مرد جوانی در حال عبور از کنار دیوارنگاره‌های ضد آمریکایی در مقابل ساختمان سابق سفارت آمریکا در تهران — که امروزه به موزه "لانه جاسوسی" معروف است — در تاریخ ۳۰ ژانویه ۲۰۲۴. — ATTA KENARE/AFP از طریق Getty Images
مرد جوانی در حال عبور از کنار دیوارنگاره‌های ضد آمریکایی در مقابل ساختمان سابق سفارت آمریکا در تهران — که امروزه به موزه "لانه جاسوسی" معروف است — در تاریخ ۳۰ ژانویه ۲۰۲۴. — ATTA KENARE/AFP از طریق Getty Images

با بیش از ۷۰۰ بازداشت، رژیم ایران در واکنش به نفوذ اسرائیل به سرکوب داخلی روی می‌آورد

پس از ناکامی‌های اطلاعاتی در جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل، ایران سرکوب گسترده داخلی را با بازداشت‌های دسته‌جمعی و اعدام‌های تسریع‌شده آغاز کرده است؛ اقدامی که منتقدان آن را به "مار زخمی" تشبیه کرده‌اند که در انتقام حمله می‌کند.

تهران — جنگ جمهوری اسلامی با اسرائیل ممکن است متوقف شده باشد، اما به نظر می‌رسد جنگ آن علیه شهروندان ایرانی تحت لوای "امنیت ملی" تازه آغاز شده است.

چه اتفاقی افتاد: در پی درگیری سخت ۱۲ روزه با اسرائیل، رژیم ایران سرکوبی گسترده و تهاجمی را در داخل آغاز کرده و صدها نفر را به اتهاماتی از جاسوسی گرفته تا انتشار پروپاگاندای طرفدار اسرائیل بازداشت کرده است.

این هفته، دستگاه امنیتی کشور بازداشت بیش از ۷۰۰ نفر را در سراسر کشور تأیید کرد؛ در حالی که جمهوری اسلامی در تلاش برای مهار واکنش‌های عمومی نسبت به آنچه بسیاری آن را شکست در جلوگیری از یک کارزار نفوذ چندین ساله اسرائیل می‌دانند، دست‌وپا می‌زند. گمان می‌رود این پروژه جاسوسی، دستاوردهای اسرائیل را در جنگ اخیر، به ویژه از طریق ترورهای هدفمند و پررنگ، ممکن ساخته است.

طبق داده‌های رسمی، دست‌کم ۳۹ فرمانده ارشد و ۱۴ دانشمند هسته‌ای در طول جنگ کشته شدند؛ کارزار کشتارهای دقیق که حفره‌های عمیقی را در ساختار اطلاعاتی ایران آشکار کرد.

جنگ پس از اعلام آتش‌بس غافلگیرکننده توسط رئیس‌جمهور آمریکا، دونالد ترامپ، در ساعات اولیه سه‌شنبه متوقف شد. اما سرکوب داخلی ایران از آن زمان تاکنون تنها تشدید شده است.

این کارزار — که یکی از گسترده‌ترین پاکسازی‌های داخلی در حافظه اخیر است — جاسوسان، همدستان، مخالفان ایدئولوژیک و افراد متهم به انتشار اطلاعات غلط را هدف قرار داده است؛ همه این اقدامات تحت لوای حفاظت از منافع ملی توجیه می‌شوند.

مقامات می‌گویند مظنونان با ارسال اطلاعات حساس درباره مکان‌های نظامی و زیرساختی به سرویس‌های اطلاعاتی خارجی — عمدتاً موساد — کمک کرده‌اند. برخی از بازداشت‌ها به تلفن‌های ماهواره‌ای و تجهیزات ارتباطی که گفته می‌شود در استان‌های مختلف ضبط شده‌اند، در حالی که برخی دیگر به تلاش برای افشای اطلاعات مربوط به صنعت دفاعی ایران مرتبط هستند. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (IRGC) این بازداشت‌ها را پیروزی‌هایی در جنگ اطلاعاتی جاری با اسرائیل، سازمان سیا (CIA) و ام‌آی۶ (MI6) توصیف کرده است.

چرا مهم است: با این حال، مقیاس، سرعت و شدت این سرکوب، ترس و محکومیت گسترده‌ای را در میان ایرانیان برانگیخته است. بسیاری آن را کمتر یک عملیات ضدجاسوسی و بیشتر یک رژیم وحشت‌زده می‌دانند که آتش خود را به سمت داخل گشوده و شکست‌های خود را به گردن مردم می‌اندازد.

یکی از کاربران در شبکه اجتماعی X نوشت: "بدون سقوط رژیم، آتش‌بس معادل آغاز جنگ جمهوری اسلامی علیه مردم ایران است."

دست‌کم شش نفر در طول جنگ و در همان اولین روز آتش‌بس اعدام شده‌اند. محکومان قبل از درگیری دستگیر شده بودند، اما روند اعدام‌ها در تلاشی آشکار از سوی رژیم برای نشان دادن سرسختی در جنگ اطلاعاتی تسریع شد. این واکنش نگرانی‌هایی را در مورد فرستادن بازداشت‌شدگان بی‌گناه به چوبه‌های دار پس از محاکمات شتاب‌زده افزایش داده است — الگویی آشنا که در لحظات بحرانی قبلی، زمانی که رژیم احساس تهدید وجودی کرده است، دیده شده است.

قوه قضائیه ایران همچنین از برنامه‌های جدیدی برای اصلاحات قانونی با هدف افزایش حداکثری مجازات برای اتهامات جاسوسی، از جمله گسترش استفاده از مجازات اعدام، خبر داده است. تلویزیون دولتی همچنان "اعترافات" را پخش می‌کند — رویه‌ای که سازمان‌های حقوق بشر مدت‌هاست آن را اجباری و غیرقابل اعتماد توصیف کرده‌اند، زیرا اغلب تحت فشار به دست می‌آیند.

به طور جداگانه، شورای عالی امنیت ملی هفته گذشته به همدستان مظنون هشدار داد و تا ۲۲ ژوئن به آنها فرصت داد تا در ازای "عفو اسلامی" خود را تسلیم کنند. وزارت اطلاعات نیز به طور جداگانه پیامی انبوه به شهروندان ارسال کرد و هشدار داد که کسانی که صرفاً محتوای رسانه‌های اجتماعی مرتبط با اسرائیل را دنبال یا با آن تعامل کنند، ممکن است با پیگرد قانونی روبرو شوند — بدون تمایز بین همکاری فعال و رفتار آنلاین منفعل.

از جمله افرادی که به طور ویژه هدف قرار گرفته‌اند، اقلیت‌های قومی و مذهبی هستند. این سرکوب جوامع کرد، پیروان فرقه غیرقانونی بهائی و بنا به گزارش‌ها حتی یهودیان ایرانی در تهران و شهر شیراز را تحت تأثیر قرار داده است.

بسیاری از ایرانیان در طول جنگ نیز نگرانی خود را ابراز کردند و الگوهای سرکوب گذشته را به یاد آوردند. یک پست ویروسی در طول درگیری می‌گفت: "همان‌قدر که از بمباران می‌ترسیم، از آتش‌بس هم می‌ترسیم."

بیشتر بدانید: برخی دیگر به جهان هشدار دادند که ایرانیان را با "مار زخمی" تنها نگذارند — استعاره‌ای تکان‌دهنده برای پارانویای مشخص جمهوری اسلامی پس از تحمل ضربه‌ای تحقیرآمیز.

یکی از این وقایع در سال ۱۹۸۸ رخ داد، زمانی که رژیم، پس از پذیرش آتش‌بس با عراق تحت رهبری صدام حسین، هزاران زندانی سیاسی را به طور مخفیانه اعدام کرد و بیشتر آنها را در گورهای جمعی بی‌نشان دفن کرد. برای بسیاری، رویکرد کنونی رژیم یادآوری شدیدی است که پژواک آن فصل تاریک را دارد.

همان‌طور که درگیری ادامه داشت، تحلیلگران طرفدار رژیم علناً خواستار "تکرار" اعدام‌های سال ۱۹۸۸ — این بار در مقیاسی حتی بزرگ‌تر — پس از برقراری آتش‌بس شدند.

مردم که از قبل تحت تأثیر سختی‌های اقتصادی قرار دارند، اکنون با افق تاریک‌تری روبرو هستند. آتش‌بس ممکن است تسکین موقتی از حملات هوایی به ارمغان آورده باشد، اما ترس تنها در حال افزایش است زیرا بسیاری از ایرانیان احساس می‌کنند بین جنگ خارجی و سرکوب داخلی گرفتار شده‌اند.

در میان فقر، تورم، کمبود انرژی و فروپاشی زیست‌محیطی — که همگی پیش از این مشروعیت رژیم را از بین برده‌اند — این سرکوب اخیر ممکن است فاصله بین دولت و جامعه را بیشتر کند.

با این حال، جمهوری اسلامی همچنان سرسخت است، جنگ را یک پیروزی استراتژیک می‌داند و به تهدیدات خود علیه اسرائیل و ایالات متحده ادامه می‌دهد.

غلامرضا سلیمانی، رئیس سازمان بسیج مستضعفین، یکی از نهادهای امنیتی کلیدی سپاه پاسداران، روز جمعه گفت: "دشمن به اشتباه تصور می‌کرد که با کشتن دانشمندان و فرماندهان ما می‌تواند حرکت تمدنی ملت ایران را متوقف کند. ما تا آزادی کامل فلسطین در مسیر خود ادامه خواهیم داد."

و ابراهیم رضایی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ایران، نیز به همان اندازه آتش‌بس را بی‌اهمیت دانست: "جنگ تمام نشده است و ما آماده‌ایم به هرگونه حرکت رژیم صهیونیستی و آمریکا پاسخی قدرتمندانه بدهیم."

در حالی که این اظهارات عمدتاً هم‌راستا با موضع رسمی است، یک تناقض اصلی را نیز نشان می‌دهند: حتی در حالی که ایران از نقض‌های امنیتی بی‌سابقه و مخالفت‌های فزاینده رنج می‌برد، حداقل در حال حاضر هیچ نشانه‌ای از بازنگری در دستور کار منطقه‌ای خود نشان نمی‌دهد.

برعکس، جمهوری اسلامی بیش از پیش به موضع ضداسرائیلی خود متعهد به نظر می‌رسد — وضعیتی که می‌تواند به سرعت آتش‌بس شکننده را از بین ببرد.