راهنمای یک فرقه آخرالزمانی برای تسخیر یک کشور

چگونه یک کلیسای حاشیه‌ای کره جنوبی، فیجیایی‌ها را متقاعد کرد که امپراتوری تجاری آن را بپذیرند - و طرف تاریک آن را نادیده بگیرند

در یک بعدازظهر گرم و سوزان در اواخر سال گذشته، در یک بستنی‌فروشی در سووا، پایتخت دورافتاده کشور اقیانوس آرام فیجی، نشستم و یک وافل کروسان با بستنی وانیلی، بادام زمینی خرد شده و عسل خوردم. با وجود موقعیت نامناسب این بستنی‌فروشی، در خیابانی مملو از مغازه‌های دست دوم، داروخانه‌های تخته‌کوبیده و کافه‌های با تم استوایی، فضای داخلی آن می‌درخشید: دانه‌های برف بزرگ و روشن از سقف آویزان بودند، و یک دیوار از حروف سفید غول‌پیکر کلمات "خانه برفی" را هجی می‌کرد.

یک پیشخدمت فیجیایی با کلاه بره سفید و افتاده، برای دو زن جوان که در وقت ناهار خود بودند، قهوه سرو کرد. دو نوجوان، ظاهراً در یک قرار ملاقات، شانه به شانه نشسته بودند و منویی را ورق می‌زدند. خم شدم تا صحبت بین یک تاجر محلی و یکی از کارمندانش را قطع کنم. متاسفم، گفتم، اما آیا تاجر داستان‌هایی درباره صاحبان کره جنوبی بستنی‌فروشی شنیده است که پیروان خود را کتک می‌زنند؟ "من چیزی ندیده‌ام،" پاسخ داد. "من فکر می‌کنم این مردم هستند که داستان می‌سازند."

گریس رود - فرقه مسیحی کره‌ای که صاحب زنجیره خانه برفی است، و همچنین یک امپراتوری از سوپرمارکت‌های ارگانیک، شیرینی‌فروشی‌ها، رستوران‌های پیتزا و سایر مشاغل در سراسر فیجی - این نوع بدبینی را تشویق کرده است. همینطور که وافل خود را می‌خوردم، جزوه‌ای را که از پیشخوان برداشته بودم، می‌خواندم. در آن آمده بود: "به مشتریان محترم و مردم فیجی، گروه گریس رود تحت تعقیب و گریز مداوم بوده است. ما تمام اتهامات پوچ استثمار نیروی کار را می‌شنویم در حالی که ما به سادگی سخت کار می‌کنیم تا کسب و کار خود را به عنوان صاحبان گروه خود رشد دهیم."

در طول دهه گذشته، فیجی - کشوری استوایی که نامش تداعی‌کننده تصاویری از کوکتل‌ها در زیر درختان نخل سرسبز و استراحتگاه‌های لوکس کنار اقیانوس است - به پناهگاهی برای گریس رود تبدیل شده است، یکی از بسیاری از فرقه‌های سایه‌دار کره‌ای که جای پایی در خارج از کشور پیدا کرده‌اند. از زمان ورود به فیجی در سال 2013، گریس رود توسط پلیس محلی و خارجی متهم شده است که 400 نفر از پیروان خود را مجبور به کار در مشاغل خود می‌کند، آنها را با خشونت و محرومیت از خواب مورد آزار قرار می‌دهد و اعضای خانواده خود را می‌رباید. این فرقه همچنین متهم شده است که اعضای دولت سابق فیجی را فاسد کرده است، که ادعا می‌شود به تامین مالی سرمایه‌گذاری‌های تجاری گریس رود کمک کرده و در برابر حکم‌های بین‌المللی برای دستگیری اعضای آن مقاومت کرده است.

اکثر فیجیایی‌ها نسبت به این اتهامات چشم‌پوشی کرده‌اند. مردم محلی شیفته محصولات و خدمات ارائه شده توسط گریس رود شده‌اند - و وعده توسعه اقتصادی که توسط مشاغل آن ارائه می‌شود، که به اندازه استارباکس در آمریکا در جزیره همه‌جا حاضر هستند. رابطه عجیب و غریب و انگلی که بین گریس رود و فیجی ایجاد شده است، نمونه‌ای از خطراتی است که هنگامیکه یک کشور کوچک و فقیر با قربانی کردن بخشی از حاکمیت خود به بیگانگان مرموز - در این مورد، فرقه‌ای که برای پایان جهان آماده می‌شود - به دنبال رفاه می‌گردد، و دشواری بسیار زیاد بیرون راندن این گروه‌ها پس از ریشه دواندن آنها است.

مزرعه
ساختمان
کاشت

پس از صرف میان‌وعده، به سمت صندوق رفتم، جایی که یک زن جوان آسیایی با لباس سرمه‌ای در کنار دو کارمند فیجیایی ایستاده بود. هر سه به من لبخند زدند - تا اینکه در مورد دخالت زن آسیایی در گریس رود پرسیدم، در این لحظه لبخندش خشک شد و کارمندان فیجیایی با عجله دور شدند. این زن توضیح داد که او سرپرست بستنی‌فروشی و یکی از اعضای قدیمی گروه کره‌ای است. پرسیدم آیا توسط رهبر فرقه کتک خورده است. او با انگلیسی دست و پا شکسته به من گفت: "توضیحش سخته. هیچ‌کس نمی‌تونه بدون هیچ دلیلی سیلی بزنه. رسانه‌ها چیزهای بد [درباره] ما [درست می‌کنند]. آنها نمی‌خواهند حقیقت شنیده شود." صدایش لرزید و به اطراف نگاه کرد تا ببیند کسی او را تماشا می‌کند یا نه. به نظرم رسید که ترسیده است. ناگهان به سرعت وارد آشپزخانه شد. در اطراف من، هیاهوی مشتریان در مکالمه شاد ادامه داشت؛ هیچ یک از آنها متوجه چیزی نشده بودند.

در نیمه دوم قرن بیستم - در حالیکه کره‌ای‌های جنوبی با میراث حکومت استعماری ژاپن (که با جنگ جهانی دوم به پایان رسید)، تقسیم دردناک شبه جزیره کره، یک سری دیکتاتوری‌های نظامی وحشیانه و تهدیدهای هسته‌ای از سوی همسایه شمالی خود دست و پنجه نرم می‌کردند - فرقه‌ها در سراسر کشور جوانه زدند. به گفته تارک جی-ایل، استاد دانشگاه پرسبیتری بوسان که متخصص در فرقه‌های کره جنوبی است، مشکلات اجتماعی و سیاسی این کشور "نقاط عطفی" بودند که پیام‌های آخرالزمانی را به ویژه برای افرادی که به شدت به دنبال ثبات بودند، جذاب می‌کرد. اکثر فرقه‌های نوپا ریشه‌های خود را در مسیحیت داشتند، اما با یک پیچش هشدار دهنده: بنیانگذاران آنها معمولاً ادعا می‌کردند که تجسم مدرن عیسی هستند، فداکاری وسواس گونه‌ای را می‌طلبیدند و پایان قریب الوقوع جهان را پیش‌بینی می‌کردند. امروزه، حدود یک سوم جمعیت کره جنوبی خود را مسیحی می‌دانند؛ تارک تخمین می‌زند که حدود یک دهم از این تعداد عضو فرقه‌ها هستند.

در دهه‌های اخیر، فرقه‌ها در برخی از بزرگترین رسوایی‌های کشور نقش داشته‌اند. پدر خود تارک، یک متکلم برجسته، به شدت مخالف آنها بود؛ در سال 1994، سه روز پس از انتقاد از یک فرقه در تلویزیون، او با ضربات چاقو به قتل رسید که به نظر می‌رسید یک حمله تلافی‌جویانه بود. در سال 2016، رئیس‌جمهور کره جنوبی پس از آن استیضاح شد که مشخص شد خانواده یک رهبر فرقه شامانیستی (که بسیاری در کشور او را "راسپوتین کره‌ای" می‌نامیدند) سخنرانی‌های او را ویرایش کرده، در مورد سیاست به او مشاوره داده و از ارتباطات دولتی برای تحت فشار قرار دادن بزرگترین مشاغل کشور برای اهدای 69 میلیون دلار به بنیادهای خیریه تحت کنترل فرقه استفاده کرده‌اند. در سال 2023، یک فیلم مستند نتفلیکس ادعا کرد که رهبران چندین فرقه بزرگ کره جنوبی به بسیاری از پیروان خود تجاوز و از آنها سوء استفاده جنسی کرده‌اند.

برخی از این گروه‌ها در میان دیاسپورای کره‌ای در کشورهایی مانند آمریکا، آفریقای جنوبی، سنگاپور و ژاپن پایگاه‌هایی ایجاد کرده‌اند. مشهورترین آنها کلیسای اتحاد است - که اغلب به نام بنیانگذار آن به عنوان "مونی‌ها" یاد می‌شود - که به دلیل سازماندهی مراسم عروسی جماعی بین اعضا مورد توجه جهانی قرار گرفت. (در سال 2022، آبه شینزو، نخست وزیر سابق ژاپن که با مونی‌ها ارتباط داشت، توسط مردی به قتل رسید که مادرش از طریق اهدای کمک‌های مالی به این فرقه ورشکست شده بود.)

اما حتی با وجود اینکه فرقه‌های کره‌ای به دلیل غیرعادی بودن خود بدنام شده‌اند، رشد آنها در خارج از کشور نسبتاً بدون بررسی باقی مانده است. بخشی از این امر به دلیل سردرگمی در مورد اینکه چه کسی بر آنها صلاحیت دارد - دولت‌های کشورهایی که پایگاه‌هایی در آنجا دارند یا خود کره جنوبی - و همچنین مشکلاتی است که مقامات در جلب اعتماد جوامع مهاجر کره‌ای با آن روبرو هستند.

شین اوک-جو
بازار
دفتر مرکزی گریس رود
خارج از سایه‌ها دفتر مرکزی گریس رود در نزدیکی شهر ساحلی ناوا واقع شده است که به خاک حاصلخیز خود معروف است (بالا). مشاغل این فرقه به اندازه استارباکس در آمریکا در فیجی همه‌جا حاضر هستند: در این مرکز خرید در یک پمپ بنزین (بالا) هم یک سالن زیبایی و هم یک فروشگاه مواد غذایی ترو مارت وجود دارد.

مسیر گریس رود به فیجی با بنیانگذار آن، شین اوک-جو آغاز شد - زنی اتوکشیده، که اکنون در اواخر دهه 60 زندگی خود است، با موهایی بافته و تمایل به کت‌های رنگارنگ. اطلاعات قابل تایید کمی در مورد او وجود دارد. او ادعا کرده است که از یک مدرسه علمیه پرزبیتری در سئول فارغ التحصیل شده است، سپس در فیلادلفیا و کره جنوبی موعظه کرده و قبل از گذراندن سه سال در تبلیغ در چین. (کلیسای پرزبیتری کره جنوبی، یکی از جریان اصلی فرقه‌های مسیحی این کشور، گفته است که روایت شین از مشارکت او در سازمان آنها نادرست است.) در طول سفرهای خود، ظاهراً از آموزه‌های کلیسا دلسرد شد و پس از بازگشت به کره جنوبی در حدود سال 2008، شروع به ترغیب دیگران به رها کردن آنچه که او مسیحیت دروغین خود می‌نامید و به جای آن از او پیروی کنند.

شین شروع به موعظه برای مسیحیان ناراضی در یک سالن فرسوده احاطه شده توسط کارگاه‌های تعمیر خودرو در لبه جنوبی سئول کرد. به گفته بروشوری که توسط این فرقه منتشر شده است، موعظه‌های اولیه او اعلام می‌کرد که بازگشت مسیح قریب الوقوع است و "روز داوری" را اعلام می‌کند که "زمان برای شیطان، شیاطین و دیوها برای انجام کارشان به پایان می‌رسد". او گفت، اگر مردم از او پیروی کنند، خدا به آنها یک بهشت ​​زمینی عطا می‌کند. او شروع به ارسال موعظه‌های خود به یوتیوب کرد، جایی که مخاطبان بین‌المللی پیدا کردند. کلیسای پرزبیتری کره جنوبی به پیروان خود هشدار داد که از شین دوری کنند. با این وجود، جماعت شین در سئول به حداقل 400 نفر رسید.

در تفسیر شین از مسیحیت، نجات با خشونت مرتبط بود. او عملی را به نام "خرمن کوبی" اجرا کرد، که در آن پیروان خود را کتک می‌زد تا شیطان را از بدن آنها بیرون کند. طبق اسناد دادگاه آمریکایی، در طول دوره حضور در نیویورک در سال 2012، شین سعی کرد برادر شیزوفرنی یکی از پیروان خود را از طریق دعا شفا دهد. وقتی این کار جواب نداد، به پیروانش دستور داد که مرد را ببندند و به مدت یک هفته در زیرزمین رها کنند. این بندها باعث شد پای او دچار قانقاریا شود و نیاز به قطع عضو داشته باشد. به گفته وکیل آمریکایی این مرد، او چندین سال را در یک مرکز بهداشت روان در کانکتیکات گذراند - اما بعداً توسط والدینش، که آنها نیز از اعضای گریس رود بودند، ربوده شد. (در سال 2018، SBS TV، یک کانال خبری تلویزیونی کره‌ای، مادر این مرد را در حومه سئول پیدا کرد. او خبرنگاران را دور کرد و اصرار داشت که پسرش "حالش خوب است. نگران نباشید.")

در سال 2014، کلیسای پرزبیتری کره جنوبی شین را مرتد اعلام کرد. طبق گزارش‌های رسانه‌های کره‌ای، شین به پیروانش گفت که مقامات کلیسا دیو هستند. اندکی پس از آن، چندین ده نفر ظاهراً قبل از مراسم یکشنبه به یک کلیسای پرزبیتری یورش بردند، یکی از مقامات را از یقه گرفتند و او را از یک سری پله‌ها به پایین کشیدند. شین تحت تعقیب قرار نگرفت، اما بررسی‌های بعدی که از سوی رسانه‌ها و پلیس با آن مواجه شد، ممکن است او را ترسانده باشد تا برای فرار از کشور تمهیداتی بیاندیشد. پس از این حادثه، او به پیروان خود در کره جنوبی هشدار داد که قحطی بزرگی در راه است و به دستور خدا به ابراهیم اشاره کرد که "از کشور خود، و از خویشاوندان خود، و از خانه پدر خود، به زمینی که من به تو نشان خواهم داد، برو."

شین بعداً به یک روزنامه فیجیایی گفت که به پسرش، دنیل کیم - مردی لاغر با لکنت زبان خفیف و لبخندی شدید - دستور داده است که یک بهشت ​​زمینی با دمای معتدل 20-30 درجه سانتیگراد پیدا کند. وی متعاقباً مباهات کرد که به 60 کشور سفر کرده است تا بهترین آن را شناسایی کند: فیجی. این جزیره، 8000 کیلومتر دورتر از سئول، تابستان دائمی را تجربه می‌کرد و پوشیده از مزارع سرسبز بود. برای کسی که از قحطی وحشت داشت - و احتمالاً، دسترسی مجریان قانون کره - باید واقعاً بهشت ​​به نظر می‌رسید.

در آن زمان، فیجی یک کشور مطرود بود. در سال 2006، یک ژنرال به نام وورقه "فرانک" باینیماراما با یک کودتای بدون خونریزی قدرت را به دست گرفت و سرمایه‌گذاران را فراری داد و لرزه‌ای را در صنعت گردشگری سودآور کشور ایجاد کرد. سه سال بعد، باینیماراما انتخابات برنامه‌ریزی‌شده را به تعویق انداخت و نیوزیلند و استرالیا را بر آن داشت تا کمک‌های توسعه‌ای را قطع کرده و تحریم‌هایی را اعمال کنند.

ناوا
سربازان
رودخانه ناوا
زمین سبز خدا دفتر مرکزی گریس رود شامل انبارها، سوله‌های هیدروپونیک و زمین‌های کشاورزی وسیع است (بالا). رودخانه ناوا (بالا) از کوه‌ها در بالادست سرچشمه می‌گیرد و یک دشت سیلابی حاصلخیز ایجاد می‌کند.

دولت باینیماراما با پول کمی برای تأمین مالی برنامه‌های حمایتی بلندپروازانه خود برای فیجیایی‌های در حال مبارزه روبرو شد، که بسیاری از آنها کشاورزان معیشتی هستند - بنابراین شروع به جلب حامیان مالی خارجی جدید کرد. در سال 2010، باینیماراما از چین بازدید کرد، جایی که اعلام کرد این کشور "تنها کشوری است که می‌تواند به فیجی در اصلاحاتش کمک کند... آنها خارج از چارچوب فکر می‌کنند." در عوض، چین فیجی را با حدود 160 میلیون دلار کمک مالی پوشش داد.

در همان سال، کیم، شین و چند صد پیرو در نزدیکی ناوا مستقر شدند - یک شهر ساحلی که خاک آنقدر غنی و خورشید آنقدر فراوان بود که چمن به اندازه کافی بلند می‌شد تا تنه‌های درختان نخل را بپوشاند. گریس رود 33 هکتار زمین را اجاره کرد که در اصل متعلق به قبیله محلی دیوبا بود (فیجی چندین هزار قبیله بومی دارد که بیشتر زمین‌های کشور را در اختیار دارند). به زودی، آنها محوطه‌ای از خانه‌های سفیدکاری شده، انبارهایی که به سرعت در اثر نور شدید خورشید تخریب می‌شدند، و سوله‌های هیدروپونیک که ردیف‌هایی از کاهو و گوجه فرنگی را در خود جای داده بودند، ساختند. در اطراف این مرکز، کارگران زمین‌های کشاورزی را از بوته‌های سرکش بیرون کشیدند. یک تابلوی تبلیغاتی در نزدیکی آن، قصد فرقه برای "درخشش فیجی" را اعلام کرد.

شین و کیم علیرغم نداشتن تجربه کارآفرینی، به نظر می‌رسید مصمم به ایجاد یک امپراتوری تجاری در فیجی هستند. از سال 2014، 311 عضو فرقه حداقل 10 میلیون دلار در نه شرکت تحت کنترل فرقه در کشور سرمایه‌گذاری کرده‌اند (این رقم فقط شامل پولی است که برای سهام در مشاغل فرقه خرج شده است؛ گریس رود ادعا می‌کند که صدها میلیون دلار در مجموع در این کشور سرمایه‌گذاری کرده است). این هجوم پول بسیاری از اعضای فرقه را قادر ساخت تا ویزای سرمایه‌گذاری دریافت کنند - در آن زمان برای هر کسی که بیش از 25000 دلار در یک شرکت سرمایه‌گذاری می‌کرد در دسترس بود - و در مسیر اخذ اقامت قرار بگیرند.

گریس رود با این بودجه، چند صد هکتار زمین کشاورزی دیگر را اجاره کرد، جایی که آنها همچنان به کشت محصولات نقدی گرمسیری مانند کاساوا و پاپایا، در درجه اول برای بازار محلی، ادامه می‌دهند. سپس شرکت‌های فرقه به سرعت متنوع شدند. بین سال‌های 2015 و 2025، آنها شش سالن زیبایی، پنج سوپرمارکت ترو مارت، یک کلینیک دندانپزشکی، یک شرکت ساختمانی، پنج شیرینی‌فروشی، سه بستنی‌فروشی خانه برفی، زنجیره‌ای از هشت رستوران کره‌ای به نام گریس کیچن، نه پیتزا فروشی، دو تراتوریای ایتالیایی و یک رستوران مرغ سوخاری به نام فایرس چیکن راه‌اندازی کردند.

تقریباً یک شبه، فیجیایی‌هایی که عادت داشتند مواد غذایی را از بازارهای کشاورزی کنار جاده بخرند یا شام را از رستوران‌های بوفه چرب انتخاب کنند، با طیف خیره‌کننده‌ای از گزینه‌ها روبرو شدند. در گریس کیچن می‌توانستند اسموتی‌های سالم موز و توت، رول‌های سوشی و بیبیمباپ خانگی بخرند. در ترو مارت می‌توانستند کالاهای خارجی مانند رشته فرنگی کره‌ای، سس سالاد استرالیایی و دسرهای آماده آمریکایی را انتخاب کنند. در خانه برفی می‌توانستند کیک‌های مفصل یا کروسان‌های پوسته‌پوسته بخورند. برای بسیاری از فیجیایی‌ها که قبلاً چنین انتخاب باشکوهی نداشتند، مشاغل گریس رود مانند یک هدیه الهی به نظر می‌رسید.

با رشد امپراتوری‌اش، رابطه گریس رود با باینیماراما عمیق‌تر شد. دولت وی به این فرقه قراردادهای پرسود دولتی داد و از سال 2015، طبق تحقیقات پروژه گزارشگری جرایم سازمان‌یافته و فساد، یک شبکه روزنامه‌نگاری تحقیقی، حداقل 3.8 میلیون دلار وام از یک بانک توسعه دولتی را به مشاغل خود هدایت کرد. در حالی که برخی از فیجیایی‌ها معتقد بودند که باینیماراما صرفاً یک تجارت را تشویق می‌کند که موفقیت آن یک نقطه روشن اقتصادی برای رژیم او بود، برخی دیگر حدس می‌زدند که فساد در کار است.

غذا
نوشیدنی
کارگران گریس رود
کار سخت روزانه مشاغل گریس رود معمولاً توسط ترکیبی از اعضای فرقه و فیجیایی‌ها اداره می‌شوند (بالا). پیروان فرقه در خوابگاه‌هایی در دفتر مرکزی ناوا اسکان داده می‌شوند (وسط) یک عضو کره‌ای گروه (بالا) در یک سوپرمارکت ترو مارت در ناوا کار می‌کند.

به هر دلیلی که بود، حمایت باینیماراما به فرقه کمک کرد تا زمین‌ها را تصاحب کرده و حضور خود را در سراسر کشور گسترش دهد. دفتر مرکزی گریس رود در ناوا - که اکنون درهم‌تنیدگی از سیلوهای برنج درخشان و خوابگاه‌های کارگری کم ارتفاع و با پانل‌های سفید است - از مرزهای خود فراتر رفت و به زمین

آنا توراگانیوالو
دادگاه
دانیل کیم
بازوی بلند قانون در سال 2022، شین اوک-جو به دلیل ضرب و شتم، حبس و کلاهبرداری در کره جنوبی به هفت سال زندان محکوم شد. او در دادگاهی در آنیانگ، در جنوب سئول، در تصویر دیده می‌شود (بالا). دنیل کیم، پسرش، در سال 2018 در فیجی دستگیر و به کره جنوبی مسترد شد، جایی که به دلیل ضرب و شتم به دو سال زندان محکوم شد (بالا)

در ژوئیه 2018، اینترپل برای شین اعلان قرمز صادر کرد و دولت کره جنوبی خواستار استرداد وی شد. دولت باینیماراما در ابتدا از همکاری خودداری کرد و ادعا کرد که درخواست استرداد انگیزه سیاسی دارد. اما در ماه اوت، پس از اطلاع‌رسانی یکی از اعضای سابق فرقه، پلیس فیجی به دفتر مرکزی گریس رود یورش برد و کیم را دستگیر کرد. او به کره جنوبی مسترد شد، جایی که به دلیل ضرب و شتم به دو سال زندان محکوم شد. در سال 2022، شین به دلیل ضرب و شتم، حبس و کلاهبرداری در کره جنوبی به هفت سال زندان محکوم شد.

علیرغم این محکومیت‌ها، مشاغل گریس رود به فعالیت خود در فیجی ادامه می‌دهند. در سال 2022، باینیماراما قدرت را در یک انتخابات عمومی از دست داد، و دولت جدید وعده داده است که فعالیت‌های این فرقه را بررسی کند. اما حتی اگر دولت بخواهد گریس رود را اخراج کند، با مشکلات بسیار زیادی روبرو خواهد شد. مشاغل این فرقه عمیقاً در اقتصاد فیجی ریشه دوانده‌اند و بسیاری از فیجیایی‌ها برای اشتغال به آنها متکی هستند. علاوه بر این، گریس رود ظاهراً نفوذ سیاسی قابل توجهی به دست آورده است، و مشخص نیست که دولت جدید تا چه حد مایل است برای به چالش کشیدن آن پیش برود.

در این میان، گریس رود به تبلیغ پیام خود مبنی بر عذاب قریب الوقوع ادامه می‌دهد. به گفته بروشوری که توسط این فرقه منتشر شده است، جهان در آستانه نابودی است، و تنها کسانی که از شین پیروی می‌کنند نجات خواهند یافت. این بروشور در مورد قحطی قریب الوقوع، فروپاشی اقتصادی جهانی و جنگ جهانی سوم هشدار می‌دهد. این بر مردم اصرار دارد که با پیوستن به گریس رود و تلاش برای ساختن بهشتی جدید در فیجی، "برای پایان زمان آماده شوند".

همینطور که از بستنی‌فروشی خانه برفی خارج می‌شدم، متوجه گروهی از کارگران کره‌ای شدم که در بیرون ایستاده بودند. آنها همان لباس‌های سرمه‌ای و کلاه‌های بره سفید و افتاده را پوشیده بودند که سرپرستی که قبلاً با او صحبت کرده بودم پوشیده بود. آنها به من لبخند زدند، اما چشمانشان خالی بود. تعجب می‌کردم که به چه فکر می‌کنند، چه چیزی را پشت سر گذاشته‌اند، و آینده برای آنها چه چیزی در بر دارد. آیا آنها واقعاً باور داشتند، یا در فرقه‌ای گرفتار شده بودند که راه فراری از آن وجود نداشت؟ همینطور که دور می‌شدم، نمی‌توانستم احساس ناخوشایندی نداشته باشم. گریس رود یک کشور را تسخیر کرده بود، اما به چه قیمتی؟

Dig deeper:
→ Read more from 1843 magazine’s archive about cults and coercion
→ Listen to “The Cult of Trump” from our podcast, “Checks and Balance”
→ Explore our collection of writing about religion