تظاهرات کنندگان در راهپیمایی زنان در واشنگتن دی سی، در 21 ژانویه 2017، یک روز پس از تحلیف دونالد ترامپ، اعتراض می کنند. عکس از لوکاس جکسون / رویترز
تظاهرات کنندگان در راهپیمایی زنان در واشنگتن دی سی، در 21 ژانویه 2017، یک روز پس از تحلیف دونالد ترامپ، اعتراض می کنند. عکس از لوکاس جکسون / رویترز

بر سر مقاومت در برابر ترامپ چه آمد؟

در چند هفته اول دوره دوم ریاست جمهوری دونالد ترامپ، دو لحظه به دلیل توسل به نوعی خوش‌بینی دوران «مقاومت» برجسته شده‌اند. یکی موعظه در کلیسای جامع ملی واشنگتن بود که از ترامپ خواست «به مهاجران و کودکان ال‌جی‌بی‌تی‌کیو رحم کند»—موعظه‌ای که او در حالی ایراد کرد که ترامپ و معاون رئیس جمهور جی. دی. ونس در ردیف جلو نشسته بودند. دیگری دفاع برد شرمن، نماینده کنگره، از FEMA—یک آژانس فدرال که ترامپ پیشنهاد کرده بود ممکن است آن را تعطیل کند—در جریان یک میزگرد تلویزیونی با سایر رهبران کالیفرنیا و ترامپ بود. شرمن در مورد آتش‌سوزی‌های اخیر در لس‌آنجلس گفت: «وقتی فاجعه‌ای به این بزرگی دارید، باید بتوانید هزاران نفر را مستقر کنید، که توانسته این کار را انجام دهد.» بیانیه‌های بود و شرمن هر دو به دنبال متقاعد کردن رئیس‌جمهور بودند تا از سیاست‌های انتقام‌جویانه‌اش چشم‌پوشی کند و اصول کلیدی یک دموکراسی لیبرال—پلورالیسم و تفکر منطقی، در این مورد—را در هنگام حکومت بر کشوری که برای رهبری آن انتخاب شده بود، بپذیرد. دیو چاپل، کمدین، این احساس را در مونولوگ اخیر خود در «پخش زنده شنبه شب» تکرار کرد و از ترامپ خواست که «برای آوارگان، چه در پالسیدز و چه در فلسطین، همدلی نشان دهد.»

در سال ۲۰۲۵، برای باور اینکه ترامپ به همدلی علاقه‌مند است، به میزان قابل توجهی از ژیمناستیک ذهنی نیاز است. پس از موعظه بود، رئیس جمهور در Truth Social پست کرد که اسقف «از نظر لحن ناخوشایند است و قانع کننده یا هوشمندانه نیست»، علاوه بر اینکه «در کار خود خیلی خوب نیست!» (مایک کالینز، نماینده کنگره جمهوری‌خواه و ترول اینترنتی، در X نوشت که بود، که در نیوجرسی متولد شده است، باید «به فهرست اخراج اضافه شود.») شرمن، از سوی دیگر، در همان لحظه تحقیر شد. ترامپ با قطع سخنان او گفت: «شما با کار زیادی انجام نداده‌اید.» «اگر بتوانید این نبوغ خود را برای گرفتن مجوز به کار گیرید، کار بهتری نسبت به برخی از چیزهای دیگری که گفته‌اید انجام خواهید داد، باشه؟»

در بحبوحه «شوک و بهت» بازگشت ترامپ به کاخ سفید، نمایش‌های مقاومت بود و شرمن کوچک و فروپاشیدنی به نظر می‌رسید، به سختی به اندازه‌ای بزرگ بود که امید را در خود جای دهد. اگر اولین دوره ریاست جمهوری ترامپ با شورش گسترده مشخص شد، دوره دوم او تا کنون با فقدان مخالفت تعریف شده است. در روز پس از اولین تحلیف ترامپ، در سال ۲۰۱۷، حدود نیم میلیون نفر در واشنگتن دی سی در اعتراضات شرکت کردند، کلاه‌های صورتی به سر گذاشتند و شعار دادند: «این چیزی است که دموکراسی به نظر می‌رسد!» میلیون‌ها معترض، از روانوک، ویرجینیا، تا آوکلند، نیوزیلند، به راهپیمایی جهانی زنان پیوستند و از پیام‌های برابری و اقدام جمعی حمایت کردند. اما در سال ۲۰۲۵، در روزی که به قدری سرد بود که تحلیف ترامپ مجبور شد به داخل منتقل شود، این انرژی هدفمند و اشاره‌ای بحران کمیاب بود. دموکراسی دوباره شبیه چه بود؟ جو بایدن، رئیس جمهور در حال کناره گیری، پس از سال ها هشدار به ما در برابر توطئه های خطرناک و آسیب های روانی ترامپ، با گرمی از رئیس جمهور چهل و هفتم در بالای پله های کاخ سفید استقبال کرد. او گفت: «به خانه خوش آمدی.»

در سال ۲۰۱۶، به نظر می‌رسید شکست کالج انتخاباتی ترامپ از هیلاری کلینتون را می‌توان به عنوان یک انحراف نوشت. جدا از اینکه ترامپ در رای مردمی حدود سه میلیون رای شکست خورد، پیروزی او با سطوح خنده‌داری از رسوایی لکه‌دار شد. ادعاهایی مبنی بر دخالت روسیه وجود داشت. ایمیل‌های درز کرده هیلاری کلینتون بر پوشش خبری تسلط یافت و به یک وسواس حیوان خانگی برای جناح راست تبدیل شد. داستان‌های محافظه‌کارانه که به شدت باور شده بودند، از جمله «پیتزاگیت»، به حقایق ادراک شده تبدیل شدند. بنابراین، ایجاد یک مقاومت فرهنگی و سیاسی در برابر دولت ترامپ به یک پروژه با اهمیت فوری تبدیل شد. بودجه گروه‌هایی مانند A.C.L.U. و Planned Parenthood در طول دوره اول ترامپ افزایش یافت. اعتراضات فرودگاهی بر سر ممنوعیت مسلمانان توسط رئیس جمهور، حرکت فعالانه‌ای ایجاد کرد و مجموعه‌ای از چالش‌های قانونی را به همراه داشت. افراد مشهوری از ریحانا گرفته تا جسیکا چستین محکومیت‌های ترامپ را در شبکه‌های اجتماعی منتشر کردند و احکام #مقاومت در برنامه‌های آخر شب و سخنرانی‌های پذیرش جوایز فراوان بود. جنبش #من_هم، به طور ناخوشایندی، در اوایل این دوران پدید آمد. پس از قتل ، در سال ۲۰۲۰، اعتراضات جان سیاهان مهم است، کشور را پوشاند. ناآرامی و مسئولیت مدنی در هوا بود، همانطور که این باور جمعی وجود داشت که اعضای مردم می توانند هر جا که ظاهر شد، بی عدالتی را به چالش بکشند و پیروز شوند. هنگامی که ترامپ برای انتخاب مجدد نامزد شد، شکست دادن او به یک ضرورت وجودی برای دموکرات ها تبدیل شد. استدلال بر این بود که اگر او شکست می خورد، ایالات متحده می تواند خود را حول نئولیبرالیسم مترقی که از دهه هفتاد در سیاست آمریکا تسلط داشته است، بازسازی کند و سپس به مرور زمان به ایده های مترقی تری بپردازد. اول، کشور باید به حالت پایه بازگردد.

این تفکر جادویی به توضیح اینکه چرا حزب دموکرات چنین موجی از شور و شوق را در طول دوره اول ترامپ تجربه کرد، کمک می کند. سناتورها کوری بوکر، کامالا هریس و کریس مورفی پس از لحظات میکروفون در جلسات استماع تایید سنا برای اعضای احتمالی کابینه و قضات دادگاه عالی و در جریان تحقیقات در مورد مداخله روسیه در انتخابات به اسامی خانگی تبدیل شدند. اتحادی بین لیبرال ها، چپ گرایان و میانه روها شکل گرفت—برای شکست دادن ترامپ به یک رویکرد همه جانبه نیاز است. ریاست جمهوری او قطعاً خطرناک خواهد بود، اما حداقل ایالات متحده هنوز یک سیستم قوی از چک و تعادل برای محدود کردن قدرت اجرایی و حذف عوامل بد از انجام بدترین کار خود داشت. در سال ۲۰۱۸، دموکرات ها در جریان انتخابات میان دوره ای کنترل مجلس نمایندگان را دوباره به دست گرفتند و درخواست ها برای استیضاح ترامپ کمتر نمادین شد. زمانی که مبارزات انتخاباتی برای انتخابات مقدماتی ریاست جمهوری دموکرات ها در سال ۲۰۱۹ آغاز شد، ده ها نفر از نامزدها نامزدی خود را اعلام کردند. مناظره ها باید به دو شب تقسیم می شد تا به همه فرصت عادلانه ای داده شود. رای دهندگان می توانستند بین پلت فرم دموکراتیک-سوسیالیستی برنی سندرز، آسایش دوران اوباما جو بایدن، کاریزمای سختگیرانه کامالا هریس، جوانی نشاط آور پیت بوتیجیج یا نخبه گرایی میلیاردر مایکل بلومبرگ یکی را انتخاب کنند. اگر چیزی، چنین گزینه هایی نشان دهنده تنوع قوی در حزب دموکرات بود، که می تواند، با مهربانی، به عنوان ضروری برای سلامت دموکراسی تلقی شود.

اگرچه شکست دونالد ترامپ توسط جو بایدن در انتخابات سال ۲۰۲۰ در ابتدا به عنوان یک همه پرسی در مورد موفقیت مقاومت عمل کرد—بایدن چند روز قبل از پیروزی خود توییت کرد: «من این را به شما قول می دهم، به هرج و مرج دونالد ترامپ پایان می دهم و به این بحران پایان می دهم»—اکنون به نظر می رسد پیش درآمدی تاریخی است که مقاومت را به عنوان یک تلاش عمدتاً بی اثر نشان می دهد. ترامپ علیرغم اجرای یک پلت فرم به طور فزاینده خصمانه و تفرقه انگیز، مجموع آرای مردمی خود را در هر دو انتخابات پس از سال ۲۰۱۶ گسترش داد. تلاش های مقابله ای که زمانی امیدوارکننده بودند، در نهایت به مجموعه ای از شکست ها منجر شد: مشاور ویژه رابرت مولر نتوانست تبانی هماهنگ بین کمپین ۲۰۱۶ ترامپ و دولت روسیه را ثابت کند. برت کاوانا با وجود مخالفت گسترده دموکرات ها به دادگاه عالی تایید شد. دو استیضاح ترامپ منجر به همان تعداد تبرئه در سنا شد. به طرز معنی‌داری، مخالفت‌های عمومی با نیز کاهش یافته است، به طوری که افراد مشهوری مانند کیم کارداشیان و اسنوپ داگ تلویحاً از انتخاب مجدد ترامپ حمایت می‌کنند. در سال ۲۰۱۷، طراحانی از جمله مارک جیکوبز و سوفی تئالت از لباس پوشیدن بانوی اول ملانیا ترامپ خودداری کردند. در سال ۲۰۲۵ هیچ اعلامیه معادل وجود نداشت. فاکس نیوز همچنان به داشتن بسیاری از برنامه‌های تلویزیونی خبری کابلی با بالاترین رتبه در کشور می‌بالد. جو روگان، مجری یکی از محبوب ترین پادکست های جهان، از برچسب زدن ترامپ به عنوان "تهدید وجودی برای دموکراسی" به نمادی از تبدیل شده است، به طوری که برنامه او اکنون پناهگاهی برای ایدئولوگ ها و مدیران فناوری مجاور ترامپ، و حتی خود ترامپ است.

نزول روگان به سیاست‌های راست افراطی برای درک کاهش مقاومت فرهنگی در برابر ترامپ آموزنده است. این کمدین و مفسر U.F.C. زمانی به عنوان یک ترقی‌خواه اجتماعی ضد استقرار ظاهر شده بود—او در سال ۲۰۲۰ از سندرز برای ریاست جمهوری حمایت کرد—اما اکنون خود را به عنوان کسی معرفی می‌کند که دروغ‌های دولت عمیق دموکرات را کشف کرده است. علاقه ابلهانه او به تئوری های توطئه بیگانگان و فرود بر ماه به سرعت به شناسایی توطئه ها در همه جا منجر شد: مهاجران از ایالت های آبی به قرمز منتقل می شدند تا آرای الکترال را به نفع دموکرات ها تغییر دهند. خوردن یک رژیم غذایی فقط گوشتی می تواند آرتریت را درمان کند. مراقبت از کودکان تراجنسیتی از نظر اخلاقی به نوعی "دکتر فرانکشتاین" بود. روابط او با داروی روانگردان DMT و آزمایش‌های او با روش‌های درمانی کل‌نگر به لفاظی‌های ضد واکسن و شک‌گرایی تهاجمی علمی تبدیل شده است. دموکرات‌های نهادینه شده، همانطور که او می‌بیند، فریب‌های خود را با خودپسندی پنهان می‌کنند، در حالی که ترامپ واقعیت را همانطور که هست می‌گوید و شبکه‌ای از دروغ‌ها را که روگان ناگهان در همه چیز می‌دید، افشا می‌کند.

روگان در سفر از ترقی خواهی به ترامپیسم تنها نبود. الکساندریا اوکاسیو کورتز، نماینده کنگره، در حضور اخیر در یک پادکست، توضیح داد که چرا برخی از ساکنان منطقه نیویورک سیتی او هم به او و هم به ترامپ در انتخابات گذشته رای داده اند: «آنها دو نفر را می بینند که اساساً ضد استقرار هستند، دو نفری که اگر قانون منجر به نتیجه نشود، به قانون احترام نمی گذارند.» پیروزی انتخاباتی ترامپ در سال ۲۰۱۶ ممکن است یک اتفاق به نظر برسد، اما انتخاب مجدد او هشت سال بعد رد قطعی سیاست‌های استقرار بود. در حالی که دموکرات‌ها به هنجارها و قوانین، فرآیندهای بوروکراتیک و آداب و رسوم دنیای قدیم می‌چسبند، حزب جمهوری‌خواه، که اکنون تقریباً به طور کامل از افراد خودی و وفاداران ترامپ تشکیل شده است، دیدگاهی از دولت را ترویج می‌کند که مدیون قانونی بودن یا روند رسیدگی نیست. در هفته‌های قبل از انتخابات، باراک اوباما، رئیس‌جمهور سابق، موعظه‌های اخلاقی و رساله‌های فلسفی را از طرف کمپین هریس-والز ارائه کرد، و سخنرانی‌های او حاکی از آن بود که سیاست هنوز در فضای اجتماعی تفکر و بحث وجود دارد. در این میان، ترامپ با اطمینان یک ناجی به صحنه‌های تجمع خود هجوم برد و جهان را به عنوان یک جهنم جنگ‌زده به تصویر کشید که فقط او می‌تواند آن را اصلاح کند.

به هر حال، چگونه می توان دیگر درگیر تفکر و بحث شد؟ اطلاعات اکنون عمدتاً در انفجارهای کوتاه و مغز خراشی در سراسر پلتفرم های رسانه های اجتماعی که متعلق به میلیاردرهای فناوری هستند، منتشر و مصرف می شود، که بسیاری از آنها در تحلیف ترامپ شرکت کردند. تشکیلات دموکراتیک که به رسمیت شناختن رسمیت وفادار است، درک نکرده است که رسانه های اجتماعی دیگر ظرفی برای به اشتراک گذاری اخلاق های تقلیل دهنده نیستند، بلکه، به قول مارک فیشر، نویسنده و دانشگاهی فقید، یک "ماتریس محرک احساسات ارتباطی" است، با سلسله مراتب روانی خاص خود. مفاهیمی که می توانند توجه شما را برای بیست ثانیه یا کمتر بدزدند، ارز غالب اقتصاد توجه هستند و ترامپ بهتر از هر کسی از این ارز استفاده می کند. در سطحی، هر تلاشی برای مقاومت مجدد در برابر ریاست جمهوری او باید در ماتریسی که فیشر توصیف کرد، وجود داشته باشد.

این فقط مسئله ارزیابی مجدد نحوه تعامل با این پلتفرم ها نیست. این پیام ها خودشان هستند که نیاز به ارزیابی مجدد دارند، و همچنین پیام رسان هایی که آنها را ارائه می دهند. مقاومت در برابر ترامپ 1.0 با وضوح اخلاقی و خودپسندی تعریف شد، فضیلت هایی که به طور مداوم توسط کسانی که موعظه می کردند، تجسم نیافت. چگونه دموکرات ها می توانند حزب صلح و عدالت باشند در حالی که اوباما ده برابر بیشتر از سلف خود، جورج دبلیو بوش، حملات هواپیماهای بدون سرنشین را نظارت کرد؟ چگونه جو بایدن و کامالا هریس می توانند ما را از نجابت و استقامت اخلاقی خود متقاعد کنند در حالی که دولت آنها حتی به یک آمریکایی فلسطینی اجازه نمی داد در کنوانسیون ملی دموکرات ها صحبت کند؟ و چگونه دموکرات ها می توانند با حسن نیت، وفاداری ترامپ به منافع پول های کلان را محکوم کنند در حالی که آنها با "میلیاردرهای خوب" معاشرت می کردند و میلیون ها دلار کمک های مالی شرکتی دریافت می کردند؟ همانطور که دیوید هاروی، محقق بریتانیایی، در سال ۲۰۰۵ نوشت، حزب دموکرات نمی تواند "به راحتی یک خط سیاسی ضد سرمایه داری یا ضد شرکتی را دنبال کند بدون اینکه ارتباط خود را با منافع مالی قدرتمند قطع کند." اگر مقاومت فرهنگی در برابر ترامپ در واقع رو به زوال رفته است، می توان این تناقضات را به عنوان کاتالیزور اعتبار داد.

در جوایز گرمی در یکشنبه شب، پژواک‌های مقاومت قدیمی در اطراف Crypto.com آرنا در لس آنجلس طنین انداز شد. شکیرا در سخنرانی پذیرش جایزه بهترین آلبوم پاپ لاتین، جایزه خود را به «برادران و خواهران مهاجر من» تقدیم کرد، که قول داد در کنار آنها «همیشه بجنگد». چپل روآن از بهبود دسترسی به مراقبت های بهداشتی برای هنرمندان در حال توسعه حمایت کرد و از حقوق ترنس ها حمایت کرد و آلیشیا کیز اعلام کرد که «D.E.I تهدید نیست، یک هدیه است.» به همان اندازه که این پیام‌ها از نظر تئوری معنادار هستند، دوران ترامپ نشان داده است که آنها فقط در متقاعد کردن مردم بسیار مؤثر هستند و حتی ممکن است برای دستیابی به اهداف مترقی عملی مخرب باشند. مقاومت، پس از همه، به طور ضمنی واکنشی است. این سازنده یا مولد نیست، بلکه در عوض در مخالفت با یک نیروی سازنده یا مولد وجود دارد. چپ گسترده‌تر، به‌جای ایجاد یک دیدگاه ائتلافی متقابل برای کشور، یک دهه گذشته را در یک وضعیت دائمی واکنش‌گرایی سپری کرده است. چاک شومر، سناتور، به تازگی به تایمز گفت: «ما به دنبال هر مسئله ای نمی رویم.» ما مهمترین مبارزات را انتخاب می کنیم و در این مبارزات روی ریل قطار دراز می کشیم. با این حال، مقاومت در برابر اولین دوره ترامپ به وضوح نشان داد که دراز کشیدن روی ریل ها به خودی خود برنامه ای مناسب برای پیروزی در انتخابات و ایجاد تغییرات اجتماعی و سیاسی در مقیاس بزرگ نبود. در نهایت، دموکرات ها باید مسیرهای قطار خود را بسازند. ؟