مارک روته، دبیرکل ناتو، در حال بازرسی یک وسیله نقلیه زیردریایی بدون سرنشین در پایگاه یوکوسوکا نیروی دفاع از خود دریایی ژاپن در ۸ آوریل. KAZUHIRO NOGI/AFP via Getty Images
مارک روته، دبیرکل ناتو، در حال بازرسی یک وسیله نقلیه زیردریایی بدون سرنشین در پایگاه یوکوسوکا نیروی دفاع از خود دریایی ژاپن در ۸ آوریل. KAZUHIRO NOGI/AFP via Getty Images

بستن شکاف ناتو در هند-آرام

متحدان اروپایی باید روابط ناتو با منطقه هند-آرام را تقویت کنند، در حالی که واشنگتن دچار تردید است.

نشست بسیار مورد انتظار ناتو در لاهه در اواخر ماه ژوئن به اهداف اصلی خود دست یافت: تضمین تعهد ۵ درصدی دفاعی، مدیریت دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، و تأیید مجدد تعهد به امنیت جمعی. اما این نشست همچنین به دلیل نادیده گرفتن یا اجتناب از پرداختن به سوالات دشوار مورد انتقاد قرار گرفت.

یکی از سوالات دشوار اما حیاتی که بی‌پاسخ ماند، تعامل ناتو با منطقه هند-آرام بود. ایجاد روابط عمیق‌تر با شرکای منطقه‌ای این ائتلاف، که به عنوان چهار کشور هند-آرام (IP4) شناخته می‌شوند – استرالیا، ژاپن، نیوزلند و کره جنوبی – برای توانایی ناتو در مقابله با تهدیدات فرامنطقه‌ای فزاینده علیه امنیت یورو-آتلانتیک حیاتی خواهد بود. بدون توجه مجدد، این روابط در معرض خطر تضعیف شدن توسط سیاست‌های غیرسازنده و نامنظم ایالات متحده قرار دارند.

شراکت ناتو با چهار کشور هند-آرام از سال ۲۰۲۲ به طور پیوسته پیشرفت کرده است. در نشست مادرید در همان سال، برای اولین بار رهبران هر چهار کشور برای شرکت دعوت شدند. حضور آن‌ها نشان‌دهنده همسویی رو به رشد بود، به ویژه در مورد مفهوم استراتژیک جدید ناتو که چین را به عنوان "چالش‌های سیستمی" برای امنیت یورو-آتلانتیک معرفی کرد. در سال ۲۰۲۳، ائتلاف روابط خود را با چهار کشور هند-آرام در نشست ویلنیوس با امضای برنامه‌های مشارکت انفرادی (ITPPs) – یک مکانیزم کلیدی برای همکاری ساختاریافته با غیرعضوها – رسمی کرد.

تا اجلاس واشنگتن در سال ۲۰۲۴، ناتو به سمت عملیاتی کردن تعاملات IP4 حرکت کرده بود. چندین ابتکار عمل راه اندازی شد، از جمله حمایت از مراقبت‌های بهداشتی نظامی اوکراین، همکاری در دفاع سایبری و ابتکارات مقابله با اطلاعات نادرست، و همکاری مشترک در استفاده‌های مسئولانه نظامی از هوش مصنوعی.

منطق این تعامل روشن است. در حالی که حوزه مسئولیت ناتو اقیانوس اطلس شمالی است، تهدیدات از منطقه هند-آرام – از اقدامات غیرقانونی و اجباری چین در دریای چین جنوبی تا انتقال تسلیحات و استقرار نیروهای کره شمالی به روسیه – پیامدهای مستقیمی برای امنیت یورو-آتلانتیک دارند. شراکت‌های قوی‌تر در منطقه هند-آرام برای مقابله با تهدیدات فرامنطقه‌ای و حمایت از حاکمیت قانون بین‌المللی، و بنابراین برای حفاظت از منافع اصلی ناتو، ضروری است.

با این حال، این مسیر تعامل IP4 در لاهه دچار تزلزل شد. پس از سه سال متوالی مشارکت در سطح رهبران، تنها کریستوفر لاکسون، نخست‌وزیر نیوزلند، در این نشست شرکت کرد.

غیبت سایر رهبران نباید بیش از حد تعبیر شود. استرالیا معاون نخست‌وزیر و وزیر دفاع خود را اعزام کرد که اعلام کرد که قصد دارد یک هواپیمای وِج‌تیل نیروی هوایی سلطنتی استرالیا و تا ۱۰۰ نفر از پرسنل نیروی دفاعی استرالیا را به اروپا اعزام کند. ژاپن توسط وزیر امور خارجه‌اش و کره جنوبی توسط مشاور امنیت ملی‌اش نمایندگی شدند. ناتو و IP4 همچنین بیانیه مشترکی صادر کردند که با وجود جزئیات کم، "منافع استراتژیک مشترک و ارزش‌های مشترک" را تأیید کرده و متعهد به "بررسی همکاری" در زمینه‌هایی مانند فضا، امنیت دریایی و روابط صنعتی دفاعی شد.

با این حال، غیبت سه نفر از چهار رهبر IP4 – که همگی متحد ایالات متحده هستند (نیوزلند تنها کشور IP4 است که متحد رسمی پیمانی ایالات متحده نیست) – به خطوط گسل بالقوه اشاره دارد. به نظر می‌رسد تصمیمات آن‌ها برای غیبت از اجلاس ناشی از سرخوردگی‌های فزاینده یا نگرانی‌هایی در مورد واشنگتن بوده است.

شیگرو ایشیبا، نخست‌وزیر ژاپن، پس از عقب‌نشینی توکیو از نشست برنامه‌ریزی‌شده ۲+۲ در واشنگتن، گزارش شده است که پس از درخواست ایالات متحده از ژاپن برای افزایش هزینه‌های دفاعی به ۳.۵ درصد از تولید ناخالص داخلی خود، بالاتر از درخواست قبلی واشنگتن، سفر خود را لغو کرد. گفته می‌شود آنتونی آلبانیز، نخست‌وزیر استرالیا، پس از لغو ناگهانی جلسه دوجانبه برنامه‌ریزی شده‌اش با ترامپ در گروه هفت در کانادا، از شرکت در اجلاس لاهه خودداری کرد. در همین حال، کره جنوبی نگران مدیریت پاسخ خود به بحران اسرائیل-ایران و واکنش احتمالی واشنگتن بود. حتی دولت قبلی سئول نیز پس از انتخاب مجدد ترامپ، انتقال مهمات برای حمایت از اوکراین را متوقف کرده بود، ظاهراً در انتظار شفافیت سیاست ایالات متحده در قبال اوکراین و ناتو تحت دولت جدید.

با وجود پیشرفت‌های آشکار از سال ۲۰۲۲، قدرت تعامل IP4 با ناتو همچنان تابعی از روابط دوجانبه هر کشور با ایالات متحده به نظر می‌رسد. این یک پایه شکننده برای همکاری فرامنطقه‌ای است. اگر قرار است ارتباط یورو-آتلانتیک با منطقه هند-آرام بیش از یک شعار باشد، کشورهای IP4 باید تعامل خود با ناتو را از نوسانات روابطشان با واشنگتن جدا کنند. ناتو نیز به نوبه خود باید بر تعمیق روابط مستقیم با IP4 تمرکز کند و روابطی به اندازه کافی قوی بسازد که در برابر فشارهای روابط شرکای ایالات متحده مقاومت کند.

برای اعتبار ناتو، ارتباط با IP4 در سه سال گذشته قابل توجه بوده است. در حالی که ایالات متحده به تسریع تعمیق روابط کمک کرد، این حرکت از اجماع گسترده‌تری در داخل ائتلاف نیز نشأت می‌گرفت. چالش پیش رو، حفظ و مصون‌سازی این پیشرفت از اختلالات ایالات متحده است.

این امر مستلزم ایجاد پیوندهای نهادی قوی‌تر است. یکی از این گزینه‌ها، ایجاد یک سازوکار هماهنگی دائمی برای تعامل ناتو و IP4 است. این امر پیوستگی و انسجام را فراهم می‌کند و به حفظ گفتگوی استراتژیک، پیگیری پیشرفت و هدایت همکاری‌های عملی کمک می‌کند، حتی در میان بی‌ثثباتی در روابط ایالات متحده با شرکای IP4.

چنین سازوکاری می‌تواند بر مجموعه‌ای از گروه‌های کاری موضوع‌محور با تمرکز بر اولویت‌های مشترک نظارت کند. از جمله این موارد می‌توان به آگاهی از حوزه دریایی، همکاری‌های فنی فضایی، و ابتکاراتی که در اجلاس واشنگتن راه‌اندازی شد – یعنی پشتیبانی پزشکی نظامی برای اوکراین، دفاع سایبری و مقابله با اطلاعات نادرست، و استفاده‌های مسئولانه نظامی از هوش مصنوعی – اشاره کرد.

منتقدان تعامل ناتو در منطقه هند-آرام معمولاً دو نگرانی را مطرح می‌کنند. اولاً، حتی با وجود ارتباط بیشتر مناطق، آن‌ها استدلال می‌کنند که ناتو ابزار مناسبی برای این تعامل نیست. در واقع، بسیاری از کشورهای منطقه هند-آرام، به جز IP4، نگران هستند که مشارکت ناتو می‌تواند تنش‌ها را افزایش دهد یا به نظامی‌گری کمک کند. ثانیاً، منتقدان هشدار می‌دهند که ناتو – با جنگ در قاره و منابع محدود – نمی‌تواند خود را بیشتر گسترش دهد.

اما چیزی که منتقدان از دست می‌دهند، این است که نقش ناتو در منطقه هند-آرام، نه برای اعمال نیروی نظامی، بلکه برای تعامل در حوزه‌های استراتژیک مرتبط با دفاع، مانند آگاهی از حوزه دریایی، فضا، امنیت سایبری، اطلاعات نادرست، و فناوری‌های نوظهور است. این موضوع همیشه به وضوح یا به طور مداوم بیان نمی‌شود، یا شاید حتی به طور کامل درونی نشده است، و به چین اجازه می‌دهد تا نقش و اهداف ائتلاف در منطقه را تحریف کند.

در این حوزه‌ها، ائتلاف باید همکاری‌های مرتبط با دفاع را با شرکای هم‌فکر تقویت کند، بازدارندگی را در سراسر میدان‌های عملیاتی هماهنگ سازد و قانون بین‌الملل را تحکیم بخشد. چندین عضو اروپایی – فرانسه، بریتانیا، آلمان و هلند – در حال حاضر دارایی‌های دریایی و پرسنل را به منطقه هند-آرام اعزام می‌کنند. ناتو می‌تواند به هماهنگی این تلاش‌های ملی کمک کند و انسجام و تداوم را به ارمغان آورد.

با یک دامنه تعریف شده روشن، ناتو می‌تواند نگرانی‌های منطقه‌ای در مورد نقش و هدف خود را کاهش دهد و تلاش‌های آن مکمل کار اتحادیه اروپا، گروه هفت، مینی‌لترال‌ها یا سازمان‌های منطقه‌ای خواهد بود، نه تکرار آن. در مورد گسترش بیش از حد، امنیت اروپا از قبل با منطقه هند-آرام گره خورده است. حمایت مادی، تکنولوژیکی و دیپلماتیک چین از روسیه، همراه با تسلیحات و نیروهای کره شمالی، جنگ در اوکراین را گسترش داده و فشار بلندمدت بر اروپا را تشدید کرده است. بی‌ثباتی در منطقه هند-آرام نیز می‌تواند منابع ایالات متحده را از قاره اروپا منحرف کند. بنابراین، تقویت بازدارندگی در منطقه هند-آرام، به نفع اروپا است، صرف‌نظر از اینکه واشنگتن این ایده را خوب بداند یا خیر.

اجلاس لاهه به آنچه که برای آن برنامه‌ریزی شده بود دست یافت. اما ناتو اکنون باید دیدگاه خود را گسترش دهد – نه تنها برای تعمیق توانایی اروپا، بلکه برای تقویت روابط در منطقه هند-آرام، چه با IP4 و چه فراتر از آن. این امر مستلزم آن است که ناتو منافع مشروع خود در منطقه هند-آرام، نقشی که ایفا خواهد کرد، و چگونگی کمک به صلح و رفاه در آنجا را روشن کند.

برای عبور از دنیای پر رقابت‌تر با حمایت نامطمئن ایالات متحده، ناتو باید شراکت‌هایی در منطقه هند-آرام ایجاد کند که به اندازه‌ی کافی منعطف باشند تا در برابر طوفان‌های پیش رو مقاومت کنند.