تصویرسازی: ابراهیم راینتاکات برای بلومبرگ
تصویرسازی: ابراهیم راینتاکات برای بلومبرگ

آیا یک کشور می‌تواند بیش از حد ثروتمند باشد؟ نروژ در حال کشف این موضوع است

کتابی جنجالی استدلال می‌کند که درآمد بی‌وقفه نفت و یک صندوق ثروت ملی، نروژ را به کشوری فربه، بی‌فایده و ناسالم تبدیل کرده است.

در سال ۱۹۶۹، شرکت فیلیپس پترولیوم در آستانه رها کردن اکتشاف در فلات قاره نروژ بود که تصمیم گرفت آخرین چاه نفتی را حفاری کند – و به گنج رسید. این کشف نروژ را به یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان تبدیل کرد. صندوق ثروت ملی این کشور که برای سرمایه‌گذاری این پول تأسیس شده بود، اکنون حدود ۲ تریلیون دلار را مدیریت می‌کند که معادل تقریباً ۳۴۰,۰۰۰ دلار برای هر شهروند نروژی است.

سال‌هاست که درآمد نفتی و این صندوق ثروت، به این کشور کوچک کمک کرده‌اند تا از نرخ بیکاری پایین، بدهی دولتی کم و یک شبکه گسترده تامین اجتماعی که استاندارد بالای زندگی را تضمین می‌کند، برخوردار باشد.

اما اخیراً، نشانه‌هایی از بروز مشکل پدیدار شده است. نروژی‌ها مرخصی استعلاجی بسیار بیشتری نسبت به یک دهه قبل می‌گیرند که باعث افزایش هزینه‌های خدمات بهداشتی شده است. نمرات آزمون دانش‌آموزان بیش از سایر کشورهای اسکاندیناوی بدتر شده است و منتقدان دولت می‌گویند تونل‌ها و پل‌های بی‌اثر زیادی ساخته شده‌اند.

در میان نگرانی‌های فزاینده مبنی بر اینکه نروژ در حال تبدیل شدن به کشوری فربه، بی‌فایده و ناسالم است، نروژی‌ها شروع به پرسیدن کرده‌اند: آیا یک کشور می‌تواند بیش از حد پول داشته باشد؟

مارتین بچ هولته، نویسنده کتاب "کشوری که بیش از حد ثروتمند شد" می‌گوید: «نروژ باید آهن‌ربایی برای فرصت‌ها و مردم باشد. اما در عوض برعکس است.» وی افزود: «هیچ بلندپروازی‌ای وجود ندارد و این ۱۰۰ درصد به دلیل صندوق نفتی است.»

بچ هولته، اقتصاددان و رئیس سابق دفتر اسلو در شرکت مشاوره مک‌کینزی و شرکا، بر روی یک نقطه حساس دست گذاشته است. کتاب او که در ژانویه منتشر شد، بیش از ۵۶,۰۰۰ نسخه در کشوری با تنها ۵.۶ میلیون نفر جمعیت فروخته است. (پرطرفدارترین عنوان داستانی سال گذشته حدود ۸۰,۰۰۰ نسخه فروخت.) ایده‌های آن موضوع بحث عمومی است و بچ هولته به یک سخنران پرتقاضا در دانشکده‌های کسب‌وکار، کنفرانس‌ها و گردهمایی‌های خصوصی تبدیل شده است. در ماه اوت، او در کنار چهار اقتصاددان دیگر، جنس استولتنبرگ، وزیر دارایی نروژ را در رویداد سیاسی سالانه نروژ در روستای ساحلی آرندال به چالش خواهد کشید.

افرادی در بیرون از خانه از هوای گرم در سنت هانشاوگن اسلو لذت می‌برند.
نروژی‌ها مرخصی استعلاجی بیشتری می‌گیرند و نمرات آزمون دانش‌آموزان بدتر شده است.

هزینه‌های بی‌رویه

در این کتاب، بچ هولته ۴۶ ساله نمونه‌هایی از هزینه‌های بی‌رویه عمومی و انگیزه‌های نادرست در نروژ را برجسته می‌کند. یک پروژه مترو که شبه‌جزیره‌ای در حومه اسلو را به هم متصل می‌کند، شش برابر بودجه پیش‌بینی شده هزینه دارد. معافیت‌های مالیاتی به پروژه‌های بادی فراساحلی یا میادین نفتی داده می‌شود که در غیر این صورت سودآور نبوده‌اند. صاحبان خانه‌ها بدهی زیادی انباشته‌اند زیرا می‌دانند دولت بازنشستگی آنها را تامین خواهد کرد: نسبت بدهی به درآمد خانوارها در نروژ ۲۲۰ درصد است که بالاترین نرخ در میان کشورهای OECD است.

این کتاب انتقادات زیادی را نیز به خود جلب کرده است. اوستین اولسن، رئیس سابق بانک مرکزی نروژ، گفت که کار بچ هولته پر از بی‌دقتی‌ها است، از جمله اغراق در میزان کاهش بهره‌وری. محققان در اداره آمار نروژ گفتند که این کتاب نسخه‌ای عمیقاً ناقص از تاریخ اقتصادی را ارائه می‌دهد و اشاره کردند که نروژ کشوری کوچک است که به شدت تحت تأثیر عوامل خارجی قرار دارد. با این حال، برخی دیگر، مانند اقتصاددان اسپن هنریکسن، خاطرنشان کردند که اگرچه بچ هولته ممکن است برخی ارقام را اشتباه بیان کرده باشد، اما او به درستی احساس نروژی‌ها را بیان کرده است. هنریکسن در مقاله‌ای در اوایل سال جاری نوشت که عنوانی متناسب‌تر با روح کتاب می‌توانست این باشد: "کشوری که باید حتی ثروتمندتر می‌شد".

رشد آهسته

با این حال، داده‌های زیادی برای تأیید نگرانی‌های بچ هولته وجود دارد.

نروژ بیش از هر کشور OECD دیگری به جز لوکزامبورگ، برای مؤسسات آموزشی هزینه می‌کند: هزینه سالانه برای هر دانش‌آموز از دوره ابتدایی تا آموزش عالی حدود ۲۰,۰۰۰ دلار است، در مقایسه با میانگین OECD که حدود ۱۴,۰۰۰ دلار است. با این حال، آزمون‌های بین‌المللی استاندارد نشان می‌دهند که نتایج برای دانش‌آموزان نروژی بدتر می‌شود. از سال ۲۰۱۵، نمرات دانش‌آموزان ۱۵ ساله نروژی در برنامه ارزیابی بین‌المللی دانش‌آموزان در ریاضی، علوم و خواندن کاهش یافته و اکنون پایین‌تر از میانگین OECD قرار دارد. دسامبر گذشته، ارنا سولبرگ، رهبر محافظه‌کاران مخالف، گفت که نروژ "در آستانه فاجعه علوم طبیعی" قرار دارد که آینده اقتصادی آن را به خطر می‌اندازد.

کارشناسان عوامل متعددی را ذکر می‌کنند: خودخواهی نهادی، افزایش سهم دانش‌آموزان خارجی‌تبار، چالش‌های رو به رشد سلامت روان و شکاف‌های مهارتی فزاینده ناشی از نابرابری‌های اقتصادی-اجتماعی.

مخازن ذخیره سازی در پروژه جذب و ذخیره‌سازی کربن Northern Lights، تحت کنترل اکوینور ای‌اس‌ای، شل پی‌ال‌سی و توتال‌انرژیز اس‌ای، در بلوموینا، نروژ، جمعه، ۱۹ ژانویه ۲۰۲۴.
قابلیت بقای بلندمدت پروژه جذب کربن Northern Lights نروژ نامشخص است.

داستان هشدار دهنده

نروژ همچنین چهار برابر میانگین OECD برای مزایای از کار افتادگی و بیماری هزینه می‌کند — حدود ۸ درصد از تولید ناخالص داخلی — در حالی که شاغلین تمام وقت به طور متوسط سالانه ۲۷.۵ روز مرخصی استعلاجی می‌گیرند که بالاترین میزان در OECD است. برخی منتقدان سطح بالای بیماری را به سیستم رفاهی سخاوتمندانه این کشور نسبت می‌دهند: نروژ حقوق کامل را، با سقفی بالاتر از متوسط دستمزد، برای حداکثر ۱۲ ماه مرخصی استعلاجی مداوم پرداخت می‌کند که بخشی از آن چیزی است که صندوق بین‌المللی پول آن را "یک سیستم مزایای اجتماعی پرهزینه و تحریف‌کننده" نامیده است.

بازدهی کم در آموزش و وضعیت غیرعادی در مرخصی استعلاجی، نشانه‌هایی از مشکل اساسی‌تری هستند که ناظران را نگران کرده است: کندترین رشد بهره‌وری در میان کشورهای ثروتمند طی دو دهه گذشته.

هانس‌یورگ بلوشلیگر، رئیس میز کار ایسلند و نروژ در OECD مستقر در پاریس، گفت: «مشکلی در بهره‌وری کلی اقتصاد وجود دارد و به ویژه در آن بخش‌هایی که باید اقتصاد را به جلو سوق دهند – بخش‌های تولیدی و با فناوری بالا که در کشورهای دیگر اقتصاد را پیش می‌برند.»

در همین حال، نشانه‌هایی وجود دارد که نوآوری در حال توقف است. سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه، که به عنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی اندازه‌گیری می‌شود، از زمان همه‌گیری کووید-۱۹ کاهش یافته است، و گزارش اخیر انجمن سرمایه جسورانه و سهام خصوصی نروژ نشان داد که سال گذشته دورهای تأمین مالی اولیه برای شرکت‌های نوپا در نروژ کمتر از هر زمان دیگری در تاریخ بوده است.

«ما مدلی را انتخاب می‌کنیم که برای سرمایه‌گذاری سرمایه الهام‌بخش نیست.»

برخی از رهبران کسب‌وکار نیز رژیم مالیاتی را مورد انتقاد قرار می‌دهند که به گفته آنها موفقیت را مجازات می‌کند. چندین نروژی ثروتمند شناخته‌شده، فلات‌ها را با کوه‌های آلپ سوئیس که بار مالیاتی کمتری دارند، عوض کرده‌اند.

پال رینگهولم، مدیر ارشد سرمایه‌گذاری در شرکت مشاوره‌ای Formue که حدود ۱۷ میلیارد دلار را مدیریت می‌کند، گفت: «ما مدلی را انتخاب می‌کنیم که برای سرمایه‌گذاری سرمایه الهام‌بخش نیست.» وی افزود: «نروژ مکانی است که باید استعدادها را از سراسر جهان جذب کند، جایی که کسب‌وکار و مالی باید شکوفا شوند. اما ما انتخاب کرده‌ایم که برعکس عمل کنیم و این بسیار عجیب است زیرا ما یکی از ثروتمندترین دولت‌های جهان را داریم.»

خطرات شناخته شده

به گفته بچ هولته، هزینه‌های دولتی برای زیرساخت‌ها بالا است، با کارایی هزینه‌ای مشکوک. مثال‌های او شامل ۲.۶ میلیارد دلار برای توسعه یک پروژه جذب کربن است که قابلیت تجاری آن هنوز نامشخص است، و یک خط قطار که از سال ۲۰۱۹ در دست ساخت بوده، ممکن است تا ۳۰۰ میلیون دلار در هر کیلومتر هزینه داشته باشد و شاید تا پنج سال دیگر هم تمام نشود.

هیلده بیورنلند، استاد و اقتصاددان در مدرسه کسب‌وکار BI نروژ، گفت که این کشور از "بیماری هلندی خاموش" رنج می‌برد. این اصطلاح به این اشاره دارد که چگونه کشف گاز طبیعی در هلند با رکود صنعتی همراه شد زیرا ارزش پول افزایش یافت و صادرات را کمتر رقابتی کرد. نروژ تا کنون از این سرنوشت اجتناب کرده است، اما پرداخت‌های رفاهی بالا و رشد پایین بهره‌وری موفقیت آن را تضعیف می‌کنند، او می‌گوید.

در حالی که تولید سوخت‌های فسیلی دو دهه پیش به اوج خود رسید، سلطه این صنعت در نروژ با افزایش تقاضای اروپا پس از تحریم‌ها علیه روسیه به دلیل جنگ در اوکراین احیا شده است. بخش نفت و گاز امروز ۲۱ درصد از تولید ناخالص داخلی نروژ را تشکیل می‌دهد.

برای کشورهای غنی از منابع مشابه، نروژ هم یک نمونه خوب برای نحوه ایجاد ساختارها برای مدیریت این ثروت است و هم یک داستان هشدار دهنده درباره اهمیت سرمایه‌گذاری درآمدها در سایر بخش‌ها برای ایجاد اقتصادی متعادل‌تر.

صندوق عظیم ثروت ملی این کشور، که در اواسط دهه ۱۹۹۰ تأسیس شد، قرار بود پول سرریز شده از فروش نفت را با سرمایه‌گذاری گسترده‌تر در صنایع و مناطق مختلف، تنوع بخشد و اقتصاد داخلی را از تورم محافظت کند. یک محافظت کلیدی این بود که تنها بازده سالانه مورد انتظار، که اکنون ۳ درصد از صندوق است، برای پوشش کسری بودجه استفاده شود.

این تا حدود سال ۲۰۱۲ که ارزش سبد سهام شروع به افزایش کرد، تا حد زیادی مناسب بود. امروز، ارزش این صندوق نزدیک به ۲ تریلیون دلار است – به این معنی که سیاستمداران می‌توانند در چارچوب قوانین بودجه باقی بمانند و همچنان بخش عمومی را با پول پر کنند. برداشت‌ها از صندوق اکنون ۲۰ درصد از بودجه سالانه نروژ را پوشش می‌دهد، که دو دهه قبل کمتر از ۱۰ درصد بود.

فیل توی اتاق، سرنوشت بلندمدت چاه‌های نفتی کشور است. اداره فراساحل نروژ، نهاد نفت و گاز این کشور، انتظار دارد که تولیدکنندگان فراتر از سال ۲۰۵۰ به پمپاژ نفت ادامه دهند. اما مدیریت گذار به دورانی که هیدروکربن‌ها در اقتصاد کمتر غالب باشند، احتمالاً دشوار خواهد بود. بیش از ۲۰۰,۰۰۰ نفر – ۱۰ درصد از نیروی کار بخش خصوصی – در صنایع نفت، گاز و صنایع وابسته مشغول به کار هستند. این مشاغل و جریان پول به صندوق ثروت ملی، با خشک شدن درآمدها در معرض خطر هستند.

در حال حاضر، نروژ استاندارد زندگی نسبتاً بالایی را حفظ کرده است. اما ترس‌های برجسته شده در کتاب بچ هولته بی‌دلیل نیستند. مقامات بانک مرکزی نروژ و دیگران سال‌هاست درباره این خطرات هشدار داده‌اند. از اوایل سال ۲۰۱۴، کارن هلن اولتویت-مو، اقتصاددان، استدلال کرد که ثروت فسیلی این کشور را "در مقایسه با چند دهه قبل" لوس کرده است.

بچ هولته می‌گوید که شباهت‌هایی بین نروژ و ایالات متحده می‌بیند – او صندوق نفتی را با "تقاضای نامحدود" برای بدهی دولت ایالات متحده مقایسه می‌کند – و دولت‌های غنی از کالا در خاورمیانه. او می‌گوید کتابش را به عنوان یک زنگ بیدارباش برای هموطنان نروژی‌اش نوشت.

او در کنفرانسی در ماه آوریل گفت: «سعی کردم طوری بنویسم که مردم را عصبانی کند، چه خوب چه بد.» راه‌حل‌هایی که کتاب او توصیه می‌کند شامل کاهش شدید مالیات و هزینه‌های دولتی، و اجرای قوانین سخت‌گیرانه‌تر در مورد میزان برداشت دولت از صندوق ثروت ملی است.

در همین حال، این مشاور سابق اقتصاد کشور را به نوعی ارث تشبیه کرده است. او در آوریل گفت: «ما وارث شده‌ایم، شش برابر حقوق سالانه خود را در بانک دریافت کرده‌ایم و این بدان معناست که می‌توانیم راه آسان را انتخاب کنیم.» وی افزود: «ما بزرگترین فرصتی را که یک کشور غربی در دوران مدرن داشته، به هدر می‌دهیم.»