زمانی که ترزا وودارد با سازندگان ۲۰ باغی که امیدوار بود در کتاب آیندهاش جای دهد تماس گرفت، توضیح دادن ایدهاش کمی طول کشید. آنها پرسیدند این سبک باغبانی ماکسیمالیستی که او میخواست دربارهاش بنویسد دقیقاً چیست و چگونه آنها در آن جا میگرفتند؟
خانم وودارد به یاد میآورد: «هیچکدام از آنها خود را ماکسیمالیست تعریف نمیکردند» – خب، شاید یک نفر. شخصی که صاحب یک حیاط آجری ۷۰۰ فوت مربعی در سانفرانسیسکو با ۳۰۰ گیاه گلدانی بود، کوچکترین باغ از بین همه، میدانست که این برچسب برای او مناسب است.
اما از نظر او، ۱۹ باغ دیگر نیز، چه در محوطههای حومه شهر و چه در املاک بزرگ چند هکتاری، به همین ترتیب استادان مسلم ماکسیمالیسم بودند. او با وام گرفتن از دیگر حوزههای طراحی، این ژانر را «روند ترکیبی» در باغبانی میدید.
او افزود: «متوجه شدم که ماکسیمالیسم در مد و طراحی داخلی در حال بازگشت است. این باعث شد فکر کنم، چگونه میتوانیم زیبایی پربار، فراوان و به شدت شخصی ماکسیمالیسم را در باغ به طور کامل جشن بگیریم؟»

به گفته او، یک نکته جذاب دیگر نیز وجود داشت: بسیاری از باغبانها «فراوانی را نه تنها برای زیبایی، بلکه برای یک هدف خاص» پذیرفتهاند – «برای جذب پرندگان، کاهش ردپای کربن خود و ایجاد زیستگاه برای گونههای در معرض خطر. آنها ثابت میکنند که بیشتر واقعاً بیشتر است، به خصوص وقتی صحبت از گیاهان برای محیط زیست ما باشد.»
همانقدر که باغهای دلخواه او متفاوت بودند، هر کدام «پر از شخصیت و شادی» و کاملاً دور از مینیمالیسم بودند. ویژگی اصلی هر یک – چه در طرح رنگ، مجموعهای از گیاهان خاص، یا هر تم دیگری که بازتابدهنده علاقه فرد پشت آن بود – به شدت، بسیار زیاد، افزایش یافته بود. تا حداکثر.
و با این حال، حتی در این حجم بالا، هیچ آشفتگی و هرج و مرجی در صفحات کتاب "Garden to the Max: Joyful, Visionary, Maximalist Design" که خانم وودارد با عکاس باب استِفکو خلق کرده است، به چشم نمیخورد. او این را به ویرایش و نمایش متفکرانهای که هر باغبان بر روی عناصر ترکیبات زنده خود اعمال میکند، نسبت میدهد – به آنچه او آن را «اعمال کیوریتوری» میناماند، کلمهای که بیش از یک بار از آن استفاده میکند.
او کیوریتوری را عامل تعیینکننده بین صرفاً تعداد زیادی گیاه و ترکیبی کارآمد میداند و میگوید: «باعث میشود فضاها یکپارچه و هدفمند به نظر برسند.»

رنگ سبز
در سنت طراحان داخلی ماکسیمالیست که از رنگ، کاغذ دیواری و پارچهها به وفور استفاده میکنند، به کار بردن فوقالعاده مطمئن رنگ، یک عامل یکپارچهکننده آشکار است. بیشتر، وقتی به صورت استراتژیک به کار رود، هرگز بیش از حد نیست.
دو باغ استثنایی که خانم وودارد با داستانهای رنگی قوی انتخاب کرده بود، اصلاً به شیوهای گلدار و رنگارنگ نبودند، بلکه با سایههای زنده سبز جان گرفته بودند.
دیل سیورت از سال ۲۰۰۶ مشغول جمعآوری خزه بوده است و تنوعی از گونهها نقشهای متفاوتی در باغ ژاپنی ۵۰۰۰ فوت مربعی او با یک درخت کاتسورا (Cercidiphyllum japonicum) به عنوان مرکزیت آن ایفا میکنند. آقای سیورت، استاد بازنشسته اقتصاد در واکِشا، ویسکانسین، از خزه تنها برای پوشاندن بخشهایی از زمین استفاده نمیکند، اغلب ابتدا خاک را برای ایجاد یک اثر موجدار بالا میآورد، بلکه کُنده درختان را میپوشاند و تختهسنگها را با آن مفروش میکند. (نکته: او از چسب سیلیکون به عنوان چسب موقت استفاده میکند تا زمانی که خزه خودش تثبیت شود.)
آنچه واقعاً نقطه قوت خزه به عنوان امضای باغ او را نشان میدهد: نحوه آرایش هنرمندانه منظره با بیش از ۱۰۰ حوضچه و کاسه پر از آن، که بسیاری از آنها دارای تپههای کوچک خزهای هستند.
گیاهان چندساله برگدار سایهدوست مانند هوستاها، سرخسها و سیب می (Podophyllum peltatum) نیز در سبز کردن نقش دارند. اما خزه ستاره مخملی است، یک عنصر ظریف و نرم در برابر سخت که در تضاد با استفاده سخاوتمندانه آقای سیورت از سنگ، از جمله بیش از ۱۱,۰۰۰ سنگ مزرعه که برای لبهبندی مسیرها و پوشاندن آبنماها به کار رفتهاند، قرار میگیرد.

ایجاد هندسهای متمایز
دنیای سبزِ در سبزِ باغ سایلاس مونتسیر و گریم هاردی در ناتلی، نیوجرسی، مقیاسی کاملاً متفاوت دارد. این باغ به عنوان محیطی برای نمایش مجموعه مجسمههای بزرگ آقای مونتسیر در محوطه خانهای به سبک Colonial متعلق به دهه ۱۸۹۰، که خود به رنگ سبز نقاشی شده بود و خانه کودکی او بود، تصور شده بود.
دههها پیش، این زوج از ریچارد هارتلاژ، طراح باغ مستقر در سیاتل، برای کمک دعوت کردند. برای اینکه مجموعه مجسمهها در خانه جای بگیرند و به جایگاه برخی از درختان بزرگ ملک احترام گذاشته شود، آقای هارتلاژ میدانست که کاشتهای کوچک و پردردسر کارساز نخواهند بود. او کاشتهایی با حضور چشمگیر و قوی خود مشخص کرد، کاشتهایی که میتوانستند بیانیههای متناسب و قوی ارائه دهند و عناصر هندسه متمایز باغ را شکل دهند.
به عنوان مثال: ۱۸ درخت هورنبیم اروپایی (Carpinus betulus) با دقت به اشکال مستطیلی هرس شدهاند که بسیاری از آنها بیش از ۱۴ فوت ارتفاع دارند و به خودی خود مجسمهسازی شدهاند. یک منطقه چمن دایرهای در مجاورت گروهی از آنها توسط دو تپه هلالی شکل ۱۶۰ فوتی احاطه شده است که هر کدام با هزاران گیاه چمن جنگلی ژاپنی (Hakonechloa macra) زنده هستند.

وقتی گلدانها واقعاً زیاد میشوند
حتی اگر جایی برای بیان گیاهشناختی در چنین مقیاسی نباشد، تقریباً هر باغی دارای گلدان است. اما آیا آنها صرفاً در اینجا و آنجا و همهجا قرار داده شدهاند، یا به گونهای صحنهسازی شدهاند که بیشترین تأثیر را داشته باشند؟
مناظر مختلف در این کتاب، از جمله باغ خزه آقای سیورت و آن حیاط سانفرانسیسکویی در آپارتمان کلارک دِ مورنای، از پتانسیل قدرتمند گلدانها بهره میبرند.
آقای دِ مورنای، باغبان در گلخانه فلورا گراب گاردنز، مجموعهای متنوع از گیاهان و گلدانهای متمایز برای نمایش آنها گردآوری کرده است. او چندین نخل گلدانی بزرگ را به کار گرفته تا نوعی سایبان برای بروملیادها و ارکیدهها ایجاد کند که از آفتاب در امان بمانند، آفتابی که کاکتوسها و ساکولنتها در مناطق بازتر حیاط از آن لذت میبرند.
باغ او ممکن است همگی بر روی یک سطح سخت طراحی شده باشد، اما حس زمینی که آقای دِ مورنای با ۳۰۰ گلدان فشرده و متراکم ایجاد کرده است، به لطف ارتفاعات متنوع و موقعیتدهی هوشمندانه آنها، اصلاً مسطح به نظر نمیرسد.
خانم وودارد گفت: «نحوه قرار دادن برخی از آنها در ارتفاعات مختلف نوعی ظاهر استادیوممانند ایجاد میکند»، او همچنین به جزئیاتی مانند مجموعهای از گلدانهای کوچک که برای بررسی دقیقتر روی میز قرار داده شدهاند، و دیگر گلدانها که روی دیوار آویزان هستند، اشاره کرد.

جرد و لیز هیوز نیز در کسب و کار گلخانهای هستند و مدیریت Groovy Plants Ranch در مارِنگو، اوهایو را بر عهده دارند. برخی از کاکتوسها و ساکولنتهای عجیب و غریب که از جمله بسیاری از علاقهمندیهای گیاهی آنها هستند، به خانه این زوج راه یافته و وظیفهای غیرمنتظره به آنها محول شد: آنها به عنوان لبهبندی استفاده میشوند.
بین گلکاریهای فراوان و وحشیانه رنگارنگ که فضای چمن جلوی خانه آنها را اشغال کردهاند، ۱۴۰ گلدان سفالی از گیاهان غیرمعمول به صورت دو و سه ردیف در امتداد هر دو طرف یک راهروی سنگی که به ایوان پر از گیاه منتهی میشود، چیده شدهاند. پیام طنینانداز این است: از گیاهان در اینجا استقبال میشود.

استفاده فراوان از بافت
با ورق زدن کتاب، خواننده ناخودآگاه میپرسد: آیا عنصری در باغ من وجود دارد که اگر شدت آن افزایش یابد، تفاوت بزرگی در تأثیر کلی ترکیب ایجاد کند؟
بافت یک امکان دیگر برای بازی است، و در ارتفاع ۵۱۶۰ پایی در فورت کالینز، کلرادو، خانم وودارد گفت که باغبان، لورن اشپرینگر، به دنبال «بافت حماسی» بود، در حالی که واقعیت شرایط خشکی باغش، دماهای شدید و زمینههای اکولوژیکی و بصری را رعایت میکرد.
برای بخشهایی از ملک پنج هکتاری خود، او از دشتهای بومی چمن کوتاه منطقه الهام گرفت و گیاهان بومی با بافت ظریف مانند چمن گاومیش (Bouteloua dactyloides) را با یوکاهای برگنواری و سایر گیاهان مقاوم ترکیب کرد.

در آرلینگتون، ایندیانا، که با چشماندازی غالب از مزارع ذرت و سویا احاطه شده است، ایروین اتین تصمیم گرفت باغش اصلاً نیازی به ترکیب شدن با محیط نداشته باشد. آقای اتین، کیوریتور گیاهان علفی و طراحی باغ فصلی در Newfields، موزه هنر ایندیاناپولیس، به شدت بر برگهای بزرگ و انتخاب رنگهای قوی تکیه کرد تا دنیای گرمسیری خاص خود را ایجاد کند.
او مقادیر سخاوتمندانهای از برگهای برنزی و زرشکی را شامل میشود، از گیاهان گرمسیری برجسته مانند کاناها و موز قرمز حبشی (Ensete ventricosum 'Maurelii') گرفته تا سامبوکوس برگ مشکی (Sambucus nigra) مقاوم و با بافت ظریفتر و سماق ارغوانی (Cotinus coggygria). انتخابهای طلایی برگ برخی گیاهان مانند سماق (Rhus) یا فیتولاکا (Phytolacca americana 'Sunny Side Up') تضادهای شدیدی ایجاد میکنند.
مرزها بسیار گسترده هستند و حتی چند مجسمه فلامینگو صورتی در میان گیاهان بلندقامت دیده میشوند. آقای اتین یکی از طرفداران مکتب «بیشتر، بهتر است» در باغبانی به شمار میرود.
او به خانم وودارد گفت: «میتوانستم کمتر کار کنم، اما بیشتر را دوست دارم»، و با این جمله صدای قهرمان شخصیاش، دالی پارتونِ ماکسیمالیست، را تداعی کرد.