پس از حمله هوایی اسرائیل به زندان بدنام اوین تهران، ایران زندانیان زن را به یک بازداشتگاه «جهنمی» منتقل کرده است.
موشکها صبح دوشنبه، یک روز پیش از توافق اسرائیل و ایران بر سر آتشبس که به جنگ 12 روزه آنها پایان داد، به این محل که مخالفان برای ساکت کردنشان زندانی میشوند، اصابت کردند.
تلگراف مطلع شده است که نگهبانان پس از این حمله، زندانیان را از اوین منتقل کرده و زنان به زندان قرچک، یک مرکز سابق نگهداری دام که به بازداشتگاه تبدیل شده و در 40 مایلی جنوب پایتخت ایران قرار دارد، برده شدهاند.
گروههای بشردوستانه هشدارهای مکرری درباره این مرکز صادر کردهاند، که توسط ایالات متحده به دلیل قتلهای فراقانونی، شکنجه و سایر نقض حقوق بشر تحریم شده است.
مقامات ایرانی از زمان برقراری آتشبس شکننده، موجی از دستگیریها را در سراسر کشور آغاز کرده و بیش از 700 نفر را به اتهام جاسوسی بازداشت کردهاند.
جمهوری اسلامی از تنشهای بینالمللی به عنوان پوششی برای سرکوب مخالفان در داخل و تشدید اقدامات تلافیجویانه استفاده کرده است.
به گفته تحلیلگران، رژیم به طور قابل توجهی تضعیف شده است و گفته میشود که روحانیون نسبت به چالش قدرت خود دچار سوءظن و احتیاط شدهاند.
با این حال، از زمان آغاز جنگ اسرائیل با ایران، رژیم تهران دستگیری زنان به دلیل عدم رعایت حجاب را متوقف کرده است؛ تحلیلگران میگویند این اقدام به دلیل تمایل رژیم به کسب حمایت عمومی در مواجهه با فشار ناشی از حملات بمباران اسرائیل و ایالات متحده بوده است.
اما زنان معترض همچنان در زندان رنج میبرند. بسیاری از زنانی که در طول اعتراضات مهسا امینی در سال 2022 دستگیر شدند، به زندان قرچک منتقل شدند، و برخی از آنها هنوز در آنجا به سر میبرند.
در یک فایل صوتی، زنی به نام سایه سیدال، انتقال خود از زندان اوین به قرچک را پس از حمله هوایی روز دوشنبه توصیف کرده است.
خانم سیدال در این فایل صوتی که به صورت قاچاق از کشور خارج شده، میگوید: «بمباران آمریکا و اسرائیل ما را نکشت، اما جمهوری اسلامی ما را به جایی آورده است که عملاً ما را میکشد.»
او اضافه میکند: «آنها ما را به جایی آوردهاند که انسانها در آن زندگی نمیکنند. این یک مرگ تدریجی است.»
خانم سیدال به دلیل انتشار مطالبی در رسانههای اجتماعی که از نظر رژیم ایران غیرقابل قبول بوده، به سه سال حبس محکوم شده و از اکتبر 2024 در اوین زندانی بود.
پس از انفجار، گزارش شده است که مأموران ویژه به زندانیان حمله کرده و شروع به انتقال آنها نمودند.
مردان به زندان فشافویه در خارج از تهران منتقل شدند، در حالی که زنان دستبند زده شده و به قرچک منتقل گشتند.
طبق فایل صوتی خانم سیدال، شرایط زندان غیرانسانی است. او میگوید: «همه را در یک بند قرنطینه - یک جهنم واقعی - جا دادهاند.»
«توالتها شبیه مستراحهای صحرایی هستند. دوشها؟ مثل دوشهای صحرایی. بوی کثیفی همه جا را گرفته است. حتی آب - آبی که به صورتتان میپاشید - شور است. غذا؟ به هیچ وجه قابل خوردن نیست. یک وضعیت وحشتناک.»
او ادامه میدهد: «جمهوری اسلامی ما را به جایی آورده است که به نظر میرسد میخواهند انتقام اسرائیل و آمریکا را بگیرند و ما را به راحتی از بین ببرند.»
به گفته گروههای حقوق بشری، قرچک از استانداردهای زندانی که حتی دامها زمانی از آن برخوردار بودند، بیبهره است. این زندان فاقد سیستم فاضلاب مناسب و دسترسی به آب تمیز است.
هیچ پنجرهای وجود ندارد و وقتی دروازههای آهنی به مناطق بیرونی در ساعت 5 عصر بسته میشوند، زندانیان به دیوارها خیره میشوند که تنها دو سوراخ کوچک، «به اندازه عدس»، برای دیدن آسمان دارند.
بین 1500 تا 2000 زن در بیشتر ایام سال در قرچک نگهداری میشوند. هر سالن برای کمتر از 100 نفر طراحی شده بود، اما معمولاً بیش از 150 نفر را در خود جای میدهد. گاهی اوقات، تعداد به 600 نفر نیز رسیده و زندانیان حتی فضایی برای خوابیدن روی زمین نیز ندارند.
به گفته فعالان حقوق بشر و زندانیان سابق، این بازداشتگاه آلوده به سوسک، موش، سمندر، مارمولک، ساس و رتیلهای سمی است.
مراقبتهای پزشکی به شدت محدود است؛ تنها به پنج زندانی در هر بند روزانه اجازه ملاقات با پزشک داده میشود و در حالی که مقامات زندان ادعا میکنند محدودیتهای بودجه مانع از تأمین داروهای ضروری میشود، آنها به راحتی قرصهای خوابآور و آرامبخش را برای آرام نگه داشتن زندانیان توزیع میکنند.
بیشتر زندانیان قرچک زنانی از اقشار محروم و فقیر جامعه هستند که آسیبپذیرترین بخشهای جامعه ایران محسوب میشوند.
قرچک همچنین کودکان تا چهار ساله را به همراه مادران زندانیشان در خود جای میدهد.
این کودکان نیز همان شرایط سخت را تحمل میکنند و پس از آزادی از زندان، چون در دوران حبس هیچ مردی را ندیدهاند، اغلب هنگام مواجهه با مردان میترسند.
محمود امیریمقدم، مدیر سازمان حقوق بشر ایران مستقر در نروژ، گفت: «زندان قرچک نمادی از نفی آشکار انسانیت و کرامت انسانی است.»
وی افزود: «ادامه فعالیت چنین امکاناتی لکه ننگی بر وجدان جهانی است.»
قوه قضائیه ایران اعلام کرد که این نقل و انتقالات «برای احترام به حقوق زندانیان» و «ارائه خدمات بهتر» انجام شده است.»
شرایط در زندان اوین پیش از این نیز اسفبار بود.
این زندان که در سال 1972 تأسیس شد، به دلیل استفاده توسط رژیم تهران برای بازداشت زندانیان سیاسی، از جمله نازنین زاغری-رتکلیف، مادر بریتانیایی که در سال 2022 از ایران آزاد شد، بدنام شده است.
پس از حمله اسرائیل، اعضای خانواده دیگر زندانیان خارجی نگرانیهایی را در مورد سلامت عزیزان خود ابراز کردند و بستگان آنها گفتند که هیچ اطلاعی از وضعیتشان ندارند.
یکی از زندانیانی که توانست با خانوادهاش تماس بگیرد، احمدرضا جلالی، آکادمیسین ایرانی-سوئدی بود که از سال 2017 در صف اعدام قرار دارد.
اما همسرش، ویدا مهرنیا، گفت که از زمان حمله روز دوشنبه که همسرش تماس گرفته و گفته بود سالم است، دیگر با او صحبت نکرده است. او به شدت نگران است.
وی گفت: «او تماس گرفت و گفت که حالش خوب است، اما بخشهایی از اوین تخریب شده و آنها در حال جابجایی به جایی دیگر هستند. از آن زمان هیچ خبری از او نداشتهام.»
آقای جلالی در سال 2016 دستگیر و سال بعد به اتهام جاسوسی برای موساد اسرائیل به اعدام محکوم شد.
طی هفته گذشته، شش نفر از جمله جاسوسان ادعایی موساد اعدام شدهاند.
خانم مهرنیا در پاسخ به این سوال تلگراف که چقدر نگران آخرین تحولات است، پرسید: «آیا قرار است او را اعدام کنند؟ او بسیار نگران بود و گفت که تا کنون دو نفر از همسلولیهایش اعدام شدهاند.»
وی افزود: «وضعیت در ایران خوب نیست، اما وضعیت ما از هر کس دیگری بدتر است. آنها زندگی ما را برای نُه سال گذشته از ما گرفتهاند. فقط امیدوارم ما را به حال خود بگذارند.»
او پرسید: «چرا اصرار دارند که کسی جاسوس موساد است در حالی که نیست؟ او جاسوس موساد نیست، اما آنها اصرار دارند که هست - و این مجازاتکننده است.»