در محلههای پردرخت دالاس، هیوستون و آستین، که اردوگاه میستیک در منطقه تپهای تگزاس بسیاری از اردوگاهنشینان خود را از آنجا جذب میکند، والدین پس از سیل در کلیساها در مراسم دعا شرکت کرده و صفحات فیسبوک و سایتهای خبری را برای یافتن اخبار جدید بررسی میکنند.
پیامهای گروهی مملو از شایعات درباره دخترانی بود که پیدا شدهاند و دخترانی که هنوز مفقود هستند. آنها شماره تلفنها، داستانها و دعاهای خود را با یکدیگر رد و بدل کردند.
و با این حال، تا صبح یکشنبه، بیش از دو روز پس از طغیان رودخانه گوادالوپ در تاریکی پیش از طلوع ۴ ژوئیه، ۱۱ دختر از اردوگاه میستیک، یک اردوگاه مسیحی در مرکز تگزاس، به همراه یک مربی اردوگاه، همچنان مفقود بودند.
انتظار برای جامعه صمیمی والدین و فارغالتحصیلان اردوگاه میستیک، که به یک پناهگاه کودکان متصل است و نشریه تگزاس مانتلی نوشته است که سه نسل از نوادگان لیندون جانسون به آنجا رفتهاند و لورا بوش زمانی در آنجا مربی بوده است، بسیار عذابآور بوده است. یکی از دختران جوانی که توسط خانوادهاش تأیید شده است که در این سیل جان باخته، جانی هانت، از خاندان ثروتمند نفتی هانت است.
گزارشهای اولیه سیل در روز جمعه باعث واکنشی جنونآمیز شد، با اطلاعات بسیار کم.
والدینی که دخترانشان در دورهای از اردوگاه که آخر هفته گذشته آغاز شده بود حضور داشتند، با دریافت تنها یک ایمیل کوتاه از اردوگاه، با عجله به سمت شهرستان کِر شتافتند. ایمیل چنین بود: "ما دچار سیل فاجعهباری شدهایم. اگر دختر شما در فهرست مفقودین قرار ندارد، به شما اطلاع داده شده است. اگر شخصاً با شما تماس گرفته نشده، پس دختر شما در فهرست مفقودین نیست."
دن پاتریک، معاون فرماندار تگزاس، روز جمعه در یک کنفرانس خبری گفت که حدود ۷۵۰ دختر در این دوره در اردوگاه حضور داشتند.
صدها اردوگاهنشین که ساعتها در محوطه میستیک سرگردان بودند، با داستانهای دلخراش اما ناقصی از بارانهای سیلآسا که اردوگاه را غرق کرده بود، بیرون میآمدند.

دختر ۱۰ ساله جنی مکلنان نیز از جمله صدها کودکی بود که در ۴ ژوئیه نجات یافت. کابین او به اندازهای بالاتر از رودخانه قرار داشت که مربیان تصمیم گرفتند کودکان را در کابین نگه دارند زیرا باران در طول شب همچنان میبارید. روز بعد، آنها توسط مأموران پارکها و حیات وحش تگزاس نجات یافتند و با اتوبوس به مرکز بازپیوند منتقل شدند.
این اولین تابستان دختر خانم مکلنان در اردوگاه شبانهروزی بود. اما پس از یک روز گیجکننده و خستهکننده، خانم مکلنان گفت: "او وارد ماشین شد و شروع به خواندن شش آهنگ کرد" که به مجموعهای از آهنگها اشاره داشت که تقریباً یک قرن توسط اردوگاهنشینان میستیک خوانده میشد. "این گواهی واقعی بر شادی است که آنها در قلب این کودکان حفظ کرده بودند."
مادری دیگر، که به دلیل جستجوهای جاری و توجه شدید رسانهها خواست نامش فاش نشود، صبح جمعه از دالاس برای بازگرداندن دخترش به راه افتاد. او که هیچ خبر رسمی فراتر از ایمیل دریافت نکرده بود، فقط امید داشت.
در مرکز بازپیوند در مدرسه ابتدایی اینگرام، او و همسرش ساعتها منتظر ماندند. ساعت ۵:۳۰ بعد از ظهر، توانستند تلفنی با دخترشان صحبت کنند. تقریباً سه ساعت بعد، او به سمت آنها آمد، در حالی که لباسهای تمیز و خشکی را که توسط سایر اردوگاهنشینان در مناطق مرتفعتر به او قرض داده شده بود، پوشیده بود.
در آن زمان بود که داستان دخترشان، کمکم آشکار شد: بیدار شدن در نیمه شب، راهنمایی شدن توسط مربیان برای گذر از آبهای خروشان به بالکن داخلی مرکز تفریحی اردوگاه، انتظاری بیخوابانه در حالی که آب بالا میآمد، یک سفر گلآلود به اردوگاه دیگری، یک پرواز با هلیکوپتر که دخترش آن را فقط "پرسروصدا" توصیف کرد.
این مادر روز شنبه از دالاس گفت: "ما فقط از اینکه دخترمان با ماست بسیار سپاسگزاریم." آنها مستقیماً در زیر باران به خانه برگشتند و ساعت ۱ صبح رسیدند. "من از کسانی که دخترم را در امان نگه داشتند بسیار سپاسگزارم."

در میان نجاتیافتگان دو دختر نماینده آگوست پفلاگر از تگزاس، جمهوریخواهی که حوزه انتخابیهاش شامل بخشی از منطقه سیلزده است، نیز بودند. آقای پفلاگر در شبکههای اجتماعی نوشت: "روز گذشته غم و اندوه غیرقابل تصوری را برای بسیاری از خانوادهها به ارمغان آورده است. ما با آنها عزاداریم و همچنین امید به نجاتیافتگان داریم."
نشریه تگزاس مانتلی زمانی اردوگاه میستیک را "زمین آموزشی تقریباً بیعیب و نقص برای زنان نمونه تگزاسی" نامید. این نمونه اولیه در طول سالها تغییر کرده است، اما در اردوگاه میستیک هم شامل قدرت و هم زنانگی میشود. فعالیتها شامل بسکتبال، ماهیگیری و مسابقات سالانه "قایق جنگی" است، اما همچنین شامل تشویق و کلاسی به نام "زیبایی از درون و بیرون" است که شامل درمانهای سبک اسپا و بحثهایی در مورد آداب معاشرت است. اردوگاهنشینان لباسهای سفید برای مراسم مذهبی پروتستان غیرفرقهای در روزهای یکشنبه میپوشند. (اردوگاه همچنین برای اردوگاهنشینان کاتولیک مراسم عشای ربانی برگزار میکند.)
پیوندهای اردوگاه ممکن است زنان و مردان تگزاسی مرتبط با این فاجعه را حمایت کند. اما آنها هنوز اطلاعات کافی ندارند.
در این خلأ، بسیاری از افراد مرتبط با اردوگاه، نوعی از لوگوی آن را با پیام "دعای خیر برای میستیک" و همچنین آیه یوحنا ۱:۵: "نور در تاریکی میدرخشد و تاریکی بر آن غلبه نکرده است" به اشتراک گذاشتند.
در کرویل، مقامات یک خط تلفن ویژه برای والدین دختران مفقود راهاندازی کردند و به آنها دستور دادند که برای اطلاعات بیشتر با نام اردوگاهنشین تماس بگیرند. اداره پلیس شهر در شبکههای اجتماعی درخواست کرد: "لطفاً به هیچ مکانی، از جمله خانههای تشییع جنازه منطقه، برای یافتن افراد مفقود نروید."
فارغالتحصیلان میستیک، با توجه به ماهیت دوستی سریع همه اردوگاههای شبانهروزی، به طور غیرمعمولی با یکدیگر پیوند دارند. پیش از سیل، بسیاری از اردوگاهنشینان سابق در حال برنامهریزی برای شرکت در جشن صدمین سالگرد اردوگاه در بهار آینده بودند.
کیت کارلسون ورمارت، که حدود یک دهه در دهه ۱۹۹۰ در اردوگاه میستیک شرکت کرد و سپس دو سال به عنوان مربی خدمت کرد، گفت: "اردوگاه میستیک اساس آنچه ما به عنوان زنان شدهایم را بنا نهاد."
دههها پس از ترک اردوگاه، او برنامه روزانه از روزهای میستیک خود را تکرار کرد: صبحانه، فعالیت، ناهار، زمان آرامش.
خانم کارلسون ورمارت، که اکنون در آتلانتا زندگی میکند، از یکی از دوستان میستیک خود خواست تا ساقدوش او در زمان ازدواجش باشد. او و گروه دیگری از دوستان میستیک قبلاً برنامهریزی کرده بودند که برای سفر به جشن صدمین سالگرد از کار خود مرخصی بگیرند.
این اردوگاه برای سه نسل توسط همان خانواده اداره میشود. دیک ایستلند، مدیر اردوگاه، که از دهه ۱۹۷۰ با همسرش، توئیتی، در این ملک زندگی میکرد، در میان کشتهشدگان گزارش شده است.
فارغالتحصیلان، ایستلندها را به عنوان پدر و مادر معنوی اردوگاه توصیف کردند، حضوری ثابت در اردوگاه. چندین نفر گفتند که به نظر میرسید آقای ایستلند به نحوی هر اردوگاهنشین سابق را که پس از سالها دوری با دختر خودش بازمیگشت، به خاطر میآورد.
کلر کنون، یک مشاور املاک در دالاس، گفت: "این زوج فقط پسر داشتند، بنابراین دختران آنها همه اردوگاهنشینان بودند."
مادر خانم کنون از سال ۱۹۶۳ به اردوگاه میستیک رفت و سپس به عنوان مربی بازگشت. خانم کنون از سال ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۳ اردوگاهنشین بود. سپس دختر خودش را به مدت هشت سال به اردوگاه فرستاد، تا اینکه در سال ۲۰۲۲ به عنوان اردوگاهنشین فارغالتحصیل شد.
مانند بسیاری از فارغالتحصیلان در روزهای اخیر، افکار او به سالهای حضورش در اردوگاه بازگشته است و از اینکه چگونه مکانی سرشار از شادی خالص کودکی، جایی که به نظر میرسید هیچ چیز نمیتواند اشتباه پیش برود، به محل یک فاجعه ویرانگر تبدیل شد، شگفتزده شده است.
به ویژه رودخانه، تا این هفته منبع شادی برای نسلها از اردوگاهنشینان بوده است. یکی از آهنگهای کتاب آهنگ اردوگاه با این جمله آغاز میشود:
اردوگاهی بر رودخانه گوادالوپ است،
این اردوگاه رویاهای من است،
جایی که "ویپورویل" به آرامی میخواند
و مهتاب درخشان میتابد.
خانم کنون گفت: "این آب آرام و دلنشین. تصور اینکه همان آب اینقدر خطرناک و پرخاشگر شود و چنین فاجعهای رقم بزند، بسیار دشوار است."
پوجا سالهوترا در این گزارش همکاری کرده است.