اینجا داستان اصلی است.
اینجا داستان اصلی است.

آیا ایالات متحده برنامه هسته‌ای ایران را محو کرد؟ ما هنوز نمی‌دانیم

کاخ سفید در مورد اطلاعات مربوط به عملیات «چکش نیمه‌شب» در حال پروپاگاندا است. منتقدانش نیز چنین‌اند. فعلاً همه آن‌ها را نادیده بگیرید.

بیایید ببینیم: آیا ایالات متحده هرگز اجازه داده است که داستان‌سرایی خوب در جمع‌آوری اطلاعات دقیق برای توجیه جنگ در خاورمیانه دخالت کند؟ خب، مقدمه‌ای بر آن جنگ در سال ۲۰۰۳ وجود داشت، زمانی که کاخ سفید به کشور، جهان و خودش گفت که عراق دارای سلاح‌های کشتار جمعی است، که معلوم شد وجود نداشته‌اند. مطمئناً، ایالات متحده هرگز اجازه نمی‌دهد روایت‌های قدرتمند بر حقیقت‌جویی غلبه کنند. یا می‌دهد؟

متأسفانه، کاخ سفید ممکن است در حال تکرار آن اشتباه باشد. این جنجال بر سر عملیات «چکش نیمه‌شب» است، که در آن بمب‌افکن‌ها و سایر هواپیماهای آمریکایی به تأسیسات هسته‌ای ایران حمله کردند. بحث بر سر این نیست – و نباید باشد – که آیا این مأموریت از نظر نظامی چشمگیر و خلبانان، از جمله یک زن، قهرمان بودند (بله و بله). بلکه باید فقط بر یک چیز تمرکز کند: آیا به هدف استراتژیک خود دست یافت؟

هدف، حداقل آنگونه که بیان شد، پایان دادن به توانایی ایران برای ساخت سلاح‌های هسته‌ای، یا به تأخیر انداختن تلاش‌های آن برای مدت نامعلوم بود. با این دید، آیا «چکش نیمه‌شب» موفق شد؟ دادن یک پاسخ قطعی غیرممکن است و ممکن است برای مدت طولانی نامشخص باقی بماند. اما واضح است که این ابهام چیزی است که نه تنها دونالد ترامپ و تیم امنیت ملی او، بلکه مردم آمریکا و بین‌الملل نیز نمی‌توانند آن را تحمل کنند.

داستان ترامپ از زمان حمله این بوده است که «چکش نیمه‌شب» تأسیسات هسته‌ای ایران را «محو» کرده است. او اکنون به این روایت، دیدگاه خود را اضافه کرده است که رسانه‌هایی که گزارش‌هایی درباره ارزیابی‌های متناقض اطلاعاتی منتشر کرده‌اند، «کثافت‌اند. آن‌ها افراد بدی هستند. آن‌ها بیمارند.» او همچنین با انحراف توجه اشاره کرده است که این توزیع‌کنندگان «اخبار جعلی» نه تنها به او، بلکه به خلبانان شجاعی که مأموریت را انجام دادند نیز توهین می‌کنند. در واقع، تا آنجا که من می‌دانم، هیچ‌کس در هیچ کجا چیزی جز احترام برای اجرای مأموریت نشان نداده و هیچ خلبانی نیز اظهار ناراحتی نکرده است. این یکی از چندین تلاش برای فریب‌دادن است.

سودجوترین اعضای کابینه ترامپ، مانند پیت هِگسِت، وزیر دفاع، نقش‌های محول شده خود را در این نمایش رسانه‌ای درک کرده و در بلندگوی رئیس‌جمهور فریاد می‌کشند. هِگسِت روز پنجشنبه در مقابل خبرنگاران گفت: «می‌خواهید آن را نابود شده بخوانید؟ می‌خواهید آن را شکست خورده بخوانید؟ می‌خواهید آن را محو شده بخوانید؟ کلمه خود را انتخاب کنید.» او نیز سپس سعی کرد هرگونه شک و تردید درباره سرنوشت برنامه هسته‌ای ایران را به نیت سوء رسانه‌ها نسبت دهد. او با ناراحتی ساختگی پرسید: «چرا این مأموریت را جشن نگیریم؟» «چرا درباره اینکه آمریکا چقدر خاص است صحبت نکنیم؟ که فقط ما این قابلیت‌ها را داریم؟» در واقع، بیشتر تفسیرهای اولیه، از جمله مال من، دقیقاً با همین شروع شد.

سایر اعضای تیم دلایل خاص خود را برای پایبندی به این خط دارند. تالسی گابارد، مدیر اطلاعات ملی، تحت فشار خاصی بوده است. در ماه مارس، او در کنگره شهادت داد که سازمان‌های جاسوسی معتقدند ایران در حال حاضر سلاح هسته‌ای نمی‌سازد. ترامپ اخیراً در مواجهه با این ارزیابی، خشمگین شد و گفت: «او اشتباه می‌کند»، در حالی که به طور کلی مشکوک بود که گابارد از خط اصلی منحرف شده است. (رئیس‌جمهور برای ارائه گزارش به سنا در روز پنجشنبه، مشاور امنیت ملی خود و مدیر سیا را فرستاد، اما گابارد را نفرستاد.)

برای جبران، گابارد اکنون با تأکید بیشتری با روایت ترامپ موافق است: «اطلاعات جدید تأیید می‌کند آنچه @POTUS بارها بیان کرده است،» او در X نوشت؛ «تأسیسات هسته‌ای ایران نابود شده‌اند.» او اضافه می‌کند که هرکسی که در این باره شک دارد، در تلاش است «رهبری قاطع رئیس‌جمهور ترامپ و مردان و زنان نظامی شجاعی که مأموریت را اجرا کردند را تضعیف کند.»

خویشتن‌دارترین و حرفه‌ای‌ترین عضو تیم، دن کین، رئیس ستاد مشترک ارتش، باقی مانده است. در اولین اظهارات خود پس از «چکش نیمه‌شب»، او اشاره کرد که یک ارزیابی کامل زمان خواهد برد. در دومین به‌روزرسانی خود، در کنار هِگسِت، او اطلاعات جدیدی اضافه نکرد. در عوض، او نیز وارد حالت داستان‌سرایی شد (گاهی با تأثیرگذاری زیاد)، با جزئیاتی درباره حملات و نظامیان.

اما شاید در این نقطه تعجب کنید: حقایق چه؟ درباره آنها هنوز قضاوت نشده است، که دلیل همه این سروصداهاست. یک ارزیابی اولیه درز کرده توسط آژانس اطلاعات دفاعی، بخشی از پنتاگون، نشان می‌دهد که «چکش نیمه‌شب» ممکن است برنامه هسته‌ای ایران را تنها چند ماه به تأخیر انداخته باشد، اما قطعاً نه سال‌ها. همچنین گفته شد که ایران بخش زیادی از اورانیوم غنی شده خود را از سایت‌های مورد هدف قرار گرفته به مکان‌های دیگر منتقل کرده است. چندین سرویس اطلاعاتی اروپا نیز به همین نتیجه رسیده‌اند.

اگر این گزارش‌ها درست باشند، مستقیماً با روایت ترامپ از یک موفقیت استراتژیک (برخلاف تاکتیکی) در تضاد هستند. بنابراین، او و تیمش از بین اطلاعات سایر سازمان‌های اطلاعاتی، و به ویژه اسرائیل، اطلاعاتی را انتخاب می‌کنند که به نظر می‌رسد به این نتیجه رسیده‌اند که حملات آمریکا «توانایی ایران برای توسعه سلاح‌های هسته‌ای را برای سال‌های متمادی به عقب انداخته است.»

هر کسی که روایت‌های متقابل و عدم وجود شواهد محکم را در آستانه جنگ عراق به یاد می‌آورد، باید اکنون دچار اضطراب شدید شود. من شخصاً به یاد دارم که در منطقه زمانی آسیا، با گره‌ای در معده‌ام، تا دیروقت بیدار ماندم تا شهادت کالین پاول در شورای امنیت سازمان ملل در سال ۲۰۰۳ را بشنوم.

در آن زمان، رئیس‌جمهور باید این امکان را در نظر می‌گرفت که دشمن، با وجود ظواهر، ممکن است سلاح کشتار جمعی نداشته باشد. این بار، رئیس‌جمهور باید این امکان را در نظر بگیرد که ایران، با وجود تصاویر ویدئویی خیره‌کننده از فردو، ممکن است همچنان توانایی ساخت سلاح‌های هسته‌ای را داشته باشد.

اما این نیاز به فروتنی فکری دارد. و این در حال حاضر نه برای کاخ سفید و نه برای بسیاری از منتقدان آن در کنگره، رسانه‌ها و جاهای دیگر، اولویتی ندارد. چه شرم‌آور.

هر کسی که می‌کوشد از تاریخ درس بگیرد، باید تصمیم بگیرد که در مواجهه با شواهد گیج‌کننده و مبهم تسلیم نشود و تا زمانی که داستانی اثبات نشده است، حتی اگر در تلویزیون یا بین دوستان خوب به نظر برسد، از پذیرفتن آن خودداری کند. در حال حاضر، تنها نتیجه‌گیری صادقانه درباره حمله آمریکا و تأثیر آن بر برنامه هسته‌ای ایران این است: ما هنوز نمی‌دانیم – و احتمالاً برای مدتی طولانی نخواهیم دانست.