
طی هفته گذشته، ایران یک کارزار آرام وحشتآفرینی را آغاز کرده است—نه علیه یک دشمن خارجی، بلکه علیه مردم خود.
پس از آنکه آتشبس با میانجیگری ایالات متحده بین ایران و اسرائیل در تاریخ ۲۴ ژوئن به اجرا درآمد، جمهوری اسلامی سرکوب خشونتباری را در داخل آغاز کرد. به گفته فعالان و وکلای حقوق بشر در ایران، نزدیک به ۱۵۰۰ ایرانی دستگیر شدهاند. این افراد شامل اساتید دانشگاه، موسیقیدانان، دانشجویان، مخالفان، شاعران، زندانیان سیاسی سابق، اعضای اقلیتهای مذهبی و قومی ایران و والدین داغدار معترضان کشتهشده هستند. اعدامها در حال انجام است و هیچ روند قضایی عادلانهای وجود ندارد.
این صرفاً سختگیری کنترل اقتدارگرایانه نیست. به نظر میرسد رژیم ایران، که از شکستهای تحقیرآمیزی که از دست اسرائیل و ایالات متحده متحمل شده، در حال استفاده از ترومای جنگ کوتاه اما شدید ماه گذشته برای تصفیهحسابهای داخلی و تثبیت مجدد اقتدار مطلق از طریق ایجاد ترس است. سکوت جامعه جهانی خطر فعال کردن این کارزار را به همراه دارد و راه را برای خشونت دولتی در مقیاس وسیع باز میکند.
مرکز حقوق بشر در ایران تأیید کرده است که اکثر قریب به اتفاق بازداشتشدگان در این دستگیریهای گسترده از دسترسی به وکیل محروم شده و تحت محاکمات صوری قرار میگیرند. بسیاری از آنها به جاسوسی یا جرایم امنیت ملی متهم شدهاند — اتهامات گسترده و مبهمی که تهران به طور معمول برای زندانی کردن یا اعدام مخالفان از آنها استفاده میکند. از زمان آغاز جنگ، حداقل شش ایرانی با چنین اتهاماتی به دار آویخته شدهاند. بسیاری دیگر ممکن است در روزهای آینده با حکم اعدام مواجه شوند.
این دستگیریها هدفمند، سیستماتیک و گسترده هستند – تلاشی برای خاموش کردن آخرین جرقههای مقاومت مدنی که در جریان اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» در سال ۲۰۲۲ شعلهور شد و از آن زمان توسط بیشمار ایرانی عادی که خواهان کرامت، آزادی و عدالت بودند، حفظ شده است. رژیم پیامی وحشتناک، اگرچه بسیار آشنا، ارسال میکند: مخالفت برابر است با مرگ.
به گفته فعالان و وکلایی که مرکز حقوق بشر در ایران با آنها در جوامع سراسر کشور صحبت کرده است، تمام جوامع تحت محاصره قرار گرفتهاند. این افراد میگویند در مناطق کردنشین، ایستهای بازرسی تحت کنترل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اکنون شهرها را محاصره کردهاند و غیرنظامیان به میل خود بازداشت میشوند. یک فعال از یک شهر کردنشین به این مرکز گفت که مأموران اطلاعاتی بستگان فعالان سیاسی کرد را که در خارج از کشور زندگی میکنند، احضار و بازجویی کردهاند و «خانوادهها را تحت فشار و تهدید قرار دادهاند تا بستگانشان در خارج از کشور فعالیتهای خود را متوقف کنند.» اقلیتهای مذهبی، بهویژه بهائیان، نیز شاهد افزایش بازداشتها بودهاند و صدها شهروند گزارش شده است که به دلیل انتشار نظرات در رسانههای اجتماعی، بازداشت و به تبلیغ علیه نظام متهم شدهاند.
بدتر از آن، مجلس ایران برای تسریع تصویب قانونی اقدام کرده است که این سرکوب را قانونی و تشدید میکند. زبان مبهم این قانون، فعالیت آنلاین و به اشتراکگذاری اطلاعات را با تروریسم و خیانت برابر میداند. هر کسی که به تضعیف امنیت ملی یا به اشتراکگذاری محتوا با رسانههای خارجی متهم شود، ممکن است با حبس ابد یا مرگ مواجه شود.
البته، این اولین تلاش رژیم برای سرکوب خشونتآمیز گسترده نیست. در جریان اعتراضات «زن، زندگی، آزادی»، بیش از ۵۰۰ نفر را کشت و در اعتراضات سال ۲۰۱۹، بیش از ۱۰۰۰ نفر را به قتل رساند. اما فعالان ایرانی خاطرنشان کردهاند که تعداد کنونی دستگیریها در تنها یک هفته استثنایی است، همانطور که ایستهای بازرسی برای ورود و خروج به بسیاری از شهرها نیز بیسابقه است. و این بار، دولت معترضان را بازداشت نمیکند. در عوض، شهروندان عادی در حال دستگیری هستند که فضایی از ترس را در سراسر جمعیت ایجاد میکند – و شاید این همان هدف باشد.
ایالات متحده و متحدانش نباید این فاجعه حقوق بشری در حال وقوع را به عنوان یک نمایش جانبی در دیپلماسی ژئوپلیتیک تلقی کنند. هرگونه مذاکره بین ایالات متحده و ایران، فرصت حیاتی را برای واشنگتن فراهم میکند تا روشن سازد که تعامل با تهران مستلزم این شرایط است: توقف فوری دستگیریها و بازداشتهای خودسرانه، شفافیت در مورد وضعیت و محل نگهداری بازداشتشدگان و زندانیان سیاسی، توقف اعدامها و تعهد به رعایت رویههای قانونی و حق داشتن وکیل.
نادیده گرفتن این لحظه به منزله تأیید استراتژی رژیم است: از بین بردن مخالفت در داخل در حالی که توجه جهان به جای دیگری است و برای مداخله بسیار پرت میشود. این استراتژی مدتهاست که محور بقای جمهوری اسلامی بوده است. در سال ۱۹۸۸، پس از آنکه ایران به شدت تضعیفشده، با اکراه با آتشبس با عراق پس از هشت سال جنگ بیرحمانه موافقت کرد، رژیم دستور اعدام تا ۵۰۰۰ زندانی سیاسی را صادر کرد که اکثر آنها محاکمه شده و در حال گذراندن دوران محکومیت خود بودند.
قربانی تجاوز مهارناپذیر جمهوری اسلامی، جامعه مدنی ایران خواهد بود، که عمیقاً با سیاستهای داخلی و خارجی رژیم در تضاد است و در صورت حمایت، میتواند روزی بنیاد ایران جدید و آزاد را تشکیل دهد.
ایالات متحده اهرم فشار را دارد - و بنابراین نقش اصلی را ایفا میکند. با این حال، جامعه بینالمللی گستردهتر، بهویژه دیگر دولتهای دموکراتیک، نیز باید اقدام کنند. آنها میتوانند تحریمهای هدفمند علیه ناقضان حقوق بشر را تقویت کنند، انزوای دیپلماتیک را هماهنگ کنند، فشار را در سازمان ملل اعمال کنند و از اقدامات پاسخگویی عمومی استفاده کنند که شامل پیگرد قانونی مقامات مسئول در دادگاههای ملی تحت اصل صلاحیت جهانی میشود. این اقدامات ضروری هستند.
رهبران ایران بر روی «مه جنگ» حساب میکنند تا جنایات خود را پنهان کنند. اجازه دهید جهان ثابت کند که آنها اشتباه میکنند. اگر اکنون پاسخ ندهیم، نه تنها مردم ایران را رها خواهیم کرد؛ بلکه به نوشتن فصل جدید و خطرناکی در تاریخ مصونیت از مجازات کمک خواهیم کرد.
کارن کرامر معاون مدیر مرکز حقوق بشر در ایران است.