شامگاه یک روز اخیر در شمال تهران، پایتخت ایران، زنی جوان با موهای بلند که به صورت دماسبی بالا بسته شده بود، پشت یک مرد روی موتورسیکلت پرید. کمی دورتر، دو زن جوان دیگر در پیادهرو مشغول سیگار کشیدن بودند؛ یکی از آنها موهایش را به پشت رها کرده بود و دیگری یک تیشرت گشاد با آستینهای تا آرنج به تن داشت. این اطلاعات طبق ویدئوهایی است که به واشنگتن پست ارسال شدهاند.
این صحنههای شهری – که در بسیاری از نقاط جهان عادی تلقی میشوند اما در ایران قابل توجه هستند – نشان میدهند که نادیدهگرفتن قانون حجاب اجباری، که بیش از چهار دهه است اجرا میشود و زنان را ملزم به پوشاندن مو و رعایت پوشش "عفیفانه" در انظار عمومی میکند، چقدر در میان زنان ایرانی رایج شده است.
بیش از سه سال پس از اعتراضات گستردهای که در پی درگذشت مهسا امینی، زن جوان کُرد ایرانی که به دلیل پوشش خود توسط پلیس بازداشت شده بود، شکل گرفت، سرپیچی آشکار از حجاب اجباری نه تنها در کلانشهر پرجمعیت تهران، بلکه در شهرهای کوچکتر مانند رشت و مناطق محافظهکارتر از جمله کرمانشاه، همدان و دزفول نیز رواج یافته است. این اطلاعات بر اساس مصاحبهها، ویدئوها و پوشش خبری محلی است.
حجاب – واژهای که میتواند به پوشش سر زن اشاره داشته باشد، اما به طور گستردهتر به پوشش "عفیفانه" نیز اطلاق میشود – از زمان تأسیس جمهوری اسلامی در سال ۱۳۵۸، یکی از ارکان ایدئولوژی ایران بوده است و مقامات دولتی تحت فشار نیروهای قدرتمند محافظهکار قرار دارند تا آن را حفظ کنند. بنابراین، قوانین اجباری پوشش زنان همچنان به قوت خود باقی است، اگرچه اکنون کمتر به اجرا گذاشته میشوند.
زنان ایرانی در مصاحبهها اظهار داشتند که ماههاست شاهد آن نوع برخورد شدید پلیسی که در تابستان منتهی به درگذشت امینی رایج بود، نبودهاند. برای مثال، در آن زمان یک زن جیغزنان به داخل ون پلیس کشیده شد و زن دیگری در مقابل ون ایستاد در حالی که ون حرکت میکرد و التماس میکرد تا دخترش را رها کنند.
نیروهای امنیتی به طور سنتی در سراسر شهرهای بزرگ برای اجرای الزامات حجاب مستقر میشدند و گاهی زنان را بازداشت کرده و ساعتها یا حتی یک شب نگاه میداشتند. مجازات میتوانست شامل یک دوره حبس کوتاه باشد، اما جریمه نقدی رایجتر بود و برای متخلفان مکرر، مجازاتها تشدید میشد.
مرجان، زن ۴۹ سالهای که در تهران زندگی میکند، درباره تمرکز بیوقفه مقامات بر نحوه پوشش زنان و دختران گفت: «متأسفانه این چیزی است که ما هر روز از بیدار شدن تا خوابیدن با آن زندگی میکنیم. برای من شخصاً، هرگز عادی نشد.» مرجان و سایر زنان به این شرط صحبت کردند که تنها از نام کوچکشان استفاده شود تا از مجازات به دلیل صحبت با خبرنگاران خارجی جلوگیری شود.
مقامات ایرانی اعتراف میکنند که حاکمان کشور از بیم آنکه اجرای سختگیرانه حجاب ممکن است دور دیگری از ناآرامیها را برانگیزد، به ویژه در زمانی که کشور با شرایط اقتصادی وخیم، بحران آب فلجکننده و تحریمهای بینالمللی سختتر به دلیل نگرانیها از برنامه هستهای ایران مواجه است. شهروندان عادی ایرانی نیز در مصاحبهها گفتند که کاهش اجرای قوانین حجاب به عنوان یک سوپاپ اطمینان برای فشار عمومی در ماههای پس از حملات شدید اسرائیل و ایالات متحده علیه ایران عمل کرده است، حملاتی که منجر به نارضایتی مردمی از دولت و سرکوب مخالفان شد.
هالی دگرس، کارشناس ارشد در موسسه واشنگتن، گفت: «جمهوری اسلامی ایران در حال حرکت بر یک خط باریک است؛ از یک سو با تعداد فزاینده زنان و دخترانی که از قوانین حجاب اجباری سرپیچی میکنند، سردرگم است، و از سوی دیگر نگران است که سرکوب بیش از حد دوباره مردم را به خیابانها بکشاند.»
در حالی که مجلس ایران اواخر سال گذشته قانونی را تصویب کرد که مجازاتهای شدیدتری – از جمله افزایش شدید جریمهها – برای نقض قوانین حجاب اعمال میکند، این قانون تاکنون به اجرا در نیامده است. محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس، اوایل سال جاری فاش کرد که شورای عالی امنیت ملی ایران به مجلس دستور داده است که این قانون را به اجرا نگذارد، که نشاندهنده تبدیل شدن این مسئله به یک موضوع امنیت ملی است. مسعود پزشکیان، رئیسجمهور، اخیراً گفته است که اجرای این قانون میتواند باعث «جنگ در جامعه» شود.
و در این ماه، حتی یک سیاستمدار ارشد محافظهکار، محمدرضا باهنر، گفت که دوران اجرای حجاب با قوانین و مجازات عملاً به پایان رسیده است. پس از واکنش شدید بخشهایی از حاکمیت، او اظهارات خود را تا حدی تعدیل کرده و گفت که اگرچه معتقد است ارزشهای کشور باید ثابت بمانند، اما روشهای ترویج این ارزشها باید مورد بازنگری قرار گیرند.
سخنگوی نمایندگی ایران در سازمان ملل به درخواست اظهارنظر پاسخ نداد.
پیامهای متناقض
حتی با وجود اینکه دولت از برخورد با پوشش زنان به طور فردی کاسته است، مقامات همچنان از روشهای دیگری برای ترویج آنچه که پوشش "عفیفانه" میدانند، استفاده کردهاند.
بر اساس گزارش مرکز حقوق بشر در ایران (CHRI)، یک گروه حقوق بشری مستقر در خارج از ایران، مقامات دهها کسبوکار در سراسر کشور – کافهها، رستورانها، تالارهای عروسی و فروشگاههای لباس – را از اواخر ژوئن به دلیل اجازه دادن به زنان بیحجاب برای تجمع، تعطیل کردهاند. این گروه حداقل ۵۰ مورد تعطیلی موقت کسبوکارها به دلیل «حجاب نامناسب» را بین ژوئن و اکتبر ثبت کرده است که اکثریت قریب به اتفاق آنها در خارج از تهران رخ دادهاند، این مرکز در بیانیه اوایل ماه جاری اعلام کرد.
بهار قندهاری، مدیر بخش حمایت از حقوق بشر در CHRI، گفت: «ممکن است اجرای قانون متفاوت باشد، اما تا زمانی که این قوانین وجود دارند، حقوق و آزادیهای زنان در خطر است.»
بر اساس پستی که زهرا رحیمی، فعال دانشجویی، در این ماه در پلتفرم X منتشر کرد، مقامات دانشگاه یزد در مرکز ایران، اخیراً دانشجویان دختر را به دلیل پوشششان احضار کردهاند. رحیمی تصویری از یکی از این احضاریهها را که از طریق پیامک ارسال شده بود، منتشر کرد و از این اقدام انتقاد کرد. در پاسخ به درخواست اظهارنظر، دانشگاه در ایمیلی اعلام کرد که «بر اساس مقررات ابلاغی از سوی وزارت آموزش و پرورش عمل میکند.»
ساختار نظام حاکم بر ایران گاهی به سردرگمی در مورد اینکه کدام قوانین، در کجا و علیه چه کسانی اجرا میشوند، کمک میکند. پزشکیان، که نسبتاً میانهرو است، بخش منتخب دولت ایران را رهبری میکند، اما فرمانده نیروی انتظامی ایران توسط رهبر تئوکراتیک کشور، آیتالله علی خامنهای، منصوب میشود. خامنهای گفته است که رعایت حجاب اسلامی برای زنان ایرانی غیرقابل مذاکره است.
اوایل این ماه، روحالله مومننسب، رئیس شعبه تهران ستاد امر به معروف و نهی از منکر، که در نهایت به خامنهای پاسخگو است و به دنبال ترویج رفتارهای اسلامی در فضای عمومی است، تشکیل واحدی به نام «عفاف و حجاب» را اعلام کرد. او گفت که این نهاد به دنبال آموزش بیش از ۸۰,۰۰۰ نفر برای انجام مأموریت خود در استان تهران خواهد بود. مشخص نیست که این افراد چه کاری انجام خواهند داد، اما یکی از وظایف اصلی این نهاد، اعزام نیرو برای تذکر شفاهی به زنان در مورد پوشش آنها در اماکن عمومی است.
فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت پزشکیان، گفت که دولت هیچ بودجهای به واحد حجاب اختصاص نداده است، که وضعیت آن را نامشخص میکند. او اخیراً در پاسخ به سؤال یک خبرنگار ایرانی درباره شایعات مربوط به افزایش گشتهای ارشادی، گفت که از این موضوع بیاطلاع است.
برداشتن حجاب
مرجان میگوید این روزها وقتی از کنار گروههای پلیس در خیابانهای تهران رد میشود، مطمئن میشود که بیحجاب است. آنها تقریباً همیشه چیزی نمیگویند.
حدود یک سال پیش، او بر سر پوشش خود با افسران به مدت طولانی بحث کرد. یکی از افسران از او فیلم گرفت و اطلاعات هویتی او را خواستند. اما مرجان گفت که به نظر میرسید مقامات تمایلی به بازداشت او ندارند و در نهایت نیز او را بازداشت نکردند. او گفت حضور آنها در انظار عمومی بیشتر به منظور ارعاب بود.
او گفت: «وقتی وارد مترو میشوید، واقعاً درصد زیادی از زنان دیگر حجاب ندارند، حتی با وجود اینکه دوربینهای مداربسته در حال کار هستند.» او این تغییر را به یک نقطه عطف مرتبط دانست: اعتراضات به رهبری زنان که اواخر سال ۲۰۲۲ پس از درگذشت امینی آغاز شد و شعار کُردی «زن، زندگی، آزادی» را سرلوحه خود قرار داد.
اما مرجان اذعان کرد که هنگام سوار شدن به تاکسی به تنهایی یا در ماشین یکی از دوستانش، روسری به سر میکند، زیرا مقامات گاهی اوقات خودروهایی را که راننده یا سرنشینانشان بیحجاب هستند، توقیف میکنند. او گفت نمیخواهد دیگران بهای مقاومت او را بپردازند و توان مالی مرخصی گرفتن از کار برای پس گرفتن خودروی خود را ندارد.
فاطمه، زن اواخر دهه ۶۰ زندگیاش که در تهران زندگی میکند، گفت که با ازدواج وارد خانوادهای مذهبی شد و دههها به رسم و رسوم آنها عمل میکرد، و روسری و مانتو در انظار عمومی میپوشید. اما اکنون او روسریاش را در خانه میگذارد و با پیراهن و شلوار بیرون میرود.
او گفت: «بعد از هر اتفاقی که افتاد، فکر میکنم همه این [قوانین] واقعاً مضحک هستند. همه موهای من خاکستری شدهاند. چه فرقی میکند برای کسی که من آن را بپوشانم یا نه؟»
تا آنجا که دولت به طور متناوب به محدود کردن پوشش زنان ادامه میدهد، تأثیر آن کوتاه مدت به نظر میرسد. در شهر رشت در شمال کشور، مقامات ماه گذشته چندین کافه را به دلیل سرویس دادن به زنان بیحجاب تعطیل کردند، این خبر بر اساس یک ویدئو منتشر شده در شبکههای اجتماعی و اظهارات یک ساکن محلی است که با صاحبان کافهها صحبت کرده و شنیدههای خود را برای واشنگتن پست بازگو کرده است.
اما این تعطیلیها تنها حدود یک هفته به طول انجامید، این ساکن گفت. و در ویدئوهای جدیدی که او هفته گذشته از صحنه آنجا برای واشنگتن پست ارسال کرد، زنانی دیده میشدند که در حال قدم زدن و نشستن در گروههای میز، بدون حجاب بودند.