اعطا شده باشند؟ ... اما این اصطلاحات حقوقی، پرده‌ای است. این اصطلاحات، پرسش اساسی‌تری را با اهمیت قانونی و عملی بسیار زیاد پنهان می‌کنند: آیا یک دادگاه فدرال در ایالات متحده آمریکا می‌تواند به قوه اجرایی دستور دهد که از قانون پیروی کند؟

قاضی سوتومایور از روی نیمکت، این تصمیم را "فاجعه‌ای برای حاکمیت قانون" خواند.

جان ایستمن، استاد حقوقی که در تلاش‌ها برای لغو انتخابات ۲۰۲۰ نقش داشت.
جان ایستمن، استاد حقوقی که در تلاش‌ها برای لغو انتخابات ۲۰۲۰ نقش داشت. منبع: جیسون اندرو برای نیویورک تایمز
جیسون اندرو برای نیویورک تایمز

در اینجا نحوه آغاز پرونده حق شهروندی بدو تولد و احکام سراسری آمده است.

در اواسط ماه مه، دیوان عالی برای یک بحث شفاهی اضطراری نادر، که به پایان دوره اضافه شده بود، تشکیل جلسه داد.

این پرونده بر این موضوع متمرکز بود که آیا یک قاضی فدرال واحد قدرت مسدود کردن یک سیاست فدرال را برای کل کشور دارد یا خیر، یک بحث طولانی مدت.

با وجود ماهیت ظاهراً خشک این مسئله حقوقی، پرونده شامل موضوعی فوری بود: یک فرمان اجرایی که توسط پرزیدنت ترامپ در اولین روز بازگشت به دفتر امضا شده بود. در کمتر از ۸۰۰ کلمه، و با امضایی که با ماژیک ضخیم نوشته شده بود، رئیس‌جمهور پایان دادن به حق شهروندی بدو تولد را اعلام کرد، اصلی که بر اساس آن کودکان متولد شده در ایالات متحده شهروند هستند.

حق شهروندی بدو تولد ریشه در قوانین عرفی انگلیس دارد. این حق در سال ۱۸۶۸ در اصلاحیه چهاردهم قانون اساسی ایالات متحده گنجانده شد که می‌گوید: "همه افرادی که در ایالات متحده متولد یا تابعیت گرفته‌اند و مشمول صلاحیت آن هستند، شهروندان ایالات متحده و ایالتی هستند که در آن اقامت دارند."

در یکی از مشهورترین پرونده‌های خود، دِرِد اِسکات، دیوان عالی در سال ۱۸۵۷ شهروندی را از نوادگان بردگان سلب کرد، که به شروع جنگ داخلی کمک کرد. اصلاحیه چهاردهم این یافته را باطل کرد و شهروندی را به تقریباً هر کسی که در ایالات متحده متولد شده بود، گسترش داد.

در سال ۱۸۹۸، قضات مجدداً حق شهروندی بدو تولد را در پرونده وونگ کیم آرک مورد بررسی قرار دادند. آقای وونگ در محله چینی‌ها در سانفرانسیسکو متولد شد، فرزند والدینی که بخشی از موج کارگران مهاجر چینی بودند که در اواسط دهه ۱۸۰۰ به ایالات متحده آمدند. مقامات استدلال کردند که حق شهروندی بدو تولد در مورد او صدق نمی‌کند زیرا او و والدینش در زمان تولد "مشمول صلاحیت" ایالات متحده نبودند. دیوان عالی با این موضوع مخالفت کرد.

از آن زمان، دادگاه‌ها دیدگاه گسترده‌ای از شهروندی را حفظ کرده‌اند. تلاش‌های معدود قانونی که در طول سال‌ها با هدف انکار این وضعیت از فرزندان والدینی که ساکنان قانونی نبودند، به نتیجه نرسیدند.

آقای ترامپ از دیرباز منتقد تضمین حق شهروندی بدو تولد بوده و ایده پایان دادن به آن را در اولین کارزار ریاست جمهوری خود در سال ۲۰۱۵ مطرح کرده بود.

دیدگاه‌های آقای ترامپ از نظر حقوقی حاشیه‌ای تلقی می‌شد و عمدتاً توسط محققان مرتبط با موسسه کلرمونت، یک اتاق فکر محافظه‌کار، ترویج می‌شد. یکی از آنها جان ایستمن، کارمند سابق قاضی کلارنس توماس و معمار حقوقی تلاش‌های آقای ترامپ برای لغو انتخابات ۲۰۲۰ است. اما علاقه رئیس جمهور به مطرح شدن این ایده در مرکز حزب جمهوری‌خواه کمک کرده است.

اگرچه او در دوره اول ریاست جمهوری خود برای پایان دادن به حق شهروندی بدو تولد اقدام نکرد، اما آقای ترامپ این موضوع را در دوره دوم خود، با وجود چالش‌های قانونی مشخص، در اولویت قرار داد.

پس از امضای فرمان اجرایی، ائتلافی متشکل از ۲۲ ایالت تحت رهبری دموکرات‌ها، گروه‌های مدافع مهاجران و زنان باردار نگران شدند که فرزندانشان ممکن است به طور خودکار تابعیت دریافت نکنند. ظرف چند روز، یک قاضی فدرال در سیاتل، جان سی. کوگنور، فرمان اجرایی آقای ترامپ را به طور سراسری مسدود کرد و آن را " آشکارا خلاف قانون اساسی" خواند. سایر قضات فدرال در مریلند و ماساچوست نیز دستورات مشابهی صادر کردند.

دولت ترامپ از دیوان عالی درخواست کرد که در این باره ورود کند. اما از قضات نخواست که قانونی بودن فرمان اجرایی را بررسی کنند. در عوض، دولت آنچه را که "درخواستی معتدل" نامید، برای اجازه اجرای فرمان اجرایی در ایالت‌هایی که آن را به چالش نکشیده بودند، مطرح کرد.

منبع: آلیسون رابرت برای نیویورک تایمز
آلیسون رابرت برای نیویورک تایمز

نحوه تأثیر حکم دیوان عالی بر حق شهروندی بدو تولد بر برخی سیاست‌های مورد مناقشه ترامپ.

نظر دیوان عالی مبنی بر تعیین محدودیت‌های جدید بر قدرت قضات دادگاه‌های منطقه‌ای برای استفاده از یکی از قدرتمندترین ابزارهایشان — احکام سراسری — آغاز یک تغییر عمیق در نحوه عملکرد دادگاه‌های فدرال است.

قبل از این، بیش از ۱۰۰۰ قاضی قدرت صدور دستورات سراسری را داشتند که می‌توانستند دولت فدرال را متوقف کنند.

اکنون، احکام این قضات تنها می‌تواند برای شاکیان واقعی پرونده اعمال شود.

نظر روز جمعه می‌تواند بر هر پرونده‌ای، در هر موضوعی، که در آن یک قاضی فدرال حکمی صادر می‌کند که فراتر از طرف یا طرفین واقعی پرونده است، تأثیر بگذارد. این نظر این امکان را باز گذاشت که قضات همچنان می‌توانند اقدامات دولتی را در سراسر کشور مسدود کنند، اما فقط در شرایطی که رویکرد محدودتری برای محافظت از شاکیان واقعی که دادگاه به دنبال کمک به آنهاست، در دسترس نباشد.

به گفته جودیت رسنیک، استاد حقوق در دانشکده حقوق ییل، حکم روز جمعه منجر به کاهش چشمگیر توانایی دادگاه‌های فدرال برای کنترل کاخ سفید خواهد شد. او گفت که احکام سراسری به دادگاه‌ها "توانایی می‌دهد تا به عامل اصلی سراسری، یعنی شاخه اجرایی، دستور دهد که قانونی رفتار کند."

قضات دادگاه‌های منطقه بارها از احکام سراسری برای مسدود کردن سیاست‌های دولت ترامپ استفاده کرده‌اند، از جمله برای توقف اخراج کارمندان دولت، قطع کمک‌های مالی خارجی و انتقال زنان ترنسجندر در زندان‌های فدرال به بخش‌های مردان. برخی از این احکام توسط دادگاه‌های عالی‌تر لغو شده‌اند؛ بسیاری، از جمله مواردی که در ادامه ذکر شده‌اند، حداقل در حال حاضر، همچنان پابرجا هستند.

در حالی که برخی از محققان ریشه‌های احکام سراسری، که به "احکام جهانی" نیز معروف هستند، را به اوایل قرن بیستم ردیابی می‌کنند، استفاده گسترده از آنها به عنوان ابزاری برای کنترل قدرت ریاست جمهوری نسبتاً جدید است و علیه روسای جمهور هر دو حزب اعمال شده است.

کاخ سفید ترامپ استدلال کرده است که قضات دادگاه‌های پایین‌تر برای دخالت در برنامه رئیس‌جمهور به احکام سراسری تکیه می‌کنند به گونه‌ای که از نقش قانون اساسی دادگاه‌ها فراتر می‌روند؛ منتقدان او می‌گویند که افزایش احکام سراسری ناشی از تمایل دولت به زیر پا گذاشتن قانون در پیگیری اهداف سیاسی‌اش است.

تا اواسط ماه مه، طبق گزارشی از سرویس تحقیقات کنگره، بیش از ده‌ها حکم سراسری در حال اجرا بود که سیاست‌های آقای ترامپ را مسدود می‌کرد.

با این حال، حکم دیوان عالی به معنای این نیست که آنها فوراً از بین خواهند رفت. کارشناسان می‌گویند گام بعدی این است که دادگاه‌های جداگانه رویه جدید را در پرونده‌های خود اعمال کنند. در برخی موارد، وزارت دادگستری احتمالاً احکام سراسری موجود را به چالش خواهد کشید تا ببیند آیا نیاز به تعدیل آنها تحت رویه جدید دیوان عالی وجود دارد یا خیر.

تأثیر بر سیاست‌های کنونی ترامپ

در اینجا برخی از سیاست‌هایی که دولت ترامپ تلاش کرده است تا آنها را اجرا کند، اما با احکام سراسری که فعلاً لازم الاجرا هستند، متوقف شده‌اند:

  • تلاش کاخ سفید برای درخواست احراز هویت دقیق‌تر رأی‌دهندگان در مراکز رأی‌گیری، از جمله اثبات شهروندی، توسط قضاتی در واشینگتن دی سی و ماساچوست مسدود شد، که دریافتند احتمالاً قوانین ضد محرومیت از حقوق را نقض می‌کند. این الزامات در ماه مارس توسط یک فرمان اجرایی دولت ترامپ اعمال شد. یکی از قضات همچنین یک شرط جدید را مسدود کرد که طبق آن تمامی برگه‌های رأی پستی باید تا روز انتخابات دریافت می‌شد تا شمارش شوند. شاکیان در این دو پرونده ۱۹ ایالت، و لیگ شهروندان متحد آمریکای لاتین به همراه دو سازمان دیگر هستند، که این احتمال را مطرح می‌کند که الزامات پیشنهادی رأی‌گیری دولت می‌تواند در برخی ایالت‌ها اعمال شود اما در برخی دیگر خیر.

  • تلاش دولت ترامپ برای توقف حدود ۳ تریلیون دلار بودجه فدرال به ایالت‌ها تا بتواند برای انطباق با سیاست‌های دولت مورد بررسی قرار گیرد، توسط قضاتی در واشینگتن و رود آیلند مسدود شد. دولت هر دو حکم را تجدیدنظر کرده است. شاکیان در این دو پرونده ۲۳ ایالت و چهار سازمان غیرانتفاعی هستند.

  • قضات در نیوهمپشایر، مریلند و واشینگتن همگی تلاش وزارت آموزش را مسدود کردند که مدارس دولتی را ملزم می‌کرد یا برنامه‌های ترویج تنوع و برابری را حذف کنند، یا خطر از دست دادن سهم خود از حدود ۷۵ میلیارد دلار بودجه فدرال را داشته باشند. شاکیان این پرونده‌ها شامل NAACP و فدراسیون معلمان آمریکا هستند.

  • حدود ۲ میلیارد دلار کمک خارجی تخصیص یافته توسط کنگره که از طریق وزارت امور خارجه و USAID جریان داشت، توسط دولت ترامپ مسدود شد تا زمانی که یک قاضی در واشینگتن دستور پرداخت‌ها را صادر کرد. بیش از ۲۰۰۰ پرداخت برای کارهای انجام شده هنوز معوق است. شاکیان این پرونده شامل سازمان‌های غیرانتفاعی هستند که در سراسر جهان با بیماری‌های عفونی مبارزه می‌کنند. حکم موجود قاضی، پرداخت به تعدادی از سازمان‌های غیرشاکی را نیز الزامی می‌کند.

  • بیش از ۲۵۰۰۰ کودکی که با اخراج روبرو هستند، می‌توانستند بدون وکیل وارد مراحل مهاجرتی شوند، اگر قاضی در کالیفرنیا تلاش دولت برای قطع یک قرارداد که هزینه نمایندگی قانونی آنها را پرداخت می‌کند، مسدود نکرده بود. دولت نسبت به این حکم تجدیدنظر کرده است. شاکیان این پرونده گروهی از سازمان‌های غیرانتفاعی هستند که به مهاجران و پناهندگان خدمت می‌کنند.

احکام سراسری ثابت نیستند. اغلب، آنها دستورات مقدماتی هستند. قاضی می‌تواند آنها را تغییر دهد یا بعداً در یک دعوا کاملاً حذف کند. آنها همچنین می‌توانند توسط دادگاه‌های عالی‌تر، در تجدیدنظر، تعلیق یا لغو شوند.

دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ شاهد چندین پرونده بود که در آنها دادگاه‌های عالی‌تر، از جمله دیوان عالی، برای لغو احکام گسترده‌ای که توسط قضات دادگاه منطقه بر دولت اعمال شده بود، مداخله کردند. از جمله سیاست‌هایی که دادگاه‌های عالی‌تر، حداقل به طور موقت، مجدداً اجرا کردند، لغو وضعیت قانونی تقریباً ۳۵۰,۰۰۰ ونزوئلایی، اعمال تعرفه‌های یکجانبه ترامپ بر چین و دسترسی وزارت کارآمدی دولت به سوابق اداره تأمین اجتماعی است.

این به معنای چه برای دادگاه‌هاست؟

حتی بدون احکام سراسری، شاکیان مکانیسم دومی دارند که از طریق آن می‌توانند تلاش کنند تا دولت فدرال را متوقف کنند — دعواهای جمعی. قضات از دعواهای جمعی به عنوان راهی یاد کردند که شاکیان همچنان می‌توانند برای دستیابی به احکام گسترده‌ای که اقدامات اجرایی بالقوه غیرقانونی را مسدود می‌کنند، از آن استفاده کنند.

در دعواهای جمعی، تعداد کمی از شاکیان از قاضی می‌خواهند که حکمی صادر کند که نه تنها برای آنها، بلکه برای دیگران – احتمالاً هزاران نفر – که با شرایط مشابهی روبرو هستند، اعمال شود.

دعواهای جمعی در پیروزی برخی احکام گسترده علیه دولت ترامپ در دادگاه‌های منطقه‌ای موفق بوده‌اند. قضات از احکام دعوای جمعی برای جلوگیری از انتقال برخی از بازداشت‌شدگان اداره مهاجرت و گمرک (I.C.E.) از حوزه‌های قضایی خود؛ از انتشار عمومی اطلاعات مربوط به مأموران اف‌بی‌آی که حمله ۶ ژانویه ۲۰۲۱ به کنگره را بررسی کردند؛ و از اخراج مهاجران غیرقانونی به کشورهایی که هیچ ارتباطی با آنها ندارند بدون رعایت رویه‌های قانونی گسترده، استفاده کرده‌اند. حکم اخیر به مدت یک ماه در حال اجرا بود تا اینکه توسط دیوان عالی متوقف شد.

اما دعواهای جمعی محدودیت‌هایی دارند.

قضات باید «گروه را تأیید» کنند، با استفاده از قوانین خاصی که تعداد و شباهت اعضای گروه به یکدیگر را ارزیابی می‌کنند، که گاهی اوقات مانعی بالا است.

و حتی اگر این کار را انجام دهند، سایر اعضای گروه به همان شکلی که از یک حکم سراسری بهره‌مند می‌شدند، به طور خودکار بهره‌مند نمی‌شوند، که بلافاصله یک سیاست دولتی را مسدود می‌کند. در عوض، آنها ممکن است مجبور باشند وکیل پیدا کنند و به دادگاه بروند و سهم خود را به عنوان عضو گروه برای دریافت مزایای آن مطالبه کنند.

زک مونتاگیو، دانا گلدستاین و شیموس هیوز در این گزارش همکاری کردند.