در ۲۲ ژوئن، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، پرسید: "اگر رژیم فعلی ایران نتواند ایران را دوباره به اوج برساند، چرا نباید تغییر رژیم اتفاق بیفتد؟" این اظهارنظر در بحبوحه یک کارزار نظامی گسترده اسرائیل مطرح شد که اگرچه ظاهراً با هدف عقب راندن برنامه هستهای ایران بود، اما به وضوح به دنبال تضعیف و شاید حتی فروپاشی رژیم بود. امروز، آتشبس شکننده بین اسرائیل و ایران، بحث در مورد این احتمال را کاهش داده است، اما دلایلی وجود دارد که فکر کنیم ممکن است دوباره مطرح شود، یا عوامل دیگری به سقوط دولت ایران کمک کنند.
برای دههها، نگرانی اصلی بینالمللی در مورد برنامه هستهای ایران این بوده است که تهران چگونه میتواند از مواد، فناوریها و تخصص هستهای خود برای تولید سلاح هستهای استفاده کند. اما اگر جمهوری اسلامی ناگهان فرو بپاشد، جلوگیری از افتادن این منابع به دست افراد نادرست، نگرانی فوریتری خواهد بود.
گرچه در مورد میزان خسارت ناشی از حملات آمریکا و اسرائیل، بحث داغی وجود داشته است، اما واقعیت این است که زیرساخت هستهای ایران به طور کامل نابود نشده است. ایران هنوز قابلیتهای استخراج اورانیوم و راکتورهای تحقیقاتی و قدرت هستهای خود را دارد، همچنین هرگونه مواد یا فناوری قابل نجات از سایتهای غنیسازی آسیبدیده، از جمله نطنز و فردو. مهمتر از همه، ایران هنوز به احتمال زیاد بخشی از یا تمام تقریباً ۸۰۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی شده خود، از جمله حداقل ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم ۶۰ درصد غنی شده را در اختیار دارد – که برای ۱۰ سلاح هستهای، در صورت غنیسازی بیشتر تا سطح تسلیحاتی، کافی است. ایران همچنین به احتمال زیاد یک ذخیره بزرگ از سانتریفیوژهای پیشرفته و قطعات سانتریفیوژ و به طور بالقوه تجهیزات تخصصی برای ساخت آن ماشینها، و همچنین اسناد و تجهیزات مرتبط با برنامه تسلیحات هستهای سابق خود را حفظ کرده است. همچنین احتمالاً صدها یا هزاران دانشمند در ایران وجود دارند که دارای دانش هستهای حیاتی هستند، از جمله نحوه کار با سانتریفیوژها و ساخت سلاح. در سال ۲۰۱۸، "موساد" با خارج کردن اسناد پنهان، کار گستردهای را که ایران برای توسعه فناوریها و فرآیندهای لازم برای سلاح هستهای انجام داده بود، تأیید کرد.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) سالها قبل از حمله اخیر آمریکا به ذخایر سانتریفیوژ و قابلیتهای تولیدی ایران دسترسی نداشت، و بازرسان از ۱۳ ژوئن به هیچ سایت هستهای ایران دسترسی نداشتهاند. با شروع بمباران توسط اسرائیل، اگر نه پیش از آن، ایران احتمالاً بسیاری از این مواد و تجهیزات را در مکانهای امن متعدد پنهان کرده است. فقدان یک خط پایه مشخص در نتیجه، شناخت اینکه آیا مواد یا فناوری از دست رفته یا به سرقت رفتهاند را برای جامعه بینالمللی بسیار دشوارتر خواهد کرد. رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، به صراحت در مورد از دست دادن "پیوستگی دانش" که با زحمت فراوان در دهه گذشته ایجاد شده بود، صحبت کرده است. در ۲ ژوئیه، ایران نیز اعلام کرد که، مطابق با یک قانون جدید، همکاری خود را با آژانس بینالمللی انرژی اتمی به حالت تعلیق درآورده است.
کارشناسان اطلاعات کمی در مورد شیوههای امنیت هستهای ایران دارند، اما اقدامات لازم برای نگه داشتن مواد هستهای و تجهیزات حساس تحت کنترل دولت معمولاً بسیار گسترده است. این اقدامات شامل تدابیر حفاظت فیزیکی (مانند اسلحه، دروازه و نگهبان)، روشهایی برای کنترل و حسابرسی مواد هستهای تولید شده، و در حالت ایدهآل، برنامههایی برای کاهش خطر سرقت و جاسوسی داخلی است. اما حفظ این سیستم نیازمند یک دولت کارآمد است. نگهبانان و دانشمندان اگر حقوق نگیرند یا هرج و مرج و خشونت مانع رسیدن آنها به محل کار به صورت ایمن شود، حاضر نخواهند شد. اگر دولت فعلی سقوط کند، کاملاً محتمل است که کل سیستم امنیت هستهای ایران نیز با آن فرو بپاشد.
نگرانکنندهترین مسئله در آن سناریو، سرنوشت اورانیوم بسیار غنی شده (HEU) خواهد بود. اگرچه از نظر فنی اورانیوم با گرید تسلیحاتی (که معمولاً به اورانیوم غنیشده حداقل ۹۰ درصد تعریف میشود) نیست، اما اورانیوم ۶۰ درصد غنی شده ایران میتواند برای ساخت یک دستگاه هستهای ابتدایی استفاده شود. از آنجایی که تولید این ماده دشوارترین مرحله در ساخت یک سلاح هستهای است، برای هر کشور یا بازیگر غیردولتی علاقهمند به دستیابی به بمب هستهای بسیار جذاب خواهد بود. ۴۰۰ کیلوگرم HEU در ایران تقریباً به اندازه وزن ۲۰ بطری آب معدنی است و در قوطیهایی نگهداری میشود که نسبتاً آسان میتوانند روی یک کامیون بارگیری شوند. مکان فعلی HEU ایران نامشخص است و در صورت سقوط رژیم، جامعه بینالمللی را با جستجوی دشواری برای آن مواجه میکند.
تخصص هستهای نیز ارزشمند است. دانشمندان هستهای ایران بیش از دو دهه تجربه در ساخت، آزمایش و کار با سانتریفیوژها دارند – فناوریهایی که برای تولید مواد لازم برای یک بمب بسیار حیاتی هستند. در سالهای پس از خروج ایالات متحده از برنامه جامع اقدام مشترک، این دانشمندان همچنین مهارتهای خود را در تولید اورانیوم فلزی، فعالیتی که مستقیماً در ساخت یک دستگاه هستهای کاربرد دارد، تقویت کردهاند. گزارش شده است که سایر محققان ایرانی در تحقیقات و آزمایشهایی با سیستمهای انفجار خاص و آغازگرهای نوترونی – مراحل مهم در ساخت یک بمب – شرکت داشتهاند. اسرائیل برخی از این پرسنل را کشته است، اما تقریباً قطعاً همه آنها را نه. این افراد برای یک سازمان تروریستی یا یک کشور علاقهمند به ساخت بمب هستهای بسیار جذاب خواهند بود.
با توجه به عدم درک کامل از مواد و قابلیتهای باقیمانده ایران، هرج و مرج اجتنابناپذیری که با هر تغییر رژیم همراه خواهد بود، میتواند جدیترین چالش امنیتی هستهای را از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی ایجاد کند. ماهیت این مشکل به مراتب حادتر از، به عنوان مثال، در عراق پس از سقوط رژیم در سال ۲۰۰۳، پایان دولت قذافی در لیبی در سال ۲۰۱۱، یا سقوط رژیم اسد در سوریه در سال ۲۰۲۴ خواهد بود. به عنوان مثال، در لیبی، چالش اصلی امنیت هستهای این بود که قذافی تنها کیک زرد را در انباری در شهری کوچک در لبه صحرای صحرا ذخیره کرده بود؛ تبدیل آن کیک زرد به سلاح به مراتب تلاش بیشتری نسبت به HEU در ایران نیاز داشت.
واشنگتن در مواجهه با این بحران امنیت هستهای چگونه باید واکنش نشان دهد؟ بدون نگهبان یا بازرسان بینالمللی در محل، واشنگتن ممکن است مجبور شود برای تعیین محل مواد هستهای ایران و ارزیابی آسیبپذیری آن، به قابلیتهای اطلاعاتی خود و متحدانش تکیه کند. واشنگتن و شرکای آن باید از هماکنون به بررسی گزینههایی برای توقیف هر ماده در معرض خطر بالای سرقت، از جمله با استفاده از پرسنل آمریکایی یا متحدان، بپردازند. چنین گزینهای بدون خطر نخواهد بود و توانایی اجرای آن به عوامل دیگری نیز بستگی خواهد داشت، اما باید همچنان در دستور کار باقی بماند.
دولتهای سراسر جهان باید به تبادل اطلاعات و هشدار دادن به دولت نوپای ایران بپردازند، در صورتی که آسیبپذیریهای امنیتی شدیدی را در مواد هستهای حساس شناسایی کنند. و این کار را باید بدون توجه به سوالات مربوط به مشروعیت آن دولت، یا اینکه چقدر دموکراتیک یا حامی ایالات متحده است، انجام دهند. خطرات دستیابی یک تروریست به سلاح هستهای به سادگی بیش از حد بزرگ است.
جامعه بینالمللی همچنین باید از هر دولت جدید ایران بخواهد که روابط خود را با آژانس بینالمللی انرژی اتمی بازسازی کند، بازرسی از سایتهای هستهای ایران را بدون مانع از سر بگیرد و پرسنل خود را برای اطمینان از امنیت تأسیسات کلیدی ایران اختصاص دهد. با توجه به سابقه گسترده آژانس در نظارت بر برنامه ایران و توانایی آن در کار در محیطهای خطرناک، مانند زمان حمله روسیه به اوکراین، این سازمان میتواند نقش حیاتی ایفا کند.
با سقوط اتحاد جماهیر شوروی، سناتورهای آمریکایی، سم نان و ریچارد لوگر، طرحی را توسعه دادند که امروزه به عنوان برنامه "کاهش تهدیدات مشترک" (CTR) شناخته میشود و به تأمین امنیت سلاحها و تأسیسات هستهای با همکاری نزدیک با روسیه و کشورهای اتحاد جماهیر شوروی سابق کمک کرد. این برنامه فوراً مجموعهای از ارتقاءها را برای مقابله با مشکلات امنیتی آشکار، مانند تقویت تأسیسات و نصب تجهیزات برای حسابرسی تمام مواد هستهای در یک سایت خاص، به اجرا گذاشت.
هنگامی که یک دولت جدید در ایران مستقر شود، واشنگتن و شرکای آن باید یک تلاش مشابه را برای امنتر کردن و مقاومتر کردن برنامه هستهای ایران در برابر اشاعه در نظر بگیرند. یک بخش کلیدی از این کار، یافتن شغل برای دانشمندان ایرانی است که ممکن است به دلیل کاهش فعالیتهای هستهای بیکار شده باشند. کار برنامه "کاهش تهدیدات مشترک" با این واقعیت کمک شد که دانشمندان و مهندسان شوروی، به عنوان نگهبانان یک برنامه تسلیحات هستهای معتبر و موفق، مسئولیت بزرگی را برای مدیریت مواد و دانش خود احساس میکردند. دانشمندان ایرانی ممکن است انگیزه مشابهی نداشته باشند، بنابراین ممکن است نیاز به انگیزههای اضافی باشد. بسته به گرایش دولت جدید ایران، این موارد میتواند شامل اجرای پروژههایی برای کمک به رشد و مدرنسازی برنامه هستهای غیرنظامی ایران مطابق با استانداردهای قوی عدم اشاعه یا کمک به ایران در پر کردن هرگونه شکاف امنیتی هستهای باشد. نقش چین در مدرنسازی راکتور اراک به عنوان بخشی از توافق هستهای ایران – اگرچه به دلیل خروج آمریکا و وخامت بعدی آن توافق ناتمام ماند – نشان میدهد که چگونه کشورهای دیگر نیز میتوانند نقش داشته باشند.
سقوط دولت ایران ممکن است چالش بلندمدت ناشی از برنامه هستهای این کشور را کاهش دهد یا ندهد، اما مطمئناً یک خطر امنیت هستهای فوریتر ایجاد خواهد کرد. ایالات متحده و جامعه بینالمللی مسائل مهم زیادی در دستور کار خواهند داشت – جلوگیری از فاجعه هستهای باید در رأس این مسائل باشد.
این مطلب بخشی از پوشش مستمر فارین پالیسی است. مطالب بیشتر را در اینجا بخوانید.
درباره نویسندگان
اریک بروئر معاون رئیس برنامه امنیت مواد هستهای در «ابتکار عمل تهدید هستهای» است. او در شورای امنیت ملی و شورای اطلاعات ملی خدمت کرده است. ایکس: @BrewerEricM
اسکات روکر معاون رئیس در «ابتکار عمل تهدید هستهای» است. او قبلاً در نقشهای ارشد در شورای امنیت ملی و اداره ملی امنیت هستهای خدمت کرده است.