شاید تشخیص آن از میان ابرهای سیاه متصاعد از دهانههای بمب در تهران دشوار باشد، اما ایران بخش عمده قرن ۲۱ را به عنوان قدرت در حال ظهور منطقه سپری کرده است.
تا همین اواخر، همه چیز به نفع ایران پیش میرفت. در عراق، ایالات متحده صدام حسین را سرنگون کرد، سپس عقبنشینی کرد، و بزرگترین و خطرناکترین همسایه ایران را از دشمن به دستنشانده خود تبدیل کرد، حتی قبل از اینکه شبهنظامیان تهران بغداد را از دست داعش نجات دهند و سپس در آنجا ماندند. نیروهایی که ایران به سوریه فرستاد دو کار را انجام دادند، هم رژیم اسد را نجات دادند و هم خط لوله تسلیحاتی به حزبالله را که یک گروه شبهنظامی تحت حمایت ایران و در کنار آنها میجنگید، باز کردند. حزبالله، مستقر در لبنان، نگین تاج "محور مقاومت" بود که ایران آن را علیه اسرائیل سازماندهی کرده بود.
و برای بیش از ۸۰ سال، مخالفت با اسرائیل، خاورمیانه را تعریف کرده بود.
برای جمهوری اسلامی ایران، هنوز هم همینطور است. حذف دولت یهودی از "سرزمینهای اسلامی" هسته اصلی ایدئولوژی انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ است که ایران را در نقش غیرمنتظره رهبر جهان اسلام قرار داد. آمریکا شیطان بزرگ بود، اما برای نیروهای نیابتی ایران در بغداد، لبنان و یمن، اسرائیل هدف نزدیکتر بود. بنابراین در آستانه ۷ اکتبر ۲۰۲۳، رهبران حماس، تنها گره برجسته فلسطینی در این محور، دلیلی داشتند که تصور کنند پس از نفوذ به دفاع اسرائیل در نوار غزه و سرازیر شدن هزاران نفر به داخل اسرائیل، مدت زیادی تنها نخواهند جنگید.
اما محور مقاومت تقریباً هیچ مقاومتی نکرد. حزبالله تنها چند موشک در روز به سمت اسرائیل پرتاب کرد، زمانی که "رژیم صهیونیستی" آسیبپذیرترین حالت خود را داشت. رهبران ایران میدان نبرد را بررسی کرده بودند و با دیدن حریفی که نه تنها توسط تسلیحات و اطلاعات ایالات متحده، بلکه توسط یک زرادخانه هستهای نیز حمایت میشد، به یاد آوردند که چرا در حال سرمایهگذاری بر روی زرادخانه خود هستند: بقا. به قول آیتالله روحالله خمینی، بنیانگذار نظام تئوکراتیک حاکم بر ایران، "حفظ نظام از اوجب واجبات است." همبستگی با فلسطینیان قابل ستایش بود، اما خودخواهی نیز وجود دارد.

نسخهای از شماره «خاورمیانه جدید» را از اینجا خریداری کنید.
مشکل، هم برای ایران و هم برای آرمان فلسطین، این است که بقیه خاورمیانه قبلاً به همین نتیجه رسیده بودند. در طول دو دههای که ایران به نام فلسطینیان نفوذ نظامی خود را گسترش میداد، پادشاهیهای ثروتمند حاشیه خلیج فارس با دولت یهودی پیمان همکاری بسته بودند.
واقعیت این است که بیشتر جهان عرب به نوعی با اسرائیل کنار آمده بودند. مصر و اردن که مرز مشترک با اسرائیل دارند، پس از تحمل شکستهای نظامی مکرر از دست آن، معاهدات صلح با اسرائیل امضا کردند. کشورهای حاشیه خلیج فارس عمدتاً به دلیل دشمنی مشترک با ایران، با اسرائیل همسو شدند. پادشاهیها به عنوان خانه شاخه غالب سنی اسلام، ایران را نه تنها رادیکال میدانند، بلکه آن را رهبران اسمی شاخه اقلیت شیعه و بنابراین یک رقیب میدانند. عربستان سعودی، متولی اماکن مقدس اسلام، ادعای رهبری مسلمانان جهان را دارد.
به عنوان دولتهای خودکامه، پادشاهیهای خلیج فارس همچنین مشتریان مشتاقی برای بخش فناوری اسرائیل بودند که از ارتش آن رشد کرده بود. نظارت، به ویژه بر میلیونها فلسطینی تحت اشغال (و مجبور به استفاده از سیستمهای تلفن اسرائیلی)، باعث ایجاد شرکتهای نوپا مانند شرکت جاسوسافزار NSO Group شد که به زودی مشتریانی در رژیمهای عربی پیدا کرد. امارات متحده عربی، اولین کشوری بود که روابط دیپلماتیک خود را با اسرائیل تحت پیمان ابراهیم، دستاورد دیپلماتیک برجسته دولت اول ترامپ، محکم کرد. سه کشور عربی دیگر نیز دنبالهرو شدند و سعودیها دائماً نیت خود را برای انجام همین کار به محض اجازه شرایط در غزه اعلام میکنند.
اما غزه همچنان ادامه دارد، جنگی که اسرائیل انتظار آن را نداشت و هیچ برنامهای برای پیروزی در آن ندارد، زیرا در اساس یک مسئله نظامی نیست. مسئله فلسطین — با مردمی که مدعی همان سرزمینی هستند که اسرائیلیان یهودی ادعا میکنند، چه باید کرد؟ — پس از توقف تیراندازی همچنان پابرجا خواهد بود. برعکس، جنگ با ایران، جنگی است که اسرائیل سالها برای آن برنامهریزی کرده بود و با تاکتیک فریب، سرکوب رهبران، و حملات دقیق به سایتهای موشکی آغاز شد که حزبالله را در سپتامبر گذشته ظرف یک ماه از پای درآورد، و اسرائیلیها را از وحشت ۱۰۰ هزار موشک این گروه شبهنظامی رها کرد، و ایران را در معرض حمله اسرائیل قرار داد که در ۱۳ ژوئن آغاز شد.
بیشتر بخوانید: چگونه نتانیاهو، ترامپ را به سمت جنگ سوق داد
در آن روز، یک چوپان فیلمی با موبایل از یک هواپیمای C-130 اسرائیلی در ارتفاع پایین در آسمان سوریه منتشر کرد، در حالی که صدای زنگ گوسفندان بر غرش موتورها غالب بود. خانواده اسد ماهها قبل از کشور گریخته بودند و بدون حزبالله قادر به دور نگه داشتن شورشیان از دمشق نبودند. ایران هواپیمایی برای تخلیه ژنرالهای خود به تهران فرستاد. در آنجا، سوال این است که اسرائیل چگونه پیروزی را تعریف خواهد کرد. تغییر رژیم در عراق چندان خوب پیش نرفت. و هدف اعلام شده نابودی تأسیسات هستهای ایران بدون حملات هوایی ایالات متحده غیرممکن به نظر میرسید.
این تصمیم بر عهده دونالد ترامپ بود. انتخاب او ممکن است منطقه را به طرق پیشبینی نشدهای تغییر دهد. اما رئیسجمهور ایالات متحده با عبور از فلسطینیان و در آغوش کشیدن اسرائیل، و همچنین شیوخ خلیج فارس، از قبل ابعاد واقعیت جدید و معاملاتیتر منطقه را ترسیم کرده است. در سال ۱۹۴۵، تنها چشمانداز یک دولت اسرائیلی الهامبخش تحریم از سوی هر کشور عربی به نام فلسطینیان بود. هشتاد سال بعد، یک کشور عربی میتواند خشم خود را از کشته شدن ۵۵ هزار نفر در غزه اعلام کند، سپس جتهای خود را برای رهگیری موشکهای ایرانی که تل آویو را هدف قرار دادهاند اعزام کند و به هواپیماهای جنگی اسرائیل در آسمان خاورمیانهای جدید بپیوندد.
بروزرسانی، ۲۲ ژوئن ۲۰۲۵:
این داستان برای انعکاس اخبار فوری به روز شد.