





برخی از عمیقترین مخازن آب ایران به حوضچههای کمعمق تبدیل شدهاند. فشار آب در برخی شهرها آنقدر پایین است که شیرهای آب در ساختمانهای آپارتمانی ساعتها خشک میمانند. مردم ناامیدانه به دنبال مخازن آب میگردند و هر قطره آبی را که پیدا میکنند، ذخیره میکنند.
دما آنقدر بالاست که ماه گذشته، شاخص گرمای یک منطقه از ایران به 149 درجه فارنهایت رسید، بر اساس گزارش سایتهای ردیابی آب و هوای شدید، که آن را به یکی از گرمترین نقاط روی زمین تبدیل کرد.
ایران درگیر یک بحران حاد آب است، علاوه بر کمبود انرژی یک ماهه که منجر به قطعی برق برنامهریزیشده روزانه در سراسر کشور شده است. ایرانیانی که هنوز از جنگ 12 روزه با اسرائیل و ایالات متحده در ماه گذشته در حال بهبود هستند، اکنون باید با زندگی بدون امکانات اولیه مواجه شوند.
دولت این هفته اعلام کرد که بسیاری از مخازن، به ویژه آنهایی که آب شرب پایتخت، تهران، را تأمین میکنند، در حال خشک شدن هستند. مقامات گفتند که پیشبینی میشود منابع آب تهران تنها در چند هفته به پایان برسد و از مردم خواستند مصرف آب را کاهش دهند.
رئیس جمهور مسعود پزشکیان در جلسه هیئت دولت روز دوشنبه گفت: «بحران آب جدیتر از آن چیزی است که امروز دربارهاش صحبت میشود و اگر امروز تصمیمات فوری نگیریم، در آینده با وضعیتی مواجه خواهیم شد که قابل درمان نیست» و افزود: «نمیتوانیم اینگونه ادامه دهیم.»
ایران که از قبل مستعد خشکسالی بود، با سیاستهای نامناسب مدیریت آب، این مشکل را تشدید کرده است، که آقای پزشکیان روز دوشنبه به آن اذعان کرد. تغییرات اقلیمی نیز نقش داشته است؛ این کشور پنج سال متوالی خشکسالی را تجربه کرده است.
اکنون، بحران به حدی وخیم شده است که دولت روز چهارشنبه تمام ادارات دولتی و خدمات عمومی در تهران و بیش از دو دوجین شهر دیگر در سراسر کشور را تعطیل کرد و یک تعطیلی سهروزه ایجاد کرد تا مصرف آب و برق را کاهش دهد. فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت، گفت که شهرها میتوانند در آینده یک یا دو بار در هفته تعطیلیهای مشابه داشته باشند و پیشنهاد کرد که مردم "به تعطیلات بروند."
شرکت آب و فاضلاب استان تهران این هفته اعلام کرد که فشار آب را تا حدی کاهش داده است که در تهران – شهری با 10 میلیون نفر جمعیت، که بسیاری از آنها در ساختمانهای بلند زندگی و کار میکنند – آب نمیتواند بالاتر از طبقه دوم ساختمانهای آپارتمانی جریان یابد.
برخی از ساکنان تهران در مصاحبهها گفتند که آب از شیرهایشان به صورت قطرهای میآید و شستن توالت یا ظروف و لباسها را دشوار میکند. به گفته ساکنان، در برخی محلهها، خدمات آب 48 ساعت قطع شد.
بسیاری از مردم و ساختمانها در تلاشند تا مخازن آب بخرند، به امید اینکه آب کمی را که وجود دارد، برای مقابله با اختلالات آینده ذخیره کنند. مدیر یک ساختمان بلندمرتبه در محله الهیه گفت که ساختمان آنها سه روز است که خدمات آب ندارد.
هنگامی که آن ساختمان بالاخره یک مخزن آب تهیه کرد، آب تنها برای دو ساعت کفایت کرد. سپس، به گفته مدیر، آب را از یک کامیون آبرسان آزادکار تهیه کردند، اما متوجه شدند که آب شور آلوده است و برای آشامیدن یا حمام مناسب نیست.
در آن سوی شهر، نفیسه، یک معلم مدرسه، استراتژی ذخیره آب را زیر سوال برد. نفیسه 36 ساله، که مانند همه ایرانیانی که برای این مقاله مصاحبه شدند، خواست نام خانوادگیاش از ترس انتقام منتشر نشود، گفت: «مادرم نصف آشپزخانه را با بطریهای آب، بزرگ و کوچک، پر کرده است، اما فکر میکنم این اشتباه است. در یک بحران واقعی، چند ظرف ما را نجات نخواهند داد.»
کمبود آب علاوه بر قطع برق برنامهریزیشده روزانه در سراسر کشور رخ میدهد. از دسامبر، ایران، که یکی از بزرگترین ذخایر گاز طبیعی و نفت خام در جهان را دارد، با یک بحران انرژی تمامعیار دست و پنجه نرم میکند، که باعث شده مدارس، دانشگاهها و ادارات دولتی تعطیل شوند یا ساعات کار خود را کاهش دهند و برق در کارخانههای صنعتی جیرهبندی شود.
اثر تجمعی بحرانها بر روی بحرانها – از جنگ گرفته تا انفجارهای روزانه که مشکوک به خرابکاری هستند، تا تورم سرسامآور، تا قطع آب و برق – بسیاری از ایرانیان را گیج کرده است. در مصاحبهها و پستهای شبکههای اجتماعی، آنها میگویند که احساس میکنند کشورشان در حال سقوط آزاد است و توانایی دولت برای معکوس کردن وضعیت را زیر سوال میبرند.
حمیدرضا خدابخشی، رئیس کانون مهندسین آب استان خوزستان در جنوب ایران، در مصاحبه تلفنی گفت: «پرداختن تنها به یک جنبه از بحران بیهوده است؛ هم حکمرانی برق و هم آب باید اصلاح شود. درخواستهای مکرر برای صرفهجویی عمومی – بدون اقدام مقامات – مسئولیت را به ناحق به گردن شهروندان میاندازد.»
کارشناسان محیط زیست میگویند که بحران آب ناشی از دههها سوءمدیریت منابع آب و سایر سیاستهای نادرست است، از جمله توسعه بیش از حد مناطق شهری، تخلیه آبهای زیرزمینی برای کشاورزی و ساخت بیرویه سدها. ایران همچنین آب را از طریق لولهکشی به مناطق کویری مرکزی هدایت کرده تا صنایع پرمصرف آب، مانند فولادسازی، که متعلق به دولت هستند را تغذیه کند.
تغییرات اقلیمی نیز این بحران را تشدید میکند. وزارت نیرو میگوید که بارندگی سالانه طی پنج سال گذشته از حدود 11 اینچ به کمتر از شش اینچ کاهش یافته است، که بدترین خشکسالی در 50 سال گذشته را ایجاد کرده است. محمدصادق معتمدیان، استاندار تهران، به رسانههای محلی گفت که ذخایر آب در چهار سد تأمینکننده آب شرب پایتخت به حدود 14 درصد ظرفیت خود کاهش یافته است.
تالابهای سرسبز به بستر ماسه و طوفانهای گرد و غبار تبدیل شدهاند و چاهها خشک شدهاند. محصولات کشاورزی و دام در حال از بین رفتن هستند. بخشهایی از کشور با سرعت نگرانکنندهای پس از مکش آبخوانها در حال فرونشست هستند – مقامات گفتند در تهران، بخشهایی از شهر سالانه بیش از 12 اینچ فرونشست میکنند. دریاچهها و مخازن آبی که زمانی مکانهای محبوب برای قایقرانی، ماهیگیری و شنا در تابستان بودند، خشک شدهاند یا کوچک شدهاند.
سعید، یک مدیر 37 ساله شرکت فناوری در تهران، گفت: «یادم میآید وقتی کوچک بودم در این مکانها شنا میکردم و پر از آب بود – حالا همه خشک و خالی هستند و میتوانیم از یک طرف به طرف دیگر آنها راه برویم.»
نگین، مادر 28 ساله دو فرزند، در شهر جنوبی بوشهر زندگی میکند، جایی که دما در تابستان به طور متوسط بالای 120 درجه است و رطوبت هوا سنگین است. او در مصاحبهای گفت که اخیراً آب جاری در محله او تنها چند ساعت در روز در دسترس بوده است.
او گفت که روشن کردن کولر به دلیل قطع برق روزانه دشوار و اغلب غیرممکن بوده است، که باعث شده خانهاش مانند سونا باشد و او از دولت عصبانی باشد.
او پرسید: «چگونه قرار است اینگونه زندگی کنیم؟ قرار است با چه چیزی بچههایمان را تمیز کنیم؟ لباسها را بشوییم؟»
کمبودهای دورهای آب طی چند سال گذشته در استانهای خوزستان، اصفهان و سیستان و بلوچستان منجر به اعتراضاتی شد که به سرعت سیاسی شدند و برخی کشاورزان با نیروهای امنیتی درگیر شدند. در سبزوار، شهری کوچک در شمال شرق ایران، جمعیت برای چند شب متوالی این هفته در مقابل دفتر فرمانداری تجمع کردند و شعار «آب، برق، زندگی حق مسلم ماست» سر دادند، ویدئوهایی که توسط بیبیسی فارسی به اشتراک گذاشته شد نشان دادند.
کاوه مدنی، مدیر مؤسسه آب، محیط زیست و سلامت دانشگاه سازمان ملل، گفت که یک دهه پیش، زمانی که او معاون رئیس سازمان محیط زیست ایران بود، کمبود آب خفیف و محدود به مناطق دورافتاده بود. اکنون، به گفته او، با در خطر بودن تهران و سایر شهرهای بزرگ از خشک شدن، وضعیت را میتوان به بهترین وجه به ورشکستگی تشبیه کرد، اما آنچه به سرعت و ظاهراً به طور غیرقابل بازگشتی در حال کاهش است، پول نقد نیست بلکه آب است.
آقای مدنی در مصاحبهای گفت: «پاسخها آشفته، فوری، گیجکننده و واکنشی هستند. آنچه بیش از همه مرا نگران میکند، نابرابری است. ساکنان ثروتمند شهری میتوانند هزینههای ذخیره آب، تحویل با تانکر، یا سایر راهحلها را بپردازند، در حالی که فقرا بیشترین رنج را متحمل خواهند شد.»