به «گزارش ویژه چین» نشریه فارن پالیسی خوش آمدید. هر هفته، ما آخرین تحولات در روابط ایالات متحده و چین، و همچنین موضوعات دیگر را پوشش میدهیم. اما این هفته، یک گام به عقب برداشته و درباره یک روند گستردهتر بحث میکنیم: هوش مصنوعی و اینکه چرا این حوزه بیش از سایر زمینههای رقابت فناورانه بین ایالات متحده و چین، به کانون توجه تندروهای حوزه چین تبدیل شده است.
چرا واشنگتن بر هوش مصنوعی متمرکز است
در سخنرانیای که این ماه ایراد شد، سناتور ایالات متحده، الیسا اسلوتکین، دموکرات، خواستار تلاشی مشابه پروژه منهتن برای هوش مصنوعی شد و گفت: «ما در یک رقابت فناورانه با چین هستیم... و هیچ حوزهای برای پیروزی مهمتر از هوش مصنوعی نیست.»
این باور به برتری هوش مصنوعی به طور گستردهای هم در واشنگتن و هم در سیلیکون ولی رواج دارد، از جمله توسط رئیسجمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ. اما مانند بسیاری از ایدههای رایج درباره چین و هوش مصنوعی، این باور نادرست است.
چین قطعاً در هوش مصنوعی رقابتی است، اما این مهمترین بخش از رقابت فناورانه ایالات متحده و چین نیست. با این حال، هوش مصنوعی تنها زمینه اصلی است که در آن ایالات متحده تنها کمی جلوتر از چین است، به جای اینکه عقب بیفتد. در همین حال، انقلابهای معنادارتر در جاهای دیگری در حال وقوع هستند.
انرژی پاک برجستهترین نمونه از چنین انقلابهایی است. چین در فناوریهایی از جمله انرژی خورشیدی، باتریها و وسایل نقلیه الکتریکی، از ایالات متحده پیشی گرفته است. همانطور که یک گزارش اخیر نشان میدهد، چین از این مزایا در سطح جهانی استفاده میکند. از سال ۲۰۲۲، این کشور بیش از ۲۲۰ میلیارد دلار در انرژی پاک در خارج از کشور سرمایهگذاری کرده است – مبلغی با احتساب تورم که از کل سرمایهگذاری ایالات متحده در طرح مارشال پس از جنگ جهانی دوم بیشتر است.
در نیمه اول سال جاری، چین ۲۵۶ گیگاوات ظرفیت انرژی خورشیدی جهانی نصب کرد – بیش از دو برابر مجموع بقیه جهان و بیش از ۱۲ برابر آنچه ایالات متحده (۲۱ گیگاوات) در آن زمان مدیریت کرد. این به جبران نقش چین به عنوان بزرگترین منتشرکننده کربن جهان کمک میکند؛ به علاوه، انرژی خورشیدی در بیشتر اوقات ارزانتر از سوختهای فسیلی است و در حال ارزانتر شدن است.
یا حوزه بیوتکنولوژی را در نظر بگیرید، که در آن اکتشافات هر سال در حال تغییر پزشکی، کشاورزی و صنعت است. ایالات متحده به طور سنتی رهبر این بخش بوده است، اما اکنون از چین عقب میماند.
اما در حالی که هوش مصنوعی سهم شیر از توجه در واشنگتن را به خود اختصاص داده است، در سالهای اخیر بیشتر به خاطر آنچه وعده داده است تا آنچه واقعاً به دست آورده، بدنام شده است. منتقدان استدلال میکنند که این فناوری، مانند پیشینیان خود بلاکچین و متاورس، بیش از حد بزرگنمایی شده است – به ویژه مدلهای زبان بزرگ مانند ChatGPT، Grok یا DeepMind.
بسیاری از این تب هوش مصنوعی بر این باور استوار است که هوش عمومی مصنوعی (AGI) تنها چند سال با ما فاصله دارد. کارشناسان عموماً با این جدول زمانی مخالفاند و شواهد برای آن ضعیف است. طرفداران هوش مصنوعی سابقه اشتباه یا اغراق دارند. در همین حال، تردیدها نسبت به هوش مصنوعی در میان محققان رو به افزایش است؛ همچنین شواهد مبنی بر عوارض جانبی شناختی و اقتصادی این فناوری نیز در حال افزایش است.
هیچ یک از اینها به این معنی نیست که هوش مصنوعی پتانسیل ندارد یا سایر بخشهای فناورانه رقابتی بدون خطرات خاص خود نیستند. اما این باید ادعاهایی را که هوش مصنوعی مهمترین حوزه رقابت فناورانه ایالات متحده و چین است، کماهمیت جلوه دهد.
پس چرا تندروهای حوزه چین به جای سایر بخشهای فناوری، درباره رقابت هوش مصنوعی صحبت میکنند؟ عمدتاً به این دلیل که هوش مصنوعی یکی از معدود زمینههای علمی است که کاخ سفید فعالانه علیه آن جنگ نمیکند – هرچند آخرین ماجرای ویزای H-1B ممکن است این را تغییر دهد. روز شنبه، ترامپ هزینه ۱۰۰,۰۰۰ دلاری را برای ویزاهای جدید اعطا شده به کارگران ماهر خارجی اعلام کرد که یک تغییر بزرگ برای نیروی کار صنعت هوش مصنوعی خواهد بود.
اگرچه دولت اول ترامپ با دانشمندان درگیریهایی داشت، اما دولت دوم او ضربات شاید نسلی به ظرفیت علمی و پژوهشی ایالات متحده وارد کرده است. این امر به ویژه در مورد انرژی پاک صادق است، زیرا کاخ سفید در حال مسدود کردن پروژههای انرژیهای تجدیدپذیر و حمایت از سوختهای فسیلی است.
در پکن نیز دسیسههای سیاسی زیادی وجود دارد، اما مبارزات قدرت بر سر انرژی پاک اتفاقاً در سمت مخالف به نتیجه رسید. همانطور که شی جین پینگ، رئیسجمهور چین، از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۴ برای ایجاد کنترل بر حزب کمونیست چین تلاش میکرد، ژو یونگکانگ، یکی از مقامات ارشد حزب که روابط عمیقی با غولهای سوخت فسیلی دولتی داشت، هدف اصلی بود.
این مبارزه قدرت به پاکسازیهای گسترده در شرکتهای دولتی مانند سینوپک منجر شد که لابی سوخت فسیلی را به طور دائمی تضعیف کرد، به ویژه که چین نیز سرکوب انکار تغییرات اقلیمی را آغاز کرده است.
شاید دلیل دیگری که هوش مصنوعی موضوع روز در ایالات متحده است، این باشد که بودجه هوش مصنوعی از طریق واشنگتن در حال جریان است، درست همانطور که قبلاً بودجه کریپتو جریان داشت. با قطع شدن بسیاری از کمکهای فدرال توسط دولت ترامپ، اندیشکدهها و تحلیلگران به هر منبع حمایتی که بتوانند به دست آورند نیاز دارند.
به طور کلی، این تمرکز بر هوش مصنوعی صرفاً بخشی از چرخهای است که مدتهاست گفتگوها درباره چین را در محافل سیاستگذاری ایالات متحده شکل داده است. چین کشوری وسیع و پیچیده است و تندروها و صلحطلبان به یک اندازه آن را به یک داستان قابل هضم سادهسازی کردهاند تا کارها را پیش ببرند، خواه آن داستان «ما باید با کمربند و جاده مقابله کنیم» باشد یا «ما باید برای مبارزه با تغییرات اقلیمی با چین همکاری کنیم.»
از این نظر، رقابت هوش مصنوعی به تندروها اجازه میدهد تا همان داستانی را که همیشه گفتهاند، بازگو کنند. این فناوری حوزهای است که ایالات متحده در آن بر چین برتری دارد که باید حفظ شود و حوزهای است که نقاط قوت ایالات متحده، مانند نرمافزار، را به بازی میگیرد و نه نقاط ضعف آن، مانند تولید یا نیروی کار ماهر را.
به علاوه، صنعت تولید جزء کلیدی هوش مصنوعی، یعنی تراشههای نیمهرسانا، عمدتاً توسط تایوان کنترل میشود، کشوری دوست ایالات متحده که توسط چین در معرض تهدید وجودی قرار دارد.
هوش مصنوعی احتمالاً مهمترین بخش از رقابت فناورانه نیست – اما تا حد زیادی آسانترین بخش برای صحبت کردن است.