اواخر ماه گذشته، بریتانیا، فرانسه و آلمان «سازوکار بازگشت تحریمها» را علیه ایران فعال کردند و روند برقراری مجدد تحریمهای سازمان ملل متحد را علیه این کشور به دلیل عدم پایبندی به توافق سال 2015 که برای جلوگیری از توانایی ایران در ساخت سلاحهای هستهای طراحی شده بود، آغاز کردند.
در همان زمان، این کشورها که به E3 معروف هستند، اعلام کردند که تلاشهای دیپلماتیک خود را طی 30 روز آینده برای دستیابی به توافقی با ایران بر سر برنامه هستهایاش ادامه خواهند داد.
اسرائیل از این اقدام استقبال کرد، اما هشدار داد که ایران قصد تغییر مسیر ندارد.
گیدئون ساعر، وزیر امور خارجه اسرائیل، گفت که این حرکت "گامی مهم در کارزار دیپلماتیک برای مقابله با جاهطلبیهای هستهای رژیم ایران" است و افزود که بازگشت تحریمها "اجتنابناپذیر" است.
این توافق که به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) معروف است، در ازای محدود کردن توانایی ایران در تولید مواد هستهای و اجازه بازرسی برای نظارت بر پایبندی آن، تحریمهای بینالمللی شدید را علیه ایران لغو کرد. دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، در سال 2018 ایالات متحده را از این توافق خارج کرد.
کمتر از سه ماه پیش، هواپیماهای اسرائیلی و آمریکایی سایتهای هستهای کلیدی در ایران را بمباران کردند و برنامه هستهای را به میزان قابل توجهی به عقب انداختند. پس از کمپین 12 روزه، آیا تلاشهای دیپلماتیک برای مهار جاهطلبیهای هستهای ایران همچنان اهمیت دارد؟ و آیا تهدید تحریمهای مجدد – یا اعمال نهایی آنها – تأثیری بر رفتار ایران خواهد داشت؟

حالت تعلیق
ده هفته پس از عملیات "شیر در حال خیزش" اسرائیل در ماه ژوئن، وضعیت برنامه هستهای ایران همچنان نامشخص است. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، گفت که این برنامه "سالها" به عقب افتاده است، اما جزئیات یا شواهد بیشتری برای اثبات این ارزیابی ارائه نکرده است.

یکی از سؤالات اصلی، سرنوشت 400 کیلوگرم اورانیوم غنی شده تا 60 درصد موجودی جمهوری اسلامی قبل از حمله است، که برای حداکثر 10 سلاح هستهای پس از مرحلهای اضافی از غنیسازی کافی است.
جیدی ونس، معاون رئیس جمهور آمریکا، احتمال اینکه ایران همچنان اورانیوم را در اختیار داشته باشد، تأیید کرد: او در مصاحبهای با فاکس نیوز گفت: «هدف ما دفن اورانیوم بود و فکر میکنم اورانیوم دفن شده است، اما هدف ما از بین بردن [برنامه] غنیسازی و از بین بردن توانایی آنها برای تبدیل سوخت غنیشده به سلاح هستهای بود.»
احتمالاً در آینده نزدیک وضوح بیشتری حاصل نخواهد شد.
کلسی داونپورت، مدیر سیاست عدم اشاعه در انجمن کنترل تسلیحات، گفت: «تا زمانی که بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی نتوانند به ایران بازگردند و تعیین کنند که ذخایر اورانیوم غنی شده ایران کجاست و چند سانتریفیوژ تخریب شده است، ارزیابی اینکه ایران با چه سرعتی میتواند به آستانه سلاحهای هستهای بازگردد، دشوار خواهد بود.»
جاناتان روهه، مدیر سیاست خارجی در مؤسسه یهودی امنیت ملی آمریکا، گفت که برنامه هستهای ایران در حالت "تعلیق" قرار دارد. وی افزود: «احتمالاً همچنان برخی زیرساختهای اساسی و دانش لازم برای تکمیل یک دستگاه آزمایشی ابتدایی را حفظ کرده است، اما همچنین دلایل کافی دارد که فکر کند گرفتار و مجازات خواهد شد. عامل کلیدی در گامهای بعدی هستهای ایران فنی نیست، بلکه روانی است – در حال حاضر از ترس مورد حمله مجدد قرار گرفتن، مهار شده است.»
در حال حاضر، به نظر میرسد ایرانیها بر بازسازی پدافند هوایی و بازیابی از حملات اسرائیل تمرکز کردهاند، نه بر پیشبرد برنامه هستهای خود.
راز زیمت، کارشناس ایران در مؤسسه مطالعات امنیت ملی در تلآویو، گفت: «هیچ نشانهای در حال حاضر وجود ندارد که ایرانیها در تلاش برای حذف اورانیوم با غنای بالا یا استفاده از سانتریفیوژهای باقیمانده باشند.»
«از لحاظ نظری، آنها میتوانند در نقطهای از طریق یک مسیر مخفی پیش بروند، اما این امر با خطراتی همراه است و در حال حاضر، جهتگیری آنها نیست.»

دیپلماسی برای توافقی سختتر
با آسیب جدی به برنامه هستهای ایران و عدم وجود نشانهای مبنی بر اینکه تهران در حال بازسازی آن است، تصمیم اروپا برای پیشبرد تحریمهای بازگشتی ممکن است در این مرحله اضافی به نظر برسد.
در طول سالها تلاش برای مهار برنامه هستهای ایران، اروپاییها همواره گفتهاند که دیپلماسی بهترین راه برای مقابله با این چالش است. تحریمهای بازگشتی که در 18 اکتبر منقضی میشوند، آخرین اهرم فشار اروپاییها برای بازگرداندن ایران به مذاکرات است و آنها قصد ندارند آن را از دست بدهند.
با این حال، حتی اگر E3 بتوانند مذاکرات را به طور جدی از سر بگیرند، این مذاکرات بر سر بازگشت به توافق 2015 نخواهد بود.
داونپورت گفت: «برجام مرده است. این دیگر یک توافق قابل دوام سیاسی یا حتی فنی نیست. بنابراین، فراخوانی ایران برای بازگشت به تعهداتش، یک شروع کننده بینتیجه است.»
در عوض، E3 در حال فشار آوردن به ایران است تا به بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی اجازه دهد کار خود را در داخل کشور از سر بگیرند و تهران را به مذاکرات جدی هستهای مجدد وارد کند.
پس از عملیات آمریکا و اسرائیل، E3 و واشنگتن برای یک توافق هستهای حتی سختگیرانهتر از برجام، با رژیم بازرسیهای تقویتشده و محدودیتهایی برای فعالیتهای تسلیحاتی، فشار خواهند آورد.

دلایل زیادی برای حمایت حتی تندروهای هستهای از یک فشار دیپلماتیک وجود دارد.
روهه گفت: «اگر دیپلماسی به خوبی اجرا و هماهنگ شود، ممکن است ایران ضعیفشده را وادار به محدود کردن معنادار ظرفیت هستهای خود و توقف مانعتراشی از بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی کند. اما پیششرطهای دیپلماسی موفق، جبهه متحد آمریکا-E3 و توجه مستمر از سوی واشنگتن است که هر دو در حال حاضر وجود ندارند.»
اگرچه به نظر نمیرسد ایران در حال حاضر برنامه هستهای خود را بازسازی کند، اما هیچ تضمینی وجود ندارد که این کار را در شش ماه دیگر یا چند سال آینده انجام ندهد.

زیمت توضیح داد: «به همین دلیل مهم است که نوعی سازوکار نظارتی با حضور میدانی وجود داشته باشد.»
بدون بازرسان در ایران، اسرائیل و متحدان غربیاش برای ردیابی هرگونه تحولات هستهای کاملاً به اطلاعات وابسته خواهند بود. قابلیتها و نفوذ اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا چشمگیر است و در طول عملیات "شیر در حال خیزش" و "چکش نیمهشب" آمریکا به وضوح نمایش داده شد. با این حال، تمام اطلاعات محدودیتهایی دارند و ایران از غافلگیریهای دردناکی که در ماه ژوئن تجربه کرد، درس خواهد گرفت و آنها را پیادهسازی خواهد کرد.
اگرچه اعمال مجدد تحریمها ممکن است تهدیدآمیز به نظر برسد، اما لزوماً رهبری ایران را از جای خود تکان نخواهد داد.
دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، با بازگشت به قدرت، تحریمهای خود را علیه ایران بازگرداند و به وزیر خزانهداری آمریکا دستور داد تا "حداکثر فشار اقتصادی" را بر ایران، از جمله تحریمها و مکانیسمهای اجرایی علیه ناقضان تحریمهای موجود، اعمال کند. او همچنین به وزارت خزانهداری و وزارت امور خارجه دستور داد تا کمپاینی را با هدف "صفر کردن صادرات نفت ایران" اجرا کنند.

اتحادیه اروپا نیز در طول سال گذشته برخی تحریمها را مجدداً اعمال کرده است.
با اعمال مجدد این تحریمها، منافع اقتصادی که ایران از لغو تحریمها تحت برجام به دست میآورد، از قبل محدود شده است.
علاوه بر این، مسکو و پکن علناً با تحریمهای بازگشتی مخالفند. هفته گذشته، وزرای امور خارجه چین، روسیه و ایران با صدور نامهای اعلام کردند که اقدام بریتانیا، فرانسه و آلمان برای بازگرداندن خودکار تحریمها «از نظر قانونی و رویهای دارای نقص» است.
بعید است این دو قدرت بزرگ تجارت خود را با ایران متوقف کنند، که اثر تحریمها را بیشتر تضعیف میکند.
خرید نفت ایران توسط چین مهمترین عنصر این رابطه است. پکن 90 درصد از صادرات نفت ایران را به خود اختصاص میدهد که بیش از یک سوم منابع بودجه ایران را تشکیل میدهد.
روهه استدلال کرد که با وجود این چالشها، پتانسیل برای موثر کردن تحریمها وجود دارد.
او گفت که تحریمها «به همان اندازه که آمریکا، اروپا و دیگران مایل به انجام آن باشند، میتوانند آسیبرسان باشند.» «تحریمهای سازمان ملل متحد روی کاغذ فوقالعاده قوی هستند و عملاً کل برنامههای هستهای و موشکی بالستیک ایران را ممنوع میکنند، آن را از تجارت جهانی اسلحه جدا میکنند و انطباق را از هر عضو سازمان ملل متحد الزامی میسازند. اما اجرا نیازمند رهبری و هماهنگی دیپلماتیک هماهنگ آمریکا و اروپا است. اعتبار نظامی اسرائیل در اینجا اهرم کمکی مفیدی برای آمریکا و اروپا فراهم میکند.»

ایران پس از اعلام E3، تهدیدهای مبهمی صادر کرده است و کارتهای محدودی برای بازی دارد.
تهران میتواند درها را به روی بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی ببندد، از سرگیری فعالیتهای هستهای محدود را اعلام کند، یا متحدان آمریکا و کشتیرانی بینالمللی در خاورمیانه را تهدید کند.
نگرانکنندهتر اینکه، ایران ممکن است کلاً از پیمان عدم اشاعه هستهای خارج شود.
داونپورت گفت: «این یک خطر واقعی است که حتی اگر [رئیس جمهور ایران مسعود] پزشکیان نخواهد NPT را ترک کند، ممکن است توسط [پارلمان] یا رهبر عالی مجبور به این کار شود. و این امر پیامدهای جدی خواهد داشت، هم از نظر بازگرداندن آمریکا، اسرائیل و ایران به مسیر درگیری، و هم برای رژیم گسترش اشاعه هستهای گستردهتر در صورتی که ایران تهدید به خروج از NPT را عملی کند.»
تمام گزینههای پیش روی ایران با خطرات قابل توجهی همراه است. بر فراز هر اقدام تلافیجویانه تهران، احتمال حمله دیگری از سوی اسرائیل یا آمریکا قرار دارد. مسیر دیپلماسی همچنان باز است، اما راه جنگ نیز همینطور.