داگ ویلسون ریشی سفید و شکمی گرد دارد و بنابراین تا حدودی شبیه بابا نوئل به نظر میرسد. او اصلاً شبیه کسی نیست که همجنسگرایی و حق رای زنان را محکوم میکند، یا موضعی دوپهلو در مورد بردهداری پیش از جنگ داخلی اتخاذ کرده است.
صبح یک یکشنبه اخیر، ویلسون در یک مرکز کنفرانس در نزدیکی واشنگتن دیسی موعظه میکرد. خطبه این کشیش اهل آیداهو بیشتر یک بررسی آکادمیک از افسسیان ۳:۱-۶ و ارائه رستگاری خداوند بود. حداقل در این جمع، او از لفاظیهای آتشین که به آن شهرت دارد پرهیز کرد و به دیدگاه الهیاتی خود از آینده آمریکا یا اعتقادش به اینکه مکاشفه یوحنا قبلاً رخ داده است — و پروژهای برای تسخیر جهانی مسیحیان را ممکن میسازد — اشارهای نکرد. در طول مراسم، از جای خود در پشت سالن نتوانستم از خیره شدن به چهرهای آشنا که با خانوادهاش در نزدیکی جلو نشسته بود، یعنی وزیر دفاع پیت هگست، خودداری کنم.
گرچه رویکرد «مسیح یا هرج و مرج» ویلسون به معنویت به خودی خود جالب توجه است، دلیل آمدنم در آن صبح این بود که میخواستم بهتر بفهمم هگست چه چیزی در او میبیند. هگست، مانند ویلسون – که طبق اظهارات اخیر ترامپ «وزیر جنگ» است – خواستار بازگرداندن اخلاق مسیحی به زندگی آمریکایی، وارونه کردن سکولاریزاسیون نهادهای دولتی و ممنوعیت زنان از برخی نقشهای رزمی شده است. اما برخلاف کشیش ۷۲ ساله، هگست فرماندهی نیرویی متشکل از ۳ میلیون نیروی نظامی و غیرنظامی را بر عهده دارد که ماموریتشان – یک ماموریت سکولار – حفظ امنیت ملت است.
هنگامی که مراسم کلیسا به پایان رسید، افسران امنیتی پنتاگون در اطراف اتاق مستقر شدند و مسئولان کلیسا با ادب اما قاطعانه من و چند خبرنگار دیگر را از ساختمان بیرون هدایت کردند تا نتوانیم ببینیم که آیا هگست و ویلسون با هم صحبت میکنند یا خیر. (ویلسون در وبلاگ خود نوشت که آنها صحبت کردهاند.) وقتی از کینگزلی ویلسون، دبیر مطبوعاتی پنتاگون، پرسیدم که آیا هگست با عقاید کشیش همعقیده است، او بیاعتنایی کرد. او در ایمیلی پاسخ داد: «علیرغم تلاشهای چپگرایان برای حذف میراث مسیحی از ملت بزرگ ما، وزیر هگست در میان کسانی است که آن را میپذیرند.» هگست حاضر به گفتگو با من برای توضیح بیشتر نشد.
در دولتی که از قبل نیز در به کارگیری ایدهها و تصاویر مسیحی در کارهای دولتی دستپرورده است، هگست فراتر از هر کس دیگری پیش رفته است. این باور که خدا طرف یک جناح سیاسی را گرفته است، در میان حلقه مشاوران ترامپ به طور گستردهای مشترک است. اخراجهای گسترده، گسترش قدرت ریاست جمهوری، و به ویژه پس از قتل چارلی کرک، میل به انتقام از دشمنان درک شده، همه به قول آنها، الهی هستند. رئیسجمهور سهبار ازدواج کرده و غیرکلیسایی گفته است: «من توسط خدا نجات یافتم تا آمریکا را دوباره بزرگ کنم.»
تمام اینها خروجی از درکی است که روسای جمهور و رهبران نظامی پیشین ایالات متحده برای نسلها از تلاقی ایمان و وظیفه داشتند. اگرچه نیروهای مسلح آمریکا همیشه جایی برای مذهب قائل بودهاند، از زمان نبرد بانکر هیل، اما این مکان محدود بوده و عمدتاً به هزاران کشیش واگذار شده که مسئول رسیدگی به سربازان همکیش خود و تسهیل انجام شعائر مذهبی برای پیروان سایر سنتها بودهاند. ممکن است دعاها در سنگرها فراوان باشند، اما فرماندهان معمولاً مسائل معنوی را دیکته نمیکنند.
هگست به طور چشمگیری از این سابقه منحرف شده است. او علاوه بر اینکه برجستهترین عضو دولت است که به «جامعه کلیساهای انجیلی اصلاحشده» (CREC)، یک فرقه مستقر در آیداهو که خود را ملیگرای مسیحی میداند، تعلق دارد، مسیحیت را بخش آشکاری از وظایف رسمی خود قرار داده است. او جلسات دعای منظم را در پنتاگون رهبری میکند، اغلب در شبکههای اجتماعی درباره ایمان خود مطالبی منتشر میکند (او آیهای از مزمور ۲۷ – «خداوند پناهگاه جان من است، از که باید بترسم؟» – را در سپتامبر منتشر کرد)، و مأموریت نظامی را با عبارات صریحاً کتاب مقدس توصیف میکند. در یکی از حضورهای اخیر در پادکست، او «آمادگی روحی» را بخشی اصلی از مأموریت نظامی دانست. او گفت: «به همین دلیل است که هر جا بتوانیم، نام خدا را، نام عیسی مسیح را بر زبان میآوریم. ما میخواهیم که این موضوع در تشکیلات ما گفته و مورد بحث قرار گیرد.» ساعاتی پس از کشته شدن کرک، بنیانگذار «ترنینگ پوینت یواسای»، هگست از گروهی از سربازان در واشنگتن خواست تا دعای ربانی را با او تلاوت کنند. بعدها، هگست ویدیویی منتشر کرد که این تلاوت را با تصاویری از موشکهایی که در آسمان میدرخشیدند، کشتیهای جنگی که در آرایش حرکت میکردند، و سربازانی که به سمت دشمنان نامرئی پیشروی میکردند، ترکیب کرده بود.
زن و مردانی که داوطلب خدمت شدهاند، این تفاوت را احساس میکنند. در گفتگو با تقریباً ۲۰ نفر، از جمله نظامیان فعلی و سابق و افرادی که هگست را میشناسند، بارها و بارها درباره انحراف شدید وزیر دفاع از سنت پنتاگون در مورد مسائل مذهبی شنیدم. برای مثال، آنها متوجه شدند که او در ماه اوت، بخشی از سیانان را بازنشر کرد که داگ ویلسون، به همراه دیگر رهبران کلیسا، خواستار سلب حق رای زنان شده و اعتقاد خود را مبنی بر اینکه برخی روابط ارباب-برده با محبت همراه بوده است، تأیید میکرد. (بعداً، هنگامی که خبرنگاران درباره این بخش پرسیدند، سخنگوی مطبوعاتی هگست گفت که «البته» هگست معتقد است زنان باید بتوانند رای دهند. او هگست را یک عضو افتخاری CREC توصیف کرد و گفت که او «بسیار قدردان بسیاری از نوشتهها و تعالیم آقای ویلسون است.»)
چاک هیگل، سناتور سابق جمهوریخواه و اسقفنشین کلیسارو، به من گفت که وقتی او به عنوان وزیر دفاع پرزیدنت باراک اوباما خدمت میکرد، بسیار مراقب بود که علناً درباره اعتقادات خود صحبت نکند. اصل او این بود که پرسنل وزارت دفاع – از تفنگداران تا مقامات ارشد – نمیتوانند دیدگاههای سیاسی یا مذهبی خود را به عنوان بخشی از وظایف رسمیشان تبلیغ کنند، بدون اینکه خطر تفرقه مخرب در نیرو را به وجود آورند. در ارتش چیزهای زیادی در خطر است، از جمله آزادیهایی که نظامیان سوگند میخورند از آنها محافظت کنند. هیگل به من گفت: «این بسیار خطرناک، بسیار اشتباه است که به آن مسیر وارد شویم، زیرا آن مسیر شما را به جاهایی میبرد که نمیخواهید بروید.»
هگست در مینهسوتا بزرگ شد و یکشنبهها صبح به کلیسای باپتیست اول و چهارشنبهشبها به مطالعه کتاب مقدس میرفت. پدرش معلم مدرسه دولتی بود. مادرش، پنی، وقتی با آنچه هگست بعدها آن را یک برنامه درسی «فاقد ارزش» توصیف کرد، مخالف بود، با مدرسه هگست رایزنی کرد، که منجر به حضور پیتر جوان در سالن مطالعه در هنگام تدریس برخی دروس شد. هگست بارها درباره یک کلاس مذهبی در سال آخر کالج پرینستون صحبت کرده است، که به یاد او، یک استاد به دانشآموزان اطلاع داد که عیسی در قبری کمعمق دفن شده و توسط سگها خورده شده است، ایدهای که او را وحشتزده و رنجیده کرد. (استاد، الین پیگلز، مورخ مذهب، به من گفت که ممکن است این ایده را در کلاس مطرح کرده باشد، اما فقط به عنوان نظریهای که توسط یک محقق دیگر مطرح شده است. پیگلز گفت: «آن نظریه خاص مال من نیست و من با آن موافق نیستم، همانطور که به وضوح بیان میکردم. آقای هگست اشتباه میکند که آن را به من نسبت میدهد.»)
هگست، بعدها در روایت خود، تا دوران بزرگسالی "پوششی مسیحی اما هستهای سکولار" را حفظ کرد. چندین نفر که هگست را در دهههای ۲۰ و ۳۰ زندگیاش میشناختند، گفتند که او به هیچ وجه به شکل برجستهای مذهبی نبود. یک نفر که سالها او را میشناخت به من گفت: "او به وضوح اعتقادات مذهبی داشت و به آنها جدی بود، اما این بخش اصلی زندگی او نبود."
این وضعیت پس از سال ۲۰۱۷ تغییر کرد، در دورهای که ازدواج دوم او به پایان رسید – مانند ازدواج اولش، این رابطه نیز پس از خیانت او فروپاشید – و او با همسر فعلیاش، جنیفر، که همکارش در فاکس نیوز بود، صاحب فرزندی شد. اوایل آن سال، از اینکه ترامپ او را برای ریاست وزارت امور کهنهسربازان نادیده گرفته بود، رنجیده خاطر شده بود. او به شدت مشروب مینوشید و توسط زنی که اندکی پس از تولد فرزندش با جنیفر، با او رابطه جنسی داشت، به تجاوز جنسی متهم شده بود. (هگست گفته است که این رابطه با رضایت بوده است، و دادستان از طرح اتهام خودداری کرد، اما هگست ۵۰ هزار دلار به شاکی غرامت پرداخت کرد.) روابط او با خانوادهاش دچار تنش شده بود؛ مادرش در ایمیلی در سال ۲۰۱۸ او را به عنوان مردی که «تحقیر میکند، دروغ میگوید، تقلب میکند، ولگردی میکند و از زنان برای قدرت و خودخواهی خود استفاده میکند» سرزنش کرد. یک نفر که هگست را میشناسد و مانند دیگرانی که صادقانه درباره خاطراتشان از زندگی هگست با من صحبت کردند، خواستار ناشناس ماندن شد، گفت: «زندگی او داشت از هم میپاشید.» در همان سال، او و جنیفر در کلیسای جامعه کلتز نک در نیوجرسی مشغول شدند. این جایی بود که، همانطور که هگست بعدها در مصاحبهای با مجله نشویل کریسشن فمیلی گفت، «پیام مسیح واقعاً ۱۲ اینچ از سر به قلب رفت.» هگست دو نفر، جنیفر و عیسی مسیح، را به خاطر نجاتش از این آشفتگی ستایش کرده است. او سال گذشته به یک پادکستساز گفت: «بدون این دو ‘ج’، الان اینجا نمینشستم.» او به زودی به این باور رسید که در یک ماموریت معنوی و مدنی خاص قرار دارد.
آن مأموریت در کتاب سال ۲۰۲۰ او، صلیبی آمریکایی (American Crusade)، به روشنی بیان شده است. در آن، هگست آنچه را که او یک توطئه چپگرایانه برای نابودی ایمان، و به ویژه مسیحیت، از زندگی آمریکایی میبیند، تقبیح میکند. او به ارجاعات به خدا توسط پدران بنیانگذار تکیه میکند تا استدلال کند که جدایی کلیسا و دولت صرفاً «فولکلور چپگرایانه است که پس از سالها تلقین، به یک ارتدوکس تبدیل شده است.» و او سکولارها را به دلیل «مأموریت جستجو و نابودی» علیه مسیحیان آمریکا سرزنش میکند.
مانند دیگر افراد در جهان MAGA، هگست روایت «جنگ کریسمس» را پذیرفته است که در آن مسیحیان توسط جامعه جریان اصلی تحت آزار و اذیت قرار میگیرند؛ او اغلب نهادهای دولتی یا آموزشی را مقصر میداند. در یک بخش از فاکس نیوز در سال ۲۰۲۲، هگست با یک ماژیک روی دیپلم کارشناسی ارشد خود از دانشکده کندی هاروارد نوشت «بازگشت به فرستنده»، در پاسخ به انتصاب یک ملحد و انسانگرا به عنوان رئیس کشیشان هاروارد.
ایویلیگ هدف آسانی بود، اما هگست حتی بیشتر نگران مدارس ابتدایی و متوسطه عمومی آمریکا و نقش آنها در آنچه او آن را «جنگ ۱۶ هزار ساعته» توصیف کرده است، اشارهای به میزان زمانی که کودکان از مهدکودک تا کلاس دوازدهم در کلاس درس میگذرانند، بود. هگست بارها از شستشوی مغزی سکولار، آنچه او آن را یک توطئه مترقی برای تضعیف تمدن غرب میداند، شکایت کرده است. تا سال ۲۰۲۰، حداقل یکی از فرزندان مدرسهای هگست در یک مدرسه مسیحی کلاسیک ثبتنام کرده بود، بخشی از شبکهای از مؤسسات که ارتباط نزدیکی با CREC دارند. این مدارس دانشآموزان را با نگاه کتاب مقدس آموزش میدهند، لاتین و یونانی باستان را تدریس میکنند و بر فضیلت و آداب تأکید دارند. به جای اینکه مدرسه در کلاسهای هنر به خودبیانگری تشویق کند، کودکان آثار کلاسیک تاریخ غرب را بازتولید میکنند؛ به جای تکامل، دانشآموزان خلقتگرایی کتاب مقدس را یاد میگیرند. همانطور که یکی از رهبران مدرسه در این شبکه در یک ویدیوی تبلیغاتی گفت: «هر لحظه از هر روز بر اساس یک مفهوم ساده ساختار یافته است: ترس از خداوند آغاز دانش است.» هگست در کتاب سال ۲۰۲۲ خود، نبرد برای ذهن آمریکایی (Battle for the American Mind)، شبکه رو به رشد مدارس را بخشی از یک جنبش شورشی و ضد فرهنگی توصیف میکند: «ما از نظر تعداد و تسلیحات در اقلیت هستیم، اما هنوز شکست نخوردهایم.»
هگست از مسیحیان میخواهد که «بازنگری رادیکال» در زندگی خود را حول آموزش فرزندانشان بپذیرند و از والدین میخواهد که شغل دوم پیدا کنند یا از تعطیلات صرف نظر کنند تا بتوانند فرزندانشان را به مدارس آموزش مسیحی کلاسیک بفرستند یا به عنوان گزینه دوم، آنها را در خانه آموزش دهند. همانطور که او در یک حضور در پادکست در سال گذشته گفت: «چرا باید روی روح فرزندان خود قمار کنید؟»
هگست و همسرش که مصمم بودند این قمار را انجام ندهند، در دوران دولت بایدن خانواده خود را از نیوجرسی به شهری در نزدیکی نشویل منتقل کردند تا فرزندانشان بتوانند در یک آکادمی کلاسیک نزدیک تحصیل کنند. در آنجا بود که هگست با کشیش کلیسای محلی CREC، بروکس پوتیگر، آشنا شد. پس از اینکه هگست وزیر دفاع شد، از پوتیگر خواست تا در اولین مراسم دعای ماهیانهای که هگست اکنون در پنتاگون رهبری میکند، شرکت کند. پوتیگر، با چهرهای مربعی و ریشدار، به سربازان و کارکنان گردآمده در سالن اجتماعات پنتاگون یادآوری کرد که عیسی «حرف آخر» را در مورد تمام امور دنیوی – از جمله موشکهای هستهای – میزند. در آن جمع، او اشارهای به مواضع بحثبرانگیزتر خود، از جمله این ایده که مردان باید به عنوان بخشی از بازگشت «باشکوه و ناگزیر» به پدرسالاری به سبک کتاب مقدس، «سرپرستی» همسران خود را اعمال کنند، نکرد. در خارج از پنتاگون، پوتیگر از باشگاههای ورزشی فقط برای مردان حمایت کرده است (دیدن زنان در حال ورزش را بیش از حد وسوسهانگیز میداند) و میگوید که زنان نباید اجازه موعظه داشته باشند، هم به دلیل اینکه مستعد غیبت هستند و هم به دلیل اینکه از نظر الهیاتی وزن مردان را ندارند. او در پادکست خود گفته است که زنان به سادگی «آن سنگینی خاص» مردان را ندارند. پوتیگر مثال یک گروهبان زن را زد: «نمیدانم آیا تصویری ضد طبیعتتر از یک زن که بر سر یک مرد فریاد میزند تا او را به تسلیم وادار کند، میتوان داشت.»
افرادی که با هگست کار کردهاند به من گفتند که با وجود همه سر و صداهای موجود در پستهای شبکههای اجتماعی، کتابها و حضورهای پادکست او، دین در اوایل ماههای خدمتش در پنتاگون به ندرت در پشت درهای بسته مطرح میشد؛ یک مقام سابق فضای آنجا را بیشتر به «جو برادری» تشبیه کرد تا هر چیز دیگر. اما ایمان او نیز غایب نبود: چندین نفر به من گفتند که او درباره دعا کردن برای تصمیمات پرسنلی صحبت کرده و یک بار قبل از یک حمله هوایی خواستار دعای گروهی شده بود. آنها همچنین گفتند که هگست در مواجهه با انتقادات بیشتر از عملکردش، بیشتر به خدا روی آورده است. به ویژه، آنها گفتند، پس از آنکه او ناخواسته برنامههای بسیار حساس بمباران یمن را با گروهی در یک چت شامل سردبیر این مجله به اشتراک گذاشت. این حادثه شک و تردیدها را درباره قضاوت او تشدید کرد و تحقیقات بازرس کل پنتاگون را آغاز نمود. (یک نفر که هگست را میشناسد به من گفت که فکر میکند وزیر دفاع از نوشتن این داستان توسط من خوشحال خواهد شد، زیرا این موضوع به روایت او مبنی بر اینکه به خاطر اعتقاداتش مورد آزار و اذیت قرار گرفته است، نه به خاطر عملکردش، دامن میزند: «او میتواند برگردد و بگوید، 'همه این اتفاقاتی که برای من میافتد به این دلیل است که من یک مسیحی پروتستان آشکار و مغرور هستم.'»)
هگست، جورج واشنگتن را به عنوان یک روح خویشاوند نام برده است، و داستان احتمالاً ساختگی مردی را نقل میکند که در وایالی فورج در حال دعا کردن تنها در جنگل او را یافته بود. هگست این ماه به یک پادکستر گفت: «آن مرد دقیقاً همینجا چند دعا کرد قبل از اینکه به دنبال تأسیس یک ملت جدید برود»، در حالی که به پرتره واشنگتن که در دفترش مشرف به رودخانه پوتوماک آویزان است اشاره میکرد. اما واشنگتن به خاطر ایمان خصوصی خود مشهور بود، و به جای اینکه دولت آمریکا را در ابتدای کارش با اعتقادات خود آغشته کند، او به آزادی مذهبی پایبند بود.
هگست، در همین حال، راههای زیادی برای اعلام ایمان خود یافته است. سکه یادبود او که رهبران نظامی و دفاعی به زیردستان یا افراد دیگری که ملاقات میکنند میدهند، دارای یک صلیب اورشلیم یا صلیب جنگ صلیبی است – همان صلیبی که هگست روی سینهاش خالکوبی کرده است. در ۱۵ سال پوشش اخبار نظامی، من هرگز سکه یادبود دیگری ندیدهام که نماد مذهبی داشته باشد. حداقل یک نفر که هگست را میشناسد میگوید نمایشهای مذهبی او به دلیل دیگری نیز قابل توجه است: این شخص گفت: «برای من، تناقض بزرگی بین آنچه او موعظه میکند یا توییت میکند و آنچه واقعاً انجام میدهد وجود دارد»، و به اخراج ناگهانی افسران باتجربه به عنوان نمونه اشاره کرد. «شما نمیتوانید یک مرد مسیحی خداپرست باشید و با مردم در وزارت دفاع آنگونه رفتار کنید.»
یک مرد که از رویکرد هگست به شدت حمایت میکند، داگ ویلسون است که کلیسای او الهیات «سلطهگرایی» (dominionist) را ترویج میکند، به این معنی که عیسی باید بر تمام جنبههای انسانیت، از جمله دولت و فضاهای عمومی، سلطه یابد. هنگامی که اخیراً با ویلسون از طریق زوم مصاحبه کردم، او یک شکایت اصلی را توصیف کرد: «بسیاری از مسیحیان فکر میکنند که ایمانشان باید یک رویداد خصوصی، پشت چشمها و بین گوشهایشان باشد،» ویلسون به من گفت. اما CREC اینگونه نیست. ویلسون یک بازه زمانی ۲۵۰ ساله را برای دستیابی به دولت مسیحی ایدهآل کلیسا توصیف میکند، دولتی که قانونی شدن همجنسگرایی، ازدواج همجنسگرایان، سقط جنین و هر چیز دیگری را که او «جهان دلقکبازی» زندگی مدرن آمریکایی میداند، به عقب برگرداند.
ویلسون، یک زیردریاییچی سابق که در خانوادهای روحانی در نزدیکی آکادمی نیروی دریایی در آناپولیس بزرگ شد، سرانجام به مسکو، آیداهو نقل مکان کرد. در آنجا، در دهه ۱۹۷۰، او کلیسایی را بنا نهاد که بعدها به امپراتوری CREC تبدیل شد. امروز، الگوی او کارولینای جنوبی در اوایل دوران آمریکا است، جامعهای که سازههایش را به دلایلی از جمله الزامات آن برای پروتستانت بودن مردان دارای مقام دولتی تحسین میکند. ویلسون معتقد است که آمریکا باید نوعی تئوکراسی باشد، نه یک دموکراسی سکولار. او میگوید که اگر به خواست او بود، روحانیون دولت را کنترل نمیکردند، اما مسیحیت همه چیز را دربرمیگرفت: قانون، معماری، حتی دندانپزشکی. مهاجرت غیرمسیحیان برای محافظت از شخصیت کتاب مقدس آمریکا محدود میشد و تنها مسیحیان مسئولیتهای دولتی را بر عهده میگرفتند. غیرمسیحیان اجازه داشتند آیینهای خود را انجام دهند، اما با حقوق محدودتر و هرگز در فضای عمومی. یا، همانطور که قبلاً گفته بود: «بله به زنگ کلیسا، نه به مناره.»
و عمدتاً نه به زنان در مناصب قدرت – اگرچه ویلسون میگوید که برای مارگارت تاچر استثنا قائل میشد. در آمریکای ایدهآل او، طلاق نادر بود و تنها تحت شرایط معدودی – مانند خیانت یا ترک – مجاز بود و لواط و ازدواج همجنسگرایان دوباره جرمانگاری میشدند. اگرچه ویلسون به من گفت که حق رأی زنان در صدر نگرانیهای او نیست، CREC خواستار «رأیدهی خانوار» است که در آن فقط مرد سرپرست هر خانواده رأی میدهد. (دیگر بزرگان کلیسا صراحتاً خواستار لغو متمم نوزدهم هستند.)
جنبش ویلسون همچنان کوچک است – CREC تقریباً ۱۵۰ کلیسا در سراسر کشور دارد؛ کلیسای کاتولیک نزدیک به ۲۰۰۰۰ کلیسا دارد – اما این فقط یک شبکه کلیسا نیست. جایگاه CREC توسط انتشارات آن، فدراسیون مدارس وابسته به آن، و اکنون ارتباط آن با مردی که قدرتمندترین ارتش روی زمین را رهبری میکند، تقویت شده است. ویلسون از نقش خود به عنوان یک تحریککننده لذت میبرد و در شبکههای اجتماعی ویدئوهایی را به اشتراک میگذارد که او را در حال استفاده از یک شعلهافکن برای سوزاندن ماکتهای غولپیکر شاهزادهخانمهای دیزنی (که مدیران اجراییاش «برنامه شیطانی دارند») یا پوشیدن یک ژاکت شبیه آقای راجرز قبل از آتش زدن یک شهر کوچک شبیه شهری که توسط ستاره تلویزیونی کودکان اداره میشد، نشان میدهد. (او قبل از آتش زدن یک پل راهآهن مینیاتوری میگوید: «هر پلی را که لازم است بسوزانید.») هگست نیز در جنگهای فرهنگی، دیزنی را هدف قرار داده است؛ سال گذشته او گفت که خانوادهاش را از تماشای برنامههای این شرکت منع کرده است، برنامههایی که او به دلیل ارجاعات به تغییرات آب و هوایی و «قهرمانسازی جنسیتی» آنها را مورد انتقاد شدید قرار داده است.
در بسیاری از مسائل مرتبط با ارتش، دیدگاههای ویلسون با دیدگاههای هگست همسو است: به گفته ویلسون، زنان در زیردریاییها یا سایر نقشهای رزمی در فضای تنگ جایگاهی ندارند. او در یکی از سخنرانیهایش گفت: «ملتی که از خود با زنان در جنگ دفاع میکند، دیگر شایسته دفاع نیست.» با این حال، در برخی زمینهها، ویلسون دیدگاه متفاوتی نسبت به هگست دارد: برای مثال، ویلسون اصرار دارد که باید «کد متحد عدالت نظامی» (Uniform Code of Military Justice) رعایت شود. هگست، در همین حال، به خود میبالد که به زیردستانش گفته است قوانین درگیری را نادیده بگیرند و وکلای سپاه دادرسی ارتش (JAG Corps) را «احمق» خوانده است. در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ، هگست از جایگاه خود در فاکس برای لابی کردن با رئیسجمهور استفاده کرد تا نسبت به سربازان متهم به جنایات جنگی ملایمت نشان دهد.
اما هر تفاوتی در مقایسه با ماموریتی که هم هگست و هم ویلسون میگویند در آن هستند، ناچیز به نظر میرسد: پیشبرد نسخهای گسترده و گاه ستیزهجویانه از مسیحیت که در تمام جنبههای زندگی عمومی مشهود است. برخلاف اکثر فرقههای انجیلی، CREC یک کلیسای «پس هزارهای» است. آنها به جای انتظار برای یک فاجعه آخرالزمانی که ممکن است هر لحظه فرا رسد و پس از آن بازگشت پیروزمندانه عیسی، معتقدند که حوادث آسیبزا ذکر شده در مکاشفه یوحنا قبلاً رخ داده است (در سال ۷۰ پس از میلاد، زمانی که رومیان اورشلیم را ویران کردند). آنها در عوض انتظار پیروزی نهایی جهانی مسیحیت را دارند که دوران «طلایی» جدیدی را برای بشریت و مدتی بعد، بازگشت عیسی را نوید میدهد. این ایدهای است که زمان زیادی را برای پیشبرد یک پروژه زمینی فراهم میکند که شباهت زیادی به آنچه ترامپ و پیروان MAGA او از آن حمایت میکنند، دارد.
تابستان گذشته، CREC یک کلیسای جدید در واشنگتن دیسی، چند بلوک دورتر از کنگره ایالات متحده، در یک خانه ردیفی متعلق به سازمان غیرانتفاعی سیاسی تحت مدیریت MAGA به نام «ابتکار شراکت محافظهکار» (Conservative Partnership Initiative) افتتاح کرد. یک یکشنبه اخیر به آنجا سر زدم و تعداد انگشتشماری معترض را در بیرون ساختمان با ردای قرمز و کلاههایی یادآور داستان ندیمه یافتم. در طبقه بالا، خانوادهها با لباسهای یکشنبه خود بین ردیفهای صندلیهای تاشو در حال شلوغی بودند که مراسم آغاز شد. کودکان حاضر در طول مراسم ۹۰ دقیقهای به طرز چشمگیری مؤدب بودند. روی یک دیوار پشتی، کسی پرچم «دعوت به آسمان» را آویزان کرده بود – پرچم دوران جنگ انقلاب که گروه «توقف دزدی» MAGA پس از شکست ترامپ در سال ۲۰۲۰ از آن استقبال کردند. به عنوان کسی که بیش از شمارش، در مراسم عشای ربانی کاتولیک شرکت کردهام، این مراسم عمدتاً آشنا به نظر میرسید – با چند استثنای بارز. در طول مراسم، هر از گاهی به یک مرجع سیاسی برمیخوردم، چیزی که بیشتر از فاکس نیوز تا از منبر طبیعی به نظر میرسید. یکی از روحانیون به «جهانگرایان توطئهگر» اشاره کرد و خواستار «بازسازی و اصلاح پایتخت ملت» شد.
در حین گزارش این داستان، دهها مصاحبه، سخنرانی، حضور در پادکست و بخشهای فاکس نیوز از هگست را در ده سال گذشته گوش دادم. در این اظهارات و در کتابهایش، هگست بسیاری از اعتقادات CREC درباره محوریت دین، مضرات سکولاریسم و گمراهی آمریکا را بیان میکند. من هرگز نشنیدهام که او علناً از افراطیترین آموزههای این کلیسا درباره کاهش حقوق قانونی زنان، غیرقانونی کردن همجنسگرایی یا حمایت از آرمانهای پیش از جنگ داخلی استقبال کند.
اما دستور کار هگست در پنتاگون به خوبی با برخی از مواضع گستردهتر CREC مطابقت دارد. از زمان به دست گرفتن مسئولیت در ژانویه، هگست بر تلاشهایی نظارت داشته است که دهها هزار ارجاع به قهرمانی سربازانی که مردان سفیدپوست نیستند را حذف کند و تلاش کرده است تا نیروهای ترنسجندر را بیرون کند. او همچنین بدون توضیح علت، تعداد زیادی از افسران ارشد زن یا رنگینپوست را اخراج کرده است. و اگرچه هگست از اظهارات قبلی خود مبنی بر اینکه زنان نباید در ارتش باشند عقبنشینی کرده است، اما او به طور همزمان فرآیندی را آغاز کرده است که بسیاری آن را تلاشی پنهانی برای بیرون راندن زنان از برخی مشاغل میدانند. همانطور که یک افسر زن ارشد به من گفت، هگست «پیامی بسیار واضح میفرستد: 'من نمیخواهم زنان خدمت کنند.'» حداقل، او در حال تغییر فرهنگ است. چندین زن در ارتش به من گفتند که در ماههای اخیر، سستی بیشتری را در میان همکاران مرد خود مشاهده کردهاند، و به ویژه تمایل به تحقیر ایده خدمت زنان در برخی نقشها. برخی از نظامیانی که مسیحی نیستند نیز تحت رهبری هگست احساس بیگانگی کردهاند.
خاخام هارولد رابینسون، یک دریابان بازنشسته و کشیش یهودی که همچنین به عنوان رئیس کنفرانس ملی وزارت به نیروهای مسلح خدمت کرده است، به من گفت که عمیقاً نگران است که هگست در حال از بین بردن حس انسجام در میان نظامیان است، که تاکنون یکی از بزرگترین نقاط قوت ارتش آمریکا بوده است. رابینسون گفت که در طول ۳۶ سال خدمتش، هرگز مکث نکرد تا درباره وابستگی سیاسی یا مذهبی مردان و زنانی که با او خدمت میکردند، تعجب کند. رابینسون به من گفت: «تنها چیزی که باید نگران آن بودم این بود که 'آیا او پشتیبان من است؟ و آیا من پشتیبان او هستم؟' وقتی دیگر نتوانم این کار را انجام دهم، آنگاه نهاد ضعیفتر میشود.»