زبان لاتین مرده است، به مردهترین شکلی که ممکن است.
اول رومیها را کشت. حالا دارد من را میکشد.
این اشعار شورشگرانه اواسط قرن بیستم در کلاسهای درس، با نسلهای دانشآموزانی که مجبور به مقابله با نثر پیچیده تاسیتوس یا یادگیری اجباری افعال بیقاعده لاتین بودهاند، همخوانی دارد. این ادعای ضمنی که آثار کلاسیک دیگر مرتبط نیستند، در دهه گذشته بیشتر طنینانداز شده است؛ این رشته مورد توجه قرار گرفته، یا شاید حتی متهم شده، به نخبهگرا و دور از واقعیت بودن. پس چگونه میتوان توضیح داد که چرا ناشران و تهیهکنندگان فیلم با خوشحالی برنامههای خود را با داستانهای یونان و روم پر میکنند؟
اساساً، استدلال ضد-کلاسیک به شرح زیر است: موضوع یورو محور، امپریالیستی و مردسالارانه است – به طور خلاصه، منسوخ شده است. محبوبیت میمی که میپرسد "چند وقت یکبار به امپراتوری روم فکر میکنید؟" به طرز دلنشینی این روایت را تغذیه کرد. نتیجهگیری کلی این بود که مردان، در مجموع، بیشتر از زنان شیفته – اگر نه تحسینکننده – روم امپراتوری بودند. اگرچه طنزآمیز بود، اما به عنوان یکی دیگر از موارد در فهرست اتهامات ضد-کلاسیک قرن بیست و یکم دیده شد.
برای بسط این موضوع، والتر شای دل (Walter Scheidel) مورخ برجسته اتریشی، نارنجک ادبی را به سمت دانشکدههای کلاسیک پرتاب کرده است. او در آخرین کتاب خود با عنوان «تاریخ باستان چیست؟» (What is Ancient History?)، خواستار انقلابی در تدریس آثار کلاسیک شده است. او میگوید: «بخشهایی که به بررسی کل زندگی و اندیشه یونانی و رومی، از زبان و ادبیات گرفته تا تاریخ و فلسفه میپردازند، باید به اجزای تشکیلدهنده خود تقسیم شوند. به ویژه، او استدلال میکند که تاریخ یونان و روم باید بخشی از یک برنامه درسی جهانی تاریخ باستان باشد.»
بررسی شای دل از اینکه چگونه یونان و روم به «جایگاهی ویژه» در دانشگاهی و فکری در دوران استعماری غرب دست یافتند، بیپرده و سرشار از جزئیات تاریخی جذاب است. او تا حدودی این روند را به محققان و نویسندگان آلمانی اوایل قرن نوزدهم، مانند گوته (Goethe) و هومبولت (Humboldt)، نسبت میدهد که از روحیه قدرت بزرگ اروپایی آن زمان، یعنی فرانسه ناپلئونی، روی گرداندند. شای دل مینویسد: «برای اطمینان، فرانسه به عنوان یک موضوع اجباری [در مدارس آلمان] حذف شد. دشمن سرسخت کنار گذاشته شد و باستانیان به جای آن آمدند.»
شای دل در کتابی پیشین خود به صورت تحریکآمیزی استدلال کرده بود که سقوط روم برای تولد اروپا ضروری بود. استدلال کلی او در اینجا که برنامههای درسی غربی باید توجه بیشتری به تاریخ عمیق خاور نزدیک یا آسیای جنوبی داشته باشند، غیرقابل انکار است. و با این حال، دپارتمانهای کلاسیک نیازی به دفاع بیش از حد در برابر چیزی شبیه به «من متهم میکنم» (j’accuse) ندارند. بسیاری از سالهاست که سخت در مورد چگونگی جذب و تطبیق با مخاطبان جدید فکر میکنند.
همچنین، صرف نظر از اینکه دانشکدهها چقدر نیاز به بازاندیشی در رویکرد خود دارند یا خیر، کافی است در یک کتابفروشی قدم بزنید یا به لیست فیلمها نگاه کنید تا ببینید داستانهایی که توسط نویسندگان بزرگ لاتین و یونانی روایت شدهاند، چگونه تسلط خیرهکنندهای بر تخیل معاصر حفظ کردهاند.
فقط کافی است در یک کتابفروشی قدم بزنید یا به لیست فیلمها نگاه کنید تا ببینید داستانهایی که توسط نویسندگان بزرگ لاتین و یونانی روایت شدهاند، چگونه تسلط خیرهکنندهای بر تخیل ما حفظ کردهاند.
در سالهای اخیر، ناشران به بازتصویرسازیهای فمینیستی از هومر و افسانه جنگ تروجان پرداختهاند. بازگویی رمان «ایلیاد» (The Iliad) توسط پت بارکر (Pat Barker) از دیدگاه بریسیئس (Briseis)، شاهزاده تروایی که برده آشیل (Achilles) جنگجوی یونانی شد، و رمان «سیرسه» (Circe) اثر مادلین میلر (Madeleine Miller) از جمله رمانهایی هستند که دیدگاه نویسنده را تغییر داده و از طریق دیدگاه عمدتاً کشف نشده شخصیتهای زن، جانی تازه به این داستانهای کهن بخشیدهاند.
اکنون به نظر میرسد در عصر جدید «ادیسه» هستیم، با دو فیلم پر ستاره و یک ترجمه مهم (دیگر) جدید. فیلم تلخ «بازگشت» (The Return) اثر اوبرتو پازولینی (Uberto Pasolini) کارگردان ایتالیایی، که رالف فاینس (Ralph Fiennes) در نقش قهرمان خسته و جولیت بینوش (Juliet Binoche) در نقش پنه لوپه (Penelope) همسر مدتها رها شده او بازی میکنند، تابستان امسال اکران شد. نسخه کریستوفر نولان (Christopher Nolan)، که فرض میشود کل داستان را شامل شود، سال آینده با مت دیمون (Matt Damon) در نقش اصلی اکران خواهد شد.
«ادیسه» (The Odyssey) ممکن است فاقد تمرکز بیرحمانه و شدت غمانگیز «ایلیاد» (The Iliad) باشد. اولی در طول ۲۰ سال و در گستره وسیعی در اطراف مدیترانه اتفاق میافتد، در حالی که «ایلیاد» تنها در یک دوره کوتاه در دشت غبارآلود خارج از تروجان روایت میشود. اما «ادیسه» بدون شک از نظر روایت و دیدگاه مدرنتر است، مشاهدهای که به این پرسش تاریخی طولانیمدت دامن زد که آیا این دو حماسه واقعاً توسط یک شاعر سروده شدهاند یا خیر.
در ذهن عامه، «ادیسه» به عنوان سفر نهایی ماجراجویی و خودیابی، از طریق آزمایش هیولاها، وسوسه و موارد دیگر دیده میشود. اما کمتر شناخته شده است که بیش از دو سوم درام در جزیره ایتاکا (Ithaka) اتفاق میافتد، جایی که پنه لوپه، همسر اودیسئوس (Odysseus) و تلمائوس (Telemachus)، پسرش، منتظر بازگشت او از تروجان بودند، در حالی که دهها خواستگار برای تصاحب جای او با هم رقابت میکردند. این بسیار داستان روابط زناشویی و خانوادگی است. فیلم پازولینی از سرگردانیهای اودیسئوس صرف نظر میکند و با رسیدن او به خانه آغاز میشود.
همانطور که دانیل مندلسون (Daniel Mendelsohn) در مقدمه ترجمه جدید خود مینویسد، «علیرغم کیفیت جذاب ماجراها، بیشتر «ادیسه» یا در ایتاکا، خانه، اتفاق میافتد یا نگران آن است.» تنش بر سر رابطه بین انسانها و خدایان از جایگاه مرکزی خود در «ایلیاد» عقبنشینی کرده و جای خود را به تمرکز بر روابط انسانی داده است. او مینویسد: «بحران زناشویی، بحران بلوغ و بحران سیاسی به طرز پیچیدهای در سراسر داستان بافته شدهاند.»
مندلسون، مقالهنویس و دانشگاهی اهل نیویورک، نویسنده خاطراتی عمیقاً تأثیرگذار درباره تدریس هومر (Homer)، پدران و پسران و موارد دیگر است که بر اساس بازخوانی سفر اودیسئوس (Odysseus) با پدر سالخورده خود نوشته شده است. او یک گام فراتر در نزدیکی خود به این حماسه رفته است، با جدیدترین ترجمه «کلاسیکهای پنگوئن» (Penguin Classics)، اثری قابل توجه که به دقت به هگزا مترهای (hexameter) اصلی هومر پایبند است.
ترجمه او مکمل ظریف و آرامتر – اگر نگوییم سنتیتر – ترجمه تحسین شده سال ۲۰۱۷ توسط پروفسور کلاسیک بریتانیایی-آمریکایی، امیلی ویلسون (Emily Wilson)، به شمار میرود. ترجمه ویلسون با ایامبیک پنتامترهای (iambic pentameter) تندترش، به دلیل حس مدرن خود مورد تحسین قرار گرفت. منتقدان نه تنها سرعت و شعر او، بلکه انتخاب کلماتش، از جمله استفاده از کلمه «برده» به جای «کنیز» استانداردتر، برای مقابله با هسته مردسالارانه شعر را ستایش کردند. ترجمه اخیر او از «ایلیاد» (The Iliad) نیز به طور گستردهای مورد تقدیر قرار گرفت.
پس چرا این پژواک پایدار؟ رابین لین فاکس (Robin Lane Fox)، پژوهشگر تاریخ باستان در نیو کالج، آکسفورد (و ستوننویس باغبانی فایننشال تایمز)، دوست دارد استدلال پرشور و جسورانهای را برای اینکه زندگی بدون خواندن هومر (Homer) زندگی ناکاملی است، مطرح کند. اما او همچنین بیش از رمانتیکگرایی را برای توضیح مأموریت زندگی خود به کار میبرد و دو مورد از دفاعیات متعدد و محکم خود را از هومر و آثار کلاسیک در هر عصر و زمانی برجسته میکند. اول: هومر و سپس نمایشنامهنویسان یونانی سنگ بنای ادبیات غرب هستند. دوم: ایدههای فیلسوفان کلاسیک درباره چگونگی زیستن و همچنین بحثهای یونانی و رومی درباره چگونگی اداره یک دولت، همچنان مرتبطتر از همیشه هستند.
نکته دوم، اکنون و در میانه بحثهای دردناک درباره سلامت دموکراسی جهانی، به ویژه در آمریکا زیر نظر دونالد ترامپ، اهمیت بیشتری پیدا کرده است. در مصاحبهای اخیر با فایننشال تایمز، جان بولتون (John Bolton)، تندرو کهنهکار جمهوریخواه و مشاور سابق ترامپ که اکنون به منتقدی سرسخت تبدیل شده است، صراحتاً از طریق تاریخ اواخر جمهوری روم (Roman Republic) به دنبال اطمینان بخشیدن به مخالفان رئیسجمهور بود. او گفت: ترامپ نه سولا (Sulla) است، نه کاتیلین (Catiline)، نه پومپه (Pompey) و نه سزار (Caesar)؛ کسانی که اقداماتشان سقوط جمهوری را تسریع کرد.
در این زمینه، کتاب «جمهوری بیقانون» (Lawless Republic) اثر یوشیا آزگود (Josiah Osgood)، که تاریخ آن سالهای دراماتیک را از طریق زندگی خطیب بزرگ سیسرون (Cicero) روایت میکند، خواندنی و ضروری است. رماننویس رابرت هریس (Robert Harris) در سهگانه حماسی خود، سیاستمدار حیلهگر را به شخصیتی تبدیل کرده است که در دهه پرآشوب گذشته میتوانست در وستمینستر (Westminster) جای بگیرد. آزگود، استاد کلاسیک در دانشگاه جورجتاون (Georgetown University)، مکمل غیرداستانی آن را نوشته است. بارها و بارها هنگام خواندن روایت او، تشابهاتی با سیاستهای تند و تلخ آمریکا به ذهن متبادر میشود.
اغواگری (Demagoguery)، سیاسی شدن دادگاهها، قوانین ناکارآمد تأمین مالی کمپینها – همه این مسائل که در واشنگتن در حال جوشیدن بودند، در زمان سیسرون نیز رخ دادند، البته با خطرات بالاتر؛ سیسرون جان خود را به خاطر حمایت از جناح اشتباه از دست داد. آزگود از طریق محاکمه ورس (Verres) قاضی فاسد، تأمل میکند: «اگر یک سناتور پول کافی و ارتباطات درست داشت، آیا میتوانست خود را از دسترس قانون خارج کند؟»
او هنگام پرداختن به جاهطلبیهای خود سیسرون مینویسد: «تأمین مالی کمپینها یک مسئله بحثبرانگیز بود زیرا ترسیم خط بین سخاوت به رأیدهندگان و رشوه دادن میتوانست دشوار باشد.» آیا چیزی تغییر کرده است؟ (آزگود با دقت و ظرافت مینویسد. او، روشن است، یک نخبهگرای لاتین برجعاجنشین نیست. در یک مناظره در جشنواره آخر هفته فایننشال تایمز، او با شادی از فیلم دوم «گلادیاتور» (Gladiator) استقبال کرد، اگرچه فیلمی خونین و هیجانانگیز است، اما برای نگه داشتن روم در چشم عموم مفید است.)
به طور سنتی، دورههای کلاسیک شامل ادبیات، تاریخ و فلسفه بودند. ناشران سهم خود را از فلسفه کلاسیک در سالهای اخیر ارائه کردهاند؛ کافی است به دنبال کتابهای باریک در کنار صندوق با کلمه رواقی (Stoic) یا اپیکور (Epicurus) در عنوان باشید. اما دروننگری سالهای کووید، حواسپرتیهای دنیای دیجیتال و عدم اطمینان سیاسی حاکم، همگی جستجویی دوباره و عمیقتر برای پرسشهای بزرگ را تشویق کردهاند. کمتر کسی با شور و شوق بیشتری از اگنس کالارد (Agnes Callard)، مقالهنویس، فیلسوف و نویسنده «سقراط گشوده: دفاعی از یک زندگی فلسفی» (Open Socrates: The Case for a Philosophical Life) به این موضوع پرداخته است.
کالارد اولین بار در سن ۲۱ سالگی به عنوان دانشجوی دانشگاه شیکاگو (University of Chicago) مورد توجه قرار گرفت، زمانی که تصمیم گرفت یک سقراط (Socrates) مدرن باشد. او به طور تصادفی به سراغ دانشجویان میرفت و سؤالات بزرگی را مطرح میکرد، چه در مورد هنر، شجاعت یا معنای زندگی. کتاب او یک گنج واقعی است، جدی و هوشمندانه و در عین حال خندهدار و بازیگوش. او برای تولستوی (Tolstoy) و نتیجهگیری او مبنی بر اینکه زندگی بررسیشده ارزش زیستن ندارد، وقت نمیگذارد. و جای تعجب نیست که او نظر خوبی درباره «زندگی ۱۵ دقیقهای» که بیشتر ما دنبال میکنیم، و معتاد به گوشیهای هوشمندمان هستیم، ندارد.
او میپرسد: «پس سقراط چیست؟ آیا او حشرهای مزاحم است که مردم را مبهوت، محروم، گمگشته و گیج رها میکند یا مامایی است که به تولد نوزادان ایدههای زیبای و واضحشان کمک میکند؟» ما میدانیم او چه فکر میکند. نمیتوان از همه انتظار داشت که زندگی فلسفی داشته باشند، اما او مورد بسیار خوبی برای آن ارائه میدهد، و در حالی که این کار را انجام میدهد، به بازنگری بسیاری از چیزهایی که ممکن است بدیهی بگیرید، تشویق میکند.
شای دل (Scheidel) با دقت تأکید میکند که او کاملاً موافق شکوفایی آثار کلاسیک است و ممکن است حق با او باشد که دپارتمانهای کلاسیک نیاز به تغییرات ریشهای دارند. اما او باید مراقب پیامدهای احتمالی کمپین خود باشد. لاتین و یونان باستان ممکن است مرده باشند، اما نویسندگانشان کاملاً زنده هستند و همه ما به خاطر وجود آنها بهتر و پرسشگرتر هستیم.
الک راسل سردبیر بخش خارجی فایننشال تایمز است.
تاریخ باستان چیست؟ (What Is Ancient History?) نوشته والتر شای دل؛ انتشارات دانشگاه پرینستون، ۲۹.۹۵ دلار / ۲۵ پوند، ۳۲۸ صفحه
ادیسه (The Odyssey) اثر هومر (Homer): ترجمه جدید توسط دانیل مندلسون (Daniel Mendelsohn)؛ پنگوئن کلاسیک، ۳۰ پوند / انتشارات دانشگاه شیکاگو، ۳۹ دلار، ۵۶۰ صفحه
جمهوری بیقانون: ظهور سیسرون و زوال روم (Lawless Republic: The Rise of Cicero and the Decline of Rome) نوشته یوشیا آزگود (Josiah Osgood)؛ Basic Books، ۳۲ دلار / ۲۵ پوند، ۳۸۴ صفحه
سقراط گشوده: دفاعی از یک زندگی فلسفی (Open Socrates: The Case for a Philosophical Life) نوشته اگنس کالارد (Agnes Callard)؛ Allen Lane، ۲۵ پوند / W. W. Norton، ۳۵ دلار، ۴۱۶ صفحه