یک کارمند در حال نگهداری یک جفت کفش در فروشگاه کراکس در محله قدیمی هانوی در ویتنام، ۷ ژوئیه ۲۰۲۵. عکس: Nhac Nguyen/AFP از طریق Getty Images
یک کارمند در حال نگهداری یک جفت کفش در فروشگاه کراکس در محله قدیمی هانوی در ویتنام، ۷ ژوئیه ۲۰۲۵. عکس: Nhac Nguyen/AFP از طریق Getty Images

توافق تجاری آمریکا و ویتنام منطقی نیست

هانوی سابقه‌ای طولانی در مدیریت دوستان سرکش خود دارد، اما این توافق چه سودی برای واشنگتن دارد؟

از زمانی که ایالات متحده و ویتنام در سال 1995 روابط خود را عادی کردند، شراکت آنها به طور پیوسته تقویت شده است. در طول پنج دولت ریاست‌جمهوری، دو کشور به تدریج همکاری‌های اقتصادی و تجاری را عمیق‌تر کرده، به شرکای مهم دریایی تبدیل شده و ارتباطات بین مردم آمریکا و ویتنام را تقویت کرده‌اند. واشنگتن صدها میلیون دلار برای کمک به ویتنام جهت غلبه بر میراث جنگ هزینه کرد و تا سال 2017، به طرز باورنکردنی ۸۴ درصد از شهروندان ویتنامی دیدگاهی مثبت نسبت به ایالات متحده داشتند. در سال 2023، جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا، برای ارتقای تاریخی این روابط، که اکنون شراکت استراتژیک جامع نامیده می‌شود، به هانوی سفر کرد.

در پی این سفر سی‌ساله، تصمیم دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، در ۲ آوریل برای اعمال تعرفه‌ای ۴۶ درصدی بر ویتنام، به نظر می‌رسید که نشان‌دهنده تغییر بزرگی در سرنوشت روابط دو کشور باشد. اعلامیه ترامپ در ۲ ژوئیه مبنی بر اینکه ویتنام تمامی تعرفه‌ها بر کالاهای آمریکایی را حذف خواهد کرد، اما خودش به طور دائم با تعرفه ۲۰ درصدی و تعرفه ۴۰ درصدی بر کالاهای ترانشیپ‌شده مواجه خواهد شد، پرسش‌های بیشتری را در مورد آینده روابط آمریکا و ویتنام مطرح کرد. اگرچه ویتنام به وضوح با این شرایط موافقت نکرده بود، اما تصمیم گرفت که تن به این وضعیت دهد و از این توافق فرضی استقبال کند.

ویتنام در مدیریت دوستان سرکش خود استعدادی بی‌نظیر دارد. این کشور برای حفظ شراکت‌های متعدد خود و کاهش آسیب‌پذیری‌های ناشی از وابستگی بیش از حد به هر قدرتی، تلاش زیادی به خرج می‌دهد—از جمله در آخرین مذاکرات تجاری، که ویتنام تصمیم گرفت رابطه کلی خود با ایالات متحده و رئیس‌جمهور آن را در اولویت قرار دهد، حتی اگر این کار نیازمند امتیازات قابل توجهی بود. اما اگرچه تصمیم ویتنام را می‌توان بخشی از یک استراتژی گسترده و آگاهانه دانست، اما آنچه ایالات متحده از این توافق به دست می‌آورد، به مراتب نامشخص‌تر است. تعرفه‌های ترامپ وابستگی هر دو کشور به چین را افزایش می‌دهد، همکاری ویتنام در اولویت‌های استراتژیک فوری را از بین می‌برد و ادعای آمریکا برای رهبری جهانی را تضعید می‌کند.

ویتنام با شراکت‌های پیچیده

ویتنام با شراکت‌های پیچیده بیگانه نیست. این کشور هزار سال از استعمار چین جان سالم به در برد و اخیراً در جنگ مرزی ۱۹۷۹ با چین به بن‌بست رسید. با این حال، چین بزرگترین شریک تجاری ویتنام است و حزب کمونیست ویتنام به شدت از مسیر سیاسی و اقتصادی همتای چینی خود تقلید کرده است—حاکمیت تک‌حزبی لنینیستی را تقویت کرده و در عین حال آزادسازی اقتصادی را پذیرفته که نرخ‌های رشد شگفت‌انگیزی را در صادرات به ارمغان آورده است. استراتژیست‌های ویتنامی آموخته‌اند که چندین حقیقت را همزمان در نظر بگیرند. به قول یکی از گفته‌های رایج: «ویتنام همیشه باید در برابر چین مقاومت کند و با چین دوست باشد.»

تنها چین نیست که دوستی ناکامل از آب درآمده است. روسیه مدت‌هاست که شریک امنیتی ویتنام بوده است، با این حال پوتین از چین حمایت می‌کند و نه از ویتنام در مسائل حیاتی حاکمیت و قانون در دریای چین جنوبی. در میان همسایگان ویتنام در آسیای جنوب شرقی، تایلند و فیلیپین به ایالات متحده کمک کردند تا ویتنام را بمباران کرده و آن را به عصر حجر بازگردانند. کامبوج تحت رژیم خمرهای سرخ، غیرنظامیان ویتنامی را قتل عام کرد. با وجود تلاش‌های موفق‌آمیز برای آشتی، ایالات متحده بیش از ۳ میلیون ویتنامی را به قتل رساند.

در حالی که کشوری با ذهنیت استراتژیک کمتر ممکن است با خیانت‌های دوره‌ای شرکای خود با روی آوردن به درون کنار بیاید، ویتنام در عوض یک بین‌الملل‌گرایی متعصبانه را در آغوش گرفته است که هدف آن تقویت تجارت و متقاعد کردن قدرت‌های بزرگ با هر گرایش ایدئولوژیکی است که استقلال و رفاه ویتنام برای نظم جهانی مطلوب این قدرت‌ها حیاتی است. ویتنام انرژی زیادی را صرف تعمیق و روتین کردن همکاری با مجموعه‌ای متنوع از شرکا کرده است و این استراتژی نتایج چشمگیری به همراه داشته است: رهبران برزیل، چین، اتحادیه اروپا، ژاپن، کره شمالی و کره جنوبی، روسیه، ایالات متحده و بسیاری از کشورهای دیگر برای جلب علاقه ویتنام رقابت کرده‌اند.

سیاست خارجی ویتنام به یک بازی توازن‌بخشی در مقیاس بیسمارکی تبدیل شده است. برای بازدارندگی تجاوز چین علیه پاسگاه‌های ویتنام در دریای چین جنوبی، ویتنام شراکت دریایی خود را با ایالات متحده گسترش می‌دهد. برای تأمین بودجه و حمایت سیاسی ایالات متحده برای این شراکت، ویتنام زندانیان سیاسی را که بیشترین توجه را در کنگره به خود جلب می‌کنند، آزاد می‌کند و برای جلوگیری از هر گونه خطر درک شده برای امنیت رژیم، ویتنام همکاری خود را با حزب کمونیست چین در زمینه امنیت داخلی و کنترل اجتماعی تعمیق می‌بخشد. مقامات ویتنامی مشتاقانه از بایدن خواستند که در سال ۲۰۲۳ به هانوی سفر کند—و سپس با میزبانی از شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین به سرعت تعادل را برقرار کردند (و از تلافی چین جلوگیری کردند) و سپس ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه را به طرز بحث‌برانگیزی میزبانی کردند.

برای حفاظت و تقویت شراکت‌های متعدد خود، ویتنام اغلب آماده ارائه امتیازات تاکتیکی قابل توجهی است. در مذاکرات شراکت ترانس-پسیفیک (TPP)، یک توافقنامه تجاری چندجانبه جاه‌طلبانه، ویتنام خواسته‌های ایالات متحده را برای قانونی کردن اتحادیه‌های تجاری مستقل—یک امتیاز بزرگ برای یک دولت کمونیستی تک‌حزبی—پذیرفت تا تجارت را گسترش دهد، وابستگی ویتنام به چین را کاهش دهد و رهبری اقتصادی ایالات متحده در آسیای جنوب شرقی را نهادینه کند. (در سال ۲۰۱۷، ترامپ ایالات متحده را از TPP خارج کرد و این تعهدات کاری بی‌اعتبار شدند.) در سال ۲۰۲۰، ایالات متحده تحقیقی را در مورد ادعاهای دستکاری ارز ویتنام آغاز کرد. برای جلوگیری از تعرفه‌های تنبیهی، ویتنام به زودی اصلاحات ارزی را اعلام کرد و شفافیت بی‌سابقه‌ای را در اقدامات ارزی ویتنام به وزارت خزانه‌داری آمریکا پیشنهاد داد.

در سفر شی جین‌پینگ به هانوی در سال ۲۰۲۳، ویتنام با تواضع از ابتکار امنیت جهانی، طرح مورد علاقه رهبر چین، حمایت کرد، با وجود بی‌اعتمادی شدید ویتنام به نیات نظامی چین. این پس از ارتقاء بزرگ در روابط ویتنام با ایالات متحده صورت گرفت و به نظر می‌رسید مقامات ویتنامی معتقد بودند که امتیازات دیپلماتیک پکن را متقاعد می‌کند تا هرگونه برنامه برای تلافی مشخص را کنار بگذارد. این کار موفق بود، اما همچنین یک پیچیدگی در استراتژی بین‌المللی ویتنام را برجسته کرد—یک توافق با یک کشور می‌تواند ویتنام را مجبور به انعقاد توافق‌های بدتر با دیگران به خاطر حفظ تعادل کند.

اکنون که توافقی بین ایالات متحده و ویتنام اعلام شده است، هر دو طرف در تلاش برای نهایی کردن یک توافق هستند. ترامپ پیش از این گفته بود که ویتنام با تعرفه بر کالاهای ترانشیپ‌شدگی مواجه خواهد شد، اما آنچه "ترانشیپ‌شدگی" را تشکیل می‌دهد، به شدت مورد مذاکره قرار خواهد گرفت. رسانه‌های دولتی پیشنهاد کرده‌اند که ویتنام همچنین تلاش خواهد کرد از امتیازات خود در مورد تعرفه‌ها برای تضمین دسترسی به فناوری‌های پیشرفته ایالات متحده و همچنین وضعیت اقتصاد بازار استفاده کند، که این امر کشور را از اقدامات شدید ضد دامپینگ (ضد قیمت‌شکنی) محافظت خواهد کرد. این اقدامات برای ویتنام از این جهت مهم هستند که به این کشور اجازه می‌دهند ارتباطات جدیدی با صنایع ایالات متحده برقرار کند، که حتی در شرایطی که تعرفه‌های ترامپ در جهت مخالف عمل می‌کنند، وابستگی متقابل و تعامل را عمیق‌تر می‌سازند. اما در نهایت، با این پیروزی‌ها یا بدون آنها، ویتنام این توافق را خواهد پذیرفت. ویتنام نمی‌تواند بازار ایالات متحده یا شراکت گسترده‌تر را از دست بدهد، و راهی برای سازگاری با آمریکای ترامپ پیدا خواهد کرد. برای ایالات متحده، منطق این توافق کمتر روشن است.

این تعرفه‌ها هم اقتصاد ویتنام و هم اقتصاد ایالات متحده را تضعیف کرده و وابستگی هر دو کشور به چین را افزایش خواهد داد. در حالی که برخی از صادرات ویتنام ممکن است با تعرفه ۲۰ درصدی همچنان رقابتی باقی بمانند، مشخص نیست که نرخ ۴۰ درصدی تا چه حد گسترده اعمال خواهد شد. اصرار هوارد لوت‌نیک، وزیر بازرگانی ایالات متحده، در شهادت اخیرش در کنگره مبنی بر اینکه ویتنام «تنها مسیری از چین به سمت ماست»، نشان می‌دهد که دولت ممکن است محصولاتی را که در ویتنام تولید می‌شوند اما از نهاده‌ها یا قطعات چینی استفاده می‌کنند، به عنوان ترانشیپ‌شدگی مستحق عوارض ۴۰ درصدی تلقی کند. این امر باعث می‌شود که صادرات ویتنام با تعرفه‌ای به مراتب بالاتر از محصولاتی که واقعاً در چین ساخته می‌شوند، مواجه شود؛ محصولاتی که در حال حاضر با متوسط نرخ تعرفه مؤثر ۲۷.۹ درصد روبرو هستند. مشخص نیست چرا محصولات چینی که از ویتنام ارسال می‌شوند باید با نرخ بالاتری نسبت به محصولات چینی که از خود چین ارسال می‌شوند، مشمول مالیات شوند. این ساختار تعرفه‌ای در مجموع، بسیاری از اقدامات پنهانی شرکت‌های آمریکایی برای انتقال تولید از چین به ویتنام را معکوس می‌کند و آسیب‌پذیری‌های زنجیره تأمین را که چین می‌تواند در مذاکرات تجاری خود با ایالات متحده از آن‌ها استفاده کند، دوباره معرفی خواهد کرد.

علاوه بر این، اکنون که ویتنام اقدامات ترانشیپ‌شدگی ضدچینی را که به طور گسترده مشاهده می‌شوند، پذیرفته است، برای بازیابی تعادل در شراکت‌های خارجی خود، تلاش خواهد کرد تا امتیازات متناسبی به پکن ارائه دهد. وزارت بازرگانی چین پیش از این «اقدامات تلافی‌جویانه» علیه ویتنام را تهدید کرده است و هانوی سخت تلاش خواهد کرد تا از آنها جلوگیری کند. بیش از ۲۷ درصد از صادرات ویتنام ممکن است به ایالات متحده برود، اما چین نیز به عنوان بزرگترین شریک تجاری ویتنام، اهرم فشار قابل توجهی دارد. به هر نحو که بازتعادل هانوی رقم بخورد، قطعاً در تضاد با منافع واشنگتن خواهد بود.

علاوه بر این، هزینه فرصت

علاوه بر این، هزینه فرصت این توافق قابل توجه است. با توجه به اینکه دولت ایالات متحده آماده است تا خانواده‌های آمریکایی برای لوازم الکترونیکی، مبلمان و لباس بیشتر هزینه کنند تا موقعیت مذاکره خود را با ویتنام بهبود بخشد، دستاوردهای اقتصادی و امنیتی قابل توجهی در دسترس بود. به عنوان مثال، ممنوعیت اتحادیه‌های تجاری مستقل در ویتنام نه تنها یک نگرانی در مورد حقوق کار است، بلکه یک رویه تجاری ناعادلانه نیز محسوب می‌شود که به ضرر تولیدکنندگان آمریکایی است. ایالات متحده می‌توانست خواسته‌های سال ۲۰۱۶ خود را در مورد آزادی تشکل و حقوق چانه‌زنی جمعی بازنگری و تقویت کند. دولت همچنین می‌توانست ویتنام را تحت فشار قرار دهد تا تجهیزات نظامی بیشتری از آمریکا بخرد، با کواد (Quad) و سایر سازمان‌های منطقه‌ای تحت رهبری ایالات متحده همکاری کند، یا به آرامی با همتایان تایوانی تعامل داشته باشد. صرف این همه اهرم فشار و حسن نیت تنها بر تعرفه‌ها، تلاش‌های ایالات متحده برای دستیابی به این اهداف دیگر را پیچیده خواهد کرد.

این توافق همچنین ادعای ایالات متحده را برای رهبری جهانی تضعیف می‌کند. با وجود رشد اقتصادی سریع ویتنام، تولید ناخالص داخلی سرانه آن تنها به ۴۷۱۷ دلار رسیده است، که به سختی اردن و نامیبیا را در میان اقتصادهای جهان با ۱۴۰مین بالاترین تولید ناخالص داخلی سرانه، پشت سر می‌گذارد. مشت زدن به کشورهای فقیر چیزی نیست که اعتبار بین‌المللی با آن ساخته شود.

ترامپ با اعمال تعرفه‌های تنبیهی، ممکن است در کاهش کسری تجاری ایالات متحده با ویتنام موفق شود. ویتنام نیز با استقبال عمومی از این رویکرد، ممکن است در حفظ حسن نیت ترامپ و دسترسی به بازار ایالات متحده موفق شود. اما زمانی که هزینه‌های استراتژیک و اقتصادی این رویکرد در نظر گرفته می‌شود، دشوار است که این توافق را چیزی جز یک باخت تلقی کرد.

هنریتا لوین عضو ارشد مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی است. لوین پیش از این در شورای امنیت ملی و وزارت امور خارجه ایالات متحده، سمت‌های ارشد با تمرکز بر چین، آسیای جنوب شرقی و ساختار منطقه‌ای اقیانوس هند و آرام را بر عهده داشت.