نگاهی از درون ایران

گزارشگر ما پس از جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل، حسی از بیم و نگرانی را در این کشور مشاهده کرد.

آنچه در ایران دیدم: کشوری در آستانه تنش

دریافت ویزا برای روزنامه‌نگاران در ایران بسیار دشوار است. اما من اخیراً موفق شدم حدود یک هفته را به گزارشگری در تهران بپردازم و در یک مقطع دشوار – یعنی پس از جنگ ۱۲ روزه ایران با اسرائیل – اوضاع کشور را ارزیابی کنم.

شواهد بصری جنگ در حال کم‌رنگ شدن است، اما هیچ‌کس باور ندارد که واقعاً تمام شده باشد.

من با اقشار مختلف مردم صحبت کردم. آن‌ها حس مشترکی از بیم و نگرانی نسبت به آنچه در پیش بود داشتند. اما در طول اقامتم در تهران، تفاوت‌های گسترده‌ای را مشاهده کردم.

از یادبود یکی از ژنرال‌های ایرانی که در این حمله کشته شده بود، یعنی فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، قدرتمندترین بخش از نیروهای امنیتی قدرتمند ایران، بازدید کردم. سوگواران سرازیر می‌شدند و توسط فرماندهانی که خودشان تنها چند هفته پیش جایگزین ژنرال‌های دیگری شده بودند که توسط اسرائیل کشته شده بودند، مورد استقبال قرار می‌گرفتند. آن‌ها مشت‌های خود را بالا می‌بردند و شعار «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» سر می‌دادند. یکی از مردان حاضر در جمع به من گفت: «خونم از خشم به جوش آمده است. من سرباز خامنه‌ای هستم»، و به رهبر معظم کشور اشاره کرد.

این تصویری آشنا از ایران است که اغلب جهان می‌بیند. اما این تمام کشور نیست.

ایران کشوری جوان است، با میانگین سنی ۳۳ سال و جمعیتی که با وجود محدودیت‌های دولتی، از طریق اینترنت به شدت با دنیای خارج در ارتباط است. و در برخی نقاط، مانند کافه‌ای که من از آن بازدید کردم به نام کافه گودو، به نام نمایشنامه ساموئل بکت، می‌توانید جوانان ایرانی را با ایده‌های بسیار متفاوتی در مورد کشورشان بیابید. اگرچه دولت مترجم ما را تأمین کرده بود که کار او را تأیید کردیم، و ترس از مقامات فراگیر است، اما بسیاری از مردم با صراحتی شگفت‌انگیز صحبت می‌کردند.

از زمان مرگ یک زن جوان در بازداشت پلیس در سال ۲۰۲۲ که اعتراضات گسترده‌ای را به راه انداخت، بسیاری از زنان جوان دیگر حجاب اجباری را رعایت نمی‌کنند. و این تنها بخشی از یک حسابرسی گسترده‌تر نسلی است.

بسیاری از ایرانیان از رویارویی با غرب خسته شده‌اند، رویارویی که انزوا و تحریم‌های تنبیهی را به ارمغان آورده است. اما در حالی که آن‌ها خواهان تغییر هستند، نمی‌خواهند این تغییر توسط نیروهای نظامی خارجی – به ویژه اسرائیل و ایالات متحده – تحمیل شود. به همین دلیل، امیدهای برخی از رهبران اسرائیلی – مبنی بر اینکه جنگ ممکن است شورش مردمی را برانگیزد – به شدت بی‌مورد از آب درآمد.

اما شرایط شخصی آن‌ها اغلب دشوار است. در چند ماه گذشته، مردم با کمبود آب و برق دست و پنجه نرم کرده‌اند، چیزی که قبلاً هرگز تجربه نکرده بودند. حتی فراتر از مسائل سیاسی، احساس خستگی می‌کنند.

درگیری با اسرائیل فعلاً متوقف شده است، اما این انتظار در میان ایرانیان وجود دارد که این وضعیت موجود نمی‌تواند ادامه یابد. دفاعیات کشور ضعیف است و رهبرانش با انتخاب‌های دشواری روبرو هستند، به ویژه در مورد برنامه هسته‌ای. فکر می‌کنم ماه‌های آینده می‌تواند بسیار سرنوشت‌ساز باشد.