بری آدامز همیشه تصور میکرد که سه فرزند خواهد داشت، درست مانند والدینش. او در ۳۳ سالگی، یک پسر ۳ ساله و یک دختر ۱ ساله دارد. اگرچه آدامز میگوید که او و همسرش مایل به داشتن فرزند دیگری هستند، اما تصمیم گرفتهاند که از عهده مخارج آن بر نمیآیند.
حتی با درآمد ترکیبی ۲۵۰,۰۰۰ دلار در سال.
آدامز و همسرش، هر دو فارغالتحصیل دانشگاه با شغل تمام وقت، درآمدی بسیار بیشتر از متوسط درآمد خانوار آمریکایی یعنی ۸۰,۶۱۰ دلار دارند. با این حال، او میگوید که حقوق نسبتاً بالای آنها – او از یک شرکت فناوری و همسرش از وزارت امور خارجه ایالات متحده – برای جبران اجاره ماهانه ۳,۰۰۰ دلاری خانه شهرکیشان در فالز چرچ، ویرجینیا، حومه واشنگتن دیسی، و هزینههای ماهانه ۲,۰۰۰ دلاری مهدکودک برای هر فرزند کافی نیست.
آدامز گفت: «من فرزند سوم از سه فرزند هستم. پس هر وقت به داشتن خانواده فکر میکردم، همیشه با سه فرزند بود.» او افزود: «متأسفانه، با وجود اینکه در خانه و قلب من و شریکم فضا برای فرزند بیشتر هست، ما نمیتوانیم از عهده مخارج فرزند سوم برآییم.»

داستان آدامز از اشتیاق و ناامیدی در ایالات متحده بسیار رایج است، کشوری از میان کشورهای بسیاری که با نرخ زاد و ولد به شدت کاهش یافته مواجه هستند؛ وضعیتی که رشد جمعیت و اقتصاد را تهدید میکند. با ورود اکثریت زنان به نیروی کار در نیم قرن گذشته، و با افزایش هزینههای داشتن و مراقبت از کودکان، اندازه خانواده متوسط کوچک شده است.
بزرگسالان در حال جایگزینی خود با نسلهای جدید نیستند؛ واقعیتی که به ویژه برای کشورهایی – مانند ایالات متحده – که برای حمایت از جمعیت سالخورده به نیروی کار جوان وابسته هستند، مشکلساز است.
سال گذشته، نرخ باروری در ایالات متحده طبق گزارش سازمان ملل متحد، ۱.۶۲ تولد به ازای هر زن بود که از نرخ ۱.۹۹ تولد به ازای هر زن در ۳۰ سال قبل کمتر است. سازمان ملل همچنین گزارش داد که در سال ۲۰۲۴، نرخ باروری جهانی ۲.۲ تولد به ازای هر زن بود که از ۴.۸ در سال ۱۹۷۰ کاهش یافته است. در چهار کشور – چین، کره جنوبی، سنگاپور و اوکراین – نرخ باروری به زیر ۱ رسیده است.
ناتالیا کانم، پزشک و مدیر اجرایی صندوق جمعیت سازمان ملل متحد که اخیراً نظرسنجی از بیش از ۱۴,۰۰۰ بزرگسال در ۱۴ کشور منتشر کرده است، گفت: «نرخ باروری عمدتاً به این دلیل کاهش مییابد که بسیاری احساس میکنند قادر به تشکیل خانوادهای که میخواهند نیستند، و این بحران واقعی است.» تقریباً یک پنجم (۱۸ درصد) پاسخدهندگان زیر ۵۰ سال گفتند که انتظار ندارند تعداد فرزندانی که میخواهند را داشته باشند. بیش از نیمی از آنها موانع اقتصادی را مقصر دانستند.
در طول مبارزات انتخاباتی سال گذشته، دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، گفت که برای افزایش نرخ زاد و ولد اقداماتی انجام خواهد داد، و اعلام کرد: «من یک رونق تولد میخواهم.» معاون رئیسجمهور، جی.دی. ونس، نیز خواهان تولد نوزادان بیشتر در ایالات متحده است و ایلان ماسک، میلیاردر و مشاور نزدیک سابق ترامپ، به نظر میرسد در یک تلاش سیاسی و شخصی برای بازسازی جمعیت سیاره است. (او اذعان کرده است که ۱۴ فرزند با چهار زن دارد.)

گزارش شده است که دولت از محافظهکارانی شنیده که سیاستهایی را ترویج میکنند که به والدین به خاطر داشتن نوزادان با مشوقهای مالیاتی، پاداشهای یکباره برای نوزاد و حتی مدالهای واقعی (مدال آخر برای مادران شش فرزند یا بیشتر) پاداش میدهند. لایحه عظیم مالیاتی و هزینهای که ترامپ در این ماه به قانون تبدیل کرد، شامل ایجاد حسابهای سرمایهگذاری برای نوزادان متولد شده از سال ۲۰۲۵ تا ۲۰۲۸ بود که هر یک با ۱,۰۰۰ دلار تأمین مالی میشوند، اگرچه این پول تا ۱۸ سالگی قابل برداشت نیست.
با این حال، فعالان حقوق زنان میگویند که این اقدامات نتوانستهاند سطح حمایتی را که والدین شاغل واقعاً نیاز دارند، فراهم کنند.
ارین ارنبرگ، مدیرعامل و یکی از بنیانگذاران سازمان غیرحزبی مردمی "اتاق مادران" (Chamber of Mothers) که بری آدامز داوطلب آن است، گفت: «مادران به مشوق نیاز ندارند. ما به حمایت در هر مرحله نیاز داریم.» وی افزود: «میگویم که راز افزایش نوزادان فاش است. اینها سه چیز هستند: مرخصی پزشکی خانوادگی با حقوق؛ مراقبت از کودک قابل دسترس و مقرونبهصرفه؛ و بهبود سلامت مادران.»
در سرتاسر طیف سیاسی، حامیان والدین در ایالات متحده موافقند که اگر هزینهها اینقدر بالا نبود، مردم نوزادان بیشتری داشتند. آنها خواهان سیاستهای دولتی هستند که والدین و کسانی که در آستانه پدر و مادر شدن هستند را قادر سازند تا خانوادههای رؤیایی خود را بسازند. اما در مورد چگونگی انجام این کار با یکدیگر اختلاف نظر دارند.
لیمان استون، مدیر طرح فرزندآوری (Pronatalism Initiative) در مؤسسه مطالعات خانواده، گفت: «اگر قرار است یارانه مهدکودک داشته باشیم، فکر میکنم باید کمکهزینه خانهداری هم داشته باشیم تا برابری حفظ شود و از تبعیض جلوگیری شود.» او افزود: «اما من به طور کلی میگویم، ما نباید هیچ یک از این کارها را انجام دهیم. ما نباید به مهدکودک یارانه بدهیم. نباید به خانهنشینی یارانه بدهیم. فقط باید به والدین پول نقد بدهیم و بگذاریم خودشان بهترین انتخاب را برای خانوادهشان انجام دهند.»
فرزندآوران (Pro-natalists) فعالان (عمدتاً) محافظهکاری هستند که زنان – به ویژه زنان متأهل – را به داشتن نوزادان بیشتر تشویق میکنند. با این حال، حتی در میان فرزندآوران نیز، در مورد اینکه چرا و چگونه باید جمعیت را افزایش داد، اختلاف نظر وجود دارد.

استون گفت: «ما افرادی را داریم که نگران افول اقتصادی، نسبتهای وابستگی، پرداخت برای تأمین اجتماعی، نوآوری و از این قبیل هستند. ما افرادی را داریم که نگران از دست دادن فرهنگ، تمدن، افول تمدنی و پایان برخی جوامع هستند. و سپس افرادی را داریم که فقط فکر میکنند این بد است زیرا مردم به آنچه میخواهند نمیرسند.»
در یک پست وبلاگی که ژوئن گذشته نوشته شد، استون به یک بخش خاص، «فرزندآوران جامعهگرا» اشاره کرد که به گفته او «طیف وسیعی از قلمرو سیاسی را پوشش میدهد، از عشق ساده به خانواده تا پیوندهای ایمان و اعتقاد، و – در برخی از بدترین موارد – برتریطلبی نژادی و نسلکشی. این رشته اخیر از فرزندآوری جامعهگرا است که به فرزندآوری، به طور کلی، نزد بسیاری از جمعیتشناسان، نام بدی داده است.»
دولت ترامپ مشخص نکرده است که چگونه والدین را به داشتن نوزادان بیشتر تشویق خواهد کرد، به غیر از مشوقهای نقدی که در لایحه جدید ذکر شده است. در پاسخ به درخواست مصاحبه برای این مقاله، دفتر مطبوعاتی کاخ سفید نقل قولی از تیلور راجرز، سخنگوی خود، ایمیل کرد… که برخی از مواضع فرزندآوری را که استون توضیح داده بود، تکرار کرد.
راجرز نوشت: «رئیسجمهور ترامپ معتقد است که والدین بهترین راه را برای تربیت فرزندانشان میدانند و این دولت در حال پیگیری سیاستهایی است که والدین را با انعطافپذیری برای انتخاب بهترین گزینهها برای فرزندانشان، همراه با کاهش هزینههای مراقبت از کودک، توانمند میسازد.»
تشویق زنان به داشتن نوزادان بیشتر دشوار است.
جنیفر شیوبا، رئیس و مدیرعامل دفتر مرجع جمعیت (Population Reference Bureau)، یک سازمان تحقیقاتی غیرانتفاعی، گفت: «کشورها در سالهای اخیر انبوهی از برنامهها را برای افزایش باروری ایجاد کردهاند. برخی از آنها فروپاشی جمعیت را، حداقل به طور موقت، متوقف کردهاند، اما هیچکدام مسیر کلی کاهش را تغییر ندادهاند.»
شیوبا گفت: «هر کسی که این کار را امتحان کرده باشد، به ویژه اگر هدفش رسیدن دوباره به نرخ جایگزینی باشد – هیچکس هرگز این کار را انجام نداده است. ممکن است از سریعتر پایین آمدن آن جلوگیری کنند – این امکانپذیر است، اما نه در همه جا.»
او اشاره کرد که کشورهای نوردیک، مرخصی والدین با حقوق ارائه کردهاند، سیاستی که مورد حمایت فمینیستهاست، با این حال فنلاند نرخ باروری پایینی معادل ۱.۳ فرزند به ازای هر زن دارد، سوئد و نروژ دارای نرخ ۱.۴ و دانمارک ۱.۵ هستند. شیوبا گفت، اعتبار مالیاتی کودکان، که به والدین امکان میدهد بار مالیاتی خود را بر اساس تعداد فرزندان تحت تکفل کاهش دهند، نیز نتیجهای نداشته است.
کره جنوبی نمونهای بارز از نرخ باروری پایین است. طبق گفته شیوبا، این کشور آسیای شرقی از سال ۲۰۰۶ تاکنون تقریباً ۲۷۰ میلیارد دلار برای سیاستها، اعتبارات و پاداشهای نقدی هزینه کرده است. در سال ۲۰۲۴، نرخ تولد این کشور تنها ۰.۷۳ فرزند به ازای هر زن بود. (گزارش شده است که در آوریل امسال، نرخ تولد در این کشور با سریعترین سرعت در ۳۴ سال گذشته افزایش یافت، تغییری که عمدتاً به افزایش ازدواجها پس از همهگیری نسبت داده میشود.)
یک چیز وجود دارد که بیچونوچرا جمعیت یک ملت را افزایش میدهد، حتی زمانی که نرخ زاد و ولد کاهش مییابد: مهاجرت. به گفته شیوبا، تنها به دلیل جذب تعداد بالای مهاجران توسط ایالات متحده است که جمعیت این کشور به اوج خود نرسیده است. او گفت: «میزان کوچک شدن یا رشد جمعیت ایالات متحده در این قرن، تنها به سطوح مهاجرت ما بستگی خواهد داشت.»

با این حال، محدود کردن مهاجرت یک محور اصلی برنامه ترامپ است. از نظر جاسلین فرای، این سیاستهای مهاجرتی یک حقیقت ناخوشایند را در مورد برخی از فرزندآوران آشکار میکند: نژادپرستی.
فرای، رئیس "مشارکت ملی برای زنان و خانوادهها" (National Partnership for Women and Families) گفت: «اگر هدف نرخ زاد و ولد بود، پس شما سیاستهای واپسگرایانه علیه جوامعی که نرخ زاد و ولد بالاتری دارند، مانند جوامع مهاجر، پیگیری نمیکردید، درست است؟» او افزود: «همزمان که آنها [دولت ایالات متحده] درباره افزایش نرخ زاد و ولد صحبت میکنند، همچنین درباره بیرون کردن گروهها، اقشار مختلفی از مردم که به طور نامتناسبی سیاه و قهوهای پوست هستند، نیز صحبت میکنند.»
در واقع، فعالان حقوق زنان میگویند که تعدادی از سیاستهای ترامپ بیشتر از آنکه نرخ زاد و ولد را افزایش دهد، آن را سرکوب خواهد کرد. این شامل کاهش دسترسی به منابع برنامهریزی خانواده و سلامت باروری – از جمله سقط جنین – است که افراد را قادر میسازد در صورت انتخاب و زمانی که میخواهند، فرزند داشته باشند. همچنین شامل قطع مدیکید است، برنامهای با بودجه فدرال و ایالتی که هزینه بیش از ۴ از هر ۱۰ تولد در ایالات متحده را پرداخت میکند.
فرای گفت: «شما باید به طیف کامل سیاستهایی که دولت در تلاش است ارائه دهد نگاه کنید، و سپس تصویری به دست خواهید آورد.» او افزود: «برنامه آنها بسیار محدود است و ریشه در تصوری دارد که زنان باید چه نقشی ایفا کنند، و دیدگاه آنها این است که نقش زنان داشتن فرزند و خانهنشینی است، و هر کاری که انجام میدهند با همین ذهنیت است.»