عبارت جدیدی در رسانههای اجتماعی چین در حال گسترش است: «زیبایی سالهای رونق».
مردم با استفاده از اپلیکیشنهایی مانند «RedNote» و «Douyin»، خاطرات سالهای ۲۰۰۰ و اوایل ۲۰۱۰ را با عکسهایی از لباسهای جسورانه، آهنگهای شاد و تبلیغات تلویزیونی قدیمی زنده میکنند؛ همه اینها به طرق مختلف، دورانی از چین را تداعی میکند که سرشار از خوشبینی بود.
یک مرد میانسال در ویدیویی در «RedNote» گفت: «موسیقی آن زمان با شور و شوق میتپید و سرشار از این حس بود که آینده فقط روشنتر خواهد شد. اما اشعار امروز با جملاتی مانند «ما تمام تلاشمان را برای زنده ماندن میکنیم» شروع میشوند.»
برخی دیگر به یاد مد لباسها افتادند. یک کاربر زن «RedNote» زیر هشتگ #BeautyOfTheBoomYears نوشت: «بیست سال پیش که دانشجو بودم، سارافون و شلوارک کوتاه میپوشیدم. این روزها دانشآموزان بیشتر شبیه راهبهها لباس میپوشند، همیشه در لباسهای گشاد پیچیدهاند.»
چینیهایی که دو دهه پیش شغل خود را شروع کردند، با استفاده از این هشتگ، از زمانی که چندین پیشنهاد شغلی با پاداشهای سخاوتمندانه پایان سال دریافت میکردند، لاف میزنند. کاربران جوانتر با تحسین و حیرت پاسخ میدهند و کودکی خود را به یاد میآورند، زمانی که چین زندهتر، راحتتر و پر از امکانات بود.
این عبارت حسرت دورانی را بیان میکند که اقتصاد چین در حال شکوفایی بود و برای بسیاری، خوشبینی تقریباً یک امر ذاتی بود. این عبارت همچنین تفسیری بر حال و هوای امروز کشور است. به ویژه با نسل جوان چین صحبت میکند که با رکود اقتصادی، بیکاری بیسابقه جوانان و کنترلهای اجتماعی سختگیرانهتر دست و پنجه نرم میکنند.
در یادداشت سردبیر مقالهای با عنوان «رونق چقدر زیبا بود؟ آن زمان یک تغییر شغل به معنای ۳۰ درصد افزایش حقوق بود. حالا تنها راه پیشرفت، آزمونهای خدمات کشوری است»، آمده است: «شاید آنچه ما از دست میدهیم یک "دوران طلایی" نیست، بلکه شجاعت باور به امیدبخش بودن آینده است.»
هشتگهای نوستالژیک مانند #هزاره، #رویایچینی و #زیباییسالهایرونق بیش از ۱۰ میلیارد بازدید در اینترنت چین به خود اختصاص دادهاند، این را شرکت دادهپردازی «Newrank» اعلام کرده است. در «Douyin»، پلتفرم ویدئو کوتاه، هشتگ #استفادهازمدبراینشاندادنزیباییسالهایرونق بیش از ۲۱۰ میلیون بازدید داشته است.

سالهای رونق چین اغلب با ورود این کشور به سازمان تجارت جهانی در سال ۲۰۰۱ آغاز میشود. این سالها نشانگر انرژی کارآفرینی، افزایش استانداردهای زندگی و فرصتهای شغلی فراوان بود. این حال و هوا در عنوان یک آهنگ پرطرفدار، «فردا بهتر خواهد بود»، و یک سریال تلویزیونی محبوب، «تلاش»، به تصویر کشیده شده بود.
خوشبینی تنها یک آرزو نبود، بلکه منطقی به نظر میرسید. بسیاری بر این باور بودند که با سختکوشی، هر کسی میتواند جک ما (بنیانگذار علیبابا) بعدی شود.
در حالی که آن سالها ریسکپذیری را تشویق میکرد، محیط امروز به سمت احتیاط گرایش دارد. مشاغل خدمات کشوری، که زمانی کسلکننده تلقی میشدند، اکنون بر گفتگوهای جوانانی که به دنبال پناهگاه در بازار کار رو به انقباض هستند، مسلط شدهاند.
پست چرخشی در «RedNote»، یکی دیگر از اپلیکیشنهای محبوب رسانههای اجتماعی، این دو دوران را مقایسه میکند. آن زمان، کمدیهای عاشقانه سبکدل و تبلیغات پرنشاط وجود داشت. اکنون، درامهای سنگینتر و تبلیغات درمانی که جامعهای را که زیر بار فشار است منعکس میکنند، رایج شدهاند.
مد لباس نیز همین داستان را روایت میکند. در دهه ۲۰۰۰، زنان جوان سارافون، شلوارک کوتاه و رژ لب قرمز روشن را ترجیح میدادند. اکنون ظاهر غالب، لباسهای گشاد و پوشاننده است: دامنهای بلند، کلاههای آفتابگیر و هودیهای محافظت در برابر اشعه ماوراء بنفش. یک پست دیگر در «RedNote» نوشت: «گویا آنها خود را از دنیایی خشنتر محافظت میکنند.»

میم (Meme) زیبایی دوران رونق، جدیدترین بیان یک ضد فرهنگ نسل زد است که از سرخوردگی نشأت میگیرد، از این واقعیت که آنها ممکن است اولین نسل در نیم قرن اخیر باشند که بعید است بتوانند از استاندارد زندگی والدین خود فراتر روند، مهم نیست چقدر تلاش کنند.
طی پنج سال گذشته، این مقاومت خاموش اشکال مختلفی به خود گرفته است.
این جریان با «دراز کشیدن» آغاز شد، یعنی امتناع از پیوستن به رقابت بیرحمانه. برخی «فلسفه فرار» را دنبال کردند، یا مهاجرت به دنبال آزادی و چشماندازهای روشنتر. دیگران خود را «نسل آخر» اعلام کردند و سوگند یاد کردند که فرزندی نخواهند داشت. هنوز برخی دیگر «رهاییش کن» را پذیرفتند، یعنی دست کشیدن از اهداف دشوار به جای جنگیدن برای پاداشهای نامشخص. برای نشان دادن اینکه به چشمانداز شغلی اهمیت نمیدهند، بسیاری به پوشیدن «لباسهای نامتعارف» در محل کار روی آوردند.
اکنون تمرکز به جشن گرفتن زیبایی سالهای رونق معطوف شده است که انتقادی ضمنی از وضعیت کنونی است.
نارضایتی جوانان دولتها را در همه جا نگران میکند. هفته گذشته در نپال، اعتراضات نسل زد بر سر فساد و نابرابری، نخستوزیر این کشور را مجبور به کنارهگیری کرد. در چین، عمدتاً دانشجویان دانشگاهی و متخصصان جوان بودند که در اعتراضات کاغذ سفید اواخر سال ۲۰۲۲ شرکت کردند و به پایان سیاست سختگیرانه «کووید صفر» کمک کردند.
پکن حتی کوچکترین مقاومت را نیز با دقت زیر نظر دارد. در سرمقالهای در سال ۲۰۲۲، «روزنامه مردم»، روزنامه رسمی حزب کمونیست، جوانان را به دلیل «دراز کشیدن» سرزنش کرد. در سال ۲۰۲۳، زمانی که از هر پنج جوان چینی یک نفر بیکار بود، شی جینپینگ، رهبر کشور، از آنها خواست تا «تلخی بخورند»، عبارتی که به معنای تحمل سختیهاست.

تاکنون به نظر میرسد مقامات اجازه دادهاند که نوستالژی سالهای رونق به صورت آنلاین منتشر شود، شاید از اینکه انرژی خوشبینانهای را در نسل جوان القا کنند، خشنود هستند. اما برای نسل زد، دلتنگی برای گذشته آسانتر از خوشبینی به حال است.
وی (Wei)، که اکنون ۳۴ ساله است و در شهر کوچکی در استان گوانگشی جنوبی بزرگ شده، سالهای نوجوانی خود را دورانی پر زرق و برق به یاد میآورد. او یک آویز تلفن داشت که با هر تماس مانند یک عصای جادویی روشن میشد. او گفت: «مردم میخواستند بدرخشند چون میخواستند دیده شوند. دیده شدن به معنای فرصتهای بیشتر بود.»
امروز آقای وی، که از من خواست برای جلوگیری از تلافی دولت فقط از نام خانوادگیاش استفاده کنم، به عنوان مهندس در صنعت ساختمان کار میکند. او این صنعت را «صنعتی رو به زوال» مینامد، زیرا چین از قبل بخش زیادی از زیرساختهای خود، به ویژه مسکن، را بیش از حد ساخته است. او مجرد است و برنامهای برای بچه دار شدن ندارد، آینده کمی در زندگی که زمانی تصور میکرد، میبیند و میگوید خوشبینیاش از بین رفته است، زیرا ابراز عقیدهاش به صورت عمومی برایش دشوارتر شده است.
کورا (Cora)، یک زن ۲۵ ساله متولد پکن، خاطرات کودکی خود را از صحبت با صاحبان دکههای غذای خانوادگی پس از مدرسه در اوایل دهه ۲۰۱۰ گرامی میدارد. او گفت: «آنها فقط امرار معاش میکردند، اما هر کدام از رضایت قلبی میدرخشیدند.»
او گفت آن دکهها اکنون از بین رفتهاند، در کمپینهایی که مقامات شهر گفتند برای زیباسازی خیابانها و بیرون راندن «جمعیت سطح پایین» بود، پاکسازی شدند. مکانهایی که زمانی رویاها و معیشت و عرق و احساسات مردم را در خود جای داده بودند، به چمنزار تبدیل شدند.

کورا، که از من خواست از نام خانوادگیاش استفاده نکنم، در سال ۲۰۲۲ به کانادا مهاجرت کرد و از رویای خود برای کار در یکی از آسمانخراشهای پکن دست کشید.
ویل یو (Will Yu)، ۲۹ ساله، با پرستش شرکتهای فناوری چین بزرگ شد. او داستانهایی درباره بستههای حقوقی سخاوتمندانه، سفرهای خارجی و وعدههای غذایی کانتین با سرآشپزهای پنج ستاره را میخواند. وقتی در سال ۲۰۲۱ به عنوان طراح تعاملی به یک شرکت بزرگ در شانگهای پیوست، آن گونه مزایا از بین رفته بود. او ساعتهای طولانی کار میکرد و پشت سر هم طراحیهای تبلیغاتی فروش تولید میکرد. احساس میکرد امید کمی برای پیشرفت در حرفهاش دارد.
پس از دو سال استعفا داد و به آلمان نقل مکان کرد. او از این که شبکهامنیتی اجتماعی و حمایتهای قانونی چین در مقایسه با آلمان چقدر محدود بود، شگفتزده شد.
او گفت: «نسل ما رشد را با پیشرفت اشتباه گرفت. یک جامعه سالم به عدالت، آزادی و احترام به هر فرد نیاز دارد.»
به عنوان یک مرد همجنسگرا، او زمانی باور داشت که پول میتواند به غلبه بر محدودیتهای اجتماعی و سیاسی کمک کند، تا اینکه شاهد سرکوب جامعه دگرباشان جنسی توسط دولت بود.
آقای یو گفت: «همه برای صندلیهای درجه یک در کشتی تایتانیک رقابت میکنند، اما تعداد کمی از خود میپرسند که این کشتی دقیقاً به کجا میرود.»