اعتبار عکس: پائولا چاپدلین
اعتبار عکس: پائولا چاپدلین

«سوسیالیسم فاضلاب» زهران ممدانی

یادداشت مهمان

نامزدی شهرداری زهران ممدانی به محک مهمی برای حزب دموکرات، به‌ویژه جناح مرکز-چپ گسترده آن، تبدیل شده است.

دوستان ممدانی او را نماینده جوانی، امید، انرژی و پاسخی زیرکانه به نارضایتی‌ها از هزینه زندگی می‌دانند که دونالد ترامپ را به کاخ سفید بازگرداند. برای کسانی که از ممدانی بیم دارند، او یک سوسیالیست خطرناک است که پیروزی‌اش نیویورک را به نابودی می‌کشاند، کسب‌وکارها و ثروتمندان را فراری می‌دهد و به جمهوری‌خواهان اجازه می‌دهد دموکرات‌ها را در هر کجا با برچسب افراط‌گرایی او لکه‌دار کنند.

با ورود کارزار انتخاباتی به هفته‌های پایانی، آقای ممدانی در حال پیروزی در این بحث است، و این فقط به دلیل آن چیزی نیست که حتی منتقدانش آن را سطحی استثنایی از جذابیت و هوش اذعان می‌کنند. او روشن می‌سازد که بسیار بیشتر به وظیفه عملی یک شهردار موفق بودن علاقه‌مند است تا به رویای غیرممکن تبدیل یک شهر به یک بهشت سوسیالیستی — یا، از دید منتقدانش، یک کابوس.

او استدلال می‌کند که راه پیشبرد جهان‌بینی‌اش این است که نشان دهد این رویکرد عملی است. همانطور که او در یک مصاحبه اخیر با دیوید رمنیک از نیویورکر گفت: «مهمترین چیز، ارائه خدمات است.»

شایان توجه است که منتقدان آقای ممدانی عمدتاً بر گذشته متمرکز هستند: تندترین اظهارات این مرد ۳۳ ساله، و افراطی‌ترین اجزای حزب سوسیالیست‌های دموکرات آمریکا، سازمانی که او با افتخار به آن تعلق دارد و در ابتدا مسیر سیاسی او را قدرت بخشید.

آنها در جناح چپ میانه که به جنبه‌های مثبت آقای ممدانی نگاه می‌کنند، در عوض به زمان حال و آینده توجه دارند. آنها مشاهده می‌کنند که چگونه او خود را از اظهارات بحث‌برانگیزترش (به‌ویژه در مورد پلیس و خاورمیانه) کنار کشیده، اصرار دارد که بر اساس برنامه ملی DSA نامزد نشده است و خود را یک رویابین واقع‌گرا معرفی می‌کند که تلاش دارد مشکلات فعلی شهر را حل کند.

آقای ممدانی به تغییرات خود اشاره کرده است. آقای ممدانی با لبخند نمادینش به نیویورکر گفت: «نکته خوب در مورد جوانی من این است که هر روز پیرتر می‌شوم.» او افزود: «بخش دیگر جوانی، رشد است.» شاید بتوانید کلمه "رشد" را به "غیرترسناک" ترجمه کنید.

وعده‌های اصلی آقای ممدانی — اتوبوس‌های «سریع و رایگان»، مراقبت جهانی از کودک، تثبیت اجاره‌بها در آپارتمان‌های با اجاره تثبیت‌شده، پنج فروشگاه مواد غذایی آزمایشی متعلق به بخش عمومی — قطعاً مترقیانه هستند، اما هیچ‌یک رادیکال یا غیرمنطقی نیستند. هر یک از این‌ها به شکلی در جاهای دیگر امتحان شده‌اند.

روز سه‌شنبه، کتی هوکول، فرماندار — که هیچ‌کس او را چپ‌گرا نمی‌داند — تعهد داد تا با آقای ممدانی برای تحقق پرخرج‌ترین وعده او، یعنی مراقبت جهانی از کودک، همکاری کند.

فراتر از جزئیات، تاریخ نشان می‌دهد که شهرداران مترقی زمانی موفق می‌شوند که دلیل انتخاب شدن توسط رأی‌دهندگان را درک کنند. شری برمن، دانشمند علوم سیاسی کالج بارنارد و محقق برجسته دموکراسی سوسیالیستی، فرمول دو قسمتی سریعی را ارائه می‌دهد. او به من گفت: «شهرداران چپ‌گرا موفق، روی (الف) مشکلات شهرهایشان، و (ب) مشکلاتی که توانایی انجام کاری برایشان را داشتند، تمرکز کردند.»

برای علاقمندان به تاریخ، آقای ممدانی خدمتی ارزشمند با احیای علاقه‌ای به یک سنت عمدتاً فراموش‌شده آمریکایی، یعنی «سوسیالیست‌های فاضلاب» که در قرن گذشته فهرست قابل توجهی از شهرها را اداره می‌کردند، انجام داده است. پایدارترین آنها دانیل هوان بود، شهردار سوسیالیست میلواکی از سال ۱۹۱۶ تا ۱۹۴۰. شما با شکست خوردن به این تعداد دفعات مجدداً انتخاب نمی‌شوید.

بسیاری از شهرداران سوسیالیست از مرتبط شدن با تعمیرات حقیرانه‌ترین امکانات شهری ابایی نداشتند، زیرا این کار بر هدف آنها از اداره دولت‌های عاری از فساد تاکید می‌کرد که هر کاری از دستشان برمی‌آمد برای بهبود زندگی مردم طبقه کارگر در حوزه قضایی خود انجام می‌دادند. به گفته مایکل کازین، مورخ دانشگاه جورج‌تاون، زمانی که سیستم‌های فاضلاب بد (یا ناکارآمد) منجر به بیماری و مرگ در محله‌های کم‌درآمد و مهاجرنشین می‌شد، ساخت و تعمیر فاضلاب به مثالی قدرتمند از آنچه حکمرانی «منفعت عمومی» می‌توانست به دست آورد تبدیل شد.

آقای ممدانی تاریخ سوسیالیسم فاضلاب را می‌شناسد و از همسویی با آن هیچ ابایی ندارد.

او در مصاحبه‌ای با «نیشن» در ماه اوت گفت: «مبارزه برای مردم کارگر باید به معنای مبارزه برای کیفیت زندگی آنها نیز باشد. سوسیالیسم فاضلاب، به نظر من، نشان‌دهنده این باور است که ارزش یک ایدئولوژی را تنها با خروجی آن می‌توان سنجید. این یعنی بهبود خدمات و کالاهای اجتماعی که مردم کارگر هر روزه تجربه می‌کنند.»

آقای ممدانی پیام مشابهی را زمانی ارسال کرد که در یک مناظره پیش‌انتخاباتی از او پرسیده شد که موثرترین دموکرات کشور کیست. پاسخ او: میشل وو، شهردار بوستون.

تصادفی نیست که او یک الگوی ترقی‌خواه را انتخاب کرد که به اندازه کافی عمل‌گرا و موفق است که در نوامبر امسال بدون رقیب برای انتخاب مجدد نامزد شده است. (خانم وو در دور مقدماتی رأی‌گیری رقیب اصلی خود را چنان شکست داد که او از رقابت کنار کشید.)

هنگامی که اوایل این ماه از خانم وو پرسیدم که در دوره اول مسئولیتش به چه چیزی بیشتر افتخار می‌کند، فهرستی که به سرعت برشمرد، به نظر می‌رسید – خب، به نقل از یک نامزد شهرداری خاص، بهبود در آن «خدمات و کالاهای اجتماعی که مردم کارگر هر روز تجربه می‌کنند» بود.

او با موفقیت‌های شهر در مبارزه با جرم و جنایت آغاز کرد. نرخ قتل در بوستون به سطح سال ۱۹۵۷ کاهش یافته است و او حمایت بزرگترین اتحادیه پلیس شهر را کسب کرد. مبارزه با جرم و جنایت، به طور موثر و عادلانه، به یکی از ارکان ترقی‌خواهی نوین شهری تبدیل شده است.

فهرست او همچنین شامل توسعه برنامه‌های پیش‌دبستانی، آموزش اولیه و مراقبت از کودک، مسکن مقرون‌به‌صرفه‌تر و افزایش چشمگیر تعداد خریداران خانه برای اولین بار بود. او نیز مانند بسیاری از شهرداران شهرهای بزرگ، مسکن را «بزرگترین عامل استرس‌زا برای خانواده‌های ما در طول بیش از یک دهه» می‌داند.

خانم وو به اندازه آقای ممدانی در وعده اتوبوس‌های رایگان در سراسر شهر پیش نرفته است، اما از ایجاد خطوط اتوبوس رایگان حمایت کرد. او همچنین به خدمات جدید کوچک اما قابل اندازه‌گیری اشاره می‌کند که می‌تواند زندگی جوانان طبقه کارگر را بهبود بخشد، از جمله درس‌های شنا و دوچرخه‌سواری رایگان.

با ادعای پرزیدنت ترامپ مبنی بر اینکه شهرهای اداره شده توسط دموکرات‌های لیبرال «جهنم» هستند، ترقی‌خواهان چشم‌انداز رهبری نسل جدیدی از شهرداران توسط خانم وو و آقای ممدانی را تبلیغ می‌کنند که مصمم به نشان دادن چگونگی حکمرانی موفق محلی و مترقی هستند.

برای رأی‌دهندگانی که هنوز نسبت به جوانی، بی‌تجربگی اجرایی و ایدئولوژی آقای ممدانی محتاط هستند، او نشان می‌دهد که به مقامات بسیار شایسته — و غیرفاسد — برای اداره دپارتمان‌ها و خدمات شهری تکیه خواهد کرد.

او هیچ کاری برای جلوگیری از صحبت‌هایی که برد لندر، بازرس مالی نیویورک، نقش مهمی در دولت ممدانی خواهد داشت، یا اینکه جسیکا تیش، رئیس محبوب پلیس شهر را حفظ خواهد کرد، انجام نداده است. با وجود تمام اختلافات و مناقشات پیرامون میراث آنها، شهرداران اخیر شهر — مایکل بلومبرگ، بیل د بلازیو و اریک آدامز — منبع قابل توجهی از مدیران شهری با استعداد را برای یک شهردار جدید برای استفاده از آن به جا گذاشته‌اند.

سیاست خاورمیانه بخشی از چشم‌انداز انتخاباتی شهر نیویورک است و آخرین تحولات در آنجا تهدید می‌کند که وظیفه دوگانه آقای ممدانی را برای بسیج جوانان مترقی که دیدگاه بسیار انتقادی او نسبت به اسرائیل را به اشتراک می‌گذارند و جلب رأی‌دهندگان مرکز-چپ که هنوز با دولت یهودی همدردی می‌کنند، پیچیده سازد.

بنابراین جای تعجب نیست که اندرو کومو، فرماندار سابق و رقیب اصلی او، از آقای ممدانی به دلیل صرف ساعت‌ها برای اظهارنظر در مورد توافق آتش‌بس و آزادی گروگان‌ها بین اسرائیل و حماس انتقاد کرد — آقای کومو در X گفت: «سکوت او گویای همه چیز است.» هنگامی که آقای ممدانی بیانیه‌ای صادر کرد، به طور ناهماهنگی، کلمات گرمی در مورد صحنه‌های «بسیار تکان‌دهنده» آزادی گروگان‌ها و بازگشت فلسطینی‌ها را با حملات جدیدی به «نسل‌کشی» و «آپارتاید» اسرائیل متعادل کرد.

با این حال، حتی در نیویورک، سیاست‌های محلی هنوز محلی هستند و آقای ممدانی همچنان شعارهای آرمان‌گرایانه را با حل مشکلات روزمره پیوند خواهد داد. از آنجایی که «سوسیالیسم فاضلاب» تا حد زیادی در گذشته ملت ما دفن شده است، آقای ممدانی دوست دارد استاندارد اخیرتری برای حکمرانی سوسیالیستی محلی ارائه دهد. در سپتامبر، او ویدئویی از گفتگوی خود در یک رستوران با مشهورترین شهرداری که برلینگتون، ورمونت، تاکنون داشته است، منتشر کرد: سناتور برنی سندرز، که هشت سال در دهه ۱۹۸۰ در شهرداری آنجا بود و در وهله اول آقای ممدانی را به سوسیالیسم دموکراتیک سوق داد.

آقای سندرز انقلاب یا نظریه مارکسیستی را ستایش نکرد. او بر اساسی‌ترین خدمات شهری تاکید کرد که به دنبال توزیع عادلانه‌تر آنها بود. آقای سندرز توضیح داد: «در ورمونت، برف زیادی می‌بارد، بنابراین مطمئن شدیم که برف‌روبی در محله‌های کم‌درآمد و کارگری انجام شود.»

«سوسیالیسم برفی» را به عنوان نسخه‌ای یخی از «سوسیالیسم فاضلاب» در نظر بگیرید. البته نیویورک مکانی پیچیده‌تر از برلینگتون است. اما آخرین باری که بررسی کردم، برلینگتون هنوز رونق دارد.