طی ۱۱ روز گذشته که پر از غم و خشم بوده است، اریکا کرک به یک لحظه خاص بازگشته است، گویی نیروی جاذبه او را به آن سمت میکشاند. این لحظه یادآوری شبی است که همسرش، چارلی کرک، از شدت هیجان نمیتوانست بخوابد، شبی که آخرین شب زندگی او بود.
او در مصاحبهای یک ساعت و نیمه در روز پنجشنبه، هشت روز پس از کشته شدن آقای کرک، ۳۱ ساله، یکی از برجستهترین فعالان محافظهکار کشور و بنیانگذار گروه فعالان جوان «ترنینگ پوینت آمریکا»، در حین بحث با دانشجویان در دانشگاه یوتا ولی، گفت: «غدد فوق کلیوی او در حال ترشح بودند.»
او افزود: «از خواب بیدار شد و صدای خوردن چیزی را در آشپزخانه شنیدم. او تمام تابستان منتظر شروع تور خود بود.» او گفت بازدید از دانشگاهها «مانند یک رویداد المپیک برای او بود. او برای آنها تمرین میکرد. ساعتها جلسات وایتبرد داشت. مناظرههای آزمایشی. او فقط بسیار هیجانزده بود.»
آقای کرک بالاخره کمی بعد در تخت دیگری در خانه به خواب رفت. خانم کرک شنید که او صبح روز بعد زود از خانه خارج شد. او قبل از پرواز همسرش با هواپیمای چارتر به پروو، یوتا، برایش پیام «دوستت دارم» فرستاد. یکی از کارمندان بعدها به او گفت که شنیده است آقای کرک هنگام پیاده شدن به خلبان اعلام کرده است: «امروز روز فوقالعادهای خواهد بود.»
خانم کرک، ۳۶ ساله، با صدایی آرام اما در میان اشک، درباره همسری صحبت کرد که در جناح راست به عنوان الهامبخش جوانان جمهوریخواه ستایش میشد و در جناح چپ به دلیل حملاتش به حقوق مدنی، فمینیسم و اسلام مورد انتقاد قرار میگرفت. او به مبارزهاش برای درک این فاجعه غیرقابل تصور اذعان کرد.
او گفت: «اجازه میدهم این را عمیقاً احساس کنم، بدون دارو، بدون الکل. خدا به من بصیرت میدهد.»
او با لباس ورزشی و پاهای جمع شده زیر خود روی کاناپهای در یک کاندومینیوم اجارهای در اسکاتسدیل، آریزونا، نشسته بود. همسرش اغلب از این کاندو به عنوان ایستگاهی بین خانهشان در یک محله محافظتشده در خارج از اسکاتسدیل و مقر «ترنینگ پوینت آمریکا» در شرق فینیکس استفاده میکرد.
دور گردنش آویز سنت مایکل بود که همسرش هنگام تیراندازی آن را به گردن داشت. امدادگران آن را در حین تلاش برای بند آوردن خونریزی از بدنش جدا کرده بودند. اثری از خون در شکاف صلیب باقی مانده بود.
کف حمام کاندو هنوز پر از حولههای آخرین دوش همسرش در آنجا، کمی بیش از یک هفته پیش، بود. خانم کرک گفت: «تا امروز نمیتوانم وارد اتاق خوابم شوم. در حال چرخش محل خوابم هستم.»
«ترنینگ پوینت آمریکا» روز قبل از مصاحبه اعلام کرد که خانم کرک جایگزین همسرش به عنوان مدیر عامل خواهد شد. سخنگوی این سازمان، اندرو کُلوِت، او را «قلب تپنده، مرکز روحانی و نیروی حیاتی» آن توصیف کرد.
اما او گفت که انتظار نمیرود هیچ کس بتواند جای آقای کرک را پر کند؛ کسی که «ترنینگ پوینت» را از سال ۲۰۱۲ از صفر به یک سازمان محافظهکار بزرگ با درآمد سالانه ۹۶ میلیون دلار تبدیل کرده بود. هنوز مشخص نیست که آیا خانم کرک به دنبال ادامه پادکست روزانه همسرش خواهد بود یا اینکه با دانشجویان لیبرال در دانشگاهها بحث و جدل خواهد کرد.

با این حال، بسیاری از کارمندان «ترنینگ پوینت» گفتند که خانم کرک از قدرت لازم برای رهبری جدید گروه برخوردار است. او همچنین رأی اعتماد رئیس جمهور ترامپ را نیز دریافت کرده است که از زمان تیراندازی دو بار با او تماس گرفته است. این دو از سال ۲۰۱۲، زمانی که آقای ترامپ مسئول مسابقات زیبایی میس یواسای بود و او «میس آریزونا» بود، یکدیگر را میشناسند.
خانم کرک گفت: «چارلی برای او مثل یک پسر بود. و وقتی رئیس جمهور گفت: «فقط به ما بگویید چگونه میتوانیم از شما حمایت کنیم،» به او گفتم: «همسرم عاشق گفتگو با شما و استفاده از شما به عنوان یک تکیهگاه برای همه چیز بود. میتوانیم این را ادامه دهیم؟» و او گفت: «البته.»»
او گفت لحن رئیس جمهور «نرم و پذیرا بود. میتوانستم بگویم که او میخواست مرا در آغوش بگیرد.»
دیگران نیز به همین شکل با خانم کرک، که اکنون مسئول مراقبت از یک دختر ۳ ساله و یک پسر ۱ ساله است، رفتار کردهاند. خانم کرک گفت که این زندگی جدید «در واقع کمترین چیز آسیبزا برای من است»، زیرا او خودش پس از طلاق والدینش در جوانی، توسط مادرش بزرگ شده بود.
خانم کرک عزم راسخ خود را طی یک سخنرانی ۱۵ دقیقهای و احساسی برای مخاطبان پخش زنده، دو روز پس از قتل همسرش و ساعاتی پس از دستگیری مرد ۲۲ سالهای که متهم به قتل او، تایلر رابینسون، بود، به نمایش گذاشت. خانم کرک که از یادداشتهایی که بیشتر آنها را شب قبل در بیخوابی جمعآوری کرده بود میخواند، سوگند یاد کرد: «هیچ کس نام همسرم را فراموش نخواهد کرد، و من مطمئن خواهم شد.»
او گفت که بر این اصرار داشت که سخنرانی را زنده ارائه دهد، نه اینکه از قبل ضبط کند، «زیرا چارلی قطعاً همین کار را میکرد.»
«میخواهم ببینم با همسرم چه کردند»
عصر قبل از سفر آقای کرک به یوتا، او و همسرش با یکی از دوستانشان که یک رهبر مذهبی بود، در منطقه فینیکس برای شام دیدار کردند. هدف این بود که با هم برای تور قریبالوقوع آقای کرک که حدود ۲۰ دانشگاه را شامل میشد، دعا کنند. هم خانم کرک و هم دوستشان نگران بودند.
آقای کرک، که حضورش در دانشگاهها هم حمایتهای پرشور و هم محکومیتهای شدید را به دنبال داشت، طی سال گذشته تهدیدات مرگ متعددی دریافت کرده بود و ماهها با تیم امنیتی سفر میکرد. سر میز شام، خانم کرک از همسرش خواست که شروع به پوشیدن جلیقه ضدگلوله کند. وقتی او مخالفت کرد، دوستشان پیشنهاد کرد که آقای کرک پشت شیشه ضدگلوله صحبت کند.
آقای کرک پاسخ داد: «هنوز نه.» او گفت که به تیمش اطمینان دارد و در رویداد یوتا امنیت بیشتری وجود خواهد داشت. اما خانم کرک، مانند چندین نفر از زیردستان همسرش، گاهی شنیده بود که او اشاره میکند زندگیاش ممکن است با خشونت کوتاه شود. او به این فکر افتاد که شاید بخشی از وجود او قبلاً به چنین احتمالی تن داده بود.
قرار بود خانم کرک همسرش را در سفر به یوتا همراهی کند. اما مادرش همان روز در منطقه فینیکس تحت درمان پزشکی قرار میگرفت. آقای کرک به او گفت: «خانه به تو نیاز دارد.» آنها توافق کردند که او به جای آن، در مرحله بعدی تور، به دانشگاه ایالتی کلرادو، همراه او سفر کند.
خانم کرک در ساعت ۱۱:۲۳ صبح به وقت محلی فینیکس در اتاق بیمارستان مادرش نشسته بود که شماره دستیار قدیمی همسرش، مایکل مککوی، روی تلفنش ظاهر شد. او با نگاه به گذشته گفت که کلمات – «او تیر خورده!» – را قبل از اینکه آقای مککوی فریاد بزند، میدانست.
آقای رابینسون پس از تیراندازی با شریک زندگیاش درباره آقای کرک پیامک فرستاده بود. طبق اسناد دادگاه، او نوشته بود: «از نفرت او خسته شدهام.»
هواپیمای چارتر آقای کرک به اسکاتسدیل بازگشت تا همسرش را به پروو برساند. او در حالی که همسرش در هوا بود، مرده اعلام شد. خانم کرک از آن ساعتهای سورئال به یاد آورد: «به ابرها و کوهها نگاه میکردم. روز بسیار زیبایی بود و با خودم فکر میکردم: این دقیقاً آخرین چیزی است که او دیده است.»
کلانتر در بیمارستان با او ملاقات کرد. او به او پیشنهاد داد که جسد را ببیند، اما به گفته او، توصیه کرد که این کار را نکند. او توضیح داد که گلوله گردن آقای کرک را به شدت تخریب کرده بود.
خانم کرک به یاد آورد که گفت: «با کمال احترام، میخواهم ببینم با همسرم چه کردند.»
او برای بدترین حالت آماده بود، اما آنچه دید او را شگفتزده کرد. خانم کرک گفت: «چشمانش نیمه باز بود. و او یک نیمهلبخند آگاهانه، شبیه مونالیزا، داشت. انگار شاد مرده بود. انگار عیسی او را نجات داده بود. گلوله آمد، او پلک زد، و به بهشت رفت.»
او صبح زود نتوانسته بود او را ببوسد و خداحافظی کند. آنجا این کار را انجام داد.
قرار گذاشتن با «میس آریزونا»
در یکی از قسمتهای برنامه رادیویی و آنلاین «شو چارلی کرک» در اوایل سال جاری، خانم کرک به همسرش پیوست و برخی از سوالات مخاطبان را خواند. اولین سوالکننده میخواست بداند کدام یک از آنها محافظهکارتر است.
آقای کرک گفت: «اریکا. به مراتب. حتی نزدیک هم نیست. من در مقایسه با اریکا یک میانهرو هستم.» همسرش نیز موافق بود.
در این مصاحبه، خانم کرک پیوندشان را مدلی از فصل پنجم کتاب افسسیان (عهد جدید) توصیف کرد، که در آن همسر تسلیم شوهر میشود، و شوهر نیز به نوبه خود، طبق کتاب مقدس، از همسر محافظت و او را گرامی میدارد، «درست همانطور که مسیح نیز کلیسا را دوست داشت و خود را برای او فدا کرد.»
آقای کرک اولین بار در سال ۲۰۱۸ در یک رویداد «ترنینگ پوینت» با «میس آریزونای» سابق آشنا شد. او بعدها به نیویورک پرواز کرد، جایی که او در آن زمان به عنوان یک کارآفرین لباسهای با مضامین مسیحی کار میکرد، ظاهراً برای مصاحبه شغلی با او.
هنگامی که آنها بر سر همبرگر در منهتن ملاقات کردند، به سرعت مشخص شد که این دو مسیرهای متفاوتی را انتخاب کردهاند در حالی که فاصله زیادی از هم نداشتند. هر دو در غرب میانه به دنیا آمده بودند، آقای کرک در ایلینوی، خانم کرک در اوهایو. هر دو در دبیرستان ستاره بسکتبال بودند. او هرگز به دانشگاه نرفته بود اما یک خواننده مشتاق بود. او مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه ایالتی آریزونا و مدرک کارشناسی ارشد مطالعات حقوقی را از دانشگاه لیبرتی دریافت کرده بود.
و در حالی که آقای کرک در فینیکس یک قدرت محافظهکار را بنا میکرد، خانم کرک، که نوجوانی خود را در اسکاتسدیل نزدیک گذرانده بود، تصمیم گرفته بود در منهتن زندگی کند.
خانم کرک گفت: «وقتی او اعتراف کرد که به جای استخدام من میخواهد با من قرار بگذارد، و من از شوک آن بهبود یافتم، او مرا در دنیای خود غرق کرد. من این انتخاب را انجام دادم. بیان زیبایی یک ازدواج افسسیان ۵، وقتی واقعاً مردی دارید که ارزش پیروی کردن را دارد، داشتن یک نمونه واقعی از یک رهبر برای الگوبرداری، بسیار دشوار است. و من این را در چارلی داشتم.»

به عبارت دیگر، خانم کرک گفت که اتحاد مسیحی محافظهکار آنها ارگانیک به نظر میرسید تا تحمیلی. آنها با هم ورزش تماشا میکردند و بسکتبال یک به یک بازی میکردند. او هرگز مشروب نمینوشید و او نیز به ندرت این کار را میکرد. او گفت که آنها ترجیح میدادند با هم باشند تا اینکه با دیگران وقت بگذرانند.
خانم کرک گفت که پس از ازدواجشان در ماه می ۲۰۲۱، بهمریختگیهای مردانهاش را تحمل میکرد و لباسهای روی زمین را به عنوان باقیماندههای یک مرد جوان بسیار متمرکز میدید. او مشتاقانه در دفترهای یادداشت مینوشت، که او هرگز در زمان حیاتش آنها را نخوانده بود. او گفت که تنها پس از مرگ او، چند صفحه از یادداشتهایش را نگاه کرد و از «عملکردهای پیچیده درونی مغز و قلبش» شگفتزده شد.
با این حال، هیچ چیز از آنچه در دفترهای یادداشت خوانده بود برایش جدید نبود. او گفت: «من صندوقچه اسرار او بودم.» با وجود شهرتش در محافل محافظهکار و مناظرههایی که با دانشجویان دانشگاه از آنها لذت میبرد، او او را یک فرد درونگرا توصیف کرد. به نوبه خود، آقای کرک در تلاش بود تا پیمان افسسیانی خود را در گرامی داشتن و محافظت از همسرش انجام دهد. هر شنبه او یک یادداشت دستنویس برای خانم کرک میگذاشت، که همیشه نسخهای از این سوال بود: «چگونه میتوانم به بهترین شکل به شما خدمت کنم؟»
او هرگز پاسخ نمیداد.
خانم کرک گفت: «به هیچ وجه نمیگویم او بیعیب و نقص بود. اما من انتظارات و نقش خودم را میدانستم، و او نیز نقش خود را. من قرار نبود آن همسر نقنقو باشم که او نمیخواهد به خانه پیشش بیاید. میخواستم فضایی مقدس برای او ایجاد کنم. و فکر میکنم به همین دلیل همیشه مشتاق بازگشت به خانه بود.»
در حالی که خانم کرک برای مراسم تشییع جنازه آقای کرک در روز یکشنبه آماده میشود، که انتظار میرود آقای ترامپ و تقریباً هر شخصیت محافظهکار مهم دیگری همسرش را تقدیس کنند، او مشغول دغدغههای مرگبار خود است.
او گفت که فراتر از اندوه، گاهی اوقات میتواند «کتاب مقدس را با رنگهای بسیار واضح ببیند. آنقدر آرامش داشته باشد که بگوید: 'اراده تو انجام شود. من تسلیم آن میشوم.' آیا آن را دوست دارم؟ نه. او عشق زندگیام، همدم روحم، بهترین دوستم بود. اما برنامه خدا همیشه بزرگتر از برنامه ماست.»

او مانند دیگر مسیحیان در «ترنینگ پوینت»، منطق الهی را در مرگ آقای کرک میبیند: پیامبری جوان که زندگی زودگذرش پس از شهادتش طنینی ماندگار یافته است. در حالی که دیگران به دنبال توطئههایی فراتر از مرگ آقای کرک به دست یک تیرانداز تنها هستند، خانم کرک جزو آنها نیست.
از نظر او، صدایی روحانی، جوان اما برجسته توسط یک روح جوان و گمراه خاموش شد. او گفت: «من قویاً معتقدم که این برنامه خدا بود. و این بسیار روشن است. نمیتوانست بیشتر شبیه چارلی باشد.»
او افزود: «بسیاری از مردم از من پرسیدهاند: 'آیا نسبت به این مرد خشمگین هستید؟ مثلاً، آیا خواستار حکم اعدام هستید؟' راستش را بگویم. به وکیلمان گفتم، میخواهم دولت در این مورد تصمیم بگیرد. نمیخواهم خون آن مرد در پرونده من باشد. زیرا وقتی به بهشت میرسم، و عیسی میگوید: 'آه، چشم در برابر چشم؟ آیا ما اینگونه عمل میکنیم؟' و این مرا از رفتن به بهشت، از بودن با چارلی بازمیدارد؟»
رابرت درِیپر در واشینگتن مستقر است و درباره سیاست داخلی مینویسد. او نویسنده چندین کتاب است و سه دهه است که روزنامهنگار بوده است.