پس از تمام صحبتها درباره «اشغال» یا «تصرف کامل» غزه، کابینه اسرائیل روز جمعه طرحی کند را برای مبارزه با حماس جهت کنترل شهر غزه تصویب کرد، جایی که اسرائیل پیش از این نیز در آنجا جنگیده بود. این تصمیمی است که کمتر کسی را راضی میکند، چه در جناح چپ و چه در جناح راست، زیرا در واقع راهی برای عدم تصمیمگیری است.
با وجود موفقیتهای نسلبهنسل در ایران و لبنان، اسرائیل در غزه با یک معضل استراتژیک دست و پنجه نرم میکند. حماس، که طبق معمول غیرنظامیان را در اولویت آخر قرار میدهد، حاضر به تسلیم نیست. همچنین از آزادی 20 گروگان باقیمانده خودداری میکند، پیشنهادات آتشبس اسرائیل را رد کرده و در برابر مذاکرات جدید مقاومت مینماید. این گروه خلع سلاح نخواهد شد.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، به درستی اصرار دارد که حماس نمیتواند بر غزه پس از جنگ حکومت کند. او روز پنجشنبه گفت: «در غیر این صورت، ما شاهد آدمرباییهای بسیار بیشتر و گروگانهای بسیار بیشتر خواهیم بود» – که به معنای جنگ بیشتر است.
اما چگونه حماس را برای توافق جدید گروگانها تحت فشار قرار دهیم؟ در ماه مارس، پاسخ کمکرسانی بود؛ اگر کمکها تنها به غیرنظامیان میرسید و تروریستها تحت فشار قرار میگرفتند، حماس ممکن بود تسلیم شود. اما با باقی گذاشتن غیرنظامیان تحت کنترل حماس و عدم توسعه به موقع بنیاد بشردوستانه غزه (GHF)، این طرح نتیجه عکس داد.
اکنون قیمت مواد غذایی به شدت کاهش یافته، اما گسترش قبلی گرسنگی در بخشهایی از غزه به رهبران خارجی بهانهای برای مقصر دانستن اسرائیل داد. همانطور که مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، روز پنجشنبه گفت: «مذاکرات با حماس در همان روزی که امانوئل ماکرون»، رئیسجمهور فرانسه، «تصمیم یکجانبهای برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین گرفت، از هم پاشید.»
اسرائیل باید راه دیگری را امتحان میکرد. یک گزینه این بود که جنگ را پایان داده یا کاهش دهد، اما در مواضع کلیدی باقی بماند و برای جلوگیری از بازسازی حکومت حماس، حملاتی را انجام دهد. امید این بود که فشار سیاسی از اسرائیل به حماس منتقل شود. اما تروریستها کنترل جمعیت را حفظ میکردند.
گزینه دیگر تشدید و جنگ به شیوهای جدید بود. این میتوانست به معنای الحاق هفتگی زمین در صورت امتناع حماس از آزادی گروگانها، یا جنگ در اردوگاههای مرکزی غزه باشد که نیروهای اسرائیلی در 22 ماه گذشته به دلیل حضور گروگانها هنوز به آنجا یورش نبردهاند. میتوانست به معنای فتح غزه برای خارج کردن مردم آن از چنگ حماس، یا تخلیه غیرنظامیان و سپس محاصره حماس باشد.
آقای نتانیاهو به نظر میرسید به رویکرد قویتر متمایل شده، با این سیگنال که اسرائیل اکنون آزادی همه گروگانها را به جای معامله جزئی میخواهد، و از تصرف کامل سخن میگفت. اما با توجه به خطرات برای گروگانها و مقاومت نظامی اسرائیل در برابر اداره غزه، او به یک راهحل نیمه کاره اکتفا کرد.
آقای نتانیاهو میگوید قصد دارد تمام غزه را از حماس پس بگیرد (و سپس آن را به یک اداره عربی واگذار کند)، اما طرح جدید او این کار را انجام نمیدهد. این طرح چندین ماه را صرف تخلیه غیرنظامیان و صرفاً مبارزه در شهر غزه خواهد کرد، با این احتمال که در هر مرحله متوقف شود، مجدداً ارزیابی کند یا معامله جزئی گروگانها را انجام داده و عقبنشینی کند. از آنجا اسرائیل میتواند انتخاب کند که در پناهگاه اردوگاههای مرکزی غزه با حماس بجنگد یا خیر.
بهترین بخش این طرح، «افزایش بشردوستانه» به رهبری ایالات متحده است که بسیاری از سایتهای جدید بنیاد بشردوستانه غزه (GHF) را برای تغذیه غیرنظامیان غزه و جایگزینی همکاری حماس-سازمان ملل متحد که مدتها گروه تروریستی را پشتیبانی کرده، باز خواهد کرد. این برای آینده غزه ضروری است.
اما از نظر فشار نظامی، این طرح ضعیف است. «با خودتان صادق باشید،» تامیر مورگ، روزنامهنگار راستگرای اسرائیلی میگوید: «اگر بخش بزرگی از حامیان سرسخت نتانیاهو دیگر تحت تأثیر تهدیدات او برای سرنگونی حماس قرار نمیگیرند (و این یک واقعیت است)، به نظر شما حماس این تهدیدات را چگونه درک میکند؟» وضعیت نیروهای ذخیره خسته اسرائیل چطور؟
با این حال، این طرح هنوز حمایت اسرائیل در خارج از کشور را تحت فشار قرار میدهد. پرزیدنت ترامپ روز سهشنبه گفت که گام بعدی «تا حد زیادی به اسرائیل بستگی دارد»، اما فردریش مرز، صدراعظم آلمان، روز جمعه ممنوعیت جزئی صادرات نظامی به اسرائیل را اعلام کرد. آلمان خط حمایت از اسرائیل در اروپا را حفظ کرده بود.
اگر هدف اسرائیل غلبه بر حماس باشد، طرح جدید کافی نیست. مطمئناً منتقدان خارجی را آرام نخواهد کرد و شاید برای آزادی گروگانهای بیشتر نیز کافی نباشد. همه اینها به این معنی است که اسرائیل ممکن است در چند ماه آینده با همان انتخاب سختی روبرو شود که اکنون سعی در طفره رفتن از آن دارد.