تصویرگری: آکشیا چاندرا / آتلانتیک. منبع: شرکت انتشارات دیترویت / کتابخانه کنگره.
تصویرگری: آکشیا چاندرا / آتلانتیک. منبع: شرکت انتشارات دیترویت / کتابخانه کنگره.

رقابت برای نجات دموکراسی آمریکا

دولت ترامپ ممکن است آشفته به نظر برسد، اما آمریکایی‌ها نباید یکپارچگی انتخابات سال آینده را بدیهی فرض کنند.

دونالد ترامپ دوست دارد بگوید که او در واقع انتخابات را نمی‌بازد—فقط انتخابات "مهندسی شده" را. چنین اظهاراتی صرفاً لاف‌زنی نیستند، مانند خودستایی‌های رئیس‌جمهور درباره گلف. آن‌ها تهدیدهایی برای دموکراسی هستند که شکننده‌تر از آن چیزی است که بسیاری از آمریکایی‌ها ممکن است تصور کنند.

در پایان سال گذشته، از پریت بارارا، دادستان سابق ایالات متحده برای ناحیه جنوبی نیویورک، در پادکستش پرسیدم که آیا باید نگران تلاش ترامپ برای تصدی دوره سوم باشیم. او به من اطمینان داد که نه، ما قانون اساسی را داریم؛ آن خلل‌ناپذیر است. من در آن زمان از این پاسخ نگران بودم. ترس‌های من فقط عمیق‌تر شده‌اند.

حدود یک ماه پس از شروع دوره دوم ترامپ، شروع به هشدار دادم که پوتینی‌سازی آمریکا در جریان است. اکنون، پس از تابستانی از استقرار گارد ملی در شهرهای آمریکا، سرکوب اعتراضات، اخراج‌های گسترده کارکنان فدرال، پاکسازی هر کسی که در اف‌بی‌آی ناموفق تلقی می‌شود، حملات مهاجرتی به محل کار، و سوءاستفاده‌های بی‌قید و شرط از قدرت، ترامپ و دولتش بی‌ثبات‌تر، غیرقابل پیش‌بینی‌تر و آشفته‌تر از همیشه به نظر می‌رسند. اما، در زیر هجوم اخبار فوری، می‌توانیم مسیر پیشروی اقتدارگرایی را ردیابی کنیم.

اگرچه خود ترامپ ممکن است بر اساس غریزه عمل کند، اما مشاوران منظم‌تر او در حال طراحی جمع‌آوری منظم قدرت هستند. خود اساس دموکراسی آمریکا – انتخابات آزاد و عادلانه – تحت تهدید است. از هم‌اکنون صحبت از تغییر مرزبندی حوزه‌های انتخابیه، ممنوعیت رأی‌گیری پستی و ماشین‌های رأی‌گیری الکترونیکی، و بازنویسی قوانین رأی‌گیری است. اگر اجازه داده شود دولت این مسیر را ادامه دهد، آمریکایی‌ها نباید یکپارچگی انتخابات میان‌دوره‌ای سال آینده را بدیهی فرض کنند.

قانون اساسی یک تکه کاغذ است. یک تکه کاغذ قابل توجه و جهان‌شمول، اما قدرت آن تنها به این دلیل ماندگار بوده است که آمریکایی‌ها به طور تاریخی مایل به مبارزه و مرگ برای اصولی بوده‌اند که در آن گنجانده شده است. فرضیات در مورد پایداری دموکراسی آمریکا، این حقیقت ناخوشایند را نادیده می‌گیرند که دموکراسی یک فرایند فعال است، فرایندی که نیاز به تعهد مداوم به حفظ آن دارد. تنها تکیه بر آنچه نسل‌های گذشته برای آن جنگیده‌اند کافی نیست. من نگرانم که آمریکایی‌ها نسبت به قوانین و ارزش‌های کشور و نهادهایی که از آن‌ها حمایت می‌کنند، بیش از حد بی‌تفاوت شده‌اند.

کارولین لیویت، سخنگوی کاخ سفید، در ماه مه از "روند نگران‌کننده و خطرناک ورود قضات غیرمنتخب به فرایند تصمیم‌گیری ریاست‌جمهوری" گلایه کرد، گویی این قضات نماینده شاخه هم‌سنگ دولت و نظارت حیاتی بر قدرت ریاست‌جمهوری نیستند. دولت به تدریج چنین نظارت‌هایی را یکی پس از دیگری خم، شکسته و از هم پاشیده است – و قدرت رئیس‌جمهور را به روش‌هایی که پیش از این تصور نمی‌شد گسترش داده است.

هفته گذشته، ترامپ دستوری را امضا کرد که گارد ملی را به ممفیس اعزام کند، به عنوان بخشی از کمپین دولتش برای عادی‌سازی نظامی‌سازی شهرها و ایالت‌هایی که توسط حزب مخالف اداره می‌شوند. این حرکت مستقیماً از کتاب راهنمای ولادیمیر پوتین گرفته شده است. اما چون نهادهای آمریکا قوی‌تر و انعطاف‌پذیرتر از نهادهای روسیه پس از شوروی هستند، دولت ترامپ اگر می‌خواهد آن‌ها را تضعیف کند، باید سریع عمل کند. در غیر این صورت، این احتمال وجود دارد که متوقف شود.

آزمون قریب‌الوقوع دموکراسی آمریکا در مواجهه با این تهدیدها، انتخابات میان‌دوره‌ای خواهد بود. در یک انتخابات ویژه ماه گذشته برای یک کرسی در سنای ایالتی آیووا، جمهوری‌خواهان اکثریت قاطع خود را از دست دادند – در ایالتی که ترامپ با بیش از ۱۳ درصد آرا پیروز شده بود. بر اساس نظرسنجی‌های اکونومیست/یوگاو، رتبه‌بندی‌های تأیید ملی او اکنون زیر ۴۰ درصد است. تسلط او بر رأی‌دهندگان به هیچ وجه تضمین شده نیست، بنابراین انگیزه‌ها برای دخالت واضح است. وفاداری تزلزل‌ناپذیر به ترامپ که توسط منصوبان مسئول اجرای قانون فدرال، از جمله پم باندی، دادستان کل، و کش پاتل، مدیر اف‌بی‌آی، ابراز می‌شود، نشان می‌دهد که تخریب انتخاباتی به نفع حزب او ممکن است مجازات نشود.

در دوره اول خود، ترامپ با مقاومت چهره‌های نظامی عالی‌رتبه در دولتش مواجه شد که به سوءاستفاده از نیروهای مسلح برای منافع سیاسی اعتراض داشتند. این بار، هوس‌های ترامپ به عنوان فرمانده کل قوا عمدتاً بدون نظارت باقی مانده است. پیت هگسث، رئیس وزارت دفاع (تا زمانی که کنگره نگفته است، این وزارت جنگ نیست، یکی دیگر از گسست‌های ترامپی از واقعیت)، پاکسازی پنتاگون را برای ریشه‌کن کردن هر کسی که وفاداری به ترامپ را در اولویت قرار نمی‌دهد، انجام داده است.

آزار و ارعاب رأی‌دهندگان و مقامات نیازی به تأیید دادگاه‌ها برای مؤثر بودن ندارد. در ۶ ژانویه ۲۰۲۱، ترامپ مجبور شد به یک گروه آماتور تکیه کند تا تلاشی برای براندازی انتخاباتی که باخته بود، انجام دهد. دفعه بعد او حرفه‌ای‌ها را خواهد داشت که زمان تمرین زیادی داشته‌اند.

کسانی که می‌خواهند از دموکراسی محافظت کنند، نمی‌توانند منتظر بمانند تا زمان رأی‌گیری فرا رسد تا با تهدید یکپارچگی انتخابات ما مبارزه کنند. ما باید از هم‌اکنون با به چالش کشیدن ادعاهای غیرقانونی دولت در مورد قدرت اجرایی به هزینه سایر قوای حکومتی شروع کنیم. و هر بار که یک نظارت بر قدرت اجرایی محدود شود، حذف محافظ بعدی، و بعدی آسان‌تر می‌شود.

در یک حضور اخیر در سی‌ان‌ان، سناتور جان فترمن آمریکایی‌هایی را که ترامپ را یک خودکامه می‌نامند، توبیخ کرد، با توجه به اینکه او به طور دموکراتیک در یک انتخابات امن و مطمئن انتخاب شد. اما پوتین، رجب طیب اردوغان و ویکتور اوربان نیز چنین بودند. نمونه‌های فراوانی از رهبران منتخب وجود دارد که سیستم دموکراتیکی را که آن‌ها را به قدرت رساند، برای همیشه حکمرانی کردن، برانداخته‌اند. ترامپ قبلاً تلاش کرده است تا یک انتخابات را براندازد، و او در این دوره نشان داده است که تنها زمانی متوقف می‌شود که دادگاه‌ها یا قانون‌گذاران ادامه کار را غیرممکن کنند.

برخی از مفسران، دانشگاهیان و فعالان از فوریت خطر بیدار می‌شوند: اقتدارگرایی در آستانه است. با این حال، هنوز یک استراتژی منسجم برای شکست آن وجود ندارد. مخالفان ترامپ باید نیروهایی را برای مقاومت در برابر دولت در هر سطحی، از اعتراضات مردمی گرفته تا چالش‌های قانونی، ایجاد کنند. قضات، اگر مایل به مقاومت در برابر ترامپ باشند، ممکن است آخرین خط دفاعی ما باشند.

همانطور که پاسخ تحریک‌آمیز ترامپ به ترور وحشتناک فعال سیاسی، چارلی کرک، بار دیگر نشان داد، مهارت او در برانگیختن خشم و تمایلش به جمع‌آوری اختیارات "اضطراری" بی‌حد و حصر است. فراتر از تعرفه‌های اضطراری و اجرای اضطراری مهاجرت، اکنون چیزی را داریم که به نظر می‌رسد سرکوب اضطراری شرکت‌های رسانه‌ای و گاهی اوقات مجریان برنامه‌های آخر شب است، با ترور کرک و "سخنان نفرت‌انگیز" به عنوان بهانه.

هر روسی محدودیت‌های مخرب پوتین بر آزادی بیان و رسانه‌ها را به یاد می‌آورد. تهدیدها، شکایت‌ها و اجبار اثری سردکننده ایجاد کرد که به اندازه سانسور آشکار مؤثر بود. آن نیز به مرور زمان فرا رسید. اما در اوایل، پوتین بر فشار بر چند شرکت بزرگ تکیه کرد تا دیگران همسو شوند. که همینطور هم شد.

برای منتقدان ترامپ کافی نیست که در حالی که دموکراسی کشور در حال فروپاشی است، به آرامش و سازش فرا بخوانند. زمان آن است که آمریکایی‌ها را برای دفاع از قانون اساسی و حاکمیت قانون بسیج کنیم. این نمی‌تواند صرفاً به یک نکته بحث دیگر در چرخه انتخابات تبدیل شود.

اقتدارگرایان جاه‌طلب هرگز اجازه نمی‌خواهند؛ آن‌ها می‌بینند که تا کجا می‌توانند پیش بروند. تنها راه برای تضمین یکپارچگی انتخابات میان‌دوره‌ای ۲۰۲۶، این است که اکنون نشان دهیم که آرمان‌های قانون اساسی آمریکا هنوز ارزش مبارزه را دارند. در غیر این صورت، توهم شخصی ترامپ، مبنی بر اینکه آمریکا کشوری است که او بر آن تسلط مطلق دارد، به واقعیت ما تبدیل می‌شود.