تارا بلانت و پسرش در فالز سیتی، نبراسکا. عکس‌ها از سپتامبر داون باتمز برای نیویورکر.
تارا بلانت و پسرش در فالز سیتی، نبراسکا. عکس‌ها از سپتامبر داون باتمز برای نیویورکر.

وقتی دولت از حقوق مدنی دفاع نمی‌کند

کنار گذاشتن دعاوی حقوقی سنتی مربوط به حقوق مدنی توسط وزارت آموزش و پرورش، عملاً والدین را به دوران قبل از قانون حقوق مدنی ۱۹۶۴ بازگردانده است.

در طول تعطیلی اخیر دولت، برخی جمهوری‌خواهان کنگره نسبت به حدود ۷۳۰ هزار کارمند فدرال که خدمات عمومی ضروری را بدون دریافت حقوق انجام می‌دادند، ابراز همدردی کردند. رئیس‌جمهور دونالد ترامپ رویکرد متفاوتی در پیش گرفت و اظهار داشت که برخی از این کارمندان «شایسته» حقوق معوقه نیستند و از فرصت استفاده کرد تا دیگران، به‌ویژه کارکنان و مدیران آنچه او «نهادهای دموکرات» می‌نامید، را اخراج کند. یکی از این نهادها وزارت آموزش و پرورش است که دفتر حقوق مدنی آن (O.C.R.) قوانینی مانند فصل ششم قانون حقوق مدنی ۱۹۶۴ – که تبعیض بر اساس نژاد، رنگ پوست و منشأ ملی را ممنوع می‌کند – را در مدارس و کالج‌های تحت حمایت مالی فدرال به اجرا می‌گذارد. در ۱۴ اکتبر، بیش از ۲۵۰ بازرس O.C.R. که بیشتر وکیل بودند، از طریق ایمیل مطلع شدند که اخراج شده‌اند؛ این آخرین موج اخراج‌ها بود که از ماه مارس این نهاد را به شدت تضعیف کرده است. یک مدیر ارشد، که این ایمیل را «ضربه‌ای سخت» توصیف کرد، گفت: «من دارم می‌بینم که قانون حقوق مدنی ۱۹۶۴ درست جلوی چشمانم از بین می‌رود.»

البته، برای ترامپ، تضعیف قانون حقوق مدنی احتمالاً مایه‌ی افتخار است، زیرا دولت را قادر می‌سازد تا روی مسائل فوری‌تر، مانند حمایت از دانش‌آموزان سفیدپوست در برابر اثرات ظاهراً مضر برنامه‌های تنوع، برابری، و فراگیری (D.E.I.)، تمرکز کند. تلاش‌های بی‌سابقه‌ای که دولت برای مجازات مؤسسات آموزشی به دلیل اتخاذ چنین برنامه‌هایی انجام داده است، اکنون آشناست. اما عواقب کنار گذاشتن اجرای سنتی قوانین حقوق مدنی کمتر شناخته شده است. یکی از کسانی که این عواقب را تجربه کرده است، تارا بلانت، ساکن فالز سیتی، نبراسکا است، جایی که پسرش تا همین اواخر در یک مدرسه دولتی محلی درس می‌خواند. در بهار ۲۰۲۲، پسر بلانت، که سیاه‌پوست است و در آن زمان کلاس سوم بود، به شدت مورد آزار و اذیت و قلدری گروهی از دانش‌آموزان سفیدپوست قرار گرفت. آنها او را «میمون» خطاب می‌کردند و رنگ پوست و بافت موهایش را مسخره می‌کردند. قلدری در پاییز افزایش یافت، زمانی که یکی از دانش‌آموزان به او حمله فیزیکی کرد، او را به زمین هل داد و در حین زنگ تفریح روی سرش پا گذاشت، جایی که معلم او را «در حالت جنینی و گریان» پیدا کرد، طبق سوابق مدرسه. مدرسه ادعا می‌کند که با بلانت تماس گرفته تا او را از این حادثه مطلع کند، اما او اصرار دارد که هرگز با او تماس گرفته نشده و تنها ماه‌ها بعد متوجه شده است. بلانت می‌گوید که مدیران مدرسه نگرانی‌های او را درباره رفتار با پسرش بی‌اهمیت جلوه دادند، که به اعتقاد او باعث جسورتر شدن آزاردهندگان او شد. مدتی بعد، یکی از بچه‌هایی که او را آزار می‌دادند، پیشنهاد کرد که حرف «T» روی دستبند او – که کلمه «Tiger» (نماد مدرسه) را داشت – را به «N» تبدیل کند. آن دانش‌آموز گفت: «تو همینی هستی.» سوابق مدرسه نشان می‌دهد که دانش‌آموزان در چندین نوبت پسر بلانت را با کلمه توهین‌آمیز «N» صدا کرده‌اند.

به اصرار یکی از دوستانش، بلانت با کمیسر آموزش نبراسکا تماس گرفت، اما شکایتی که او ارائه داده بود به سرعت بسته شد – بلانت نامه‌ای دریافت کرد که می‌گفت تحقیقات اولیه نشان داده است که «اقدام بیشتری لازم نیست» – و آزار و اذیت ادامه یافت. بلانت سپس به وزارت دادگستری مراجعه کرد که شکایت او را به دفتر حقوق مدنی (Office of Civil Rights) ارجاع داد. مدافعان حقوق مدنی معتقدند که مداخله برای اصلاح تبعیضی که مقامات ایالتی و محلی مایل به رسیدگی به آن نیستند، دقیقاً دلیلی است که نهادهای فدرال مانند O.C.R. ضروری هستند. در دسامبر ۲۰۲۳، بلانت مطلع شد که O.C.R. تحقیقاتی را آغاز کرده است تا مشخص کند آیا مدرسه‌ای که پسرش در فالز سیتی به آن می‌رفت، جایی که او یکی از معدود دانش‌آموزان سیاه‌پوست بود، «در واکنش به اطلاع از یک محیط خصمانه مبتنی بر نژاد او، به شیوه معقول، به‌موقع و مؤثر عمل نکرده است، که نقض فصل ششم قانون (Title VI) محسوب می‌شود.»

با این حال، در ژانویه همین سال، اندکی پس از روی کار آمدن ترامپ، وزارت آموزش و پرورش (D.O.E.) به طور ناگهانی تحقیقات در هزاران پرونده ادعایی تبعیض نژادی و جنسی، از جمله پرونده پسر بلانت، را متوقف کرد. لیندا مک‌ماهون، وزیر آموزش ترامپ، این توقف را در ماه مارس لغو کرد. یک هفته بعد، D.O.E. اعلام کرد که هفت دفتر از دوازده دفتر منطقه‌ای O.C.R. را تعطیل می‌کند و حدود نیمی از تقریباً پانصد و پنجاه کارمند آن را اخراج می‌کند، که بخشی از یک «کاهش نیرو» گسترده‌تر در این نهاد است. در واکنش به این اقدام، سازمان حقوقی غیرانتفاعی «عدالت عمومی» (Public Justice) مستقر در واشنگتن و وکلای شرکت «گلن اَگر برگمن و فوئنتس» (Glenn Agre Bergman & Fuentes) از D.O.E. شکایت کردند و مدعی شدند که این کاهش‌های شدید، انجام تعهدات قانونی این نهاد برای اجرای قوانین حقوق مدنی را غیرممکن می‌سازد و کودکان سراسر کشور را که مورد تبعیض قرار گرفته‌اند، از «یک مسیر معنادار برای جبران خسارت» محروم می‌کند. یکی از شاکیان این پرونده تارا بلانت بود که در این مرحله، پسرش را از مدرسه دولتی بیرون آورده و او را در یک آکادمی خصوصی ثبت‌نام کرده بود، با وجود فشارهای مالی که این امر بر خانواده‌اش تحمیل می‌کرد. او اخیراً به من گفت: «احساس می‌کردم چاره‌ای نداریم – برای امنیت جسمی و سلامت روان او. هر روز که به خانه می‌آمد می‌گفت: "مسخره‌ام کردند"، "این و آن صدام زدند". او می‌گفت: "قلبم درد می‌کند" یا "دیگر نمی‌توانم تحمل کنم".»

قربانیان قلدری نژادپرستانه تنها کودکانی نیستند که تضعیف O.C.R. به آنها آسیب رسانده است. شاکی دیگر در پرونده‌ای که توسط عدالت عمومی (Public Justice) مطرح شد، کارن خوزفوسکی، ساکن تروی، میشیگان است که پسر ده ساله‌اش به محصولات لبنی حساسیت شدید و بالقوه کشنده‌ای دارد. در سال ۲۰۲۳، این وضعیت، که به عنوان یک ناتوانی (disability) واجد شرایط بود، او را هدف سوءاستفاده و تمسخر قرار داد. یکی از دانش‌آموزان در حالی که شیر روی ناهار پسر خوزفوسکی می‌ریخت، فریاد زد: «آلرژی‌ها احمقانه هستند!» در مورد دیگری، گروهی از دانش‌آموزان او را به زمین انداختند، یک تاج پنیر کاغذی روی سرش گذاشتند و سپس با پنیر واقعی او را مسخره کردند. از آنجا که آلرژی پسرش می‌توانست با صرف تماس با محصولات لبنی تحریک شود و آزار و اذیت علی‌رغم شکایت‌های او ادامه داشت، یک پزشک اطفال به خوزفوسکی توصیه کرد او را در خانه نگه دارد. او تصمیم گرفت پسرش را از مدرسه بیرون بکشد – و سپس شکایتی را به دفتر حقوق مدنی (Office of Civil Rights) ارائه داد که سالانه هزاران پرونده ناتوانی را رسیدگی می‌کند. پس از بررسی مدارک، یک پرونده ضخیم از اسنادی که خوزفوسکی جمع‌آوری کرده بود، بازرسان O.C.R. به او گفتند که پرونده پسرش کاملاً واضح است. او به یاد آورد: «آنها گفتند، "پرونده شما آنقدر واضح است – این یکی از ساده‌ترین پرونده‌هایی است که تا به حال دیده‌ایم."»

پس از درگیری O.C.R.، مدرسه با ورود به یک میانجیگری تسهیل‌شده موافقت کرد. اما، پس از انتخاب ترامپ، این نهاد دیگر به ایمیل‌های خوزفوسکی پاسخ نداد و تلاش‌های میانجیگری متوقف شد. خوزفوسکی و همسرش، گلن، با یک وکیل خصوصی مشورت کردند، که آنچه آنها از آن می‌ترسیدند را تأیید کرد: تعطیلی دفاتر منطقه‌ای O.C.R. باعث شده بود پرونده پسرشان کنار گذاشته شود. (وکیل، الیزابت عبدنور، به من گفت که یک مقام O.C.R. به او اطلاع داده بود که اساساً «در حال حاضر هیچ اتفاقی نمی‌افتد – ما تعطیل هستیم.») بهار گذشته، کارن خوزفوسکی، که خودش معلم است، پسرش را در خانه آموزش داد، که به گفته او مانع از عقب ماندن تحصیلی او شده است اما می‌داند که نمی‌تواند مزایای اجتماعی حضور در مدرسه را برای او فراهم کند. او در حالی که اشک می‌ریخت، گفت: «او جامعه‌ای ندارد.» او افزود که پسرش آنقدر از آزار و اذیت شوکه شده بود که شروع به پنهان کردن آلرژی‌های خود کرده بود، که این امر می‌توانست امنیت او را به خطر بیندازد. او گفت: «او آسیب روحی دیده است.»

در ماه‌های مه و ژوئن، یک دادگاه منطقه‌ای ایالات متحده دستورهای متفاوتی را صادر کرد که کاهش نیرو در وزارت آموزش و پرورش (D.O.E.) را متوقف کرده و به آن دستور داد تا کارمندان O.C.R. اخراج‌شده را به سر کار بازگرداند. اما دولت ترامپ در اجرای این دستورات تأخیر کرد و تنها هشتاد و پنج نفر از کارمندان اخراج‌شده را بازگرداند و به این تصمیمات اعتراض کرد. در ۲۹ سپتامبر، دادگاه استیناف ایالات متحده برای حوزه اول (First Circuit) دستور توقف مربوط به O.C.R. را موقتاً به حالت تعلیق درآورد، با استناد به یک دستور اضطراری صادر شده توسط دادگاه عالی که به دولت ترامپ اجازه داده بود تا اخراج‌های گسترده در D.O.E. را ادامه دهد. دو هفته پیش، هشتاد و پنج بازرس O.C.R. که قبلاً بازگردانده شده بودند، دوباره اخراج شدند، از جمله همان مدیر ارشدی که این اخراج دوم را «ضربه‌ای سخت» توصیف کرده بود. (روز سه‌شنبه، یک قاضی در پرونده‌ای مرتبط، دستور توقف اولیه صادر کرد، اگرچه هنوز مشخص نیست که این تصمیم چگونه بر آخرین موج اخراج‌های O.C.R. تأثیر خواهد گذاشت.) مانند کارن خوزفوسکی، این مدیر ارشد نیز پسری با ناتوانی دارد و ابراز نگرانی کرد که والدین کودکانی مانند فرزند خودش ممکن است اکنون هیچ راهی برای محافظت از آنها در برابر بدرفتاری نداشته باشند. او گفت: «فرزند من در گذشته بر اساس ناتوانی‌اش مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. من فکر می‌کنم اگر من تخصص لازم را نداشتم، برای او چه وضعیتی پیش می‌آمد. این چیزی است که والدین با آن مواجه خواهند شد، به ویژه افرادی که منابع لازم برای طرح دعوی حقوقی را ندارند. آسیب‌پذیرترین افراد بیشترین رنج را خواهند برد.»

دو نفر جلوی یک میله پرچم که پرچم آمریکا را نشان می‌دهد ایستاده‌اند و به دوربین نگاه می‌کنند. یکی صورتش را پشت سر پنهان کرده است.

تا همین اواخر، شکایت‌هایی که دفتر حقوق مدنی وزارت آموزش و پرورش (D.O.E.’s Office for Civil Rights) بررسی می‌کرد، عمدتاً از سوی دانش‌آموزان و خانواده‌هایی بود که خودشان با این نهاد تماس می‌گرفتند و آسیبی که تجربه کرده بودند را گزارش می‌دادند – افرادی مانند کارن خوزفوسکی و تارا بلانت. تحت ریاست ترامپ، تمرکز به تحقیقاتی تغییر یافته است که به صورت داخلی آغاز شده‌اند، مانند اعلام در ماه مارس مبنی بر اینکه چهل و پنج دانشگاه در سراسر کشور به دلیل برنامه‌های تحصیلات تکمیلی «نژادپرستانه» خود هدف قرار گرفته‌اند. تمامی دانشگاه‌های این لیست – دوک، کرنل، اموری، جورج میسون – به دلیل تبعیض ادعایی علیه دانشجویان سفیدپوست به دلیل تلاش‌های تنوع، برابری، و فراگیری (D.E.I.) مورد تحقیق قرار گرفتند. اخیراً، O.C.R. تهدید کرد که کمک‌های مالی فدرال به مدارس دولتی در نیویورک، شیکاگو و ویرجینیای شمالی را قطع خواهد کرد، مگر اینکه آنها دسترسی دانش‌آموزان تراجنسیتی و غیرباینری را به سرویس‌های بهداشتی و برنامه‌های ورزشی متناسب با هویتشان متوقف کنند، که دولت ادعا می‌کند نقض فصل نهم (Title IX)، قانونی که تبعیض بر اساس جنسیت را در برنامه‌های آموزشی تحت حمایت مالی فدرال ممنوع می‌کند، است. (هیئت‌های مدارس فرفکس و شهرستان آرلینگتون در ماه اوت از وزارت آموزش و پرورش شکایت کردند و خاطرنشان ساختند که چندین دادگاه حکم داده‌اند که فصل نهم (Title IX) نیاز به اعطای چنین دسترسی‌هایی به دانش‌آموزان تراجنسیتی دارد. یک قاضی منطقه‌ای پرونده‌های آنها را رد کرد، اما مناطق مدرسه از آن زمان به این تصمیم اعتراض کرده‌اند.) دولت همچنین کمپین بی‌سابقه‌ای را برای مجازات دانشگاه‌ها به اتهام عدم مبارزه با یهودی‌ستیزی در پردیس‌هایی که اعتراضات علیه جنگ غزه در آنها برگزار شد، راه‌اندازی کرده است – آنها را متهم به به خطر انداختن امنیت دانشجویان یهودی کرده است، که برای آنها حمایتی ویژه در نظر گرفته شده است که اعضای گروه‌های دیگر ظاهراً شایسته آن نیستند.

مدیر ارشدی که اخراج شده بود به من گفت که تحقیقات هدایت شده‌ای که اکنون در دستور کار O.C.R. قرار دارند «کاملاً سیاسی» هستند. برخی محافظه‌کاران ممکن است استدلال کنند که این دستور کار همیشه حزبی بوده و تحت تأثیر ایدئولوژی چپ‌گرای دموکرات‌ها قرار داشته است. اما آیا حمایت از کودکان دارای ناتوانی در برابر تبعیض واقعاً یک مسئله حزبی است؟ یا تحقیق در مورد مدارسی که نتوانسته‌اند دختران نوجوان را از سوءاستفاده محافظت کنند؟ آماندا والش، معاون مدیر امور خارجی در مرکز حقوق قربانیان (Victim Rights Law Center)، یک سازمان غیرانتفاعی که از قربانیان تجاوز جنسی، از جمله دانش‌آموزانی که مورد نقض فصل نهم (Title IX) مانند آزار و اذیت و خشونت جنسی قرار گرفته‌اند، نمایندگی می‌کند، گفت: «دسترسی به احساس امنیت در یک محیط آموزشی یک مسئله حزبی نیست.» (این مرکز نیز یکی از شاکیان در پرونده‌ای است که توسط عدالت عمومی علیه وزارت آموزش و پرورش (D.O.E.) مطرح شده است.) والش ادامه داد: «تجاوز جنسی یک مسئله حزبی نیست. مراجعانی که ما به آنها خدمت می‌کنیم هم دموکرات هستند و هم جمهوری‌خواه، و بیشتر آنها کودک و دانش‌آموز هستند. من فکر می‌کنم امنیت کودکان ما در مدارس ابتدایی و راهنمایی و دانش‌آموزان در محیط‌های دانشگاهی یکی از معدود ارزش‌هایی است که بسیاری از مردم می‌توانند بر سر آن توافق کنند.»

مواقعی بوده است که تارا بلانت به این فکر کرده که آیا حفظ امنیت کودکان سیاه‌پوست در مکان‌هایی مانند فالز سیتی، هرگز یک اولویت مشترک بوده است. او می‌گوید، در یک مورد، دو والدین با او روبرو شده و در صورتش فریاد زدند. آنها به او گفتند که پسر او مشکل است، نه بچه‌هایی که او را آزار می‌دهند، و او را متهم کردند که برای دریافت پول، اقدام قانونی کرده است. در واقع، تحقیقات O.C.R. به ندرت منجر به پاداش‌های مالی قابل توجهی برای شاکیان منفرد می‌شود. بسیار رایج‌تر، توافقاتی است که مؤسسات را ملزم می‌کند تا اصلاحاتی را اجرا کنند که کودکان دیگر را از تجربه رفتارهای مشابه باز می‌دارد، که این همان چیزی است که شکایت ارائه شده به دفتر منطقه‌ای O.C.R. در کانزاس سیتی، هدف بلانت توصیف کرده بود. در این شکایت آمده بود: «خانم بلانت این شکایت را برای دستیابی به اصلاحات بسیار ضروری در سیاست‌ها، رویه‌ها و آموزش‌های منطقه ارائه کرد، به امید اینکه یک تحقیق و راه‌حل احتمالی در اینجا کمک کند تا [پسرش] و سایر کودکان در فالز سیتی بتوانند از حق یادگیری در مدارس دولتی بدون ترس از آزار و اذیت و خشونت بر اساس رنگ پوستشان بهره‌مند شوند.»

پسر بلانت تنها فردی در خانواده او نیست که رنج برده است. وقتی صحبت می‌کردیم، او اعتراف کرد: «این واقعاً به سلامت روان من آسیب زده است.» اما، همانطور که از نقل قول روی تی‌شرتی که او پوشیده بود ("شما هرگز نباید از کاری که انجام می‌دهید، اگر صحیح است، هراس داشته باشید" – جمله‌ای منتسب به رزا پارکس) مشخص بود، او قصد تسلیم شدن نداشت. همچنین او باور ندارد که تنها دموکرات‌ها باید از داستان پسرش آشفته شوند. او پرسید: «چرا چیزی که از کودکان محافظت می‌کند را تعطیل می‌کنیم؟ این چیزی است که هر آمریکایی باید به آن اهمیت دهد، زیرا حقوق مدنی از همه ما محافظت می‌کند.»