در مورد مسائل کمی بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، با شبکه تلویزیونی ماهوارهای الجزیره قطر، موافق است. با این حال، هر دو حماس، جنبش اسلامی حاکم بر نوار غزه، را فوقالعاده انعطافپذیر میدانند. پس از ۲۱ ماه جنگ در آنجا، آقای نتانیاهو اصرار دارد که این گروه هنوز شکست نخورده است. در همین حال، الجزیره همچنان گزارشهای پیاپی را در ستایش قهرمانیهای حماس در نبرد با اسرائیل پخش میکند.
با این حال، طبق شهادتهای متعدد از غزه، حماس در حال نفسهای آخر است. رهبری نظامی و سیاسی آن تقریباً به طور کامل از بین رفته است. دولت آن دیگر حکمرانی نمیکند. باندهای تبهکار و غارتگران در حال پر کردن خلأ هستند. پایگاه مردمی آن فروپاشیده است، و گفته میشود تنها ۶ درصد از مردم غزه هنوز از آن حمایت میکنند. حامیان خارجی در حال عقبنشینی هستند. تقریباً چهار دهه پس از تأسیس، این گروه به پایینترین نقطه خود نزدیک میشود.
چیز کمی از رهبری حماس باقی مانده است، که اسرائیل تبعید آنها را به عنوان شرط آتشبس دائمی مطرح کرده است. تقریباً تمام اعضای شورای نظامی آن کشته شدهاند. در ماه مه، عزالدین الحداد، رئیس تیپ حماس در شهر غزه، خود را رهبر اعلام کرد. گفته میشود او با استفاده از حدود ۲۰ گروگان اسرائیلی باقیمانده به عنوان سپر انسانی، زنده مانده است. اسرائیل شبکه ارتباطی و سلسله مراتب فرماندهی او را نابود کرده است. اگرچه سلولهای منزوی همچنان به طور منظم سربازان اسرائیلی را در کمینها میکشند، اما کمپین اسرائیل برای راندن مردم غزه به منطقهای کوچکتر، عمدتاً بدون مخالفت پیش میرود.
رهبری سیاسی حماس نیز در وضعیت مشابهی وخیم قرار دارد. از ۱۵ عضو دفتر سیاسی در غزه، که زمانی نیروی محرکه این جنبش بود، بیشتر آنها کشته شدهاند. سه نفر از بازماندگان شناخته شده به خارج گریختهاند. دولت آنها در نوار غزه در حال فروپاشی است. گفته میشود وزرای آموزش و بهداشت زنده هستند، اما ارتباطشان قطع شده است. ۳۶ بیمارستان، ۱۲ دانشگاه و صدها مدرسهای که آنها زمانی نظارت میکردند، بیشتر ویران شدهاند. ارتش اسرائیل پرسنل مسئول نظم و قانون را، از وزرای کشور و دادگستری تا پلیس راهنمایی و رانندگی، کشته است. باندهای مبتنی بر قبیله که حماس در سال ۲۰۰۷ آنها را سرکوب کرده بود، این خلأ را پر کردهاند و بیشتر آنچه را که اسرائیل از مواد غذایی کمی به سازمانهای امداد مستقل اجازه داده بود در هفتههای اخیر در نوار غزه توزیع کنند، غارت کردهاند.
پس از آتشبس در ژانویه، حماس به سرعت کنترل غزه را بازسازی کرد، با وجود تلفاتی که متحمل شده بود. اما اکنون هم ضعیفتر شده و هم با رقابت بیشتری روبرو است. به گفته آقای نتانیاهو، اسرائیل به قبیلهها اسلحه داده است، و حداقل شش قبیله ادعا میکنند که مناطق اختصاصی خود را ایجاد کردهاند و تقریباً روزانه با بقایای حماس درگیر هستند. به نظر میرسد اسرائیل مشتاق است که کنترل بیشتری به آنها بدهد.
در اوج قدرت خود، در سال ۲۰۰۹، حماس اکثریت کرسیها را در شورای ملی فلسطین، پارلمان فلسطینیان، درخواست کرد. این شرط آن برای آشتی با فتح، جنبش رئیس جمهور فلسطین در کرانه باختری، و برای اتحاد مجدد دو منطقه جداگانه دولت آینده بود. اکنون، اگر اسرائیل به آنها اجازه دهد، مردان محمود عباس میتوانند احتمالاً غزه را تصرف کنند.
جهان پیرامون حماس نیز تغییر کرده است. کمکهای ماهانه ۳۰ میلیون دلاری و ۱۵ میلیون دلاری که این گروه به ترتیب از قطر و ایران دریافت میکرد (در مورد قطر از طریق اسرائیل) دیگر وجود ندارد. بمباران ایران و حزبالله، دست نشانده آن در لبنان، توسط اسرائیل نیز بر عرضه اسلحه و پشتیبانی لجستیکی حماس تأثیر گذاشته است (اگرچه شایعه شده است که حماس در حال خرید برخی از سلاحها از قبیلههایی است که اسرائیل آنها را مسلح میکند). این جنبش هنوز حامیانی در دیاسپورا دارد، اما آنها نیز درگیر هستند. بریتانیا اخیراً یک گروه نافرمانی مدنی طرفدار فلسطین را به عنوان یک سازمان تروریستی طبقهبندی کرده است. اگر فلسطینیان در دیاسپورا حق رأی داشتند، حماس ممکن بود هنوز در یک انتخابات پیروز شود. اما آنها حق رأی ندارند.
در حال حاضر، تصمیمگیرندگان حماس در دوحه، پایتخت قطر، و استانبول، دو شهری که هنوز میتوانند در آنها فعالیت کنند، به سختی ادامه میدهند. بدون کنترل مناسب بر غزه، این جنبش دیگر نمیتواند تأثیرگذار باشد. تنها اهرم باقیمانده اصلی آن، کنترل بر گروگانهای اسرائیلی باقیمانده است، که ممکن است به زودی مجبور شوند آن را به عنوان بخشی از آتشبس دوم واگذار کنند. اگر کسی به آنها اهمیت میداد و از آنها میپرسید، مردم ناامید غزه احتمالاً میگفتند که هر آنچه از این گروه باقی مانده است، باید تسلیم شود و برود. ¦