شب ۱۳ ژوئن، اسرائیل حمله غافلگیرکنندهای به سایتهای هستهای و نظامی ایران انجام داد. ایران در پاسخ، صدها موشک بالستیک به سمت اسرائیل شلیک کرد که بسیاری از آنها اهداف غیرنظامی را نشانه رفته بودند. سامانههای دفاعی اسرائیل این حمله را خنثی کردند، اما بسیاری از موشکها باز هم به هدف خوردند، خانهها را ویران کردند و ۲۴ غیرنظامی را کشتند. یکی از قربانیان دانشجوی من، شدا خطیب، یک دانشجوی ۲۰ ساله فلسطینی-اسرائیلی باهوش و موفق بود. او در ۱۵ ژوئن در کنار خواهر ۱۳ سالهاش هلا، مادرشان منار و خالهشان منال، در شهر عربی طمره در شمال اسرائیل جان باخت.
سال گذشته شدا در کلاس من در مورد تاریخ اندیشه سیاسی شرکت کرد، که برای دانشجویان حقوق در دانشگاه حیفا اجباری است. او برای دستیاری تدریس من در سال آینده درخواست داده بود و قرار بود این هفته با او مصاحبه کنم. مشاور علمی او، وکیل حقوق بشر عبیر بیکر، در پیامی خصوصی به من گفت: "شدا جوانترین دانشجو بود و با لبخند، مهربانی و شجاعت بیپایانش برای شرکت در بحثها با وجود تمام چالشهایی که دانشجویان فلسطینی در دانشگاههای اسرائیل با آن روبرو هستند، برجستهترین حضور را داشت."
او دانشجوی برجستهای در کلینیک حقوقی دانشکده حقوق برای حقوق بشر بود که دهها پرونده قضایی را از طرف اقشار محروم پیگیری کرده بود و در پروندههای حقوق مسکن و حق تحصیل پناهجویان موفقیت چشمگیری داشت. یکی دیگر از اساتید حقوق او، ایتامار مان، در صفحه فیسبوک خود نوشت که شدا "با پاسخهای روشن و سریعش مرا شگفتزده کرد، تا جایی که با لبخند پرسیدم آیا میخواهد به جای من تدریس کند؟ پاسخ سریع او: 'بله، شاید چند سال دیگر.'" پست یادبود او به سرعت پخش شد.
درد مرگ شدا بسیار فراتر از شهر طمره و دانشگاه حیفا گسترش یافته است. صدها نفر از عزاداران – یهودی و عرب، همسایه و دانشگاهی، وکیل و فعال سیاسی – در مراسم تشییع جنازه خانواده خطیب شرکت کردند. منار، مادر شدا، معلم بود؛ پدر داغدار او، راجا، وکیل برجسته املاک و مستغلات در شمال اسرائیل و معاون رئیس کانون وکلای منطقه حیفا است. ایهاب، برادر راجا، که همسرش منال را در همان حمله موشکی ایران از دست داد، عضو کمیسیون اخلاق کانون وکلای است.
افراد کمی خارج از اسرائیل از طبقه متوسط عرب رو به رشد آن، به ویژه در حیفا و جلیل، آگاه هستند. در دانشگاه حیفا، حدود ۴۰٪ از دانشجویان شهروندان عرب اسرائیلی هستند – یا فلسطینی-اسرائیلی، همانطور که بسیاری ترجیح میدهند خود را معرفی کنند. در دانشکده حقوق، که من در آن تدریس میکنم، حدود ۲۵٪ از دانشجویان اعضای اقلیتهای عرب و دروز هستند، و بیش از ۵۰٪ از آن دانشجویان زن هستند. رئیس آکادمیک دانشگاه، نوروبیولوژیست مونا مارون، اولین زن عرب است که به عنوان رئیس دانشگاه اسرائیلی منصوب شده است.
برای سالهای متمادی، اسرائیلیهای لیبرال مانند من به این نشانههای افزایش برابری بین یهودیان و عربها افتخار میکردند. اما مرگ شدا خطیب همچنین یادآور میزان نابرابری باقیمانده است. خانه خانواده خطیب یک اتاق امن عملیاتی داشت که چهار قربانی نتوانستند به موقع به آن برسند. اما طمره، مانند بسیاری از مناطق مسکونی عربنشین در اسرائیل، تقریباً فاقد پناهگاههای حمله هوایی با بودجه دولتی است. طبق گزارش اخیر موسسه دموکراسی اسرائیل، ۴۶٪ از جمعیت عرب اسرائیل در ساختمانهایی زندگی میکنند که فاقد پناهگاههای حمله هوایی تایید شده هستند، در حالی که این رقم برای کل جمعیت ۲۶٪ است.
این حمله همچنین نژادپرستی مهارناپذیر علیه شهروندان عرب را که در میان اقلیت کوچک اما پرصدای اسرائیلیها در پی کشتار ۷ اکتبر، جنگ اسرائیل-حماس و جنگ اسرائیل-ایران فوران کرده است، آشکار ساخت. کمی پس از اصابت موشک به طمره، ویدیویی ناشناس در شبکههای اجتماعی منتشر شد که مردان جوان یهودی را در حال جشن گرفتن نشان میداد. آنها میرقصیدند و "روستای شما بسوزد!" را فریاد میزدند، آهنگی از دیجی به نام یهودا مور که به سرود راست افراطی و طرفداران باشگاه فوتبال بیتار اورشلیم تبدیل شده است. این آهنگ در ابتدا برای تمسخر یک تیم فوتبال عرب رقیب نوشته شده بود: "خوب گوش کنید ای عربها، ما مصالحه نمیکنیم، روستای شما بسوزد!" اخیراً این آهنگ نه تنها علیه فلسطینیها، بلکه علیه یهودیان لیبرال و چپگرا، از جمله تظاهرکنندگان خواهان آزادی گروگانهای اسرائیلی و پایان جنگ در غزه نیز هدایت شده است.
عادیسازی نفرتپراکنی تنها نتیجه آسیب جمعی اسرائیلیها نیست. این پدیده توسط چندین وزیر و نماینده پارلمان نژادپرست آشکار، به ویژه بتسلئل اسموتریچ، ایتامار بنگویر و آلموگ کوهن، دامن زده و تشویق میشود. به عنوان مثال، آلموگ کوهن درباره اعضای عرب کنست گفت که آنها "حتی لیاقت گوسفند بودن را هم ندارند، آنها انسان نیستند."
برای اکثریت ساکنان حیفا و لیبرالهای اسرائیلی، کشته شدن شدا خطیب و بستگانش یک فاجعه خصوصی است که در یک فاجعه عمومی ریشه دارد. نخستوزیر بنیامین نتانیاهو به سایتهای هستهای و نظامی ایران حمله کرد تا از کشور دفاع کند – به نظر من، به درستی. اما دولت فعلی اسرائیل در زمینههای متعدد از دفاع از شهروندان خود، چه یهودی و چه عرب، ناکام مانده است.
بزرگترین شکست، البته، حمله غافلگیرانه حماس بود. دیگری، ظهور بازیگران سیاسی ضد عرب و ضد لیبرال با قدرت قانونگذاری و تأثیر رسانهای عظیم است. دولت نتانیاهو بیش از دو سال است که تلاش میکند اختیارات دیوان عالی اسرائیل را که متعهد به دفاع از حقوق اقلیتها است، محدود کند.
این هفته، کمیتهای از کنست به برکناری ایمن عوده، یک سیاستمدار کهنهکار عرب اسرائیلی، از سمت خود در مجلس قانونگذاری رأی داد، زیرا او اظهارات عمومی از جمله عبارت "غزه پیروز شده است، و غزه پیروز خواهد شد" را بیان کرده بود. اظهارات او با وجود ناخوشایند بودن برای گوش یهودیان اسرائیلی، کاملاً در چارچوب تعریف قانونی آزادی بیان قرار داشت.
عوده همیشه به شدت منتقد سیاستهای اسرائیل بوده اما کاملاً به حاکمیت قانون متعهد است. او خود وکیلی اهل حیفا و از همان محیط خانواده خطیب است. اکثریت دولت در کنست به این معناست که اقدام علیه او به تصویب خواهد رسید، اما دیوان عالی احتمالاً آن را مسدود خواهد کرد. اگر شدا زنده بود، با خشم – و من میخواهم فکر کنم، با کمی امید – این فرآیند را دنبال میکرد.
خانواده خطیب توسط ایران کشته شدند و آنها دقیقاً نقطه مقابل رژیم آیتاللهها را نمایندگی میکنند. آنها دموکرات، میانهرو و شرکای حیاتی در هر جامعه اسرائیلی آینده هستند که ممکن است از ویرانهها و دود کنونی پدیدار شود. راجا خطیب در مصاحبهای با آسوشیتدپرس گفت که معتقد است فاجعه خانوادهاش نشان میدهد که یهودیان و عربها "آیندهای مشترک دارند. ما باید درک کنیم که سرنوشتی مشترک داریم."
من، به عنوان یک یهودی صهیونیست میانهرو، ممکن است با عربهای اسرائیلی مانند خانواده خطیب اختلافات سیاسی داشته باشم، اما ترجیح میدهم آنها همسایگان و هموطنان من باشند تا بسیاری از یهودیان ملیگرای افراطی. باشد که یاد شدا و سایر اعضای خانوادهاش پربرکت باشد.
فانیا اوز-سالزبرگر استاد بازنشسته دانشکده حقوق دانشگاه حیفا و از نویسندگان کتاب "یهودیان و واژهها" به همراه آموس اوز است.