مارکو روبیو، وزیر امور خارجه ایالات متحده، در کنار وزرای چهارجانبه هند-اقیانوسیه، (از چپ به راست) ایوایا تاکشی، وزیر امور خارجه ژاپن، سوبراهمانیام جایشانکار، وزیر امور خارجه هند، و پنی وونگ، وزیر امور خارجه استرالیا، در جریان فرصت عکس‌برداری پیش از نشست‌ها در وزارت امور خارجه در واشنگتن در تاریخ ۲۱ ژانویه.
مارکو روبیو، وزیر امور خارجه ایالات متحده، در کنار وزرای چهارجانبه هند-اقیانوسیه، (از چپ به راست) ایوایا تاکشی، وزیر امور خارجه ژاپن، سوبراهمانیام جایشانکار، وزیر امور خارجه هند، و پنی وونگ، وزیر امور خارجه استرالیا، در جریان فرصت عکس‌برداری پیش از نشست‌ها در وزارت امور خارجه در واشنگتن در تاریخ ۲۱ ژانویه.

چهارجانبه را برای امنیت انرژی به کار بگیرید

هر کشور در این ائتلاف، نقاط قوت متمایزی را ارائه می‌دهد.

از زمان تأسیس آن در سال ۲۰۰۷، گفتگوی امنیتی چهارجانبه — مشارکت استراتژیک بین استرالیا، هند، ژاپن و ایالات متحده — در تعریف یک هدف روشن فراتر از موازنه‌سازی چین، با دشواری مواجه بوده است. با وجود نشست‌های منظم و همسویی فزاینده در گفتار، این گروه تا حد زیادی در ارائه همکاری‌های اقتصادی ملموس ناموفق بوده است.

کواد در سال ۲۰۱۷ در دوران اولین دولت ترامپ احیا شد تا یک استراتژی امنیتی یکپارچه‌تر برای هند-اقیانوسیه ایجاد کند. سپس دولت بایدن کواد را به سطح اجلاس رهبران ارتقا داد و دستور کار آن را فراتر از امنیت گسترش داد. بیانیه ویلمینگتون در سال ۲۰۲۴ نقطه عطفی بود که چهار کشور را به همکاری عمیق‌تر در زنجیره‌های تأمین انرژی پاک به عنوان بخشی از تمرکز گسترده‌تر بر امنیت انرژی و تاب‌آوری اقتصادی متعهد ساخت.

با این حال، نشست این ماه وزرای خارجه کواد در واشنگتن هیچ اشاره‌ای به امنیت انرژی نکرد، با وجود نگرانی‌های فزاینده منطقه‌ای در این خصوص. در عوض، بیانیه مشترک، ابتکار مواد معدنی حیاتی کواد را برای «تقویت امنیت اقتصادی و تاب‌آوری جمعی با همکاری برای تأمین و تنوع بخشیدن به زنجیره‌های تأمین مواد معدنی حیاتی» راه‌اندازی کرد. همچنین تعهد به هماهنگی نزدیک‌تر در «فناوری‌های حیاتی و نوظهور» داده شد. مارکو روبیو، وزیر امور خارجه ایالات متحده، تأکید کرد که کواد باید «ابزاری برای اقدام» شود و مواد معدنی حیاتی را به عنوان یک مورد آزمایشی ذکر کرد. اما بدون یک استراتژی گسترده‌تر انرژی برای تثبیت تقاضا و هدایت سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها، این ابتکار در معرض خطر قطع ارتباط از سیستم‌های اصلی که برای پشتیبانی از آنها طراحی شده است، قرار دارد.

اظهارات روبیو یک نقطه عطف بود. با توجه به اینکه سرمایه‌گذاری ایالات متحده در انرژی پاک به دنبال تلاش‌های اخیر کنگره برای لغو بخش‌هایی از قانون کاهش تورم (IRA)، با عدم قطعیت جدیدی مواجه است، کواد اکنون به عنوان یکی از معدود بسترهایی برجسته است که در آن امنیت انرژی و تاب‌آوری اقتصادی همچنان فوریت فراحزبی را به خود جلب می‌کند. برای تحقق این وعده، کواد باید فراتر از هماهنگی پراکنده زنجیره تأمین حرکت کند و چشم‌انداز مشترکی برای همکاری انرژی بیان کند. این همکاری باید مواد معدنی حیاتی را نه تنها به مشارکت‌های فناوری، بلکه به سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها، تقاضای تثبیت شده و استقرار فرامرزی پیوند دهد.

یک «پل انرژی کواد» می‌تواند این چارچوب را فراهم کند و یک نقشه راه عملی برای همسوسازی زنجیره‌های تأمین بالادستی، نوآوری انرژی پاک و توسعه بازار در هر چهار کشور ارائه دهد.

تحقق چشم‌انداز

«پل انرژی کواد» به معنای بهره‌برداری از نقاط قوت متمایز هر کشور است.

استرالیا با داشتن برخی از غنی‌ترین ذخایر جهانی لیتیوم، نیکل، کبالت و عناصر خاکی کمیاب، زنجیره تأمین بالادستی را لنگر می‌اندازد. چالش و فرصت، حرکت فراتر از صادرات مواد خام به سمت توسعه ظرفیت داخلی برای پالایش، فرآوری و تولید انرژی پاک است. همزمان، استرالیا به دنبال رشد زیرساخت‌های انرژی پاک خود، از جمله نیروگاه‌های انرژی پاک و تأسیسات هیدروژن سبز، برای ایجاد یک پایه صنعتی تاب‌آور و پایدار است که می‌تواند بازارهای منطقه‌ای را تغذیه کند.

ایالات متحده نوآوری‌های پیشرفته‌ای در زمینه انرژی زمین‌گرمایی، نوین‌سازی شبکه، ذخیره‌سازی انرژی و جذب کربن ارائه می‌دهد. با این حال، تنها پیشرفت‌ها کافی نخواهند بود و تأخیر در استقرار داخلی نباید به معنای مرگ و میر چشم‌اندازهای فناوری پاک باشد. این فناوری‌ها می‌توانند با تلاشی هماهنگ از سوی سرمایه‌گذاران خصوصی، توسعه‌دهندگان و دولت‌ها، در مقیاس وسیع در بازارهای متنوع به کار گرفته شوند.

هند سریع‌ترین بازار رو به رشد انرژی پاک در میان کشورهای کواد را به خود اختصاص داده است. با بیش از ۲۳۰ گیگاوات ظرفیت تجدیدپذیر نصب شده و اهداف جاه‌طلبانه برای دو برابر کردن آن تا سال ۲۰۳۰، هند نیازمند راه‌حل‌های انرژی پاک مقرون‌به‌صرفه و مقیاس‌پذیر (شامل خورشیدی، ذخیره‌سازی باتری و زیرساخت وسایل نقلیه الکتریکی) است. بازار پویا این کشور فرصت‌های رشد بالایی را ارائه می‌دهد اما نیازمند سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها متناسب با واقعیت‌های محلی نیز هست.

ژاپن نقش حیاتی را به عنوان تأمین‌کننده مالی و یکپارچه‌ساز سیستم‌ها ایفا می‌کند. استراتژی GX (تحول سبز) آن، با پشتوانه ۱۲۹ میلیارد دلار اوراق قرضه سبز که هدف آن بسیج ۱ تریلیون دلار سرمایه‌گذاری سبز است، بر هیدروژن، مواد کارآمد و شبکه‌های هوشمند تمرکز دارد. تخصص صنعتی ژاپن و حمایت دولتی آن را به عنوان یک محرک کلیدی برای مقیاس‌پذیری زیرساخت‌های نوآورانه انرژی پاک در داخل مرزهای خود و در سراسر منطقه قرار می‌دهد.

یک پل انرژی کواد می‌تواند به عنوان یک استراتژی عمدی برای تسریع زیرساخت‌های انرژی پاک در هر چهار کشور عمل کند. با هدایت استقرار نه تنها در هند بلکه در استرالیا، ژاپن و ایالات متحده، بازارهای به هم پیوسته ایجاد می‌کند، تقاضای متقابل را تثبیت می‌نماید و مزایای اقتصادی گذار انرژی را به طور گسترده توزیع می‌کند. پروژه‌های معدن و فرآوری نیازمند زمان‌بندی طولانی و سرمایه قابل توجهی هستند که هر دو به تقاضای قابل پیش‌بینی برای طیف گسترده‌ای از فناوری‌های پاک بستگی دارند. مگر اینکه کواد بتواند ابتکار مواد معدنی خود را با استقرار زیرساخت‌ها، تولید فناوری و استراتژی‌های تدارکات هماهنگ کند، تلاش‌های آن در منبع با خطر توقف مواجه خواهند شد. به زبان ساده، بدون تقاضای قابل مشاهده و پایدار برای استفاده نهایی، سرمایه‌گذاری‌های بالادستی در معدن‌کاوی، پالایش و فرآوری—مانند مواردی که روبیو بر آنها تأکید کرد—برای جذب تأمین مالی مورد نیاز خود با مشکل روبرو خواهند شد.

سیاست‌های دولتی و هماهنگی دیپلماتیک ضروری هستند، اما اغلب به کندی پیش می‌روند. در همین حال، سرمایه‌گذاران نهادی (از جمله صندوق‌های بازنشستگی، صندوق‌های ثروت ملی و مدیران دارایی) هم سرمایه و هم انگیزه لازم برای تسریع استقرار انرژی پاک در سراسر کواد را دارند. مشارکت زودهنگام آنها می‌تواند پروژه‌ها را تسریع کند، نوآوری بخش خصوصی را تقویت کند و خطر سرمایه‌گذاری را کاهش دهد. با مقیاس‌پذیری و رویکرد بلندمدت، آنها در موقعیت خوبی قرار دارند که در جایی که ابزارهای سیاستی عقب می‌مانند، رهبری کنند.

شایان ذکر است که یک طعنه قابل توجه در این پل انرژی پیشنهادی کواد وجود دارد. بسیاری از حرکت‌های پشت پرده استقرار انرژی پاک—به ویژه در زمینه خورشیدی، باتری‌ها، هیدروژن و تولید داخلی—از سیاست‌های وضع شده تحت دولت بایدن، از جمله IRA، نشأت می‌گیرد. در عین حال، همین دولتی که اکنون ناظر بر آن برنامه‌ها است، کاهش‌هایی را در ابزارهای کلیدی اجرا مانند دفتر برنامه‌های وام وزارت انرژی پیشنهاد کرده و از لغو برخی از اعتبارات مالیاتی که زیربنای استقرار هستند، حمایت کرده است. آزمایشگاه ZERO دانشگاه پرینستون تخمین می‌زند که لایحه مالیاتی اخیر جمهوری‌خواهان، که چندین مفاد اصلی IRA را اصلاح می‌کند، می‌تواند سرمایه‌گذاری سرمایه‌ای در برق و سوخت‌های پاک را طی دهه آینده ۵۰۰ میلیارد دلار کاهش دهد. این تناقضات منعکس‌کننده نوسانات سیاسی سیاست انرژی ایالات متحده است، جایی که استراتژی بلندمدت اغلب توسط اولویت‌های داخلی متغیر مختل می‌شود.

یک پل انرژی کواد نیازی به اتکا به هیچ دولت واحدی در ایالات متحده ندارد. این پل یک مسیر عملی رو به جلو را ارائه می‌دهد، مسیری که توسط سرمایه‌گذاران نهادی، توسعه‌دهندگان خصوصی و شرکت‌ها هدایت می‌شود و دیپلماسی دولتی نقش حمایتی ایفا می‌کند. در یک محیط سیاسی متشتت، این مدل انعطاف‌پذیری ایجاد می‌کند و بنیادی برای ایالات متحده فراهم می‌آورد تا نفوذ و اعتبار خود را در هند-اقیانوسیه حفظ کند.

به طرز دلگرم‌کننده‌ای، عناصری از سیاست‌های موجود ایالات متحده وجود دارند که با این رویکرد همسو هستند و می‌توانند به عنوان بلوک‌های ساختمانی برای هماهنگی عمیق‌تر کواد عمل کنند. مشارکت اخیر وزارت دفاع با MP Materials نمونه‌ای از نوع اقداماتی است که اکنون رهبران کواد به طور مشترک خواستار آن شده‌اند. وزرای خارجه کواد در بیانیه مشترک اخیر خود نسبت به «انقباض ناگهانی و خطرات قابلیت اطمینان آینده» در زنجیره‌های تأمین مواد معدنی حیاتی هشدار دادند و نگرانی خود را از «سیاست‌ها و اقدامات غیربازاری» و وابستگی به یک کشور واحد برای پالایش و فرآوری ابراز کردند. توافق MP Materials به طور مستقیم به این خطر می‌پردازد. این توافق شامل یک تعهد خرید ۱۰ ساله و یک کف قیمت با پشتوانه دولتی برای آهنرباهای خاکی کمیاب است — دقیقاً همان نوع سیگنال تقاضای بلندمدت و مکانیسم ثبات بازار که می‌تواند سرمایه‌گذاری خصوصی را در زنجیره‌های تأمین همسو با کواد آزاد کند.

بسیاری از تلاش‌های موجود، اگرچه از طریق کانال‌های دوجانبه آغاز شده‌اند، زمینه را برای مکانیسم‌های یکپارچه‌تر در سطح کواد فراهم می‌کنند. یک نمونه، اعلامیه جدید «نقطه ورودی واحد» بین بانک صادرات-واردات ایالات متحده (EXIM) و اکسپورت فاینانس استرالیا است که بر اساس تفاهم‌نامه همکاری آژانس اعتبار صادراتی کواد در سال ۲۰۲۴ بنا شده است. این تفاهم‌نامه چهار کشور را متعهد به همکاری در تأمین مالی پروژه‌های انرژی پاک و زیرساخت کرد. نقطه ورودی واحد جدید به حامیان پروژه در هر دو کشور اجازه می‌دهد تا از طریق یک کانال یکپارچه با هر دو آژانس اعتبار صادراتی درگیر شوند، دسترسی به تأمین مالی را ساده‌تر کرده، هماهنگی معاملات را بهبود بخشیده و توسعه پروژه را تسریع می‌کند.

یکی دیگر از بلوک‌های ساختمانی کلیدی، ابتکار تاب‌آوری زنجیره تأمین است که توسط EXIM در ماه‌های پایانی دولت بایدن راه‌اندازی شد. این ابتکار به EXIM اجازه می‌دهد تا از اختیارات موجود خود در زمینه تأمین مالی واردات برای حمایت از پروژه‌های خارج از کشور که تولید داخلی را ممکن می‌سازند، استفاده کند. در حالی که تمرکز اولیه آن بر استخراج مواد معدنی حیاتی بوده است، اختیار قانونی زیربنایی به اندازه کافی گسترده است که از بخش‌های میانی و نهایی نیز، از جمله فرآوری، تولید قطعات و مونتاژ، حمایت کند. این برنامه منعکس‌کننده یک حرکت فراحزبی است. روبیو مدت‌هاست که از سیاست صنعتی هدفمند برای پیشبرد امنیت اقتصادی و ملی ایالات متحده حمایت کرده است. با تفسیر خلاقانه از مأموریت موجود خود، ابتکار تاب‌آوری می‌تواند به عنوان الگویی برای هماهنگی صنعتی گسترده‌تر در سراسر کواد عمل کند.

در همین راستا، شرکت مالی توسعه بین‌المللی ایالات متحده (DFC) حدود ۵۰۰ میلیون دلار برای توسعه تولید انرژی پاک در هند متعهد شده است، که نشان می‌دهد چگونه تأمین مالی عمومی می‌تواند سرمایه‌گذاری خصوصی را در نقاط استراتژیک زنجیره ارزش منطقه‌ای تثبیت کند. هم DFC و هم EXIM در حال نزدیک شدن به تمدید اختیارات خود هستند، با تمدید DFC که قرار است اواخر سال جاری انجام شود و EXIM که در سال ۲۰۲۶ انتظار می‌رود. این تمدید اختیارات فرصتی به موقع برای اصلاح مأموریت‌های آنها و تقویت ابزارهای مالی مورد نیاز برای حمایت از همکاری صنعتی عمیق‌تر بین کشورهای کواد ارائه می‌دهد. با گذشت زمان، ابزارهایی مانند این می‌توانند از مواد معدنی فرآوری‌شده در یک کشور کواد، قطعات ساخته شده در کشوری دیگر، و محصولات نهایی مونتاژ شده در کشوری سوم حمایت کنند – که این امر به ادغام اقتصادی منطقه‌ای کمک کرده و امنیت زنجیره تأمین را در میان شرکای مورد اعتماد تقویت می‌کند.

علاوه بر EXIM و DFC، قانون تولید دفاعی (DPA) ابزار دیگری را ارائه می‌دهد که می‌تواند این تلاش‌ها را تکمیل کند. وزارت دفاع سال گذشته یک درخواست عمومی را تحت اختیار DPA منتشر کرد که در آن پیشنهادات برای پروژه‌های مواد معدنی حیاتی در استرالیا، تنها کشور متحد در کواد که در حال حاضر واجد شرایط چنین حمایتی است، دعوت شد. در حالی که این برنامه هنوز در مراحل اولیه خود قرار دارد، سابقه مفیدی را برای هماهنگی صنعتی فرامرزی در داخل کواد ایجاد می‌کند. کنگره اکنون در حال بررسی تمدید اختیار DPA است، با حمایت قوی فراحزبی برای گسترش استفاده از آن برای امنیت ملی و تاب‌آوری زنجیره تأمین.

اخیراً، کاخ سفید یک یادداشت ریاست‌جمهوری را برای یکپارچه‌سازی فرآیند تأمین مالی برای پروژه‌های زیرساخت انرژی و مواد معدنی حیاتی ایالات متحده از طریق معرفی یک مرکز یکپارچه برای ساده‌سازی درخواست‌های تأمین مالی فدرال صادر کرد. در حالی که بازار منتظر جزئیات در مورد دامنه و نحوه اجرای این طرح است، یک درخواست مشترک مورد استقبال طرف‌های استراتژیک و سرمایه‌گذاران قرار خواهد گرفت.

این ابزارهای چندوجهی

در حال تشکیل داربست یک استراتژی صنعتی یکپارچه‌تر هستند. همسو کردن آنها در هر چهار کشور می‌تواند کانال‌های سرمایه‌گذاری پایدار و سیگنال‌های تقاضا را باز کند و کواد را در موقعیتی قرار دهد که نتایج واقعی ارائه دهد.

با این حال، همکاری معنی‌دار با چالش‌هایی روبرو خواهد شد. تفاوت‌های نظارتی و حقوقی در سراسر کشورهای کواد می‌تواند تصویب‌ها را کند کرده یا سرمایه‌گذاری فرامرزی را منصرف کند. نوسانات سیاسی همچنان سیاست آب‌وهوا و صنعتی را شکل می‌دهند و تغییرات رهبری می‌تواند هماهنگی را مختل کند. تسلط چین در زنجیره‌های تأمین مواد معدنی حیاتی و انرژی پاک فشار بیشتری را اضافه می‌کند. حتی پیشرفت محدود توسط کواد نیز می‌تواند تلافی اقتصادی را به دنبال داشته باشد.

این چالش‌ها تنها بر ضرورت اقدام هماهنگ تأکید می‌کنند. با ایجاد یک بستر پایدار برای سرمایه‌گذاری مشترک، هماهنگی تقاضا و استقرار فرامرزی، یک پل انرژی کواد می‌تواند فراتر از تلاش‌های پراکنده حرکت کرده و به سمت همسویی استراتژیک بلندمدت پیش برود. در عصر نوسانات ژئوپلیتیکی و عدم قطعیت اقتصادی، این همسویی هم فوری و هم دیرینه است.