چند سال پیش، کارن فورد، یک معمار منظر، کاری انجام داد که ممکن است تصور شود برای یکی از اعضای حرفهاش آسیبزا باشد: او باغ خود را از بین برد.
این باغ محکوم به فنا، یک طرف قطعه زمین دو برابر را در شمال شرقی پورتلند، اورگان پوشانده بود، جایی که او و همسرش، جان دینگلر، در یک خانه پیشهوری زندگی میکردند. خانم فورد ۷۶ ساله گفت: «این یک باغ پر رونق و جالب بود که من به ارث بردم و در طول ۲۰ سال آن را آراستم.»

اما این زوج که پنج پسر بالغشان از لس آنجلس تا ساوانا، جورجیا پراکنده بودند، احساس کردند که زمان آن رسیده است که از خانه سه طبقه کیت سیرز سال ۱۹۰۹ به خانهای بدون پله نقل مکان کنند. (آنها مجبور بودند ۳۰ پله را فقط برای شستن لباسها بالا بروند.) خانم فورد پس از مراقبت از والدین مسن خود، از خود پرسید: «ما واقعاً به چه چیزی نیاز داریم؟ و چگونه میتوانیم همه این موارد را در نظر بگیریم و همچنان مکانی داشته باشیم که زیبا به نظر برسد و برای هر کسی در هر سنی کاربردی باشد؟»
یک آپارتمان در مرکز شهر پورتلند برای آقای دینگلر، ۸۰ ساله، اقیانوس شناس ساحلی، یک گزینه نبود. او گفت: «این برای من درست نبود.» به علاوه، آنها محله خود، منطقه هنری آلبرتا را دوست داشتند.
بنابراین در سال ۲۰۲۲، این زوج قطعه زمین را تقسیم کردند، خانه پیشهوری را فروختند و باغ را ریشهکن کردند تا راه را برای یک خانه سه خوابه ۱۲۵۶ فوت مربعی در یک سطح باز کنند. اکنون، خانم فورد میتواند از آن طرف مرز به خانه قدیمی خود نگاه کند، اما به عقب نگاه نمیکند. او گفت: «به عنوان یک معمار منظر، این چیزی است که من مجبور بودهام در پروژههایم یاد بگیرم. شما فقط دور میشوید.»

این گوه مدرن از فلز و شیشه راه راه که توسط توماس رابینسون، مدیر مؤسس LEVER Architecture طراحی شده است، این زوج را بیشتر از هر چیز دیگری به طبیعت نزدیک کرده است. آقای رابینسون که اولین بار زمانی با خانم فورد آشنا شد که او باغی برای خانه خودش ایجاد کرد، گفت که ماموریت او «بهرهبرداری از حس منظرهای است که واقعاً در قلب کارن و طرحهای او قرار دارد.»
به عنوان مثال، نمای بیرونی فولادی کورتن خانه، که بسته به میزان قرار گرفتن هر قسمت در معرض عناصر، دارای پتینه متغیری است، «با زمین تعامل دارد و احساس میکند که به آب و هوا بسیار متصل است.»

دو ایوان بزرگ و سرپوشیده در جلو و عقب، به این زوج اجازه میدهد تا راحتتر از خانههای پیشهوری دروننگر خود با همسایگان و محیط اطراف خود ارتباط برقرار کنند. اکنون، آقای رابینسون گفت، وقتی او سر میزند، احتمالاً خانم فورد را در حال کار در ایوان در باران مییابد.
خانم فورد قبل از شروع کار، پنج سوال را که از هنرمند لوری اندرسون قرض گرفته بود و به هر تلاش خلاقانهای اشاره داشت، به آقای رابینسون داد: آیا به اندازه کافی ساده است؟ آیا به اندازه کافی پیچیده است؟ آیا به اندازه کافی دیوانهوار است؟ آیا به اندازه کافی زیبا است؟ آیا به اندازه کافی احمقانه است؟ او خانهای را که از این فرآیند بیرون آمد و در ۱۱ ماه با هزینه ۹۰۰ دلار در هر فوت مربع تکمیل شد، با یک چاقوی ارتش سوئیس مقایسه کرد: هم پیچیده و هم به طرز زیبایی ساده است، ترکیبی دیوانهوار (اگرچه به سختی احمقانه) برای انجام آن است.

خانه به این شکل باز میشود: پس از عبور از ایوان جلویی و جفت صندلیهای پروانهای آن، فرد وارد یک راهروی کوتاه میشود که عمل کشف را کمی معلق نگه میدارد. آقای رابینسون گفت: «بسیاری از اوقات در این خانههای کوچک، در را باز میکنید و احساس میکنید همهجا هستید. شما در آشپزخانه هستید، در اتاق نشیمن هستید.»
سرسرا فقط یک تاکتیک تاخیری نیست، بلکه یک گالری است که در آن آثار هنری از مجموعه هنری کمحجم این زوج به نمایش گذاشته شده است. خانم فورد گفت: (قبل از نقل مکان، آنها سه چهارم وسایل خود را دور ریختند.)

از گالری کوچک، یک پیچ به چپ به فضای باز منتهی میشود که با یک نورگیر روشن شده است. در انتهای جلویی اتاق، یک آشپزخانه چوبی با کفهای بتنی ضخیم وجود دارد. در اینجا، مانند سایر نقاط خانه، کفها با میلگرد غنی شدهاند تا از ترک خوردن جلوگیری شود. خانم فورد از بتن پاره شده بیزاری عمیقی دارد، اگرچه با خراشهای روی میزهای فولادی ضد زنگ خود مشکلی ندارد. او گفت: «ما نمیخواستیم هیچ چیز در خانه احساس گرانبها بودن کند.»
در انتهای دیگر، یک اتاق نشیمن با شومینه و یک دیوار شیشهای وجود دارد. این منطقه به ایوان پشتی منتهی میشود که با یک میز با ۱۴ صندلی مبله شده است. دیگر این زوج مجبور نیستند هنگام میزبانی یک مهمانی باغ، از نیم دوجین پله بیرونی بالا و پایین بروند.

موازی با اتاق نشیمن و آشپزخانه با پلان باز، دو اتاق خواب گوشهای آینهای وجود دارد که هر کدام دارای حمام اختصاصی هستند. اتاق خواب اصلی مشرف به حیاط خلوت تازه محوطه سازی شده است و دارای یک صندلی Eames LCW است که به عنوان "صندلی مجازات" شناخته میشود زیرا جایی است که نوههای بدرفتار در آسایش اواسط قرن وقتگذرانی میکنند.
اتاق خواب جلویی که آن هم با قطعات Eames مبله شده است، در حال حاضر یک دفتر است، اما به احتمال زیاد به عنوان اقامتگاه سرایدار طراحی شده است. فضایی که آینه کمد اصلی است، اکنون یک اتاق لباسشویی است، اما میتواند به آشپزخانه کوچک سرایدار تبدیل شود.

بین این اتاقها، اتاق خواب سوم قرار دارد که به عنوان اتاق نشیمن یا اتاق مهمان عمل میکند. نکته کلیدی در استفاده متفکرانه از فضا، عدم وجود تقریباً کامل لولا است. فقط درب جلو به بیرون باز میشود. نه در دیگر میلغزند.
این خانه به گونهای طراحی شده است که در زمستان گرم و در تابستان خنک باشد و وابستگی کمتری به سوخت فسیلی داشته باشد. این خانه از تختهای که روی آن قرار دارد تا حفره هوای تهویهشده در سقفش، فوقالعاده عایقبندی شده است و دارای یک سیستم بازیابی حرارت است.

در مورد باغ جدید اطراف ساختمان کوچک، خانم فورد انواع گیاهان بوتهای و باشکوه را جمعآوری کرده است، مانند ردیف ممرز که مرزی بین خانههای جدید و قدیمی ایجاد میکند. تعدادی در گلدانهای مرتفع کورتن قرار گرفتهاند تا از معماری منحرف نشوند. آنها همچنین نیاز به خم شدن کمتری دارند.
او گفت: «ایده این است که من میخواهم این چمنزار دیوانهوار را در هوا درست کنم.»

او افزود که زندگی در کنار خانه سابقش «کمی عجیب» است. در روزهای اولیه، او و آقای دینگلر گاهی اوقات از روی عادت وارد مسیر قدیمی خود میشدند. اما صاحبان جدید دوست داشتنی هستند، او گفت، و حتی نامهای لاتین گیاهان باقیمانده را خواستند.