مدت کوتاهی پس از اینکه ایلان ماسک توسط دونالد ترامپ برای کمک به رهبری "وزارت کارایی دولت" انتخاب شد، او اهداف خود را بر روی یک هدف اصلی متمرکز کرد: اینکه پنتاگون پول خود را صرف چه چیزی می کند. آقای ماسک، مدیرعامل SpaceX و Tesla، در پستهایی در پلتفرم X خود در ماه دسامبر اعلام کرد که "آمریکا به تعداد زیادی پهپادهای دوربرد (هوایی، آب سطحی و زیردریایی) و موشک های مافوق صوت نیاز دارد." او هشدار داد: "هر چیزی که سرنشین دار باشد، در یک جنگ پهپادی خیلی سریع از بین خواهد رفت."
از جهاتی، درخواست آقای ماسک چیز جدیدی نیست. کارشناسان سالهاست هشدار میدهند که ما وارد عصر جدیدی از جنگ خودمختار شدهایم و پنتاگون باید همگام شود. دولت ترامپ به طور غیرمعمولی برای بازسازی ماشین جنگی ایالات متحده باز است: هفتهها قبل از تحلیف، آقای ترامپ شروع به آمادهسازی برای انباشتن پنتاگون خود با مدیران شرکتهای نوپا و سرمایهگذاران فناوری مانند استیون فاینبرگ، نامزد خود برای معاون وزیر دفاع کرد.
اما برای اینکه دولت ترامپ اصلاحات معناداری را به ارمغان بیاورد، باید کاری فراتر از خرید پهپادها و تغییر نوع سلاح هایی که پنتاگون می خرد، انجام دهد. همچنین باید نحوه ساخت سلاح های ما و سرعتی که آنها به دست می آیند و وارد نیروهای ایالات متحده می شوند را تغییر دهد.
بزرگترین چالش برای هر ارتش در زمان صلح، آماده شدن برای جنگ بعدی است. به چه سلاح ها، توانایی ها و استراتژی هایی برای جنگیدن و پیروزی در درگیری که ممکن است چند سال تا یک دهه یا بیشتر دور باشد، نیاز دارد؟ این یک قمار با پیامدهای بسیار زیاد است.
مانند هر سازمانی، ارتش ها قطعیت را ترجیح می دهند، اما از آنجایی که نمی توانند عدم قطعیت را از بین ببرند، به دنبال مدیریت آن هستند. رویکرد سنتی پنتاگون این است که به تدریج سلاح های موجود را بهبود بخشد، آخرین فناوری را به پلتفرم های آزمایش شده در نبرد بیاورد و نسخه بهتری از همان ارتش ایالات متحده بسازد. با این حال، این یک استراتژی برنده تنها در صورتی است که روش های قدیمی جنگیدن هنوز هم بتوانند پیروز شوند.
امروز، آمریکا با یک چالش متفاوت روبرو است. پیشرفتها در هوش مصنوعی، علوم مواد و میکروالکترونیک، وضعیت موجود سلاحها و تاکتیکها را زیر و رو میکند. چین در حال مسابقه برای به دست آوردن مزیت نظامی در این عصر جدید است، سلاح های جدید را پنج برابر سریعتر از ایالات متحده به دست می آورد و هوش مصنوعی و سیستم های خودمختار مرگباری را می سازد که این کشور محدودیت هایی را برای آن اعمال می کند. صرفاً افزودن فناوری جدید به همان نوع پلتفرم ها - مانند هواپیماهای سرنشین دار یا کشتی های جنگی بزرگتر - می تواند ارتش ایالات متحده را در مقابل چین قرار دهد.
تحول تکنولوژیکی سریعتر از همیشه در حال وقوع است و تغییرات در سراسر میدان نبرد را تسریع می کند. بهبودهای تدریجی سیستمهای فعلی و چرخههای توسعه بیش از 10 سال برای سیستمهای جدید فقط بخشی از یک رویکرد منسوخ نیستند - بلکه خطرناک هستند. در عصری که تغییر سریع دیگر یک مزیت نیست، بلکه صرفاً بهای همگام شدن است، ارتش ایالات متحده باید آماده باشد تا در حال حرکت سازگار شود.
در اوکراین، پهپادها از همه نوع - از کوادکوپترهای ارزان قیمت و قایق های کنترل از راه دور گرفته تا پهپادهای تهاجمی دوربرد - به طور اساسی تغییر داده اند نبرد در جنگ با روسیه. تهدید اصلی هوایی نه از جتهای جنگنده و بمبافکنها، بلکه از هزاران پهپاد کوچک و خارج از قفسه ناشی میشود، انکار برتری هوایی هر دو طرف و بیوقفه به نیروهای زمینی حمله میکند. داستان در دریا نیز مشابه است، جایی که اوکراین، کشوری بدون نیروی دریایی سنتی، روسیه را با استفاده از پهپادهای دریایی مملو از مواد منفجره برای آسیب رساندن یا غرق کردن دهها کشتی خود و مجبور کردن مسکو به عقب نشینی ناوگان خود به سمت شرق، شوکه کرده است. و پهپادها فقط باهوش تر می شوند: پهپادهای مجهز به هوش مصنوعی اوکراین اکنون می توانند اهداف را شناسایی کرده و پس از تأیید انسان، به طور خودکار به آنها حمله کنند.
این نوآوری ها به اندازه کافی مخرب خواهند بود. اما سرعت تغییر سرسام آور است. ارتش اوکراین گزارش می دهد که هر چند هفته یکبار پهپادهایی با قابلیت های جدید معرفی می کند. با سازگاری روس ها، اوکراینی ها نیز به نوبه خود پاسخ می دهند.
این نوآوری برق آسا به دو دلیل ممکن است: اولاً، اوکراین دارای یک صنعت بزرگ و متنوع داخلی پهپاد متشکل از بیش از 200 شرکت - همراه با صدها شرکت کوچکتر و داوطلب - است که صدها هزار پهپاد کوچک و ارزان قیمت در ماه تولید می کنند. ثانیاً، ارتش اوکراین در پذیرش و تطبیق فناوریهای جدید، از جمله تأییدیههای سریعتر، نمونهسازی و آزمایش سریع و همکاری مستقیم بین مهندسان و سربازان در خطوط مقدم، چابکی را بر قطعیت ترجیح می دهد.
این جنگ هم درس است و هم هشداری برای ایالات متحده: اکنون سازگار شوید یا عقب بمانید.
در سال 2016، فرمانده سپاه تفنگداران دریایی، ژنرال رابرت نلر، اعلام کرد یک برنامه "کواد برای جوخه ها" و قول داد که هر جوخه تفنگدار دریایی را تا "پایان سال آینده" به پهپادهای کوادکوپتر مجهز کند. هشت سال بعد، تفنگداران دریایی هنوز تلاش می کنند تا این اتفاق بیفتد. بنابراین، مشکل چیست؟ صنعت پهپادسازی ایالات متحده از چین عقب است و تنها 5000 تا 6000 پهپاد کوچک در ماه تولید می کند، در حالی که چین طبق گفته برخی از تحلیلگران، بیش از 100000 پهپاد در ماه تولید می کند و از نظر قابلیت یا هزینه با پهپادهای چینی قابل مقایسه نیستند.
برای جلو ماندن، دولت جدید باید شرط بندی های جدیدی انجام دهد. باید ریسک را متنوع کند. این به معنای توسعه طیف گسترده ای از سیستم ها است که توسط بسیاری از شرکت ها در تعداد کمتر ساخته می شوند، نه اینکه تمام منابع خود را در چند پلتفرم بزرگ از چند بازیگر اصلی قرار دهد. هنگامی که چنین سیستم هایی ارزش خود را ثابت کردند، می توان آنها را به سرعت ارتقا داد و ارتقا داد. سیستم هایی که موفق به کسب نمره نمی شوند - و شرکت های پشت آنها - عقب می مانند.
انتشار فناوری به این معنی است که برتری نظامی ایالات متحده نباید فقط از سلاح هایی که دارد، بلکه از نحوه استفاده از آنها نیز ناشی شود. این امر مستلزم همکاری نزدیک بین اپراتورها، مهندسان و چهره های صنعت است. نوآوری زمانی شکوفا می شود که ایده ها در میدان آزمایش و اصلاح شوند، نه فقط در آزمایشگاه ها.
رویکرد فعلی پنتاگون ریشه در ذهنیتی دارد که برای جنگ های عصر صنعتی قرن بیستم، از جمله جنگ سرد، کارساز بود. وظیفه دولت ترامپ این است که ارتش را وارد قرن بیست و یکم کند. آینده جنگ و بازدارندگی مستلزم تنوع، انعطاف پذیری و سرعت است. هرچه زودتر ایالات متحده سازگار شود، برای درگیری های آینده آماده تر خواهد بود.
Maximilian K. Bremer مدیر بخش برنامه های ویژه در فرماندهی تحرک هوایی نیروی هوایی است. Kelly A. Grieco عضو ارشد برنامه بازاندیشی استراتژی بزرگ ایالات متحده در مرکز Stimson و عضو غیر مقیم در مرکز Brute Krulak دانشگاه تفنگداران دریایی است.