جفری اپستین در 30 ژوئیه 2008 در دادگاه وست پالم بیچ، فلوریدا، حاضر می‌شود. عکس: آسوشیتدپرس
جفری اپستین در 30 ژوئیه 2008 در دادگاه وست پالم بیچ، فلوریدا، حاضر می‌شود. عکس: آسوشیتدپرس

اطلاعاتی از درون پرونده جفری اپستین

من وکیل او بودم. چیزهایی را می‌دانم که دستورات دادگاه اجازه فاش کردنشان را به من نمی‌دهند.

من وکیل جفری اپستین بودم. حقایق را می‌دانم، برخی از آنها را نمی‌توانم فاش کنم زیرا جزء اطلاعات محرمانه محسوب می‌شوند یا مشمول دستورات محرمانه دادگاه هستند. اما آنچه که می‌توانم فاش کنم، چندین نکته مهم را روشن می‌کند:

اپستین هرگز «فهرست مشتریان» ایجاد نکرد. اف‌بی‌آی با قربانیان ادعایی مصاحبه کرد که نام چندین «مشتری» را ذکر کردند. این نام‌ها ویرایش شده‌اند. آنها باید فاش شوند اما دادگاه دستور محرمانه نگه‌داشتن آنها را صادر کرده است. من می‌دانم آنها چه کسانی هستند. هیچ مقام دولتی فعلی در میان آنها نیست. نمی‌دانیم آیا اتهامات صحت دارند یا خیر. دادگاه‌ها همچنین اطلاعات منفی در مورد برخی از شاکیان را برای محافظت از آنها محرمانه نگه داشته‌اند. نه وزارت دادگستری و نه وکلای مدافع خصوصی اجازه نادیده گرفتن دستورات محرمانه دادگاه را ندارند. رسانه‌ها می‌توانند و باید از دادگاه‌ها برای انتشار تمامی نام‌ها و اطلاعات درخواست کنند تا مردم بتوانند به نتایج خود دست یابند.

همچنین گمانه‌زنی‌هایی در مورد ویدئوهای حاوی مدارک جرم که توسط دوربین‌های مخفی در اتاق‌های مهمان اپستین گرفته شده‌اند، وجود داشته است. نوارهای ویدئویی وجود دارند، اما آنها مربوط به مناطق عمومی خانه او در پالم بیچ، فلوریدا هستند. اپستین سرقت پول و یک اسلحه گرم دارای مجوز را از کشویی در اتاق نشیمن خود گزارش کرده بود، بنابراین پلیس یک دوربین ویدئویی نصب کرد. من از وجود دوربین‌های ویدئویی در اتاق‌های مهمان اطلاعی ندارم.

اسناد عمومی نشان‌دهنده آشنایی اپستین و آقای ترامپ سال‌ها پیش است. آن رابطه زمانی پایان یافت که آقای ترامپ ظاهراً اپستین را از مارالاگو (اقامتگاه خود) ممنوع کرد، مدت‌ها قبل از اینکه رئیس‌جمهور شود. من هیچ چیز را ندیده‌ام که نشان‌دهنده کار نامناسب یا حتی مشکوکی از سوی آقای ترامپ باشد.

از شواهد روشن است که اپستین خودکشی کرده است. اما آنچه مشخص نیست این است که آیا پرسنل زندان به او کمک کرده‌اند یا خیر. با توجه به شواهد مربوط به دوربین‌های ظاهراً خراب، انتقال هم‌سلولی او و نبود نگهبانان در طول دوره‌های زمانی مربوطه، این امر برای من محتمل به نظر می‌رسد.

من مطلقاً شکی ندارم که اپستین هرگز برای هیچ سازمان اطلاعاتی کار نکرده است. اگر چنین بود، حتماً به من و وکلای دیگرش می‌گفت، و آنها از آن اطلاعات برای دستیابی به توافقی بهتر برای او استفاده می‌کردند. (او از توافق به اصطلاح آسان‌گیرانه‌ای که به دست آورد و مستلزم گذراندن 1.5 سال در زندان محلی و ثبت نام به عنوان مجرم جنسی بود، راضی نبود.) منابع من در اسرائیل به من تأیید کرده‌اند که او هیچ ارتباطی با اطلاعات اسرائیل نداشته است. آن داستان دروغین—که اخیراً توسط تاکر کارلسون منتشر شد—احتمالاً از ادعاهای معتبر مبنی بر همکاری رابرت مکسول (1923-1991)، پدر دوست‌دختر سابق اپستین، گیسلین مکسول، با موساد نشأت گرفته است.

داستان‌های توطئه خوانندگان، بینندگان و شنوندگان را به خود جذب می‌کنند. آنها همچنین خوراکی برای حملات سیاسی هستند. پرونده اپستین بیش از سهم خود از چنین تئوری‌هایی را تولید کرده است، و هیچ چیز برای شایعه‌سازان آزاردهنده‌تر از زمانی نیست که حقایق سرسختانه (یا نبود حقایق) مانع یک تئوری جذاب شوند. متأسفم که ناامیدتان می‌کنم، اما واقعاً چیز زیادی برای دیدن در اینجا، فراتر از آنچه قبلاً فاش شده است، وجود ندارد.

آقای درشوویتز استاد بازنشسته دانشکده حقوق هاروارد و نویسنده کتاب «حالت پیشگیرانه: چالش جلوگیری از آسیب‌های جدی در عین حفظ آزادی‌های اساسی» است.