تصویرسازی از آکشیتای چاندرا / آتلانتیک. منابع: نوردین کاتیک / گتی؛ ترافیک آنالایزر / گتی.
تصویرسازی از آکشیتای چاندرا / آتلانتیک. منابع: نوردین کاتیک / گتی؛ ترافیک آنالایزر / گتی.

نوعی جدید و خطرناک از شهرت

چارلی کرک یک تولیدکننده محتوا بود — شغلی که نحوه صحبت و تجربه مردم از سیاست را شکل می‌دهد.

شاید ویدئوهای واکنشی، شکل هنری تعیین‌کننده زمانه ما باشند. مطمئناً شما هم چندتایی از آنها را دیده‌اید: یک اینفلوئنسر در حال نفس‌نفس زدن، یا فریاد کشیدن، یا چشم‌درشت کردن در حالی که در حال تماشای یک آهنگ جدید پرهیاهو یا یک پیچش بزرگ در یک فیلم است. هدف این است که احساسات انسانی غیرقابل پیش‌بینی و هیجان‌انگیز را در محتوایی قابل بازبینی گنجانده شود. اسکرول کردن در تلفن همراه می‌تواند تجربه‌ای خسته‌کننده باشد، اما اینجا کسی هست که احساس واقعی دارد، یا حداقل وانمود می‌کند که دارد — حتی اگر فراوانی این ویدئوها مسلماً ما را بیشتر بی‌حس کند.

هفته گذشته، ویدئویی از حسن پایکر که در حال واکنش به صحنه شلیک شدن چارلی کرک در جریان بحثی در دانشگاه یوتا ولی (Utah Valley University) در روز چهارشنبه بود، به سرعت میلیون‌ها بازدید جمع کرد. این ویدئو ناخواسته ساخته شده بود: پایکر، یک مفسر چپ‌گرا و اینفلوئنسر بازی‌های ویدئویی، روز چهارشنبه به صورت زنده در پلتفرم توییچ (Twitch) در حال پخش بود و در تلاش برای فهمیدن حقیقت اتفاق، اینترنت را جستجو می‌کرد. در یک حالت تفکر خودکار، او گفت: "یک فیلم نزدیک‌تر از شلیک شدن چارلی کرک در گردن هم اینجا هست که شما می‌توانید به وضوح..." و در اینجا او به عقب پرید در حالی که ویدئو خارج از دید مخاطبان پخش می‌شد — "اووووه، او مرده است. اوه خدای من، او قطعاً مرده است. اوه خدای من. باورم نمی‌شود که این را دیدم."

رشته‌ای از مهره‌های مرواریدگونه از زیر یقه سرمه‌ای پایکر نمایان بود؛ او عینک ضخیم خود را از صورت برداشت و چشمانش را مالید. پس‌زمینه او یک تابلوی رنگارنگ از پوسترها، یک تابلوی نئون و یک سگ خواب‌آلود بود. او شبیه یک سلبریتی جذاب بود که زندگی راحت و سرگرم‌کننده‌ای در لس‌آنجلس داشت. با این حال، او در زمان واقعی در حال پردازش یک قتل وحشتناک بود که پیامدهای شخصی داشت. کرک همتای او در یک طبقه رو به رشد تولیدکنندگان محتوا بود که اکنون تحت تهدید مرگبار از سوی همان فرهنگی قرار گرفته بود که خود به شکل‌گیری آن کمک کرده بود.

کرک یک فعال سیاسی، یک سازمان‌دهنده دانشگاهی و یک محرم نزدیک دونالد ترامپ بود — اما برای بسیاری از افرادی که او را می‌شناختند، او به عنوان یک سرگرم‌کننده عمل می‌کرد. چه در مناظره‌های حضوری و چه در پادکست‌ها و یوتیوب، او با شور و شوق پسرانه و پر جنب و جوش خود، یکنواختی کسل‌کننده تفسیرهای سیاسی را می‌شکست. گروه فعالش، ترنینگ پوینت یواِس‌اِی (Turning Point USA)، به به‌روزرسانی زیبایی‌شناسی جمهوری‌خواهان جوان کمک کرد و پاپیون‌ها را با تی‌شرت‌ها عوض کرد و تجمع‌ها را شبیه کنسرت‌های راک کرد. سال گذشته، ویدئوی مناظره او در Jubilee Media تا حدی به دلیل ارزش سینمایی‌اش بسیار پرطرفدار شد: کرک با لبخندی درخشان و شانه بالا انداختن، نظرات انفجاری ارائه می‌داد و انزجار مخالفانش را بدون از دست دادن قامت راست و لبخند شادابش جذب می‌کرد.

اگر کرک یک اینفلوئنسر بود، تأثیر او فقط در آنچه می‌گفت نبود، بلکه در نحوه بیان آن — و سبکی که برای جذب افراد بیشتر به سیاست به کار می‌برد — نیز بود. او مناظره را بامزه، ورزشی و ستودنی جلوه می‌داد، مانند یک بازی که هر کسی می‌توانست انجام دهد. روز چهارشنبه در یوتا، کرک در حالت معمول خود به عنوان یک مجری خودمانی بود، با دانشجویان دانشگاهی در زیر چادری که روی آن «اشتباه مرا ثابت کن» نوشته شده بود، بحث می‌کرد. به نظر می‌رسید که او سرگرم است، درست تا لحظه‌ای که مورد اصابت گلوله قرار گرفت.

از برخی جهات، پایکر نزدیک‌ترین همتای او در جناح چپ است. او به اندازه کرک در نهادهای حزب سیاسی خود درگیر نیست، اما از زمان انتخابات ریاست‌جمهوری سال گذشته، پایکر ۳۴ ساله توجه زیادی از سوی رسانه‌های جریان اصلی به خود جلب کرده است، زیرا شاید پاسخی باشد به ناتوانی دموکرات‌ها در برقراری ارتباط با مردان جوان: او برویی قوی‌هیکل، بامزه و عاشق اِلدن رینگ (Elden Ring) و مراقبت‌های بهداشتی همگانی است. اما او حدود یک دهه است که در عرصه گفتمانی حضور دارد. او در پخش زنده خود گفت: "چارلی کرک و من تقریباً در یک زمان در سیاست آمریکا به شهرت رسیدیم" و اشاره کرد که در طول سال‌ها چندین بار با کرک مناظره کرده است. آنها قرار بود اواخر همین ماه در دارتموث (Dartmouth)، در مورد "سیاست جوانان" دوباره با یکدیگر مناظره کنند.

من روز چهارشنبه، کمی پس از انتشار خبر تیراندازی، پخش زنده پایکر را تماشا کردم. او در حال انجام وظایف معمول خود به عنوان یک استریمر بود — بین فیلم‌های خبری و پست‌های اجتماعی کلیک می‌کرد و نظرات مونولوگ‌گونه ارائه می‌داد. اما او به وضوح شوکه شده بود؛ آه می‌کشید و بارها و بارها ساکت می‌شد. او با اشاره به رویداد کرک گفت: "من همیشه به مکان‌های عمومی این چنینی می‌روم." "به دلیل ماهیت کاری که انجام می‌دهم، سطح نزدیکی در این زمینه وجود دارد." در یک لحظه، تلفنش با یک اعلان روشن شد. کسی در یوتیوب نظری گذاشته بود که گفته بود باید پایکر کشته می‌شد.

اتاق گفتگوی او — جریانی پیوسته از نظرات طرفداران — طیفی از واکنش‌ها را نسبت به مرگ کرک بیان می‌کرد. برخی از بینندگان از پایکر خواستند که یک روز مرخصی بگیرد، امنیت استخدام کند، تیراندازی را محکوم کند (او این کار را کرد و آن را "غیرقابل قبول" و "منزجرکننده" خواند). برخی گفتند که کرک سزاوار آنچه بر سرش آمده بود، بود که پایکر را عصبانی کرد. او گفت: "شما الان چیزهایی می‌گویید که کاملاً مسخره است." "شما چیزهایی می‌گویید بدون اینکه حتی فرض کنید چگونه بر خودتان، چگونه بر جناح چپ، چگونه بر افرادی مانند خودم تأثیر می‌گذارد — عمداً کسی مثل خودم را در خط آتش قرار می‌دهید. هرگز لحظه‌ای وجود نخواهد داشت که من از خشونت سیاسی این چنینی حمایت کنم."

این آخرین بیانیه برای هر منتقد پایکر، غیرمنطقی به نظر خواهد رسید. امسال، او موقتاً از توییچ تعلیق شد، زیرا گفته بود جمهوری‌خواهانی که به تقلب در Medicare اهمیت می‌دهند باید ریک اسکات (Rick Scott) را "بکشند"؛ در سال ۲۰۱۹، زمانی که گفت ایالات متحده "سزاوار" ۱۱ سپتامبر بود، خشم زیادی را برانگیخت. به گفته خودش، اینها انتخاب‌های کلماتی تند و "نامناسب" بودند که از نکاتی که او می‌خواست بیان کند، منحرف می‌شدند. (اظهارنظر درباره ۱۱ سپتامبر — ادعایی مبنی بر اینکه سیاست خارجی ایالات متحده عامل حملات تروریستی بود — هفته گذشته در رقابت شهرداری شهر نیویورک، زمانی که اندرو کوومو (Andrew Cuomo) به دلیل ارتباط زهران مَمدانی (Zohran Mamdani) با پایکر به او حمله کرد، دوباره مطرح شد.) اما پایکر، مانند بسیاری دیگر از استریمرها، به صحبت کردن بی‌پروا درباره مسائل جدی عادت دارد. در پخش زنده خود در روز چهارشنبه، در حالی که چهره‌های حزب جمهوری‌خواه شروع به فراخوان برای "جنگ" عادلانه علیه جناح چپ می‌کردند، به نظر می‌رسید که او در حال اندیشیدن به تأثیراتی است که لفاظی‌های بی‌ملاحظه می‌تواند داشته باشد.

او با استفاده از اصطلاحات بومی مخاطبان خود، منطق خودویرانگر خشونت سیاسی را توضیح داد. مرگ کرک احتمالاً "ماجراجویان" را برای انجام "مأموریت‌های انتقام‌جویانه" (یا: تحریک افراد تندرو برای انتقام‌گیری) الهام‌بخش می‌کرد. او در مورد اینکه چگونه این اتفاق برای تغذیه روایت فرامتنی سیاسی به نفع جناح راست استفاده خواهد شد، صحبت کرد و به آن بهانه‌ای برای "کارهای دیوانه‌وار" می‌داد. علاقه او به کاهش تنش صمیمانه و التماس‌آمیز به نظر می‌رسید. اما پایکر از سیاست آن‌طور که اکنون اغلب از آن صحبت می‌شود: به عنوان یک بازی، حرف می‌زد. به نظر نمی‌رسید که او در تلاش باشد تا مخاطبانش را از دیدگاهی از جهان که به برد و باخت فکر می‌کند، و طرف مقابل را به شخصیت‌های غیرقابل بازی تبدیل می‌کند که زندگی‌شان اهمیت ندارد، باز دارد. او عمدتاً فقط هشدار می‌داد که تاکتیک‌های خاص باعث باخت لیبرال‌ها و چپ‌گرایان خواهد شد.

از زمان تیراندازی، پایکر تاکتیک متفاوتی را به کار گرفته است: استفاده از توجهی که دریافت می‌کند برای تقویت جهان‌بینی جناح خود. او در ستونی در نیویورک تایمز نوشت که سرمایه‌داری حریصانه آمریکا، حمایت از جنگ‌های بین‌المللی و عدم کنترل اسلحه، شرایطی را برای آنچه در یوتا اتفاق افتاد، ایجاد کرده است. او استدلال کرد که این تلاقی عوامل، نارضایتی و میل به خشونت را ایجاد می‌کند و در نهایت بر "نحوه نگرش بسیاری از بینندگان من — و بسیاری از افرادی که آقای کرک را دنبال می‌کردند — به جهان" تأثیر می‌گذارد. در مقاله ناگفته ماند که آنچه بینندگان او و کرک را متحد می‌کند نه تنها کشوری است که در آن زندگی می‌کنند، بلکه اکوسیستم رسانه‌ای نیز هست که در آن مشارکت دارند.

شخصیت عمومی بودن به معنای در معرض خطر بودن است، و هم رهبران سیاسی و هم هنرمندان مدت‌هاست که مورد تهدید، تعقیب و حتی ترور توسط افراد ناسالم قرار گرفته‌اند که از راه دور به آن‌ها وسواس پیدا کرده‌اند. ابزارهایی که با آن‌ها می‌توان چنین وسواسی را پرورش داد، قوی‌تر از همیشه هستند، و بسیاری از تأثیرگذارترین شخصیت‌های عمومی امروزی حس دسترسی و صمیمیتی را تقویت می‌کنند که برای نسل‌های گذشته غیرقابل تصور بود. اگر همانطور که اغلب گفته می‌شود، در دوران خشونت سیاسی فوق‌العاده‌ای زندگی می‌کنیم، نمی‌توان آن را جدا از عطش فرهنگی رو به رشد برای دسترسی و لمس کردن — یا انجام کارهایی بسیار بدتر با — افراد روی صفحه نمایشمان دانست.

اما بخشی از اهمیت کرک این بود که او صرفاً یک چهره روی صفحه نمایش نبود — او در زندگی واقعی قدرت ساخت، بر گفتگوی رو در رو اصرار داشت، و از قالب مناظره خصمانه برای به چالش کشیدن اتاق‌های پژواک آنلاین استفاده می‌کرد. مرگ او ممکن است تأثیر دلسردکننده‌ای بر تلاش‌های مشابه داشته باشد، سیاست را بیش از پیش به قلمرو مجازی سوق دهد و رادیکالیسم و غیرانسانی کردن را افزایش دهد. پایکر خاطرنشان کرد که تلاش‌های "IRL" او (در زندگی واقعی) به تازگی پرخطر به نظر می‌رسند: "من سیاستی مبنی بر زندگی بدون ترس دارم. اما خواهیم دید. ممکن است مجبور شوم برخی چیزها را بازپیکربندی کنم." روز جمعه، کتیبه‌های روی گلوله‌های یافت شده همراه با سلاحی که کرک را کشت، فاش شد. آنها شامل یک فلش بالا، سپس یک فلش راست و سپس سه فلش پایین بودند — ترکیبی از دکمه‌ها که در یک بازی ویدئویی، بمبی را بر روی حریف شما می‌اندازد.