هانا کوچلر از لندن و پاتریک تمپل-وست از نیویورک
منتشر شده در
هر سال، هزاران بیمار در مطب پزشکان، با تزریق داروی معجزهآسایی به نام کیترودا (Keytruda) تحت درمان قرار میگیرند. این داروی سرطان یکی از پرفروشترینهای جهان است که در سال گذشته ۲۹.۵ میلیارد دلار فروش برای شرکت مرک (Merck) به ارمغان آورد. اما قطرهقطره، زمان این شرکت داروسازی آمریکایی در حال به پایان رسیدن است.
در سال ۲۰۲۸، پتنت کیترودا به پایان میرسد و به رقبا اجازه میدهد همان دارو را با قیمتی ارزانتر بفروشند. سرمایهگذاران نگران شدهاند و سهام مرک در ۱۲ ماه گذشته ۳۵ درصد کاهش یافته است. در حالی که این شرکت تلاش زیادی کرده تا نشان دهد آماده است، داینا گریبوش (Daina Graybosch)، تحلیلگر لیرینک (Leerink)، میگوید که این «بحران انقضای پتنت» بر کسبوکار مرک سایه افکنده است. مرک «حفره عظیمی» در درآمد خود دارد که باید آن را پر کند. او میافزاید: «آنها نمیتوانند این حفره را با یک دارو پر کنند.»
مرک روز چهارشنبه گامی برای مقابله با بحران قریبالوقوع انقضای پتنت کیترودا برداشت. این شرکت در آستانه نهایی کردن یک معامله ۱۰ میلیارد دلاری برای خرید شرکت بیوتکنولوژی ورونا فارما (Verona Pharma) مستقر در لندن است که داروی بیماری تنفسی تاییدشدهای دارد و تحلیلگران پیشبینی میکنند میتواند تا ۴ میلیارد دلار فروش سالانه داشته باشد.
از دست دادن حقوق مالکیت فکری برای داروهای پرفروش، یک آیین دیرینه برای شرکتهای داروسازی است. داروسازان زمانی که کشفیات جدید برای اولین بار به بیماران فروخته میشوند، میتوانند ثروت زیادی کسب کنند. دولتها حدود ۲۰ سال حق امتیاز پتنت برای هر دارو به آنها اعطا میکنند.
اما تا نیمی از این زمان میتواند قبل از ورود دارو به بازار، در طول دوره توسعه، استفاده شود. وقتی پتنت به پایان میرسد، رقبا اجازه مییابند نسخههای ژنریک (همتایان ارزانتر) را عرضه کنند که به طور بالقوه میلیاردها دلار از درآمد مالک اصلی را از بین میبرد.
مرک تنها نیست. صنعت داروسازی با برخی از شدیدترین انقضای پتنتها تا به امروز مواجه است. بر اساس تحقیقات شرکت Evaluate Pharma، داروهایی به ارزش حدود ۱۸۰ میلیارد دلار درآمد سالانه در سالهای ۲۰۲۷ و ۲۰۲۸ حق امتیاز خود را از دست خواهند داد که تقریباً ۱۲ درصد از بازار جهانی را تشکیل میدهد. بریستول مایرز اسکوئیب (Bristol Myers Squibb) و فایزر (Pfizer) نیز در سال ۲۰۲۸ با انقضای پتنت داروهای پرفروش خود مواجه هستند.
تیم اوپلر (Tim Opler)، مدیر عامل گروه مراقبتهای بهداشتی جهانی استیفل (Stifel)، میگوید که گرچه انقضای پتنت سالها پیش قابل پیشبینی است، اما سرمایهگذاران اغلب «دید بلندمدت» کافی ندارند و ممکن است با نزدیک شدن این زمان «غافلگیر» شوند. او میگوید: «فشار بر شرکتهای داروسازی برای یافتن راهی برای افزایش درآمد، فوقالعاده زیاد است.»
چرخه رونق و رکود نتیجه مصالحهای ناآرام در نحوه تأمین مالی نوآوری است؛ نوآوریای که ایجاد آن پرهزینه اما کپی کردنش ارزان است. دولتها ترجیح میدهند انحصارهای محدود را به بخش خصوصی اعطا کنند تا اینکه خودشان بخش عمدهای از این کار ضروری اما پرخطر را تأمین مالی کنند. استیون هابر (Stephen Haber)، استاد علوم سیاسی و تاریخ در دانشگاه استنفورد، میگوید که بدون پتنت، داروها وجود نخواهند داشت.
اما اغلب هیچ کس از این مصالحه کاملاً راضی نیست. سرمایهگذاران و شرکتهای داروسازی همیشه احساس نمیکنند که در صنعتی که شکست در آن رایج است، به اندازه کافی پاداش میگیرند. آنها به ویژه از اقدامات دیگر برای کاهش قیمت داروها در دوره پتنت ناراضی هستند، زیرا احساس میکنند این اقدامات معامله را تضعیف میکند.
سیستمهای مراقبتهای بهداشتی با داروهای جدید و گرانقیمت، که با افزایش سن جمعیت به افراد بیشتری داده میشود، مشکل دارند. کشورهای در حال توسعه تا زمان انقضای پتنت، برای دسترسی به نوآوری تلاش میکنند.
سیاستگذاران در حاشیه تغییراتی ایجاد میکنند و اغلب تعدیلاتی را در تعداد سالهای حمایت پتنت پیشنهاد میدهند. با این حال، تعداد کمی از آنها به مدلی کاملاً متفاوت متعهد هستند.
باون سمپات (Bhaven Sampat)، اقتصاددان در دانشگاه جانز هاپکینز (Johns Hopkins)، میگوید که سیستم فعلی «ابزاری کند برای تشویق نوآوری» است. او میگوید: «این سیستم به برخی از اختراعات بیش از حد پاداش میدهد و به برخی دیگر کمتر. هیچ کس فکر نمیکند که ما آن را دقیقاً درست انجام دادهایم.»
برای گذراندن دورههای رکود در گذشته، شرکتهای داروسازی به ولخرجی میپرداختند و بیوتکهای کوچکتر را که بسیاری از داروهای نوآورانه در آنها کشف میشوند، خریداری میکردند تا خط تولید خود را پیش از انقضای پتنت پر کنند.
سیستم کنونی به برخی اختراعات بیش از حد و به برخی دیگر کمتر پاداش میدهد. هیچ کس فکر نمیکند که ما آن را دقیقاً درست انجام دادهایم.
مرک همچنان به دنبال اهدافی برای رشد کسبوکار خود از طریق ادغام و تملیک است. مرک به فایننشال تایمز میگوید: «ما در حال حاضر در حال پیشبرد بزرگترین و متنوعترین خط لوله تاریخ شرکت هستیم»، از جمله یک خط لوله مراحل پایانی که از سال ۲۰۲۱ سه برابر شده است. این شرکت میافزاید که فرصت تجاری بالقوه این کاندیداهای مراحل پایانی به تنهایی تا اواسط دهه ۲۰۳۰، ۵۰ میلیارد دلار تخمین زده شده است.
جو نامطمئن سیاسی باعث شده است که بخش به طور کلی با احتیاط عمل کند. ابتدا شرکتها میترسیدند که کمیسیون تجارت فدرال (Federal Trade Commission) تهاجمی رئیسجمهور سابق آمریکا، جو بایدن، بتواند معاملات را متوقف کند. سپس تهدید ترامپ مبنی بر اعمال تعرفه بر این بخش مطرح شد. صنعت همچنین در مورد میزان هزینهای که میتوانند برای داروها دریافت کنند، شفافیت ندارد، زیرا سیاستمداران به آنها فشار میآورند تا قیمتها را کاهش دهند.
لیندن تامسون (Linden Thomson)، مدیر پرتفوی مراقبتهای بهداشتی در کندریام (Candriam)، یک شرکت مدیریت دارایی، میگوید شرکتها در حال بررسی دقیق معاملات هستند، اما بسیاری احتمالاً به دلیل آشفتگی جهانی دست نگه داشتهاند.
اما آنها به زودی باید با این بحران مواجه شوند. او میگوید: «تعجب نمیکنم که شرکتها در مورد خطر صرف میلیاردها دلار وقتی نمیدانند در مورد تعرفهها، قیمتگذاری اروپایی و قیمتگذاری آمریکایی در چه وضعیتی هستند، تا حدودی محتاط عمل میکنند. اما این اتفاق قطعاً خواهد افتاد، باید اتفاق بیفتد.»
به گفته هابر از استنفورد، سیستم پتنت در بریتانیا در طول انقلاب صنعتی تأسیس شد و اولین بار به طور رسمی در قانون آمریکا به ثبت رسید.
حمایتهای مالکیت فکری برای توسعه صنعت داروسازی در اواخر قرن نوزدهم و شکوفایی آن در کشورهایی مانند آمریکا، بریتانیا و آلمان ضروری بود. هابر میگوید: «تصادفی نیست که تنها چند کشور در جهان توسعهدهندگان بزرگ داروسازی هستند.»
زمانی که پتنت یک دارو به پایان میرسد، شرکتهای دیگر میتوانند برای نسخههای کپیبرداری شده خود تأییدیه بگیرند. اینها معمولاً بر اساس مهندسی معکوس ساخته میشوند و از پروندههای پتنت مالک اصلی الهام میگیرند. سپس نسخههای کپیبرداری شده آزمایش میشوند تا اطمینان حاصل شود که معادل داروی برند هستند. اما نکته مهم این است که آنها نیازی به گذراندن مجدد فرآیند گرانقیمت آزمایشهای بالینی ندارند.
در حالی که همه نوآوریها میتوانند ثبت اختراع شوند، صنعت داروسازی به گونهای از بحرانهای انقضای پتنت رنج میبرد که سایر صنایع مانند صنعت فناوری اینگونه نیستند. این امر عمدتاً به این دلیل است که ماده فعال اصلی در یک دارو توسط یک پتنت اصلی پوشش داده میشود، که دور زدن آن دشوار است و فرمولهای شیمیایی نسبتاً آسان کپی میشوند.
سمپات از جانز هاپکینز میگوید که میانگین تعداد پتنت برای هر دارو حدود سه تا پنج است، نه صدها یا هزاران پتنت که برای مثال یک آیفون را پوشش میدهد. او میگوید: «بنابراین، انقضای هر پتنت مشخص، برای چیزی مانند آیفون، به اندازه یک دارو اهمیت زیادی ندارد.»
همچنین برخلاف آیفون، تعداد کمی از بیماران به برندهای خود وفادار هستند و سیستمهای مراقبتهای بهداشتی مشتاقاند با انتقال سریع به نسخههای ژنریک پس از عرضه، هزینهها را کاهش دهند. بسیاری از کشورها قوانینی دارند که به داروسازان اجازه میدهد به طور خودکار نسخههای برند را با نسخههای ژنریک جایگزین کنند.
این بدان معناست که شرکتهای داروسازی باید به طور بیوقفه بر پر کردن خطوط تولید خود قبل از از دست دادن حمایت پتنت داروهای پرفروش خود تمرکز کنند.
در حال حاضر، شرکتها در واقع پول زیادی برای سرمایهگذاری در معاملات دارند، هم به دلیل موفقیت داروهایی که پتنت آنها منقضی میشود و هم به دلیل حرکت سراسری صنعت به سمت کاهش عملیات. تخمین EY نشان میدهد که شرکتها ۱۳۰۰ میلیارد دلار قدرت سرمایهگذاری برای معاملات دارند.
اما پس از یک سال پرمعامله در سال ۲۰۲۳، که شامل خرید ۴۳ میلیارد دلاری سهژن (Seagen)، شرکت بیوتکنولوژی متمرکز بر سرطان، توسط فایزر، و خرید ۲۸ میلیارد دلاری هورایزن تراپیوتیکس (Horizon Therapeutics)، سازنده داروهای بیماریهای خودایمنی، توسط اَمجن (Amgen) بود، ۱۸ ماه گذشته آرام بوده است.
شرکتها در جستجوی اهداف «گولدیلاکس» (نه خیلی بزرگ و نه خیلی کوچک) هستند.
در سال ۲۰۰۹، پیش از آخرین بحران بزرگ انقضای پتنت، چندین ادغام بزرگ اتفاق افتاد: فایزر، وایث (Wyeth) را با ۶۸ میلیارد دلار، مرک، شرینگ-پلاو (Schering-Plough) را با ۴۱ میلیارد دلار، و روش (Roche)، جننتک (Genentech) را با ۴۷ میلیارد دلار خریدند.
اما از سال ۲۰۱۹، که بریستول مایرز اسکوئیب، سلجین (Celgene) را با ۹۰ میلیارد دلار خرید، هیچ ادغام بزرگی در صنعت داروسازی صورت نگرفته است. این معاملات عظیم از نظر بسیاری از سرمایهگذاران، که نگران نظارت ضد انحصار و دشواری ادغام هستند، از رونق افتادهاند.
گَرث پاول (Gareth Powell)، سرمایهگذار مراقبتهای بهداشتی در پولار کپیتال (Polar Capital)، نظر بسیاری را بازتاب میدهد وقتی میگوید که او معتقد است شرکتها باید از ادغامهای بزرگ و کاهش هزینهها خودداری کرده و بر رشد درآمد بلندمدت برای افزایش سود تمرکز کنند.
اهداف کوچکتر میتوانند نسبتاً ارزان باشند زیرا بازار بیوتکنولوژی از اوج خود در فوریه ۲۰۲۱، ۵۰ درصد کاهش یافته است و بسیاری از شرکتهای نوپا با ارزشی کمتر از موجودی نقد خود معامله میشوند.
اما در حالت ایدهآل، شرکتهای داروسازی بزرگ به دنبال بیوتکهایی هستند که داروهایشان به زودی وارد بازار شوند – و میلیاردها دلار فروش داشته باشند.
تامسون میگوید که ارزشگذاریها ممکن است در کل بخش بیوتکنولوژی «فوقالعاده جذاب» به نظر برسند، اما تعداد کمی از شرکتها داروهای مراحل پایانی دارند که بتوانند چندین میلیارد دلار درآمدزایی کنند.
زاهد منیر (Zahid Moneer)، رئیس جهانی بخش بانکداری سرمایهگذاری مراقبتهای بهداشتی در بیانپی پاریبا (BNP Paribas)، میگوید که شرکتها تحت «فشار شدید» سهامداران و هیئت مدیره خود، در حال بازنگری این استراتژی هستند و متوجه میشوند که ممکن است مجبور شوند زودتر سرمایهگذاری کنند، زمانی که داروها هنوز در آزمایشهای بالینی اولیه هستند. او میگوید: «در پاسخ به بحران انقضای پتنت، شرکتهای داروسازی بزرگ به فاز ۲، یا حتی زودتر، نگاه میکنند، اگر واقعاً معتقد باشند که یک تحولآفرین است.»
یکی از تفاوتها از زمان آخرین مجموعه بزرگ انقضای پتنت این است که شرکتها اکنون به دنبال خرید دارو در چین هستند. آنها اغلب حقوق خارج از چین را برای داروهای نوآورانه اولیه خریداری میکنند و سپس خودشان آزمایشهای مراحل پایانی را انجام میدهند تا بتوانند دادههای جهانی را به رگولاتورهای غربی ارائه دهند. بر اساس دادههای EY، تا کنون در سال جاری، معاملات مجوز بین شرکتهای چینی و شرکای آمریکایی و اروپایی به ارزش ۳۵ میلیارد دلار بوده است.
نانا لونبورگ (Nanna Lüneborg)، شریک عمومی در فوربیون کپیتال (Forbion Capital)، یک شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر اروپایی که چندین معامله در چین انجام داده است، میگوید که رشد بخش چینی «کاملاً بینظیر» بوده است. او میگوید: «فکر میکنم همه ما از مقیاس و کیفیت داراییهای خروجی از چین کاملاً شگفتزده شدهایم.»
اما او اضافه میکند که چین خریداران را نیز نگران میکند، زیرا اگر آنها در حال بررسی دقیق یک شرکت آمریکایی یا اروپایی باشند، اطلاعات کمی در مورد وجود رقیب خوب در چین دارند که میتواند وارد بازار شود و کسبوکار را تضعیف کند.
دانیل پاریزوتو (Daniel Parisotto)، مدیر عامل بانکداری سرمایهگذاری مراقبتهای بهداشتی در اوپنهایمر (Oppenheimer)، میگوید که شرکتهای داروسازی بزرگ به داراییهای چینی جذب میشوند – معمولاً حقوق توسعه و فروش داروها در خارج از چین – زیرا آنها هزینههای اولیه کمتری نسبت به معاملات غربی دارند، جایی که بخش زیادی از قیمت به رسیدن دارو به مراحل خاصی مانند آزمایشها یا تأییدیهها وابسته است.
سازندگان داروها در ابتدا کمتر از آنچه در غرب میپردازند، پرداخت میکنند. او میگوید: «اما در نهایت هنوز مشخص نیست که آیا آن داراییهای چینی نرخ شکست بالاتری دارند یا همان نرخ موفقیت داراییهای غربی را.»
در حالی که ادغام و تملیک (M&A) واضحترین روش برای بهبود پس از انقضای پتنت است، شرکتهای داروسازی نیز استراتژیهایی را برای تمدید عمر داروهای موجود خود به کار میگیرند. رابین فلدمن (Robin Feldman)، استاد حقوق در دانشگاه کالیفرنیا سانفرانسیسکو، میگوید رکورد تمدید پتنت فراتر از تاریخ انقضای اصلی، بیش از ۳۰ سال است.
پیش از کیترودا، پرفروشترین داروی جهان هومیرا (Humira) از شرکت AbbVie بود؛ داروی معجزهآسایی که با آرتریت، بیماری کرون و سایر التهابات مبارزه میکند. در سال ۲۰۲۰، AbbVie تنها از هومیرا ۱۶ میلیارد دلار در آمریکا درآمد کسب کرد و طبق گزارش کنگره در سال ۲۰۲۱، این شرکت سالانه ۷۷۰۰۰ دلار برای این دارو هزینه میگرفت.
این شرکت مستقر در منطقه شیکاگو سالها برای حفظ داروی خود تلاش کرد. پتنت اصلی هومیرا در سال ۲۰۱۶ منقضی شد، اما AbbVie ۱۳۲ پتنت دیگر برای تجویز و ساخت دارو به دست آورد و اساساً انحصار هومیرا را با یک «انبوه پتنت» تقویت کرد. آخرین این پتنتها در سال ۲۰۳۴ منقضی میشود.
قانونگذاران آمریکایی از هزینه بالای پایدار هومیرا ناراضی بودند و از AbbVie شکایت کردند. شهر بالتیمور ادعا کرد که مردم میلیونها دلار به طور غیرضروری به AbbVie پرداخت میکنند و استراتژی پتنت این شرکت قانون ضد انحصار را نقض کرده است. در ماه مه ۲۰۲۱، ریچارد گونزالز (Richard Gonzalez)، مدیر عامل این شرکت، برای سه ساعت و نیم در برابر اعضای کنگره قرار گرفت.
اما در سال ۲۰۲۲، دادگاه تجدیدنظر آمریکا به نفع این شرکت رأی داد و گفت که داشتن تعداد زیادی پتنت هیچ ایرادی ندارد. هیئت سه قاضی گفت که شرکتهای بزرگ فناوری دارای ذخایر پتنت بسیار بیشتری هستند.
با این حال، صنعت داروسازی به دلیل چنین تاکتیکهایی با نظارت سیاسی مجددی مواجه است. ترامپ از قیمتهای بالای دارو انتقاد کرده است. دو نفر از متحدان او در سنا در ماه مارس قانونی را برای مقابله با انبوه پتنتها معرفی کردند.
ایندراپ باتاچاریا (Indradeep Bhattacharya)، شریک در شرکت حقوقی بیکر مکنزی (Baker McKenzie)، میگوید که دیگر استراتژیهایی که شرکتها میتوانند برای محافظت از داروها در برابر رقابت به کار گیرند، موانع «راز تجاری» هستند. در حالی که پتنتها معمولاً عمومی هستند، قانون اسرار تجاری شامل محرمانه نگه داشتن یک اختراع میشود.
باتاچاریا میگوید که در اروپا، برخی از رگولاتورهای ضد انحصار و رقابت فعالتر شدهاند و «به شرکتهای داروسازی که سعی در دستکاری سیستم پتنت برای تمدید ناعادلانه انحصارات خود دارند، نگاه میکنند.»
استراتژی دیگری که پس از ورود نسخه بدون پتنت به بازار به کار گرفته میشود، تلاش برای جلوگیری از پوشش بیمهای آن است. اوپلر از گروه مراقبتهای بهداشتی استیفل میگوید که در آمریکا، شرکتهای داروسازی توانستهاند رقبا را با ارائه تخفیف به عمدهفروشان و مدیران مزایای داروخانهها برای طیف وسیعی از داروها، در ازای عدم حمل رقیب ارزانتر داروی برند که اکنون بدون پتنت است، از بازار دور نگه دارند.
او میگوید: «شما میتوانید از قدرت خود برای حفظ طولانیتر بازار استفاده کنید.»
فرانک لیختنبرگ (Frank Lichtenberg)، استاد مدیریت مراقبتهای بهداشتی در دانشکده کسبوکار کلمبیا (Columbia Business School)، میگوید که با وجود پیشبینی کاهش چشمگیر فروش، بحران ۲۰۲۷-۲۰۲۸ میتواند بیشتر شبیه یک «تپه شیبدار» باشد تا یک «صخره سقوطی».
داروهای پرفروشی که پتنت آنها منقضی میشود، تقریباً همه بیولوژیک هستند – تزریقاتی که از فرآیندهای بیولوژیکی، نه شیمیایی، مشتق میشوند – و کپیبرداری از آنها دشوارتر از قرصها است. لیختنبرگ فکر میکند ممکن است پنج سال طول بکشد تا فروش به اندازه ۷۵ درصد کاهش یابد، بسیار طولانیتر از ماهها که برای جایگزینی برخی از قرصهای پرفروش با نسخههای ژنریک در گذشته طول کشید.
در نهایت هنوز مشخص نیست که آیا آن داراییهای چینی نرخ شکست بالاتری دارند یا همان نرخ موفقیت داراییهای غربی را.
بایوسیمیلارها (Biosimilars) – نسخههای ژنریک داروهای بیولوژیک – مهندسی معکوس دشوارتری دارند و تابع قوانین متفاوتی هستند، به این معنی که سازندگان داروهای برند تنها اطلاعات کلی در مورد فرآیند تولید را به اشتراک میگذارند.
هنگامی که بایوسیمیلارها وارد بازار میشوند، داروسازان آمریکایی طبق قانون نمیتوانند به طور خودکار آنها را به عنوان جایگزینهای ارزانتر جایگزین کنند، همانطور که با داروهای ژنریک میتوانند. و هنگامی که آنها جایگزین میشوند، کاهش قیمتها به آن شدیدی نیست. لیختنبرگ تخمین میزند که آنها حدود نیمی از قیمت داروی برند فروخته میشوند، به جای ۱۰ یا ۲۰ درصد قیمت یک داروی ژنریک.
آمریکا در پذیرش بایوسیمیلارها بسیار کندتر از اروپا بوده است، اما این وضعیت ممکن است به زودی تغییر کند. سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) در حال حاضر فرآیند تأیید بایوسیمیلارها را سرعت بخشیده و یک فرمان اجرایی اخیر ترامپ به این سازمان دستور داد تا راههایی برای تسریع بیشتر تأییدیهها پیدا کند.
دولت ترامپ همچنین در حال کار بر روی سیاستهایی است که جایگزینی بایوسیمیلارها با داروی برند را برای داروسازان آسانتر میکند، همانطور که در اروپا انجام میشود.
برای شرکتهایی مانند مرک، همه این تغییرات بالقوه سیاستگذاری تنها به عدم قطعیت در مورد شدت بحران انقضای پتنت آنها میافزاید.
بیش از یک دهه پیش، محققان کیترودا را به عنوان یک «جهش بزرگ» برای بیماران ستودند. لونبورگ از فوربیون کپیتال میگوید که توسعه بالینی «هوشمندانه و بلندپروازانه» آن به مرک کمک کرد تا کیترودا را به پرفروشترین داروی سرطان تبدیل کند.
یافتن داروی دیگری که بتواند تعداد زیادی از بیماران را درمان کند – یا میلیاردها دلار درآمدزایی کند – دشوار خواهد بود. لونبورگ میگوید مرک اکنون در وضعیتی مشابه با بیشمار شرکت داروسازی دیگری است که پس از انقضای پتنت یک محصول موفق، خود را برای کاهش درآمد آماده کردهاند. در نهایت آنها «قربانی موفقیت خود» میشوند.