فرانچسکا آلبانزه به دلیل مهارتش در تحریکات ضد اسرائیلی شهرت یافته است.
فرانچسکا آلبانزه به دلیل مهارتش در تحریکات ضد اسرائیلی شهرت یافته است.

چهره سمی نفرت از اسرائیل در سازمان ملل سرانجام مجازات شد

دولت ترامپ، فرانچسکا آلبانزه را تحریم کرده است. اینکه او برای مدت طولانی اینگونه مورد حمایت قرار گرفته بود، نشانه‌ای از بیماری غرب است.

اگر نام فرانچسکا آلبانزه را نشنیده‌اید، یک توصیه: از خواندن این ستون دست بردارید، زیرا در معرض خطر آشنایی با او هستید.

آه، کاش در دنیایی زندگی می‌کردیم که هرگز با گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در سرزمین‌های اشغالی فلسطین برخورد نمی‌کردم، کسی که در سه سال فعالیت خود، خود را به عنوان چهره متکبر و تمسخرآمیز اسرائیل‌هراسی بین‌المللی تثبیت کرده است!

با این حال، حداقل یک جنبه مثبت وجود دارد: تنها کسانی که با این زن ایتالیایی آشنا هستند، می‌توانند از این خبر لذت ببرند که مارکو روبیو او را به دلیل "تلاش‌های نامشروع و شرم‌آور برای تحریک اقدامات دادگاه کیفری بین‌المللی علیه مقامات، شرکت‌ها و مدیران آمریکایی و اسرائیلی" تحریم کرده است.

وزیر امور خارجه ایالات متحده در پستی قدرتمند در X (توییتر سابق) افزود: "کمپین جنگ سیاسی و اقتصادی آلبانزه علیه ایالات متحده و اسرائیل دیگر تحمل نخواهد شد. ما همیشه از شرکای خود در حق دفاع از خودشان حمایت خواهیم کرد."

شش ماه پس از دومین دوره ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، به راحتی می‌توان فراموش کرد که دولت او چقدر غیرمتعارف و شگفت‌انگیز است. آیا می‌توانید تصور کنید رئیس‌جمهور دیگری چنین گام آشکار، توجیه‌پذیر و دیرینه‌ای را برای تحریم یک مقام سمی سازمان ملل بردارد که به نظر می‌رسد از اسرائیل، آمریکا و غرب متنفر است؟

آیا می‌توانید تصور کنید سِر کِیر استارمر در بریتانیا چنین کاری را انجام دهد؟ او که اخیراً تحریم‌هایی نمایشی علیه دو وزیر اسرائیلی اعمال کرد، که با وجود تمام ناخوشایندی‌هایشان، در مقایسه با انبوه بدکاران منطقه، بسیار ناچیز هستند؟

شما نمی‌توانید. چرا؟ پاسخ به این سوال، تباهی عمیق ایدئولوژیکی را آشکار می‌کند که مدت‌هاست رهبران میانه‌رو، لشکرهای مقاماتشان و کل فرهنگ نخبگان غربی را درگیر خود کرده است. به طور خلاصه، این همان دلیلی است که ما در این وضعیت آشفته قرار داریم.

تحریم‌های روبیو نمی‌توانست علیه نامزدی شایسته‌تر از این اعمال شود. آلبانزه که در نزدیکی ناپل متولد شد، در فضای آکادمیک چپ‌گرا با مدرک کارشناسی ارشد از کانون رادیکالیسم، یعنی دانشکده مطالعات شرقی و آفریقایی در لندن، رشد کرد.

او از آن زمان تاکنون به دلیل مهارتش در تحریکات ضد اسرائیلی شهرت یافته است.

برای مثال، او مرتباً رژیم صهیونیستی را به "آپارتاید" متهم می‌کند و به نظر می‌رسد چشمان خود را بر سیاستمداران، قضات، سربازان، رهبران صنعت و فوتبالیست‌های عرب اسرائیلی در تیم ملی اسرائیل می‌بندد. او همچنین اقدامات اسرائیل را با هولوکاست نازی‌ها مقایسه کرده است.

در سال 2014، او اظهار داشت که ایالات متحده "توسط لابی یهودی تحت انقیاد قرار گرفته است." در میان موجی از اعتراضات، او عذرخواهی کرد، اما این اظهارات لحن بسیاری از دیدگاه‌های او را از آن زمان به بعد تعیین کرد.

این ما را به هفتم اکتبر می‌رساند. در آن روز سیاه، او نوشت که "خشونت امروز باید در بافت خود قرار گیرد" – تلاش ساده‌لوحانه اسرائیل برای مماشات با حماس با اجازه دادن به جریان پول نقد به نوار غزه در سال‌های قبل، احتمالاً چیزی نبود که او در ذهن داشت – اما او هرگز همان احترام را برای واکنش نظامی اسرائیل قائل نشد، که بعدها به اشتباه و بدون بافت آن را "نسل‌کشی" نامید.

این تنها اظهارنظر جالب او پس از قتل‌عام‌ها نبود. آلبانزه به طرز عجیبی استدلال کرد که "قربانیان هفتم اکتبر به دلیل یهودیتشان کشته نشدند، بلکه در واکنش به سرکوب اسرائیل بود"، که این استدلالی در دفاع از حماس است که حتی خود حماس هم آن را مطرح نمی‌کند.

همه این‌ها نشان می‌دهد که نخبگان چقدر فاسد شده‌اند. در یک جهان سالم، سازمان ملل یک سازمان عینی، قابل اعتماد و با فضیلت بود که شر را مهار می‌کرد، از دموکراسی دفاع می‌کرد و به ترویج هماهنگی جهانی کمک می‌کرد.

با این حال، پس از دهه‌ها تبلیغات شوروی، بنیادگرایی خودخواسته میانه‌رو در غرب و دستکاری توسط دشمنان اقتدارگرای ما، جهانی که ما در آن زندگی می‌کنیم بسیار از سلامت به دور است. به عنوان مثال: جهانی است که در آن سازمان ملل به بزرگترین توانمندساز جهادگرایی تبدیل شده است.

تصور می‌کنم ترامپ ممکن است ابزاری خام و غیرظریف باشد، اما حداقل (اغلب) قدرت خود را علیه اهداف صحیح به کار می‌برد. آلبانزه از جمله آن‌هاست.