در تابستان ۲۰۲۰، هنگامی که اعتراضات شهرهای سراسر جهان را فرا گرفت، یکی از چشمگیرترین صحنهها در خارج از یک کتابخانه در حومه ثروتمند مریلند اتفاق افتاد. هشت روز پس از کشته شدن جورج فلوید، صدها سفیدپوست—با ماسک اما فشرده در کنار هم—در بتسدا تجمع کردند و بنرهایی با عنوان نمیتوانم نفس بکشم در دست داشتند. سپس دستان خود را به سوی آسمان بلند کردند و دعا کردند، و سوگند یاد کردند که "امتیاز سفیدپوستی" که مانند گناه ازلی آنها را نشانهگذاری کرده بود، انکار کنند.
این گردهمایی نمونه کوچکی از شور و هیجان شبهمذهبی بود که پنج سال پیش در سراسر آمریکا گسترش یافت. در واشنگتن دی.سی.، نانسی پلوسی و چاک شومر خود را با پارچه کنته پوشاندند و در کنگره زانو زدند. در تگزاس، فلوید در یک تابوت با روکش طلا که مناسب یک فرعون بود، دفن شد. در مینه سوتا، زائران همچنان به محل مرگ فلوید، در خارج از یک فروشگاه که به نام او مشهور شد، سفر میکنند.
برای بسیاری از چپگرایان، خفگی فلوید، یک مرد ناقص و ناامید را به شخصیتی مسیحگونه تبدیل کرد؛ کسی که بار شکستهای جهان را بر دوش کشید و با این کار، راهی برای حل آنها گشود. در هفتههای پرشور پس از ترور چارلی کرک، راستِ MAGA نیز در حال تجربه یک جوشش مذهبی خاص خود است که توسط شهیدی جدید تحریک شده. همانطور که چپ از مرگ فلوید برای توجیه و تسریع انواع اهداف سیاسی استفاده کرد، راست نیز از نام کرک برای پیشبرد اهداف غیرلیبرال و ساکت کردن مخالفان استفاده میکند. کرک در مرگ به ابزاری برای کوبیدن تبدیل شده است.
برخی در جناح راست قبلاً به دنبال شخصیتی مانند فلوید بودند. در ماه اوت، یک قتل وحشتناک تقریباً چنین شخصیتی را فراهم کرد. در قطار سبکریل در شارلوت، کارولینای شمالی، مردی سیاهپوست به طور مکرر ایرینا زاروتسکا، پناهنده ۲۳ ساله اوکراینی را با چاقو زد. مرگ او باعث خشم (و نژادپرستی فراوان) به ویژه در میان محافظهکاران شد. یک مدیر عامل فناوری حامی دونالد ترامپ ۵۰۰,۰۰۰ دلار برای هنرمندان برای نقاشی دیوارنگاریهایی از زاروتسکا در شهرهای سراسر کشور متعهد شد. ایلان ماسک بلافاصله یک میلیون دلار دیگر پیشنهاد داد.
آنها تلاش کردند تصویر او را همانند فلوید در سال ۲۰۲۰، که دیوارنگاریها بدون کمک از سیلیکون ولی تکثیر شده بودند، فراگیر کنند. این کار ممکن بود مؤثر باشد، اما ساعاتی پس از اعلام ماسک، کرک به ضرب گلوله کشته شد و یک روند تقدیس متفاوت آغاز گشت. ترامپ دستور داد پرچمها به حالت نیمهافراشته درآیند. کنگره "روز ملی یادبود" برای کرک را تصویب کرد. کاردینال تیموتی دولان از نیویورک، او را با قدیس پولس مقایسه کرد. به گفته سخنگوی ترنینگ پوینت یواساِی، این واقعیت که گلوله با کالیبر بالا از بدن این فعال خارج نشد و به هیچ عابری اصابت نکرد، یک "معجزه" بود.
صرفاً یادآوری نام کرک برای محافظهکاران کافی بوده است تا مخالفان خود را از مدارس و محل کار پاکسازی کنند. یک هفته پس از ترور، معاون رئیسجمهور، جی. دی. ونس، میزبان مهمان پادکست محبوب کرک بود و شنوندگان را تشویق کرد تا هر کسی را که به متوفی توهین میکرد، لو دهند. دیگر جمهوریخواهان نیز از این روال پیروی کردند. رندی فاین، نماینده کنگره آمریکا، در پست خود در X نوشت: "اگر از کسی در منطقه ۶ فلوریدا – یا هر جای ایالت – که در هر سطح از دولت کار میکند، برای نهادی که از دولت پول دریافت میکند (بهداشت، دانشگاه)، یا دارای مجوز حرفهای (وکیل، متخصص پزشکی، معلم) است و علناً خشونت را جشن میگیرد، لطفاً با دفتر من تماس بگیرید. من اخراج، قطع بودجه و لغو مجوز آنها را خواستار خواهم شد." و واقعاً، دهها استاد، معلم و سایر کارمندان مدارس در فلوریدا و فراتر از آن به دلیل اظهارات ادعایی خود درباره کرک، اخراج یا به مرخصی اجباری فرستاده شدهاند.
مداخلههای ونس، فاین و برندان کار، رئیس کمیسیون ارتباطات فدرال که توسط ترامپ منصوب شده بود، به یک تفاوت مهم بین امروز و سال ۲۰۲۰ اشاره دارد. در آن زمان، انتقاد از فلوید یا جنبشی که او ایجاد کرد، خطرات اجتماعی و حرفهای جدی در پی داشت، اما اوباش رسانههای اجتماعی سانسورچیهای اصلی بودند. اکنون توهین به مقدسات بار دیگر به یک جرم تبدیل شده است—فقط این بار، توسط دولت مجازات میشود.
همانند مرگ فلوید، مرگ کرک نیز کمپینی را برای تأثیرگذاری بر دانشآموزان برانگیخته است. هفته گذشته، رایان والترز، رئیس وقت مدارس دولتی اوکلاهما، طرحی را برای تأسیس یک شعبه ترنینگ پوینت یواساِی در هر دبیرستان ایالت اعلام کرد. والترز این هفته استعفا داد و سرنوشت این طرح نامعلوم ماند. اما این یادآور برنامههای درسی مرتبط با "پروژه ۱۶۱۹" نیویورک تایمز بود، که بسیاری از سیستمهای مدارس دولتی پس از مرگ فلوید، با وجود سوگیری ایدئولوژیک آشکار و نادرستیهای فاحش آن، آن را پذیرفتند.
امروز، مانند پنج سال پیش، مردی بحثبرانگیز یک شبه به یک قدیس تکبعدی تبدیل شده است که در یک جنگ فرهنگی به کار گرفته شده و تفکر سنجیده را ناممکن میسازد. بار دیگر، از آمریکاییها خواسته میشود که در برابر یک بت زانو بزنند.
کرک با تبدیل شدن به یک شهید، به شعارها و نیمهحقایقی فروکاسته شده است که تراژدی واقعی مرگ او را پنهان میکند. اما اگر آمریکاییها قرار است چیزی ارزشمند از متوفی بیاموزند، هر دو طرف باید شجاعت رد کردن چنین حرفهای ریاکارانه فرصتطلبانهای را پیدا کنند.