
پس از حملاتش به تأسیسات هستهای ایران، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در شبکههای اجتماعی نگرانی عمیق خود را در مورد قیمت نفت ابراز کرد که تقریباً ۲۰ درصد از سطح پیش از درگیری افزایش یافته بود. حتی قبل از حملات تلافیجویانه ایران به پایگاه آمریکا در قطر، او خواستار افزایش فوری تولید نفت شد و به این صنعت هشدار داد که «قیمت نفت را پایین نگه دارید.»
سیاستمداران هر دو حزب اصلی آمریکا مدتهاست که از پیامدهای سیاسی و اقتصادی جنگ بر قیمت بنزین بیم داشتهاند. اما تذکرات ترامپ قابل توجه بود، زیرا تضاد فاحشی با ادعای او پس از آخرین حمله ایران به پایگاههای آمریکا در ژانویه ۲۰۲۰ داشت که گفته بود: «ما مستقل هستیم و به نفت خاورمیانه نیازی نداریم.» حتی با عقبنشینی قیمت نفت پس از آتشبس شکننده، یک درس کلیدی از درگیری دو هفتهای باید این باشد که وضعیت جدید ایالات متحده به عنوان بزرگترین تولیدکننده نفت جهان، آن را «مستقل» نمیکند.
تنها یک ماه پیش بود که قیمت نفت تا حدود ۶۰ دلار در هر بشکه کاهش یافته بود، به حدی که مدیران نفتی در مورد پایان رونق نفت شیل آمریکا هشدار میدادند، حتی با وجود اینکه ترامپ وعده «آزاد کردن» تولید داخلی را داده بود. اما با پرواز موشکها در هفتههای اخیر در خاورمیانه، قیمتها به نزدیک ۸۰ دلار در هر بشکه رسید. کارشناسان پیشبینی کردند که قیمت بنزین میتواند ۲۰ تا ۳۰ سنت در هر گالن افزایش یابد – قبل از اینکه پس از فروکش کردن درگیریها، مجدداً به سطوح قبل از درگیری بازگردند.
واقعیت این است که بهترین راه برای محافظت از رانندگان و کسبوکارها در برابر افزایش قیمتهای اجتنابناپذیر، مصرف کمتر نفت است، نه صرفاً تولید بیشتر. با این حال، برنامههای جمهوریخواهان مشوقها و مقرراتی را که میتوانند امنیت انرژی ایالات متحده را با مهار تقاضای نفت افزایش دهند، حذف خواهند کرد. تقاضای نفت در این کشور همچنان هر ساله در حال افزایش است.
در دو دهه گذشته، ایالات متحده از واردات ۶۰ درصد از مصرف نفت خود به یک صادرکننده خالص تبدیل شده است – یک چرخش بیسابقه. در پاسخ به این امر، بسیاری از کارشناسان و سیاستمداران اظهاراتی مشابه با ترامپ را ابراز داشتند که ایالات متحده به هدف دیرینه استقلال انرژی دست یافته و دیگر نیازی به نگرانی در مورد خطرات مربوط به ذخایر نفتی خاورمیانه یا سایر منابع ندارد.
در واقع، انقلاب شیل مزایای اقتصادی و ژئوپلیتیکی بسیاری برای ایالات متحده به ارمغان آورد و به تعدیل قیمت نفت در سالهای اخیر، از جمله در درگیری فعلی، کمک کرد. با این حال، استقلال یک افسانه است. قیمت نفت و بنزین همچنان در یک بازار جهانی تعیین میشود. حتی با وجود اینکه ایالات متحده دیگر واردکننده خالص نفت نیست (در واقع، ایالات متحده مقادیر قابل توجهی هم وارد و هم صادر میکند)، اگر عرضه نفت در نیمه دیگر جهان مختل شود، قیمتها در پمپ بنزین برای رانندگان آمریکایی همچنان افزایش مییابد.
علاوه بر این، هنگامی که چنین افزایش قیمتهایی رخ میدهد، امروزه برای مقابله با این فشار اقتصادی، حمایت کمتری وجود دارد. کنگره نابخردانه بخش زیادی از ذخایر استراتژیک نفت ایالات متحده را در سالهای اخیر در پاسخ به یک تصور غلط مبنی بر اینکه کاهش واردات باعث کاهش آسیبپذیری کشور در برابر بازارهای جهانی ناپایدار و خطرات ژئوپلیتیکی میشود، فروخت. دولت بایدن نیز مقادیر تاریخی بزرگی از ذخایر نفت استراتژیک را پس از حمله روسیه به اوکراین آزاد کرد، حتی با وجود اینکه عرضه نفت روسیه عمدتاً بدون اختلال بود.
علاوه بر این، توانایی رشد نفت شیل آمریکا برای جبران کاهش عرضه در جاهای دیگر، تنها سایهای از گذشته آن است. انتظار میرود تولید امسال به سختی رشد کند – یا حتی ممکن است کاهش یابد – با توجه به قیمتهای پایین و کاهش زمینشناختی در سازندهای شیل. طبق نظرسنجی تازه منتشر شده توسط فدرال رزرو دالاس، تقریباً نیمی از مدیران نفتی اکنون قصد دارند چاههای کمتری را نسبت به زمانی که ترامپ برای دوره دوم ریاستجمهوری خود روی کار آمد، حفاری کنند.
البته، صادرکننده خالص بودن به این معنی است که اثرات منفی افزایش قیمت نفت بر اقتصاد کلان بسیار کمتر است، زیرا بخش بیشتری از افزایش هزینههای مصرفکننده به تولیدکنندگان در ایالات متحده میرسد تا به خارج از کشور. با این حال، کسبوکارها و مصرفکنندگان همچنان شوک را احساس میکنند. این توضیح میدهد که چرا ترامپ از اولین سخنرانی مهم خود به عنوان رئیسجمهور در سال جاری استفاده کرد تا از عربستان سعودی و سایر اعضای اوپک درخواست کند قیمت نفت را پایین بیاورند، بدون توجه به «استقلال» جدید ایالات متحده از واردات نفت.
تا زمانی که قیمت نفت و بنزین در سطح جهانی تعیین میشود، امنیت حقیقی انرژی تنها از طریق مصرف کمتر، نه صرفاً تولید بیشتر، حاصل خواهد شد. متأسفانه، کنگره و دولت در مسیر مخالف حرکت میکنند. لوایح مالیاتی و هزینهای عظیمی که این هفته به سختی در سنا و در ماه مه در مجلس نمایندگان به تصویب رسید، اعتبار مالیاتی برای خرید خودروهای برقی و هزینههای فدرال برای زیرساختهای شارژ خودروهای برقی را پایان خواهد داد. دولت ترامپ نیز در حال حرکت برای لغو استانداردهای قویتر مصرف سوخت و استانداردهای انتشار گازهای گلخانهای خودروها است. در مقابل، تقریباً نیمی از خودروهای جدید فروخته شده در چین در سال جاری برقی خواهند بود – نتیجه تلاشهای پکن برای کاهش وابستگی خود به نفت به دلایل امنیت ملی.
تننشها در خاورمیانه، حداقل برای فعلاً، به نظر میرسد کاهش یافتهاند. با این حال، با باقی ماندن ابهامات در مورد وضعیت ذخایر اورانیوم با غنای بالای ایران، این تنشها میتوانند به راحتی دوباره اوج بگیرند. حتی اگر این بحران به پایان رسیده باشد، بحرانهای دیگری نیز در راه خواهند بود. در حالی که سیاستمداران امروز ممکن است از قیمتهای پمپ بنزین آسودهخاطر باشند، هم کنگره و هم دولت ترامپ باید تلاشهای خود را برای آماده شدن برای بحران اجتنابناپذیر بعدی دوچندان کنند. بهترین راه برای این کار، قطع وابستگی ایالات متحده به نفت است، فارغ از منبع آن.
درباره نویسنده
جیسون بوردوف ستوننویس فارن پالیسی، مدیر بنیانگذار مرکز سیاست انرژی جهانی در دانشکده امور بینالملل و عمومی دانشگاه کلمبیا، استاد حرفهای در امور بینالملل و عمومی، رئیس بازنشسته و از بنیانگذاران دانشکده اقلیم کلمبیا، و مدیر ارشد سابق در شورای امنیت ملی آمریکا و دستیار ویژه باراک اوباما، رئیسجمهور سابق آمریکا، است. ایکس (توییتر سابق): @JasonBordoff