تصویرسازی توسط نیکلاس کنراد؛ عکس از جیم واتسون / گتی
تصویرسازی توسط نیکلاس کنراد؛ عکس از جیم واتسون / گتی

جنگ علیه تنوع، برابری و شمول

با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، کینه دیرینه محافظه‌کاران علیه تبعیض مثبت و برنامه‌هایی که برای از بین بردن اثرات تبعیض نژادی طراحی شده‌اند، به یک شکار جادوگران تبدیل شده است. در دهه گذشته، محافظه‌کاران حملاتی را علیه بیداری، تبعیض مثبت، نظریه نژاد انتقادی و ابتکارات تنوع-برابری-شمول که اکنون به‌طور تحقیرآمیزی به عنوان D.E.I شناخته می‌شوند، انجام داده‌اند. هدف تغییر کرده است، اما پیام یکسان است: ضد نژادپرستی تفرقه‌انگیز و تبعیض‌آمیز است و باید به هر قیمتی پایان یابد.

امروزه، D.E.I. در تیررس قرار دارد. انعطاف‌پذیری آن باعث شده است که در برابر یک بازی سرزنش گسترده آسیب‌پذیر باشد. D.E.I. می‌تواند معانی زیادی داشته باشد، از تلاش برای افزایش تنوع در یک محیط کار از طریق ابتکارات استخدام گرفته تا ایجاد گروه‌های همفکری که کارگران کمتر نماینده را گرد هم می‌آورند. همچنین ممکن است شامل آموزش‌های محل کار در مورد موضوعاتی مانند نژادپرستی، تبعیض جنسیتی و آزار و اذیت جنسی باشد. بدون شک، برنامه‌های ناشیانه D.E.I. وجود داشته است که مزاحم یا حتی بیگانه کننده است و باعث می‌شود کارگران احساس کنند که به آنها گفته می‌شود چه فکر کنند یا چه احساسی داشته باشند. اما، در بیشتر موارد، این یک عمل نسبتاً بی‌ضرر است که هدف آن افزایش تنوع است، در حالی که همچنین این پیام را ارسال می‌کند که محیط‌های کار باید منصفانه و برای همه باز باشند.

با این حال، در دستان جناح راست، D.E.I. به چیزی شوم تبدیل شده است و به تبعیضی تبدیل شده است که به دنبال ریشه کن کردن آن است. ترامپ در مصاحبه‌ای در بهار گذشته گفت: "من فکر می‌کنم یک احساس قطعی ضد سفید پوست در این کشور وجود دارد. . . . من فکر نمی‌کنم رسیدگی به آن کار سختی باشد، صادقانه بگویم. اما من فکر می‌کنم قوانین در حال حاضر بسیار ناعادلانه هستند." این اظهار نظر منعکس کننده خلق و خوی ظاهری پنجاه و شش درصد از جمهوری خواهان بود که در یک نظرسنجی گفتند معتقدند که سفیدپوستان بر اساس رنگ پوست خود مورد تبعیض قرار می‌گیرند. (مطالعات متعدد نشان داده است که بیشتر مزایای D.E.I. نصیب زنان سفیدپوست شده است. گزارشی در مورد تنوع هیئت مدیره از شرکت مشاوره Deloitte و اتحاد برای تنوع هیئت مدیره یافت که "زنان سفیدپوست بیشترین درصد افزایش را در کرسی‌های هیئت مدیره به دست آورده‌اند هم در Fortune 100 و هم در Fortune 500." بر اساس داده‌های اخیر توسط سایت جستجوی شغل Zippia، بیش از هفتاد و پنج درصد از "مدیران ارشد تنوع" سفیدپوست هستند و بیش از نیمی از آنها زنان سفیدپوست هستند.)

آنچه که انتقادات از D.E.I. تمایل دارند القا کنند، اما هرگز به صراحت نمی‌گویند، این است که افراد شایسته سفیدپوست با افراد بی‌کفایت سیاه‌پوست جایگزین می‌شوند. درست همانطور که دانشگاه‌ها به خاطر جایگزین کردن دانشجویان آسیایی آمریکایی واجد شرایط و شایسته با دانشجویان سیاه‌پوست بی‌کفایت و ناشایست در دادخواستی که منجر به برکناری تبعیض مثبت توسط دادگاه عالی شد، مورد سرزنش قرار گرفتند، لیبرال‌ها اکنون متهم به به خطر انداختن سلامت و ایمنی مردم برای جلب رضایت جمعیت ذینفع خاص کارگران سیاه‌پوست بی‌کفایت و ناشایست هستند. D.E.I. به خاطر فروپاشی پل فرانسیس اسکات کی در بالتیمور، آتش‌سوزی‌های جنگلی در لس آنجلس و برخورد هوایی یک هلیکوپتر و یک هواپیما که منجر به کشته شدن شصت و هفت نفر در واشنگتن دی‌سی شد، مورد سرزنش قرار گرفته است. ترامپ از D.E.I. استفاده می‌کند تا نیروی کار نامتناسب سیاه‌پوست و زن دولت فدرال را از بین ببرد و برنامه‌هایی را که او و مشاورش ایلان ماسک اعلام می‌کنند که اتلاف کننده و زائد هستند، از بین ببرد. در میان کارکنان بهداشت فدرال، کارمندان سیاه‌پوست گزارش شده است که کانون توجه یک "فهرست مراقبت D.E.I." راست‌گرا بوده‌اند که نام‌ها و حقوق‌های آنها را در کنار جرایم ادعایی D.E.I. آنها منتشر کرده است.

صحت این ادعاها باید با توجه به اینکه چه کسی آنها را مطرح می‌کند، در نظر گرفته شود. اینکه ترامپ و ماسک ناگهان صدای تلاش‌های ضد تبعیض شده‌اند، این ایده را به سخره می‌گیرد. ترامپ در طول اولین دوره ریاست جمهوری خود، اظهارات نژادپرستانه و تحقیرآمیزی درباره افراد رنگین پوست بیان کرد. او زمانی یک عضو سیاه‌پوست کنگره، مرحوم الایجا کامینگز، را به عنوان "قلدر" محکوم کرد، در حالی که منطقه او در بالتیمور را "آشغال موش و جونده" و "مکانی خطرناک و کثیف" توصیف کرد. اخیراً، ترامپ دارن بیتی را به سمتی در وزارت خارجه منصوب کرد. بیتی در سال 2018 به دلیل سخنرانی در کنفرانسی که توسط سفیدپوستان نژادپرست در آن شرکت کرده بودند، از اولین دولت ترامپ اخراج شد. دو نفر از کارکنان دولتی ماسک علناً اظهارات برتری‌طلبانه سفیدپوستان را بیان کردند. یکی استعفا داد و یک روز بعد، ماسک گفت که قصد دارد او را دوباره استخدام کند.

تسلا ماسک در طول دهه گذشته با چندین شکایت به دلیل تبعیض در محل کار مواجه بوده است. در سال 2024، یک قاضی ایالتی کالیفرنیا حکم داد که یک دادخواست دسته‌جمعی علیه این شرکت، که شامل نزدیک به شش هزار کارگر سیاه‌پوست است، می‌تواند برای تعیین اینکه آیا تسلا "الگویی یا رویه‌ای از عدم انجام تمام اقدامات معقول لازم برای جلوگیری از تبعیض و آزار و اذیت در کارخانه خود در فرمونت" داشته است، به جلو برود. در پرونده اصلی، اظهارات قسم خورده بیش از دویست کارمند و پیمانکار سابق سیاه‌پوست مشخص کردند که سالن تولید "کانون نژادپرستی" از جمله گرافیتی‌های متعصبانه و استفاده از ناسزاها است. این امر منجر شد تا کمیسیون فرصت‌های برابر استخدامی فدرال نیز از تسلا شکایت کند و ادعا کند که این شرکت کارمندان سیاه‌پوست در کارخانه فرمونت را "در معرض آزار و اذیت نژادی شدید یا فراگیر قرار داده است و یک محیط کاری خصمانه و مبتنی بر نژاد ایجاد و حفظ کرده است." در ماه مارس گذشته، یک قاضی فدرال حکم داد که دادخواست E.E.O.C. می‌تواند به جلو برود. (تسلا انجام هرگونه تخلفی را انکار کرده است.)

نزدیک به ده ماه پس از تشکیل دادخواست E.E.O.C.، دولت ترامپ دو نفر از سه کمیسر دموکرات این آژانس را برکنار کرده است و آن را بدون حد نصاب لازم برای انجام وظیفه رها کرده است. یکی از آن کمیسرها جوسلین ساموئلز بود که توسط ترامپ در سال 2020 منصوب شد. او گفته است که به او گفته شده است که به دلیل "پذیرش ایدئولوژی رادیکال و موضع من در مورد D.E.I. و مجاز بودن آن، برای خدمت مناسب نیستم" برکنار شده است.

به نظر می‌رسد انحلال E.E.O.C. تحقق یک کینه باشد. به طرق دیگر، این حملات اوج یک کارزار طولانی برای تضعیف حمایت‌های فدرال علیه تبعیض نژادی است. این همان چیزی بود که در مورد تصمیم ترامپ برای بازگشت به سال 1965 برای لغو فرمان اجرایی 11246 لیندون جانسون قابل توجه بود. این فرمان که تنها چند هفته پس از امضای قانون حقوق رای و کمی بیشتر از یک سال پس از قانون حقوق مدنی سال 1964 صادر شد، ممنوعیت تبعیض نژادی در استخدام را به پیمانکاران فدرال گسترش داد. برخلاف D.E.I.، که معمولاً داوطلبانه است و هدف آن تغییر فرهنگ شرکت یا پویایی اجتماعی است، فرمان جانسون از پیمانکاران خصوصی که از طرف دولت فدرال کار می‌کردند، می‌خواست که "اقدامات مثبتی را برای اطمینان از استخدام متقاضیان و رفتار با کارمندان در طول استخدام بدون توجه به نژاد، عقیده، رنگ یا منشأ ملی آنها انجام دهند."

چند ماه قبل از اینکه جانسون فرمان اجرایی را امضا کند، سخنرانی آغازین را در دانشگاه هوارد ایفا کرد که معنای قوانین حقوق مدنی را که او در حال امضا کردن آن بود و اقدامات اضافی که دولت او قصد انجام آن را داشت، برجسته کرد. جانسون که در هر مرحله از سوی جنبش حقوق مدنی و قیام‌ها در هارلم، فیلادلفیا، روچستر و فراتر از آن تحت فشار قرار گرفت، قانون حقوق رای را به تلاش‌های خود برای پیگیری قوانینی که فرصت اقتصادی را برای سیاه‌پوستان تقویت می‌کند، مرتبط کرد. او آزادی را "حق مشارکت، مشارکت کامل و برابر، در جامعه آمریکا - رای دادن، داشتن شغل، ورود به یک مکان عمومی، رفتن به مدرسه" توصیف کرد. اما، او ادامه داد، به‌طور مشهوری، "آزادی کافی نیست. شما با گفتن اینکه: اکنون آزادید هر جا می‌خواهید بروید، و هر کاری که می‌خواهید انجام دهید، و رهبرانی را که می‌خواهید انتخاب کنید، زخم‌های قرن‌ها را پاک نمی‌کنید." جانسون در آنچه که او آن را "مرحله بعدی و عمیق‌تر نبرد برای حقوق مدنی" می‌دانست، ادامه داد: "ما نه تنها به دنبال آزادی، بلکه به دنبال فرصت هستیم. ما نه تنها به دنبال برابری قانونی، بلکه به دنبال توانایی انسانی، نه تنها برابری به عنوان یک حق و یک نظریه، بلکه برابری به عنوان یک واقعیت و برابری به عنوان یک نتیجه هستیم."

انکار نژادپرستی به عنوان یک پدیده اجتماعی واقعی و موجود، به خاطر خود آن نیست، بلکه برای توجیه پایان برنامه‌های ضد فقر است که به‌طور نامتناسبی به فقرا و طبقه کارگر سیاه‌پوست خدمت کرده‌اند. دو دهه پس از اینکه جانسون اعلام کرد که آزادی کافی نیست، تا حدی برای الهام بخشیدن به حمایت از جنگ خود علیه فقر، رونالد ریگان آن تلاش‌ها را محکوم کرد و کل جامعه بزرگ و دولت رفاه جانسون را رد کرد. ریگان در جلسه توجیهی سال 1987 در مورد آخرین پیشنهاد اصلاحات رفاهی دولت خود گفت: "دولت فدرال نمی‌داند چگونه مردم را از رفاه خارج کند و وارد زندگی مولد کند. ما جنگی علیه فقر داشتیم - فقر پیروز شد. . . . بنابراین، ما قصد نداریم برنامه دیگری را از واشنگتن ارائه دهیم."

پایان تبعیض مثبت، در سال 2023، به هموار کردن راه برای این تلاش اخیر برای ادعای اینکه نژادپرستی به هیچ وجه سیستماتیک وجود ندارد و سلب توانایی نهادها برای به چالش کشیدن آن کمک کرده است. در واقع، تصمیم دادگاه به این موضوع می‌پردازد که آیا نژاد و نژادپرستی شایسته هیچ گونه توجه ویژه‌ای در پرداختن به نابرابری و محرومیت هستند یا خیر. قاضی ارشد جان رابرتز، در نوشتن برای اکثریت، اقدامات ترمیمی را که نژاد را در نظر می‌گیرند، با تبعیض نژادی که باعث ایجاد آنها شده است، برابر دانست و این بیانیه خفه کننده را ارائه داد: "از بین بردن تبعیض نژادی به معنای از بین بردن همه آن است."

حکم دادگاه عالی به فضایی کمک می‌کند که در آن نژادپرستی به از دست دادن نیروی خود برای درک تداوم نابرابری و محرومیت نژادی ادامه می‌دهد. قاضی کلارنس توماس، در یک نظر موافق، به نظر می‌رسید که از حمله به مخالفت قاضی کتنجی براون جکسون لذت می‌برد و تقریباً انکار می‌کرد که نژادپرستی یک عامل مهم در سختی‌های خاصی است که زندگی سیاه‌پوستان را احاطه کرده است. جکسون، اولین زن سیاه‌پوست و تنها سومین فرد سیاه‌پوستی که تاکنون به دادگاه تأیید شده است، "شکاف‌های مبتنی بر نژاد به اندازه خلیج" بین سیاه‌پوستان و سفیدپوستان در ایالات متحده را توصیف کرد. توماس جکسون را "غیرمنطقی" توصیف کرد و احتمال وجود هرگونه "ارتباط علیتی" بین تبعیض نژادی و لیست بی‌پایانی از نابرابری‌هایی که سیاه‌پوستان و همتایان سفیدپوست آنها را از هم جدا می‌کند، در سلامت، ثروت و رفاه نادیده گرفت. توماس ادعا کرد که نابرابری‌ها "هیچ چیز را ثابت نمی‌کنند." در عوض، او "دستاوردهای بزرگ آمریکایی‌های سیاه‌پوست، از جمله کسانی که با وجود مشکلات طولانی موفق شدند" را تجلیل کرد و این موعظه را اضافه کرد: "آنچه اهمیت دارد موانعی نیست که با آن روبرو هستند، بلکه نحوه انتخاب آنها برای مقابله با آنها است."

علی‌رغم تمام خودپسندی توماس، این نیز به یک حقیقت خاص در مورد ایالات متحده امروزی اشاره دارد. قابلیت مشاهده تماشایی یک طبقه سیاسی سیاه‌پوست، یک نخبه سیاه‌پوست و افراد مشهور سیاه‌پوستی که فرهنگ آمریکایی را تقویت می‌کنند، نمونه‌های قدرتمندی از آن تحرک اجتماعی منحصربه‌فرد در ایالات متحده ایجاد کرده است که از نظر تاریخی لنگرگاه رویای آمریکایی بوده است. توماس نیازی نداشت که براون را در مورد قدرت غلبه بر موانع موعظه کند، همانطور که او در مراسمی به مناسبت تأیید خود روشن کرد. او گفت: "دویست و سی و دو سال و صد و پانزده انتصاب قبلی طول کشیده است تا یک زن سیاه‌پوست برای خدمت در دادگاه عالی ایالات متحده انتخاب شود. اما ما آن را ساختیم. همه ما." "فرزندان ما به من می‌گویند که اکنون بیش از هر زمان دیگری می‌بینند که در اینجا در آمریکا همه چیز ممکن است."

اما این نیز درست است که وجود این افراد سیاه‌پوست بسیار موفق این واقعیت تلخ را پنهان کرده است که ده‌ها میلیون نفر از سیاه‌پوستان عادی از نرخ بالای فقر، بی‌خانمانی، گرسنگی و سایر معیارهای محرومیت رنج می‌برند. به عنوان مثال، اگرچه ایالات متحده در حال حاضر پایین‌ترین نرخ بیکاری تاریخی را تجربه می‌کند، کارگران سیاه‌پوست همچنان تقریباً دو برابر نرخ بیکاری کارگران سفیدپوست با آن مواجه هستند. یک مطالعه در سال 2021 بر اساس آزمایشی که هشتاد و سه هزار درخواست شغلی ساختگی با ویژگی‌های تصادفی را برای صد و هشت کارفرمای بزرگ در ایالات متحده ارسال کرد، نشان داد که "نام‌های متمایز سیاه‌پوست" "احتمال تماس کارفرما" را کاهش می‌دهد. بر اساس این مطالعه، "مشخص شد که بیست و سه نفر از کارفرمایان علیه متقاضیان سیاه‌پوست تبعیض قائل می‌شوند." در سال 2022، ولز فارگو مجبور شد هشت میلیون دلار به بیش از سی هزار متقاضی کار سیاه‌پوست بپردازد تا شکایتی را بر اساس دادخواست وزارت کار حل و فصل کند، که ادعا می‌کرد این بانک با متقاضیان سیاه‌پوست برای مشاغلی که قبلاً پر شده بودند، مصاحبه کرده است تا الزامات تنوع را برآورده کند. ایالات متحده در نژادپرستی غرق شده است، حتی در حالی که برخی از سیاه‌پوستان به بالاترین رتبه‌ها در کشور ما رسیده‌اند - از جمله ریاست جمهوری.

آنچه در میان شکایات از هر دو جناح چپ و راست در مورد D.E.I. از دست می‌رود این است که گسترش این برنامه‌ها در پاسخ به یک مشکل واقعی بود. تبعیض مثبت نیز همینطور بود، اگرچه به عنوان اشتباه و بی‌اثر نیز محکوم شد. تلاش‌های D.E.I. که به‌طور پر سر و صدا توسط شرکت‌های بزرگ آمریکایی اعلام شد، عمدتاً برای محافظت از این سازمان‌ها در برابر انتقادات در اوج جنبش Black Lives Matter بود. اما بحث‌های عمومی گسترده‌تر در مورد نژاد و برابری در آن لحظه نابرابری‌های مداوم در بازار مسکن و در شیوه‌های بهداشت عمومی را آشکار کرد. آنها گفتگوها را در مورد اینکه چرا سیاه‌پوستان به‌طور نامتناسبی به عنوان "کارگران ضروری" در معرض ویروس کرونا قرار گرفتند، حتی در حالی که با زندگی آنها کم توجهی می‌شد، تجدید کردند. آنها آگاهی را در مورد آسیب‌پذیری زنان سیاه‌پوست در برابر تخلیه افزایش دادند و نشان دادند که اکثریت قریب به اتفاق دانش‌آموزان سیاه‌پوست و رنگین پوست در مدارسی تحصیل می‌کنند که به شدت نیاز به تعمیر دارند. بحث‌هایی در مورد شکاف ثروت نژادی و چگونگی به وجود آمدن آن، همراه با پیشنهادات سیاستی که به‌طور گسترده تبلیغ شد در مورد چگونگی پرداختن به آن وجود داشت. داستان‌های صفحه اولی در مورد اینکه چگونه نژادپرستی در ارزیابی‌های مسکن میلیاردها دلار برای خانواده‌های سیاه‌پوست هزینه کرده است، وجود داشت.

رد کردن برنامه‌های D.E.I. به عنوان بی‌اثر آسان است، زیرا از بسیاری جهات چنین بوده‌اند. اما این سوال را مطرح می‌کند که چرا جناح راست مصمم به تضعیف و رد کردن آنها است. این به این دلیل است که این تلاش‌های بسیار متفاوت نشان دهنده تعهد به ادغام، مخالفت با تعصب و نژادپرستی و ارائه دعوت برای تعلق است. شاید این در جامعه عمیقاً بدبین و عبوس ما پیش پا افتاده به نظر برسد، اما با توجه به فراگیری تنهایی و افسردگی، باید به بهبود این تلاش‌ها نگاه کنیم، نه سرنگونی آنها. مشکل D.E.I. این نیست که خیلی دور رفته است، بلکه این است که به اندازه کافی دور نرفته است. ؟