جدیدترین اعضای بریکس — ایران، مصر، و امارات متحده عربی — این هفته در ریو دو ژانیرو به کشورهای بنیانگذار این بلوک میپیوندند تا اولین نشست کامل آن را در خارج از روسیه از زمان ورودشان در سال ۲۰۲۴ برگزار کنند. با توجه به اینکه عربستان سعودی هنوز مردد به پیوستن است، حضور رو به رشد خاورمیانه در این گروه هم فرصتها و هم پیچیدگیهایی را اضافه میکند.
اگرچه عربستان سعودی رسماً در سال ۲۰۲۳ دعوت شد، اما به دلیل روابط نزدیکش با واشنگتن، از الحاق رسمی خودداری کرده است. در ژانویه، پرزیدنت دونالد ترامپ هشدار داد که بریکس باید متعهد شود که ارز جدیدی ایجاد نکند — یا از هیچ جایگزینی که بتواند جای دلار آمریکا را بگیرد حمایت نکند — در غیر این صورت با تعرفههای ۱۰۰ درصدی مواجه خواهد شد.
رهبران بریکس مدتهاست از نشستهای خود برای ترویج «دلارزدایی»، از جمله پیشنهاداتی برای تجارت با ارزهای محلی، BRICS Pay و حتی یک ارز واحد احتمالی برای بلوک استفاده کردهاند. اما اجرای این موارد محدود بوده و موفقیت ملموسی نداشته است.
ریاض در حاشیه مانده است. این کشور معاون وزیر امور خارجه خود، ولید الخریجی را در ۲۹ آوریل به نشست وزرای امور خارجه بریکس در برزیل فرستاد، اما شرکتکنندگان نتوانستند بر سر یک بیانیه مشترک به توافق برسند.
این بلوک در سال ۲۰۰۹ توسط برزیل، روسیه، هند و چین (به عنوان BRIC) تأسیس شد و در سال ۲۰۱۱ آفریقای جنوبی نیز به آن اضافه شد و به بریکس تبدیل گشت. با وجود گسترش بیشتر، اختلافات داخلی همچنان آشکار است. حتی نشست امسال نیز نشاندهنده پراکندگی خواهد بود: رئیسجمهور چین شی جینپینگ، به دلیل تداخل برنامهها، و رئیسجمهور روسیه ولادیمیر پوتین، به دلیل خطرات سفر مرتبط با ICC، شخصاً حضور نخواهند یافت و به جای آن هیئتهایی در سطح وزیر اعزام خواهند کرد. این اولین نشست بریکس است که شی جینپینگ از زمان تأسیس این بلوک آن را از دست میدهد و در عوض لی چیانگ، نخستوزیر چین را اعزام خواهد کرد.
دلارزدایی: همچنان تنها یک روایت، نه واقعیت
با وجود جاهطلبیهای این بلوک برای جایگزینی دلار به عنوان ارز ذخیره اصلی، وابستگی جهانی به دلار آمریکا بدون تغییر باقی مانده است. طبق مطالعهای در سال ۲۰۲۴ توسط مرکز GeoEconomics شورای آتلانتیک، دلار همچنان به عنوان ارز ذخیره اولیه جهان غالب است.
تحریمهای غرب علیه روسیه پس از حمله این کشور به اوکراین، گفتوگوی بریکس درباره یک اتحادیه پولی را تسریع بخشید، اما تجارت درون گروهی همچنان به شدت به دلار متکی است. دادههای صندوق بینالمللی پول نشان میدهد که استفاده از یوان یا ارزهای محلی در جریانهای تجاری بریکس محدود است.
چالش برای اعضای جدید حتی بزرگتر است. کشورهای شورای همکاری خلیج فارس (GCC) مانند امارات متحده عربی سیستمهای مالیای دارند که عمیقاً به دلار گره خوردهاند. با ارزهایی که به دلار آمریکا میخکوب شدهاند، هرگونه نوسان در دلار آمریکا مستقیماً بر اقتصاد داخلی آنها تأثیر میگذارد.
در ماه ژوئن، بانک مرکزی چین در طول نشست لوجیازوئی، یوان دیجیتال (e-CNY) را به عنوان «ستون» یک سیستم پولی چندقطبی ترویج کرد. اما یوان همچنان به دلیل محدودیتهای سرمایه و گزینههای محدود سرمایهگذاری، بازیافت آن در داراییهای مولد چینی دشوار است. در نتیجه، یوان مازاد اغلب به دلار آمریکا تبدیل میشود.
نجم علی، اقتصاددان و مدیرعامل نکست کپیتال، یک شرکت مالی مستقر در خاورمیانه و شمال آفریقا، به المانیتور گفت: «با وجود لفاظیهای جاهطلبانه، بریکس نتوانسته است دلار آمریکا را به عنوان ارز اصلی تجاری بین اعضای خود جایگزین کند؛ این امر به دلیل محدودیت تجارت درون بلوکی، عدم وجود یک ارز مشترک، بیاعتمادی سیاسی و فقدان یک جایگزین معتبر برای نقدینگی، ثبات و اعتماد جهانی دلار است.»
زیشان شاه، تحلیلگر FINRA در واشنگتن، با اشاره به دشواری ایجاد یک ارز مشترک، خاطرنشان کرد که حتی یورو نیز سالها طول کشید تا راهاندازی شود. وی به المانیتور گفت: «انتظار از یک سازمان غیرمنطقهای که حتی چنین تلاشی کند، در بهترین حالت خیالی است. بنابراین، هرگونه صحبت از یک ارز مشترک بریکس فقط همین است – صحبت.»
شاه افزود که اگرچه چین در نهایت میتواند کشورهایی را که با آنها تجارت میکند به استفاده از سیستم پرداخت بین بانکی فرامرزی (CIPS) تشویق کند، که زیرساخت مالی چین برای تسویه تراکنشهای فرامرزی به یوان است، اما دامنه جهانی آن محدود است. «با ۵۷.۸ درصد از ذخایر ارزی خارجی در دلار در مقایسه با ۲.۱۸ درصد در یوان، و ۴۹ درصد از تراکنشهای سوئیفت [یک شبکه پیامرسانی جهانی که تراکنشهای مالی بینالمللی را تسهیل میکند] در دلار در مقابل ۲.۸۹ درصد در یوان، راه طولانی در پیش دارد.»
شاه گفت که تلاش برای ایجاد یک سیستم پرداخت جایگزین ممکن است عملیتر باشد، زیرا این امر برای ایران که در حال حاضر از سوئیفت قطع شده، مفید خواهد بود، یا برای امارات متحده عربی در صورت افزایش تجارت با چین، یک پشتیبان برای سوئیفت فراهم میکند.
رقابت با گروه ۷ (G7)
اسکات گیبونز، تحلیلگر برنامهریزی استراتژیک، در بحث مقایسه بریکس با G7 به المانیتور گفت که توسعه اخیر این بلوک یک پیشرفت منطقی و ضروری است که قدرت مالی، جمعیتی و منابع طبیعی آن را گسترش میدهد.
اما برخلاف G7، روابط تجاری، سرمایهگذاری و سیاسی حتی میان کشورهای بریکس گسترشیافته نیز «گسترده، توسعهیافته یا بلندمدت» نیست.
همانطور که استفان هرتوگ، دانشیار علوم سیاسی تطبیقی در دانشکده اقتصاد لندن، به رویترز گفت: «در حالی که بریکس یک بستر مفید برای ابراز گلایه از رفتار آمریکا است، اما هنوز یک نهاد به اندازه کافی منسجم نیست که بتواند کالاهای عمومی را در مسائل کلیدی مانند همکاری پولی، امنیت یا یکپارچگی اقتصادی ارائه دهد.»
توسعه در خاورمیانه: منافع و بارها
برای جدیدترین اعضای خاورمیانه، گنجاندن در این انجمن میتواند راههای جدیدی برای تنوع اقتصادی فراهم کند. مصر با چالشهای اقتصادی، از جمله بدهی بالا و تورم مواجه است، و بریکس را بستری برای تنوع بخشیدن به شراکتهای اقتصادی خود میبیند، در حالی که ایران میخواهد از بریکس برای دور زدن تحریمها و انزوای اقتصادی استفاده کند.
امارات متحده عربی با استراتژی آیندهنگر خود برای تنوع اقتصادی، میتواند از بریکس برای شراکتهای فناوری و تجارت بهرهبرداری کند. و اگرچه هنوز تأیید نشده، مشارکت احتمالی عربستان سعودی میتواند به برنامه چشمانداز ۲۰۳۰ این کشور برای کاهش وابستگی به نفت کمک کند.
از دیدگاه اعضای بنیانگذار بریکس، گنجاندن کشورهای تولیدکننده انرژی حاشیه خلیج فارس استراتژیک و با هدف نمایش قدرت به نظر میرسد – اما این امر میتواند بریکس را در معرض بیثباتی خاورمیانه و گسلهای منطقهای که اخیراً پس از جنگ ایران و اسرائیل پدید آمدهاند، قرار دهد.
به نظر گیبونز، تنشهای ژئوپلیتیکی جاری و رو به رشد جهانی، اهمیت مشارکت در بریکس را بالا میبرد و محاسبات مانند سال گذشته نیست. به عنوان مثال، او گفت: «منافع واقعبینانه همکاری روسیه، چین و هند برای اعضای کمقدرتتر چیست؟»
گیبونز گفت که «ایران با بزرگترین چالشها روبرو است، زیرا با تحریمهای مالی بینالمللی مواجه است، هم منابع و هم تولید دارد اما نیاز کمی به واردات با ارزش پایین دارد.» او افزود: «ایران علاقه بیشتری به تأثیرات سیاسی گستردهتر بریکس دارد تا دیگران، اما باید دید بریکس در نهایت چه چیزی میتواند برای ایران به ارمغان بیاورد.»
گیبونز خاطرنشان کرد که اگرچه بریکس ممکن است بلافاصله یا مستقیماً از ورود همه این کشورها سودی نبرد، اما امارات متحده عربی به وضوح یک «منفعت بزرگ» برای این بلوک است، و منابع طبیعی و تولید صنعتی یک ایران صلحآمیز میتواند در آینده ارزشمند باشد. او افزود: «روابط با همه کشورهای جدید نیازمند توسعه و بازسازی عمده خواهد بود.» وی همچنین اشاره کرد که در حالی که امارات متحده عربی امیدوار است نقش مهمی در شکلدهی فرصتهای سرمایهگذاری از طریق بانک توسعه جدید داشته باشد، مصر به دنبال سرمایهگذاریهای جدید غیر دلاری در بازار جهانی رو به کاهش تولیدات صنعتی با دستمزد پایین خواهد بود.
در همین حال، شاه گفت که اگرچه گنجاندن کشورهای خاورمیانه در بریکس «پایگاه بریکس را افزایش میدهد، اما مصر و امارات متحده عربی شرکای استراتژیک ایالات متحده هستند،» و این امر «اساس اصلی بریکس را که یک جایگزین واقعی برای G7 و یک سازمان تلویحاً ضد ایالات متحده است، کمرنگ میکند.»
رویکرد عملگرایانه برزیل
حتی در داخل بریکس، دیدگاهها متفاوت است؛ هند مسئله دلارزدایی را کم اهمیت جلوه میدهد، در حالی که برزیل زیرساختهای تجاری را اولویتبندی میکند. اخیراً، بانک مرکزی برزیل اعلام کرد که «هیچ چشمانداز واقعبینانهای» برای یک پایه دارایی با نام بریکس که بتواند در دهه آینده با دلار آمریکا رقابت کند، وجود ندارد.
نیلتون دیوید، مدیر اقتصادی بانک مرکزی برزیل، اذعان داشت که اگرچه سیستمهای پرداخت دوجانبه ممکن است وابستگی محدودی به دلار را کاهش دهند، اما تأثیر قابل توجهی بر جایگاه غالب جهانی دلار نخواهند داشت.
بنابراین، این کشور گفتوگو درباره یک ارز مشترک را به تعویق میاندازد و در عوض بر سیستمهای پرداخت تعاملپذیر و تسویه حسابهای محلی محدود در بریکس تمرکز خواهد کرد. اولویتهای برزیل برای سال ۲۰۲۵ شامل راههایی برای کاهش وابستگی به دلار از طریق پیوند دادن سیستمهای پرداخت و بررسی استانداردهای بلاکچین تعیین شده توسط نهادهایی مانند بانک تسویه حسابهای بینالمللی است.